رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > حمایت از مشی مسالمتآمیز جنبش سبز | ||
حمایت از مشی مسالمتآمیز جنبش سبزجبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار بیانیههای جداگانهای اعلام کردند که از ادامه مشی مسالمتآمیز جنبش سبز در اعتراض به وضعیت موجود حمایت میکنند. این دو حزب سیاسی اصلاحطلب هشدار دادهاند که تندرویها به سود مخالفان جنبش سبز تمام میشود و منجر به بروز اختلافها در بدنه این جنبش خواهد شد. جبهه مشارکت در بیانیه خود با حمایت از شرطهای پنجگانه میرحسین موسوی برای خروج جمهوری اسلامی از «بحران»، آورده است، عمل به راهحلهای «حداقلی» این بیانیه، «موجبات امید و بهروزی» را برای کشور فراهم میکند. این جبهه، شرطهای موسوی را «واقعبینانه» دانسته که براساس «نگاهی روشن» ارائه شده است. میرحسین موسوی، یکی از رهبران مخالف دولت با انتشار بیانیهای خواستار «مسئولیتپذیری دولت، آزادی مطبوعات، اجتماعات، آزادی زندانیان سیاسی و تدوین قانونی شفاف برای انتخابات» شده است. این بیانیه با استقبال عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی، عطاءالله مهاجرانی و عبدالعلی بازرگان نیز مواجه شده است.
مشارکت با حمایت از شرطهای پنجگانه موسوی برای خروج جمهوری اسلامی از «بحران»، آورده است، عمل به راهحلهای «حداقلی» این بیانیه، «موجبات امید و بهروزی» را برای کشور فراهم میکند
این پنج روشنفکر دینی، شب گذشته با انتشار بیانیهای از شرطهای موسوی حمایت کردهاند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با انتشار بیانیهای، اصلیترین خواسته جنبش سبز را «اجرای بیتنازل قانون اساسی، آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی، اصلاح قانون انتخابات، تضمین برگزاری انتخاباتی آزاد و دلجویی و جلب رضایت آسیبدیدگان حوادث اخیر» عنوان کرده است. این سازمان با اعلام حمایت از سیاستهای میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی هشدار داده که «هرگونه شتابزدگی و انتظار تحقق زودرس مطالبات، خواه ناخواه زمینه استقبال از افراطیگری و گرفتار آمدن به نقشههای شیطانی» را فراهم میکند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران تأکید کرده که «رمز موفقیت جامعه آگاه ایران در دستیابی به مطالبات مشروع و قانونی خویش، استقامت و پایداری خستگیناپذیر و تحمل و مدارا و تمسک به روشهای مسالمتآمیز و مدنی است.»
سازمان مجاهدین، اصلیترین خواسته جنبش سبز را «اجرای بیتنازل قانون اساسی، آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی، اصلاح قانون انتخابات، تضمین برگزاری انتخاباتی آزاد و دلجویی و جلب رضایت آسیبدیدگان حوادث اخیر» عنوان کرده است
این سازمان، جنبش سبز را جنبشی «باورمند به دین و ارزشها و تعالیم دینی، ملی و استقلالخواه» معرفی که با «گفتمان مسالمتآمیز» مطالبات مشخصی، متواضعانه، ملموس و قابل دستیابی دارد. حمایت احزاب و برخی جریانهای سیاسی و مدنی از بیانیه هفدهم میرحسین موسوی در شرایطی اعلام میشود که برخی، این بیانیه را نشانه «عقبنشینی» موسوی از پیگیری مطالبات جنبش سبز میدانند. محافظهکاران نزدیک به دولت محمود احمدینژاد نیز طی چند روز گذشته، با انتقاد از شروط آقای موسوی، تحقق آنها را «غیرممکن» دانستهاند. روزنامه کیهان، رسالت، خبرگزاری فارس و ایرنا در چند روز گذشته حملات خود علیه موسوی را افزایش داده و انتقادهای تندی متوجه آخرین بیانیه وی کردهاند. |
نظرهای خوانندگان
"آقای ضرغامی “خبر” چیست و “واقیت” کدام است؟
تصویر رهبر سردست زنی اجاره ای خبر واقعی است یا جنازه دختری که زیر چرخهای خودرو نیروی انتظامی له می شود؟
آدمیزاد گاهی از زبان مسئولین و مقامات حکومتی در جمهوری اسلامی حرفهائی می شنود که فکر می کند طرف دارد شوخی می کند یا معنی حرفهای خود را نمی فهمد، چون نمی شود کسی دراین جایگاه و مقام باشد و نداند چنین گفته هائی را نمی توان جدی تلقی کرد. بعد می فهمی که نه، چنین نیست! او هم شوخی نمی کند و هم معنی حرفهای خود را می فهمد. تنها تفاوتی که با تو دارد در این است که تو مردم و مخاطبین آن حرفها را انسانهائی فکور و فهمیده بر می شماری که سره و ناسره را خوب از هم تشخیص می دهند و او آنان را فاقد شعور لازم برای درک گفته های خود می داند و می خواهد شب را بجای روزجا بزند.
