رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «مباح کردن خون معترضان فاجعه است» | ||
«مباح کردن خون معترضان فاجعه است»میرحسین موسوی، نامزد معترض به نتایج انتخابات در بیانیهای که در رابطه با رخدادهای روز عاشورا و پس از آن صادر کرد، گفت تا زمانی که وجود یک «بحران جدی»در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. به گفته وی «عدم اذعان به بحران، توجیهگر ادامه راه حلهای سرکوبگرانه خواهد شد و تهمت بیدینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است.»
این نامزد معترض به نتایج انتخابات، با بیان اینکه ترسی از کشته شدن ندارد، افزود: «بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگینتر از آن شهدا نیست.» میرحسین موسوی گفت که دادن فرمان اعدام و قتل و زندانی کردن وی و مهدی کروبی مشکل را حل نخواهد کرد و سخنان «چهرههای منتسب به نظام» در این رابطه نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل «بحران کنونی» را ناگشودنی خواهد ساخت. وی «مباح کردن خون» معترضان را «فاجعهای» دانست که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ دادهاست. در این بیانیه آمدهاست: «این چه سخنرانی است، که از تریبون دولتی، مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت میکند و یک عده را حزب الله مینامد و عدهای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام میکند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟» موسوی: فیلمهای روز عاشورا نشان میدهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت «افراط غیر قابل قبول» کشانده میشود، ناشی از «به زیر انداختن افراد بیگناه از روی پلها و بلندیها، تیراندازیها و آدم زیر کردنها و ترورهاست»
در بخشی از این بیانیه آمدهاست: «گیرم که چند روز با دستگیریها، خشونتها، تهدیدها و بستن دهان روزنامهها و رسانهها سکوت برقرار کردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل میکنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران مینمائید؟ نگاه ملامتآمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر میدهید؟» به گفته آقای موسوی «خشونتهای غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمایان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روزبهروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده میشود، فاجعهای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.» نخست وزیر پیشین ایران میگوید که فیلمهای روز عاشورا نشان میدهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت «افراط غیر قابل قبول» کشانده میشود، ناشی از «به زیر انداختن افراد بیگناه از روی پلها و بلندیها، تیراندازیها و آدم زیر کردنها و ترورهاست.» «حضور معترضان خودجوش شدهاست» در بخشی از این بیانیه آمدهاست: «همواره به اینجانب و دوستان گفته میشد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت و آرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و میاندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه بر اصول روشن که میتوان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.» آقای موسوی میگوید که حضور معترضان در روز عاشورا نشان داد که «شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی» که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت «خودجوش» شکل گرفتهاست
وی هرگونه ارتباط با کشورهای خارجی را رد کردو افزود: «ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی. تا حال نه کارت تبریکی برای رؤسای کشورهای بزرگ فرستادهایم و نه امید یاری آنها را داریم و میدانیم با اصالت قدرت در روابط بیناللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است.» این نامزد معترض با «مضحک» خواندن تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس آیتالله خمینی به معترضان، گفت: «مسلما حرمتشکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمتشکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام میدانیم.» «راه حلها» «اعلام مسئولیتپذیری مستقیم دولت» در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه از اولین پیشنهادهای اعلام شده در این بیانیه است که به منظور پاسخگویی دولت و عدم حمایتهای «غیرمعمول در مقابل کاستیها و ضعفهای» دولت مطرح شدهاست. «ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد»
این بیانیه تدوین قانون «شفاف و اعتمادبرانگیز» برای انتخاباتها را از دیگر راه حلهای موجود دانسته و ادامه دادهاست: «این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشهها تضمین کند و جلوی دخالتهای سلیقهای و جناحی دستاندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد. مجالس اولیه انقلاب میتواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.» آقای موسوی همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات و رسانهها شده و آوردهاست: «ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد.» به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکلها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی از دیگر پیشنهادت ارائه شده در این بیانیه است. میرحسین موسوی در این بیانیه تاکید کرده است: «همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافقنامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی میتواند اجرایی شود.» در شش ماه گذشته شهرهای مختلف ایران شاهد اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بوده است. در جریان این اعتراضات نزدیک به پنج هزار نفر بازداشت شده و شماری از معترضان کشته و زخمی شدهاند. |
نظرهای خوانندگان
مفهوم پیام :
-- ali ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMداستان موسوی همان داستان مادری است که در پیش قاضی از فرزند خود گذشت و او را به زن دروغگویی که ادای مادری کرده بود داد تا جگر گوشش سالم بماند .
درود بر مردم دوستی و میهن پرستی موسوی .
بسیار متأسف و اندوهناک ام از این که آقای موسوی، از نخستین خواستههای بحق مردم، یعنی سرنگونی «دولت کودتا» و محاکمه سران و فرماندهان سرکوب و کشتار و تجاوز گذشته است و چنان خواستهای مبهمی، مانند «اعلام مسئولیتپذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضاییه»، را طرح کرده است. بجا است که از آقای موسوی بپرسیم که مسؤولیتپذیری در مقابل کدام مجلس و قوه قضاییه؟ مجلسی فرمایشی و قوه قضاییهای که کار روزانهاش سرکوب عدالتخواهی شده است؟!
-- خرداذبه ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMدست کم، ایشان میبایست درخواستِ انتخابات آزاد و زودهنگام را تحت نظارت بیطرفانهی جهانی درخواست میکرد.
آقای موسوی، این همه حق پایمال شده را چه خواهید کرد؟ اصلاً چه تضمینی برای دخالت نکردن دوبارهی نیروهای نظامی و سران ردهبالای حکومت در برآوردگیِ خواست مردم هست؟
آقای موسوی با صدا و سیما چه خواهید کرد؟ آیا رفتار کنونیاش را پذیرفته اید؟
به نظر من، آقای موسوی، آشکارا از روند جنبش سبز عقب مانده است. جالب است که ایشان چند ماه پیش، حتی تغییر در قانون اساسی را هم پذیرفته و ممکن میدانست... .
اقای موسوی متوجه گفته های خود نمی باشند و نیاز به دوستان سیاسی فهمیده و سیاستمدار دارند.
-- mansour piry khanghah ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMازادی بیان و ازادی احزاب یعنی افراد حق دارند خدا ،دین،پیامبران و امامان را نفی و مردم را هم تشویق به بی دینی کنند و احزاب غیر مذهبی تشکیل داده و جهت کسب قدرت، نظام جمهوری اسلامی را هم کنار بزنند.
اقای موسوی بفرمایند؛ کدام فرقه اسلامی با چنین تفکری موافق است؟
ایشان میفرمایند با امریکا و انگلیس ارتباطی ندارند.لطفا بفرمایند رفسنجانی و پسر و دخترش که شما را هدایت می کنند هم با امریکا و انگلیس و صهیونیستها بی ارتباط اند؟؟
اگر رفسنجانی رهبر انقلاب مخملی واقعا با غرب در ارتباط نیست،پس یک خاین تمام عیار است که ٣٠ سال در ان کشور ،هم خون مردم را خورده و هم جان جوانان مردم را گرفته است.لذا سر سپردگی شما اقای موسوی به این دشمن ایران و مردم ستم کشیده ایران در حققت کم فکری و کج فهمی شما در مسایل سیاسی است.
البته نظر اینجانب این است که شما ٤ نفر ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با غرب داشته و هنوز هم دارید .ولی از بیان حقیقت وحشت دارید.
جناب اقای موسوی شما و اقای خاتمی باید مسیر مبارزات خود را از مسیر رفسنجانی و کروبی جدا کنید.
mansourpirykhanghah@t-online.de
بابا این عجب روئی داره
-- محمد جواد قریشی ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMمردم دیگه به چه زبونی باید بگن که تو امثال تو رو نمی خوان ؛ من نمیدونم چرا مسولین قضائی کوتاهی میکنن؟
موسوی باهوش است، با این بیانیه منطقی سپاه و بیت نمیتوانند بر طبل کشتار همچنان بکوبند. رژیم در صورت پذیرش این 5 خواسته، اولین گام به عقب و نابودی را برمیدارد.
-- شادی ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMعبارت "یک جو عقل" موضع موسوی رو نشون میده در برابر صدا و سیما، یک جو عقل و انصاف...
-- نیما ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMمن متأسفم برای رسانه ای که ادعای استقلال داره و حتی بیانیه ی موسوی رو بعد از چند دقیقه از صفحه اول خودش حزف می کنه
-- امیر ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMمتأسفم برای رادیو زمانه
درود بر موسوی که ستارخان دیگریست و درود بر خون شریفی که در رگهای او جاریست. مردم ایران و مبارزان راه شرف و آزادی از محاکمه متجاوزان در زندانها و آدم کشان و فرماندهان آنان قدمی کوتاه نخواهند آمد و این آنچنان بدیهی ست که نیازی به اطلاعیه ندارد. تاریک اندیشان ولایی گمان بردند که مردم در پی این رهبر و آن آقا ست که چنین جان بر کف در برابر ظلم ایستاده اند. نه، و هزار بار نه!!! که آرزوی داشتن یک انتخابات سالم و آزاد و حق حاکمیت بی واسطه بر سرنوشت خویش و به قول شاملو آرزوی «دیدن و شنیدن و به انتخاب برگزیدن» است که رهبر واقعی این جنبش مردمی ست. این البته نامیرا ست و چراغی ست همیشه فروزان. و به خود پیچیدن مزدوران رژیم ستم ولایی از این است که دستهای آلوده شان راهی به سرچشمه خواست ها و آرزوهایی را ندارد که در قلب مردم روان است و از این است که چازه ای جز جراحی آن با گلوله نمی بینند.
-- Reza ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMدر جواب بعضی از ایرادهای که تهمت نیست و ازرنگ و بوی انتقاد است باید گفت اسلام و سخن وحی، برای بقا نیازی به دیکتاتوری و تجاوز و با ماشین از روی جوانان رد شدن ندارد. مردم بدون متولیان آدم کش و بسیجان متجاوز قرنها دین خود را از شر مغولها و شیخ دین فروش و شاه دین سوز حفظ کردند. چرا فکز می کنید مردم گوساله ای هستند که همیشه باید با طناب ولایت به آخور آنچه شما اسلام می داید وصل باشند
-- Zohre ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMهفت خواسته مردم
-- Moghavemat ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMخواسته مردم بر كسي پوشيده نيست—و در هفت ماده خلاصه ميشود:
يكم- پايان هر گونه استبداد مطلقه كه يك فرد ناقص بشري كه منتخب مردم نيست قادر مطلق باشدو به بهانه دين يا هر بهانه ديگري، هر زمزمه انتقادي و هر فرياد آزاديخواهانه را درگلو خفه كند يا به دلخواه خود برگزيدگان مردم را بركنار كند ويا به عنوان فرمانده كل، برجان و مال مردم فرمان براند.