اگر بخواهم مثال بیاورم، گفته های رئیس سازمان صدا و سیما در مراسم افتتاح شبکه جهانی سحر2 به نقل از روزنامه این سازمان (جام جم) بهترین نمونه است. آقای ضرغامی که بخاطر درایت و کفایت بیش از اندازه به تازگی برای پنج سال دیگر از سوی مقام رهبری در پست ریاست رادیو-تلویزیون ابقاء شده است، در این مراسم می فرماید:”بزرگترین افتخار رسانه ملی این است که منعکس کننده واقعیاتی باشد که در کشور به وقوع می پیوندد.” وی به همین بسنده نمی کند و راه پیمائی فرمایشی هشتم دی به طرفداری از حکومت را یک “حماسه بزرگ” می خواند و به رسانه های جهان درس می دهد:” این مسئله را رسانه های دنیا باید حداقل بعنوان یک خبر عادی منعکس می کردند، در حالیکه در روز عاشورا خبری را که در یک یا دو خیابان اتفاق افتاد، بزرگنمائی کردند و آنها را مردم خواندند”!
انصاف بدهید این حرفها به شوخی شبیه نیست؟ اصلا آقای ضرغامی می داند “خبر” چیست و “واقیت” کدام است؟ یا می داند و برایش صرف ندارد که بداند و بگوید؟ تظاهرات برنامه ریزی شده چندصد هزار نفره در کشوری به بزرگی ایران که تازه این چند صد هزار نفر راهم از مدرسه و کارگاه و اداره به زور یا نیرنگ به خیابان آورد بودند، چیزی است که رسانه های دنیا باید منعکس کنند یا گلوله زدن بر قلب و مغز جوانانی که در کوچه و خیابان دنبال حقی هستند که “دیکتاتور” از آنان ربوده است؟ تصویر رهبر سردست زنی که معلوم است هیچ هماهنگی با آن تصویر ندارد و از سر ناچاری در این معرکه شرکت کرده “خبر واقعی” است یا جنازه دختری که زیر چرخهای خودرو نیروی انتظامی له می شود؟
-- بدون نام ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:00 PMبيائيد حداقل يكبار با خودتان رو راست باشيد!
كمونيستها بطور مشخص چه كار مثمر ثمري غير از اينها انجام داده اند؟
چند چريك رفتند سياه كل اداي كاسترو را در بياورند چند تا ژاندارم كشتند و بعد همان دهاتي ها كه براي نجاتشان رفته بودند آنها را لو دادند٠ حاصل هيچ !
بعد دو تن از رهبرانشان در تركمن صحرا (منطقه ايلي قبيله اي) حكومت شوراها رفتند درست كنند بعد از انقلاب٠ شكست خوردند در مناظره با بني صدر به اشتباه خود تلويحا اعتراف كردند و هيچ !
اين دو نفر بعدا به توده ايها نزديك و از اسلام خط امام ضد امپرياليسم (كه ديكتاتورترين و ضد حقوق بشرترين اسلام گرايان بود و بيشترين كشتار مردم و شكنجه و سركوب مردم و احزاب و روشنفكران در زمان آنها انجام شد) دفاع جانانه كرده و وقتي خودشان مورد حمله واقع شدند به روسيه و بعد به انگليس و فرانسه گريختند و اكنون از نظر مواضع دموكرات ترين كمونيست ها هستند ولي منفورترين بين ساير كمونيستها ؟ هيچ !