دوم- استعفاي دولت كودتا؛ آزادي زندانيان سياسي؛ و برگزاري انتخابات مجدد براي تحكيم جمهوريت و آزادي.
سوم- پايان استبداد نظامي. بازگشت همه نيروهاي نظامي به پادگانها و فرمان و تعهد عدم دخالت ايشان در سياست و اقتصاد، همراه با بازگشت دادن همه اموال بيتالمال و همه اختيارات كاذبي كه از چند سال پيش به برخي از فرماندهان نظامي و سازمانهاي وابسته به ايشان عطا شده.
چهارم- انحلال همه گروههاي سركوبگر و گشتهاي شبه نظامي و سازمانهاي شبهاقتصادي كه در برابر هيچ مرجع قانوني پاسخگو نيستند و ابزارهاي ظلم حكومتاند.
پنجم –بررسي پرونده جنايتكاران و شكنجهگران. اعتراف شكنجهگران و كارگزاران استبداد و كودتا به جنايات خود در دادگاهي عالي در ازاي عفو ملي، وگرنه محاكمه در دادگاهي ملي و علني.
ششم- انحلال همه نهادهاي استبدادي، همزمان با تضمين آزادي مطبوعات و حقوق بشر (آزادي بيان تا حد آزادي انتقاد از عاليترين مقامات، آزادي اجتماعات و ساير آزاديهاي مدني و سياسي مندرج در حقوق جهاني بشر)
هفتم-اصلاح قوانين و برگزاري همهپرسي (رفراندم) ملي براي تعيين و تأسيس نظامي عادلانه و قوانيني مطابق با روح زمان براي اصلاح مدام اشتباهات نسلهاي پيشين كه هماهنگ با رشد انساني و خواستههاي انساني هر نسل نو متضمن آزادي و آزادگي و رشد بيش از پيش و استقلال و آبادني كشور ايران باشد.
نکنه انتظار داشتن اعلام جنگ بده یا دستور تشکیل خانه های تیمی و گروههای عملیاتی یا خروج از ایران به قصد ایجاد پایگاه نطامی و ... بده؟!!! بند اول دولت جنایتکار رو پای میز محاکمه میخاد. بند دوم خاستار انتخابات بدون تقلبه. بند چهارم و پنجم خاستار ادامه مسالمت آمیز مبارزه مدنیه ملت ایرانه. این بیانه رو توجه به جو وحشت حاکم میشه از محکمترین بیانیه های موسوی ارزیابی کرد. لطفا اشتباه دهه شصت رو تکرار نکنید و مردم رو به اتحاد برای احقاق حقشون تشویق کنید.
-- irani ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMاین بیانیه طراحان کندذهن رژیم امثال جوادلاریجانی رو که از مدتها قبل خواب پختن آش مجاهدین خلق و چریکها رو برای جنبش سبز میدیدن بهم میزنه. اینها داشتن دقیقا وقایع رو تو همون خط هدایت میکردن. اما حالا دیگه حداقل مجبورن بیشتر ماهیت ضدمردمیشون رو نمایش بدن.
-- irani ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMاين بخش از مطالب ايشان که هيچ وابستگي به خارج ندارند غير قابل قبول است .حتي طرفداران سينه چاک و البته ظاهري ايشان هم اينرا قبول ندارند.چون يکي از مشخصه هاي سکولارها و سلطنت طلبان وابستگي به غرب است. اتفاقااين يکي از تضادهاي موجود در اين حرکت است که مانع جذب عامه مردم به ان ميشود.
-- گيوي ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMمن تا اندازه ای با خرداذبه موافقم.
-- آرین ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMباید بگویم که با توجه به شرایطی که آقای موسوی هم اکنون دارند، همین بیانیه نیز هوشمندانه و ارزشمند است. البته باید گفت که ایشان کمی از مواضع پیشین عقبنشینی کرده اند ولی نکته مهم در ارائه راهکارهای عملی است. ولی متأسفانه این حکومت آنچنان مملوء از فساد، دروغ، بی عدالتی و ظلم است که اصلاح پذیر نمیباشد.
اساس دولت احمدی نژاد بر دروغ، فریب و تغلب بنا شده و حامی او در این امر رهبر، سپاه و صدا و سیماست. چنان از اوضاع خوب اقتصادی و تسلط بر امور حرف میزنند که اگر کسی آگاه
نباشد فکر میکند حکومت با 5000 نفر مارکسیست روبروست یا بیکاری در این 4 سال کاهش یافته، بر سرمایه گذاری خارجی افزوده شده و صنعت به شکوفایی چشمگیری دست پیدا کرده است! در حالی که بیکاری و تورم بیداد میکند، از سرمایه گذاری خارجی کاسته شده، بسیاری از کارخانه ها ورشکسته شدند و باقی با 30% ظرفیت کار میکنند.(طبق گفته یکی از آشنایان عملاً کاری در عسلویه وجود ندارد و در این 4 سال 50000 نفر بیکار شده اند.) اکثریت این حکومت را نمیخواهند و این افزایش نیروهای سرکوبگر و خشم بی اندازه سران حکومتی نشانگر آن است. حتی در ادارات هم هواداران اندکی دارند(در اداره یکی از خویشان از 500 پرسنل تنها همان 7 بسیجی عازم راهپیمایی حکومتی شدند!)
در جواب آن دوستانی که به فساد و جنایات هاشمی اشاره کردند باید گفت تا زمانی که کسانی چون خامنه ای، احمدی نژاد، اژه ای، محصولی و دیگر آقایانی افراطی که در حکومت هستند، وجود دارند دیگر جنایت و فساد هاشمی رفسنجانی به چشم نمی آید.
به امید برپایی حکومتی آزاد اندیش، پلورالیستی، منطقی، قانونمدار و اخلاقگرا
بیانه ای منطقی و نشان دهنده هوش وزیرکی مهندس موسوی است.
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMارین خان سلام
-- mansour piry khanghah ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMاگر این همه جنایت و فساد رفسنجانی و خانواده اش هیچ است،پس به اقای احمدی نزاد بی احترامی کردن به خاطر یک تقلب ناچیز در انتخابات هم جایز نیست.ضمنا احمدی نزاد مسوول خطای دیگران نیست.
منصف باش تا خودتم مثل دیگران ظالم نشوی
سلام.شک نکنید بوی آشتی بین آقایان می آید.دو طرف ته مطلب یک جنسند.والسلام وتوافق پشت پرده
-- amir4565@yahoo.com ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMبعنوان يك فرد از جنبش سبز كه بي اغراق در همه ي تظاهرات هاي پس از انتخابات شركت كرده...و حتي پايم به اوين نيز كشيده و پرونده دار شده ام...بايد يك جمله بگويم "ما زندگي را دوست داريم"
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMنه اينكه از مقابله با ايناني كه ديروز و امروز ما را محارب خواندند بيمي باشد...نه.
اگر مجبور باشيم بازهم ادامه ميدهيم.
اما اگر بتوان با راه كم هزينه تري خواست ها را دنبال كرد...چرا نه؟
باور كنيد اگر شما هم قشون كشي و ماشينهاي زرهي اينان را ميديديد چنين بيانيه اي برايتان تسكين بود.
ضمن اينكه اين بدبيني شماست كه ميگوييد آقاي موسوي از خواستها تنازل كرده...بيانيه شديدا هوشمندانه و هدفمند و در راه خواستهاي مردم طرح ريزي شده
...اگروجدان ندارید لااقل عاقل باشید. این پیشنهادات موسوی بهترین فرصت برای بازگشت به آرامش و حل مسالمت آمیز مشکلات ایران است. کوی دانشگاه و کهریزک نشان داد که این حکومت وجدان ندارد حالا ببنیم عقل دارند؟
-- Homayoun ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMشكست مفتضحانه افراط و تفريط براثر يك راه پيمايي كه تمام سايت هاي اشكار و پنهان چپ روسي با نقشه و محاسبات رياضي خواستند ثابت كنند ٢٠ هزار نفر بيشتر نبودند!
-- maryam ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMموسوي همه چپها را فروخت٠
دوستانیکه انتظار دارند موسوی بیاید وعلنا اعلام سرنگونی جمهوری اسلامی را بنماید توجه داشته باشند چه مینویسند اودر شرایطی نیست که چنین ادعایی را بکند حتا اگر باورمند به آن باشد.اما یک چیز روشن وآشکار است وآن آزادی انتخابات برای هر طیف وگروه وعقده آزادی بیان و اجتماعات مطبوعات که باور ایشان است اگر ما این موارد را داشتیم که دیگر احمدی نزادی نبود عده ای بی لیاقت بنام رهبران وسردمداران مملکت ما نبودند پس اگر ما به این موارد بسیم یعنی خود بخود حذف ناخواسته های حاکم در همه زمینه ها این یعنی اینکه موسوی میداند که اگر این شرایط حاکم شوند خود نیز ممکن است جایی در آینده نداشته باشد وملت گزینه های دگری داشته باشد اما وقتی انسان به دموکراسی باورمند میشود بلافاصله بعد از شکست به رقیبش تبریک میگوید وآرز.ی خدمتگزاریش را میکند این چیزی است که در کشورهای دموکراتیک مرسوم ونهادینه شده است من هم در زهرا رهنورد که خود روزی با مطالعه نوشته هایش او را میشناختم هم در موسوی صداقتی بسیار بسیار بازهم بسیار میبینم در این معلوم است کسانی مانند محسن رضایی که نان به نرخ روز میخورند قدری دستپاچه بشوند وکار را تمام شده وبیانگارند که بچاپ وببر ها ادامه خواهد یافت اما نه ملت کوتاه میاید نه موسوی وکروبی توان عقب نشستن از خواسته های اصولی مردم را که همان آزادی است دارند پس بهتر نیست ما هم عاقلانه در چنین مواقعی به تجزیه وتحلیل اعلامیه ها وگفته ها بپردازیم اما ایمان داشته باشید که موسوی حتا برای شهادت آنماده است او نه رضایی است نه رفسنجانی نه شریعتمداری ولاریجانی ها او موسوی است با سیمایی صادق وانسانی درست کردار ودرست پندار اوسیاستمداری است توانا در راستای حقوق مردم نه ریاکاری است چون ریاکاران از بیت رهبری گرفته تا سرداران چماق و دلبران حجاب
-- خورزو گنجعلی ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMکه دو سیرت ودو صورت در درونشان وبا درونشان عجین شده است
آنچه از دست عقلای اطرافی حاکمیت بر می آید اینست که گروه حاکم را متوجه نمایند که راهی که در پیش گرفته اند بیراهه میباشد و جز در خلاف مصالح کشور و به نفع بیگانگان نخواهد بود . لذا باید اشتباهات خود را بپذیرند و اجازه دهند مردم خود سرنوشت خود را بدست گیرند . آقای خامنه ای باید دیگر خود را بازنشسته نماید . و دولت آقای احمدی نژاد هم باید قبول کند که دیگر قادر نیست کشتیبان این کشور در اقیانوس متلاطم امروزی باشد و باید آماده واگذاری مسئولیت به معتمدین ملت گردد .