توده ايها دنباله رو مشوق و مبلغ كمونيسم روسي عملا ۵٠ سال به عنوان لابي روسها اگر نگوييم بازوي سياسي آنها بوده اند
حداقل به شهادت عمويي تا ٢۵ خرداد ٣٢ عليه مصدق عمل كردند مثل كاشاني و بقايي و كودتا چيان آمريكايي٠
به خميني پيوستند و از اسلام خط امام ضد امپرياليسم (كه ديكتاتورترين و ضد حقوق بشرترين اسلام گرايان بود و بيشترين كشتار مردم و شكنجه و سركوب مردم و احزاب و روشنفكران در زمان آنها انجام شد) دفاع جانانه كرده و وقتي خودشان مورد حمله واقع شدند رهبرانشان خودشان را نجات دادند و اعضا را قرباني كردند٠ وقتي افراد معمولي به صرف داشتن عقايد كمونيستي اعدام مي شدند رهبران اينها زنده ماندند!
به شهادت مليحه محمدي كيانوري و مريم فيروز به زندانها ميرفتند و زندانيان را به توبه تشويق مي كردند٠
همه كمونيستها اما با شدت تمام عليه دموكرات ترين و ليبرال ترين مذهبي ها بازرگان حمله و با حمايت از اشغال سفارت آمريكا به سقوط دولت او و بني صدر كمك و امير انتظام را جاسوس آمريكا ناميدند
٠
در حوادث اخير هم با سكوت تاييد آميز و تبليغات دروغين براي موسوي (كه حتي حاضر نشد حق فعاليت سياسي نهضت آزادي را به رسميت بشناسد و نحوه كانديدا شدنش با بيرون انداختن خاتمي همراه و مشكوك بود) و ماستمالي گذشته او همراه با بزرگنمايي گذشته افرادي مثل سروش و گنجي و مهاجراني و كروبي و نوري و ٠٠٠٠كه كارنامه نسبي بهتري داشتند كمونيستها علنا عليه دموكراسي و حقوق بشر وارد عمل شدند٠
اما اين ملي ها و مذهبي هاي ليبرال در ۵٠ سال گذشته مواضع معقولتري داشته و ملي كردن نفت و دولت ملي دكتر مصدق و دولت دموكراتيك بازرگان نمونه و حاصل تلاش آنها بوده٠ مجله بيان و تئوريزه كردن اسلام پروتستان كه منجر به پيدايش اصلاح طلبي-پديده خاتمي-آشنايي مردم با حقوق شهروندي شان و پيدايش روحيه مطالبه گرايانه در مردم در مقابل حاكميت گرديد حاصل تلاش مستمر و زيربنايي همين افراد است٠ جنبشي هم كه جسارت ابراز وجود پيدا كرده درفضاي سياه ٦٠ تا ٦٨ كسي خوابش را هم نميديد٠ فونداسيون اين جنبش طبقه متوسط شهري كه لعاب كمرنگ مذهبي ليبرال دارد و نوار بزرگي از آن هنوز به منتظري ها و صانعي ها و مناسبت هاي مذهبي و شعارهاي مذهبي حداقل به عنوان ابزار موثر مي نگرد هيچ سنخيتي با كمونيسم ندارد هيچ كاملا نشان از گرايش اكثريت به ملي مذهبي ها و اسلام كمرنگ اهل مدارا با غرب مثل تركيه را دارد
همين گرايش است كه كمونيستها را وحشتزده كرده و اقدام به يك حمله هيستريك سازمان يافته به ملي مذهبي ها از طريق عوامل نفوذيشان حتي در ...و ... نموده اند. از طرف ديگر كمونيستها به شدت دنبال به خشونت كشاندن جنبش هستند كه مورد علاقه رژيم هم هست چون سركوب را توجيه و جناح هايش را متحد و رهبران را به عقب نشيني وا ميدارد٠
در اين ميان اندسته از رهبران كه نفوذي هستند هم راحتتر بهانه پيدا مي كنند براي تحميل شكست به جنبش با عقب نشيني بي مورد٠
خلاصه اينكه كمونيستها با چپ روي افراطي و روحيه ضد ليبرالشان عملا در خدمت جناح راست و ديكتاتوري بوده اند٠
-- ramin ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:00 PMاین حرکت فریبکارانه نیز چاره درد مردم و جنبش سبز نیست.اکثریت حامیان کنونی جنبش را افراد غیره مذهبی و نیمه مذهبی تشکیل میدهند.اکنون که برخی این جنبش را باورمند به دین میدانند و موسوی را هم رهبر جنبش میپندارند ، بدانند که جمهوری اسلامی از مقاصد واقعی انان مطلع است.