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMدوستان مبارز و دلسوز بیانیه موسوی همان پیام طوطی در قفس است که مردبازرگان برای طوطی در قفسش اورد .
شما ها باید بدانید موسوی کروبی خاتمی هاشمی رفسنجانی اگر سازش کنند و اوضاع ایران ارام بشود و قدرت را به دست نگیرند بلافاصله قربانیان این رژِیم ادم کش خواهند بود.
اگر خامنه ای در راس حکومت بماند و از رهبریت خلع نشود تمام این رهبران را می کشد مثل تمام قتل های زنجیره ای دیگر.
رهبران جنبش کروبی و موسوی و خواه ناخواه هاشمی و خاتمی بسته به این موضوع هستند که باید خامنه ای نباشد چون اگر بماند دستور قتل های زنجیره ای این رهبران را صادر می کند باید خامنه ای برود .
وظیفه ملت ازادیخواه و تمام مبارزین دانشجویی دانش اموران و کارگران و کارمندان و دیگر اقشار جامعه این است شرایط سخت و غرورافرین میرحسین موسوی و کروبی را درک نموده و مسئولیت پذیری را به عهده بگیریم و به اعتراضات و تظاهرات ادامه داده و تا کسب ازدادی و رهایی ایران عزیزمان از پا ننشینیم.
مادر انتهای راه مبارزه قرار داریم واکنش های سردرگم رژیم دلهره و اضطراب و ترس از سرنگونی تمام چهارچوب حاکمیت پوشالی دیکتاتوری را فرا گرفته است. این واکنش های کورو عجولانه به خاطر مبارزه بی امان ملت ایران است که برای رهایی از چنگال دیکتاتور قرن می جنگند پیروزی در راه است استوار و محکم به مبارزه ادامه خواهیم داد.
-- ابراهیم ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMخون به خون شستن محال آمد ؛ محال
-- داریوش ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PM( پاینده باد راه سبز آزادی V )
در باره بیانیه آقای موسوی
.......
آقای موسوی، از کدام مجلس و قوه قضاییه صحبت میکنید؟ از دو دستگاه ضد مردمی که تیول لاریجانیهای فاسد است؟ از قوه قضاییهای که شریفترین فرزندان این مملکت را به بند کشیده و به شکنجه گاه برده؟ از قوه قضاییهای که نفس روزنامهها و روز نامه نگاران را بریده؟ از قوه قضاییهای که رئیس جنایت کارش آزادیخواهان جنبش سبز را وابسته به خارجی میخواند و به زندان و اعدام تهدید میکند؟ به قوه مقننهای که احمدی نژاد متقلب دروغ گوی جرثومه فساد را رسما رئیس جمهور ایران میداند؟ که رئیسش همین دو روز پیش خواستار مجازات مردم دلاوری شد که روز عاشورا به دست سپاه ظالمان شهید شدند چون حقوق انسانی خود را طلب میکردند؟....
جای دیگر میفرمایید:”تدوین قانون شفاف ... مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.” چنان قانونی را شورای نگهبان رد میکند. همان مجالس اول انقلاب هم بیان نظرات مختلف نبود و فقط دایره خودیهایش کمی گسترده تر بود. امروز که جای خود دارد. این حکومت حتی به نهضت آزادی که تا مغز استخوان اسلامی است اجازه فعالیت نمیدهد،... محض رضای خدا توضیح بدهید که این چگونه با وجود ولایت مطلقه فقیه و شورای نگهبان ممکن است؟ اگر چنین انتخاباتی در چهارچوب این قانون اساسی ممکن بود که کار ما به اینجا نمیکشید.
میگویید “آزادی مطبوعات و رسانه ها و.... ” چه کسی بجز قوه قضاییه و مجلس جلو آزادی مطبوعات را میگیرد؟ روزنامههای منتقد مگر به فرمان همین قوه قضاییه که رئیس آن را خامنهای تعیین میکند تعطیل نمیشوند؟ مسئول جنایات سعید مرتضوی، چه در دایره مطبوعات و چه خارج از آن، با کیست مگر خامنه ای؟ اگر غیر از این است خوب توضیح بدهید و ارشاد کنید. ....
http://khanehdust.wordpress.com/2010/01/01/در-باره-بیانیه-آقای-موسوی
______________________________
-- Khanehdust ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMهواداری و پیروی از «حقایق فراریانی» مانند کروبی و موسوی جنبش «سبز و زنده» جوانان تازه بیدارشده را تبدیل به سکون «سرد و مرده» تبدیل خواهد نمود. ١٠٠% تضمین.
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMآقای خامنه ای اگر آزادی اجتماعات را بپذیرد گور خود ومجتبی را کنده است. فرماندهان سپاه اگر آزادی مطبوعات را بپذیرند چگونه خیانت ها و دزدی ها را از چشم مردم دور بدارند ، اصلا اینها برای جلوگیری از افشا شدن دزدیهایشان کودتا کردند.آزادی احزاب در کشوری که با باندهای گانگستری اداره میشود خود کشی حاکمان است. در کشوری که سرانش تمام فاسد ودزد هستند امکان تامین انخابات آزاد خواب وخیالی بیش نیست. سید علی خامنه ای حتی انتخابات نیمه آزاد و خود فرموده را نیز تاب نیاورد.
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMموسوی با این بیانیه نظام را آچمز کرده است؛
-- آرش ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMدرخواست مطالباتی از بطن قانون اساسی جمهوری اسلامی که دولت کودتا هرگز تن به اجرای آن نخواهد داد.
با درود به ریس جمهور منتخب و محبوب مردم ایران، مهندس میر حسین موسوی،
-- جهان ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMبیانیه شماره ۱۷ این مبارز آزادیخواه، که مدت هاست جایگاه برجسته ای بر تارک تاریخ معاصر ایران برای خود ثبت کرده است، روح تازه ای به جنبش زخم خورده سبز دمید. این پیام بار دیگر ثابت نمود که مردم ایران در انتخابات سال ۱۳۸۸ اشتباه نکرده اند و با حضور میلیونی خود شایسته ترین شخصیت کنونی ایران را برای احراز مقام ریاست جمهوری ایران برگزیده اند. من به همراه جنبش سبز ایران به این انتخاب افتخار می کنم.
دیروز در جمعی که برای گرامیداشت یاد شهدای عاشورای ۱۳۸۸ گرد هم آماده بود، یکی از دوستان سبز یک رباعی خواند، که فکر می کنم بیانش در این جا بی مورد نباشد. نام شاعر را نمیدانم:
آن کس که لبان من به هم دوخته است
آن کس که به خشم کین دلم سوخته است
ای دوست بگویش سر تسلیم ام نیست
آن کس که ز آموخته ناموخته است
کوردلان بدانند که ما، با وجود این که در اساس مخالف اعمال خشونت و انتقام گیری هستیم، ولی بشماریم و سکوت ما نشانه ضف ما نیست. ما حرف برای گفتن بسیار داریم. بمانید و ببینید.
موسوی حتا یک ذره هم عقب ننشسته است! موسوی خواهان بر هم زدن و نابودی ایران نیست! موسوی می داند که که کار ما با یک ماه و دوماه و چندماه حل شدنی نیست! او می داند که چه می کند! جلو عقب کردن یک وسیله نقلیه توسط راننده ی آن دلیل عقب گرد نیست! موسوی خامنه ای و تمامی دستگاه سرکوبش را به مبارزه ای جدید فرا خوانده است! موسوی تله ی بزرگی را باصداقت و شهامت و درایت برای معاویه ی دوران تدارک دیده است. آنها که موسوی را در حال عقب نشینی دیده اند یا مثل رضایی از پس فهم او بر نمی آیند و یا باز مثل او مقرضند، و یا مثل بعضی از دوستان جنبش سبز عجله دارند و احساسی هستند! موسوی اگر موفق شود یک راهپیمایی مسالمت آمیز دیگر و راهپیمایی های دیگر را بدست آورد هیبت تظاهرات دیوارها را نیز عقب خواهد نشاند. من به داشتن چنین رهبر سبزی افتخار می کنم. و بر او و خانواده اش درود می فرستم. او یکی از مرواریدهای غلطان این دریای عظیم است که نامش ایرانیت است. دوستان بیاییم واقعا دریابیم که این مرد بزرگ چه می نویسد. واژه واژه ی نوشته اش را دوباره و سه باره بخوانیم.
-- بدون نام ، Jan 1, 2010 در ساعت 06:57 PMمرگ بر ارتجاع
مرگ بر معاویه
زنده باد جمهوری ایرانی
مسعود بهنود
بیانیه مهندس موسوی را خوانده اید، این یعنی کسی که خشونت در آئین او نیست، انسان صلح است نه عربده جویی در کمین فرصت برای قدرت نمائی کور. این یعنی انسانی که برای دست یافتن به قدرت [حتی به قصد قربت به خدمت] حاضر نیست حقی ناحق شود. این یعنی انسانی که حضور در قدرت و خبر داشتن از پستوهای آن فاسدش نکرده است، و لقلقه زبانش حقوق حاکم و حکومت نیست. مردم برایش اصل است، حقوق مردم. و وقتی از این حقوق می گوید مقصودش حفظ منصب و موقع خود نیست.
بیانیه مهندس موسوی جواب آن هاست که گمان کردند خرخره طرف را زیر دندان دارند به یک فشار کار تمام است. پیام می فرستد که صدای هر دو سو را شنیدم: هم آنان که با رفتاری که با سبعی که در برابر چشم ها آفریدند و رفتاری که با گرفتارشدگان کردند منتهای رحمت خود و عطششان را به قدرت نشان دادند، و هم بلاکشانی که ملامت شنیدند، خون دیدند و خون خوردند، و پایدار ماندند. این پیام در عین حال قوت قلبی است برای همه استواران در صلح و مسالمت.