-- mansour piry khanghah ، Jan 4, 2010 در ساعت 03:00 PMضمنان مردم هم از جنگ داخلی بیزارند و خواهان پایان این حرکات و جنگ افروزی غرب توسط ایادی خود در ایران میباشند.
خواسته های مردم/ مبارزه با بیکاری ، فقر،تبعیض و برقراری ازادی فردی و مخصوصا مبارزه با رانتخواران و دزدان بیت المال روحانی نما می باشد....
mansourpirykhanghah@t-online.de
یک روز بعد از عاشورا دوستی متحیر بود که چرا حاکمیت و در واقع شخص خامنه ای یک قدم عقب نشینی نمی کند و روز به روز بر شدت برخورد با مخالفان و منتقدانش می افزاید.
پرسیدم کجا عقب نشینی کند؟ بگوید احمدی نژاد رییس جمهور نباشد؟ خودش از قدرت کناره بگیرد؟ از قدرت کناره بگیرد به کجا برود؟ برود توی زندان؟ برود قم؟ برود سوریه یا عراق؟ چکار بکند که مردم دست از اعتراض بردارند؟ و در عین حال احساس نکند که دو روز بعدش کشته می شود؟ کدام آدم عاقلی در موقعیت مشابه دستور می دهد که با تظاهرات مخالفانی که فریاد می زنند مرگ بر تو برخورد نشود؟ کجای دنیا مردم فریاد زده اند مرگ بر تو و طرف به این راحتی کوتاه آمده؟
خوشبختانه حالا جایی برای عقب نشینی پیدا شده. بیانیه موسوی فارغ از کلی گویی ها و مقدمه طولانی و حاشیه های غریبش حداقل چهار خواسته روشن دارد. و یک خواسته قابل تفسیر: خواسته اول در لفافه از خامنه ای می خواهد که حمایت بی چون و چرا از دولت احمدی نژاد را کنار بگذارد. (که البته منطقی این بود که با صراحت بگوید. نه اینکه باز بگذارد هوادارنش تفیسر کنند.)
اما سوال نیمه شب ذهن من باز از شرایطی خیالی اما محتمل ریشه می گیرد. گیرم احتمالش کم باشد اما غیرمنطقی نیست که خامنه ای با هدف بازگرداندن ثبات به جامعه و پایان دادن به زنجیره اعتراض ها قدمی به عقب بردارد و به بخشی از خواسته های موسوی تن بدهد. اینجاست که سوال های تازه خلق می شوند چرا که آن وقت نوبت به موسوی و کروبی و مردم خواهد رسید که عقب نشینی کنند.