به گمانم در حقیقت مهندس حرمت همه کسانی را نگاه می دارد که نام وی را بر زبان داشتند وقتی جان دادند. پس در این پیام از خود و از حق خود می گذرد، اما بر سر حقوق آن جان باختگان می ایستد. مهندس می گوید آن ها گرچه فریاد می زدند یا حسین میرحسین، مرا در نظر نداشتند بلکه سرزمین امن و آزاد می خواستند، زندگی انسانوار می خواستند، دوستی طلب می کردند، مهربانی منظورشان بود. در یک کلام همه آن می خواستند که همین قانون بدانان داده است.
گرچه تاکنون هم هر چه توپخانه خشونت طلبان و قدرت پرستان به سوی مهندس پرتاب کرده، جز دروغ و بهتان نبوده است، اما بیانیه امروز نشان داد آن کس که مردم رنج دیده ایران برگزیدند، همه ظرفیت های یک رهنما را دارد. خیراندیش است و دردآشناست. غرور و بدخواهی و کینه در او راه نمی جوید. هدف را گم نمی کند. فرزند زمانه خویش است. آن چهره ای از مسلمانی است که سی سال پیش هم تمامی جامعه را قدرت چندان بخشید که از گردنه های سخت بگذرد. ورنه دجالان و چال دهانان اند آنان که هر شب در آرزوی جنگی می خسبد تا مگر نیاز به رجزخوان و توپچی داشته باشد، شمران تعزیه اند که منفعت خود در اشک و آه درآوردن می بینند بی آن که در زیر جلد اندک ارادتی به کسی داشته باشند،حتی به شمر، تنها در اندیشه وظیفه و دستمزد اند که به هر طریق برسد غنیمت است برایشان.
بیانیه مهندس انسانی تر و بلند مقام تر از هر سخن دیگر در عین صلح اندیشی و خیرخواهی قدرت سبز را نشانه می زند. این قدرت برگرفته از خواست مردم است که به میرحسین امکان می دهد که شرایط بازی را تعیین کند و خطی بکشد که از این پس هر کس آن سوی خط بماند، حجت بر وی تمام است.
وارونه شعاری است که گفته بود اگر موئی از سر محبوب من کم گردد "ما می دانیم و تیغ و رگ های شما". اینک بیانه می گوید وقتی توپخانه هایتان متوقف شود، دست از خشونت طلبی بردارید، بگذارید مردم بر گشته های خود زاری کنند، تیر و توپتان را به انبار برگردانید ما می مانیم و بهار خرم سرزمین مان، با قانون و صلح، بی کینه و بی خشم.
-- مسعود بهنود ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMدست نمی شوئید از این بازی. خسته نمی شوید از این تکرار. باز اتوبوس فرستادن و باز جمعیت را به خیابان کشاندن و باز وانمود کردن که این ها به اختیارند و از جان گذشته و برای تائید ما آمده اند. عبرت نمی گیرید از سرنوشت برخی از خودتان که روزگاری همین مردم ساده می گفتند نایب پیامبرست و مخالفت با آن ها مخالفت با امام زمان، امروز می گویید او دشمن دین است و غارتگر بیت المال. و هیچ کدام از دو شعار از سر اطلاع و آگاهی نبود.
دست نمی شوئید از این بازی. خسته نمی شوید از این تکرار. باز اتوبوس فرستادن و باز جمعیت را به خیابان کشاندن و باز وانمود کردن که این ها به اختیارند و از جان گذشته و برای تائید ما آمده اند. عبرت نمی گیرید از سرنوشت برخی از خودتان که روزگاری همین مردم ساده می گفتند نایب پیامبرست و مخالفت با آن ها مخالفت با امام زمان، امروز می گویید او دشمن دین است و غارتگر بیت المال. و هیچ کدام از دو شعار از سر اطلاع و آگاهی نبود.
عبرت نمی گیرید از شاه و ملکه حکومت پیش از جمهوری اسلامی که چطور مردم ساده روستاهای بیرجند و نطنز فرزند قربانشان می کردند و چند ماه بعد همان مردم حاضر بودند کسی را اولین رییس جمهور تاریخ ایران کنند که آن شاه و ملکه را بازگرداند تا در قفس بگرداندند در خیابان ها، برای شادمانی و رقصی چنان که اگر رخ می داد تا قرن ها در شناسنامه ما ایرانیان ثبت می شد، چنان که دار زدن جسد نجیب به نام افغان ها نوشته شده و کوره های آدم سوزی بر دست و بازوی نازیسم ثبت است.
درس تاریخ نمی خوانید و از این بازی که از شدت تکرار چنین نخ نماست دست نمی شوئید. بازی که سرش در دست نوحه خان مافنگی است که ادعا دارد نوچه اش را به ریاست جمهوری رسانده و حالا باید نقش ملکه مادر را بازی کند، با چهار گارد محافظ حرکت می کند، از صندوق پول مردم بی تقصیر، در هر سفر زیارتی با دستگاه و همراهان اول صف است و در مناسک حج هم، فقط برای این که هر از گاه چیزی بپراند و سیاست بسازد یا فضاسازی کند چنان که خانم رجبی.