از بدبینی شخصی خودم به نتیجه بخش بودن این درخواست های مسالمت جویانه که بگذرم از این سوال نمی توانم بگذرم: اگر موسوی و کروبی عقب نشینی کنند مردم هم عقب نشینی می کنند؟ حداقل گروهی که به صراحت با شعارهایشان نشان داده اند که با بخش هایی جدی از همین بیانیه موسوی هم موافق نیستند، گروهی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی و اساس جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند، کجای این معادله ایستاده اند؟
-- به نقل از سایت آلترناتیو دقایقی با صدای بلند فکر کردن ، Jan 5, 2010 در ساعت 03:00 PMکی میگه این دولت دروغگوست گاهی راست هم میگن برای نمونه صادق لاریجانی ... گفته است جنبش سبز در واقع با اصل نظام مخالفند . این جمله تنها حرف راستی است که این ...زده shamim
-- shamim ، Jan 5, 2010 در ساعت 03:00 PMهشدار: رژیم درحال بررسی عکس العمل جامعه در پی اعلام اعدام مخالفین به جرم محاربه است
هموطن امروز روز آسوده نشستن نیست. رژیم در تدارک کشتاری وسیع از مخالفین مانند کشتارهای سال ۶۷ است تا بذر وحشت و اختناق را در جامعه بپاشد. سکوت و انفعال ما باعث اجرای این طرح شوم خواهد شد. رژیم در حال رصد کردن میزان واکنش جامعه است تا اگر اعتراضها گسترده نباشد نقشه ...خود را عملی کند. در این راستا رژیم اول با مطرح کردن قانون محاربه قصد دارد تا میزان واکنش جامعه را بسنجد و بعد به سراغ مردم عادی که معروفیتی ندارند و دستشان به جایی بند نیست برود تا آنها را اعدام کند و اگر شرایط مساعد بود واعتراضی بلند نشد به سراغ دیگران و کشتار فله ای وحتی رهبران هم بروند. همه آنها خانواده و عشقی دارند که منتظر بازگشت آنهاست نه جنازه ای که حتی حق تشییع آن را هم ندارند. کشتارهای سال ۶۷ در غیبت اعتراض های جامعه و در شرایط خفقان مطلق اتفاق افتاد که باعث ایجاد رعب و وحشت بیشتر نیز شد. سیاست رژیم النصر به الرعب است که از اجداد دینی خود به ارث برده اند. رژیم به هیچ منطق و معیارهای انسانی پای بند نیست و همه مشکلات را میخواهد با مشت آهنین و ایجاد ترس و وحشت حل کند. این رژیم به واسطه بی خردی راه حل دیگری نیز به ذهنش نمیرسد همانطور که تا به حال ثابت کرده که از هیچ خشونت و مکر و حیله ای فروگذار نیست.من به عنوان یک ایرانی نگران هموطنان در بند هستم و میدانم که سکوت ما به قیمت جان آنها تمام خواهد شد. هرچند که این جنبش را سر باز ایستادن نیست ولی نگرانم که این خشونت ورزی رژیم جنبش را به سمت خشونت و یک انقلاب خونین بکشد و یک حکومت دیکتاتوری دیگر به پا شود. از طرفی دیگر دفاع از خود حق هر انسانی است و خشونتهای رژیم هم حدی خواهد داشت و در صورتی که اعتراضهای مسالمت به بن بست برسند احتمال یک درگیری خونین دور از ذهن نیست. تا دیر نشده باید جلوی این قوانین محاربه و اعدامهای پیش روایستادگی کرد. نباید اجازه داد هموطنان در بند ما که برای آزادی و میهن که همه وظیفه ای در قبال آن داریم بی گناه به جوخه های اعدام سپرده شوند. باید سریع کمیته ای تشکیل شود تا اعتراضهای مردمی را هدایت کند و مانع فاجعه ای بزرگ شوند. باید ایرانیان خارج کشور به تمام ارگانهای حقوق بشر و بین المللی مثل سازمان ملل که این روزها خفه خون گرفته اند نامه بنویسند و منتظر هیچکسی و هیچ چیزی نباشند و هموطنان داخل هم باید به صورت جهت دار و برنامه ریزی شده یه این قوانین ضر بشری اعتراض کنند. هموطنان در بندمان همین الان نیاز به کمک ما دارند که شاید فردا دیر باشد.
ارسال شده توسط Vatanparast در ۲۳:۱۵
-- هشدارهشدارهشدارهشدار ، Jan 5, 2010 در ساعت 03:00 PMنظر وطن پرست را باید جدی گرفت. باید اخبار را به مدون به اطلاع جوامع بین المللی رساند راهکارهای مناسب را هم ارائه داد.
-- مسعود ازپارس ، Jan 5, 2010 در ساعت 03:00 PMبا تایید تاکیدی که مسعودازپارس بر گفتار هشدار کرده، یادمان نرود، این خاصیت قدرت طلبی جاهلانه این حضرات نیست که برای حفظ قدرت در کمال بی رحمی دست به کشتار جمعی می زنند: این مأموریت و "رسالت" این آغایان است! (املای آغا عمدی است.)
-- معترض ، Jan 6, 2010 در ساعت 03:00 PM