دست بر نمی دارید از این کردار که در وجودتان خونی شده انگار، و جز برای شرایط ماقیل تاریخ و استبدادی نیست وگرنه کیست که باور کند قطعنامه ای که در پایان هر گرد هم آئی صادر می شود الزاما نظر مردمی نیست که به حسابشان می نویسید. این ها همه مربوط به دنیائی بود که درز پیرهن حکومتگران در آن چنین باز نبود. زمانی که مردم نمی دانستند که دعوا بر سر کلید چاه نفت است و آرمان ها و مقدسات بهانه. این ها مال دورانی است که این همه شفاف نبود جهان.
همچنان هنرتان در زندان شماست و اگر کار مشکل شود در کشتار و ترور. چنان که هم زمان اصلاحات با طرح "حذف روشنفکران و نشان دادن بی عرضگی دولت" مقابله کردید [حتی جلو جوانک فلسفه خوانده را نگرفتید که طرح را قبلا در رسالت لو ندهد] و در نتیجه قتل های زنجیره ای آفریده شد و اینکا با ترور میرعلی موسوی یعنی بدان آقای میرحسین که نزدیک شده ایم.
اما بشارتتان باد که دیگر این گونه بازی ها در نمی گیرد. معترضان جان به لب رسیده را مدام خشمگین کردن به قصد آن که به بازی را به خشونت بکشانید - که در آن خود را چیره دست می دانید و چنین است - دیگر پاسخ نمی دهد. سرانجام روسیاهی به کسانی می ماند که آن قدر از صبح خنجر برای این و آن تیز کردند و آن قدر شعر سرودند که "اینک تیغ و گلوی شما" که دیگر حنایشان رنگ ندارد و تهدیدشان جز نشانه ضعف و ناتوانی نیست. تنها اثری که از آن می زاید به خشونت کشاندن خیابان است که دودش ابتدا بر چشم خود و خاندانتان می رود.
به جای این گونه هنرهای بی هنری و چاره بی چارگی بهتر آن که عقل و تدبیر به کار اندازید. آزمایشی برایتان واجب است. اول از همه طرح های بدیع [ زندان درمانی یا ترور] را در خانواده تان امتحان کنید. ببینید حوانان خانه را می توانید قانع کرد. خود می دانید که در توانتان نیست. حداکثر توانتان حبس نوجوانان خود در خانه و یا فرستادنشان به سفرست. جان و روان آن ها را از دست داده اید. خوب نگاه کنید مهربانی و احترام را در آن ها کشته اید.
اما مژده به همه مسالمت جویان که هنوز هم دیر نیست برای شنیدن صدای اعتراض مردم. وگرنه کمی دیر درون دستگاه حکومت بحثی در می گیرد که در پائیز ۵۷ در پشت در اتاق شاه در کاخ نیاوران در گرفت.
موقعی بود که دولت شریف امامی اثر نداد و شاه درمانده و بیمار می خواست اداره کل جامعه را به نظامیان بسپارد شاید موفق به مهار تظاهرات و ناآرامی ها و اعتصاب ها شوند. گفت از تلویزیون بیایند تا پیامی را ضبط کنند که می خواست با مردم در میان گذارد. کاغذی در مقابل داشت نوشته یک خیرخواه که در سطر اول آن آمده بود "صدای ناله و شیون آسیب دیدگان حوادث اخیر را شنیدم" . یکی از مشاوران جمله پیشنهاد کرده بود بگوید "صدای اعتراض شما ملت را شنیدم" دیگری نوشته بود "صدای انقلاب شما..."، یکی دیگر توصیه کرده بود بگوید "صدایتان را شنیدم" و حاشیه کاغذی که در مقابل داشت پر شده بود. هر کس هم برای نظر خود دلایل قوی داشت.
شاه بیمار مانده بود کدام است، نقل شده حتی وقتی پروژکتور ها روشن شد تا پیام شاهانه ضبط شود هنوز کسانی در گوش او پچ پچ می کردند و از وی می خواستند نظر آنان را بپذیرد. نقل است که شاه مستاصل در لحظه چاره ای از خاطرش گذشت پرسید یکی بپرسد و بگوید در خیابان های وسط شهر چه خبرست. داد زد: راستش را بگوئید. و در این جا سربازی آمد و از جان گذشته گفت "مردم فریاد می زنند مرگ بر...". جوانک خود از هیبت گفته اش زد زیر گریه. شاه سینه صاف کرد و به مسوول دوربین که از تلویزیون به کاخ رفته بود در انتظار مانده گفت شروع کن.
و ما در خانه شنیدیم "ملت عزیز ایران صدای انقلابتان را شنیدم". و جز دو سه پیرمرد عاقل همچون عبدالله انتظام، دکتر غلامحسین صدیقی و دیگر با تجربه ها و خون دل خورده های همدل نهضت ملی و هوادار مصدق، و کسانی همچون دکتر علی امینی هیچ کس بر اهمیت این گفته تامل نکرد. هیچ کس در آن راه چاره ندید. هیچ کس به فکر گفتگو و مصالحه برای نجات کشور از ویرانی و بی قانونی نیفتاد.
-- بدون نام ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMحركت نرم يعني همين بيانيههاي آقاي موسوي. كار به نرمي پيش رود نتيجهاش بهتر است. حريف خشونت عدم خشونت است. حريف سخت، نرم است. پذيرش و اجراي يك بند از اين بندها اثري ميگذارد پايدار. كودتاچيان در برابر اين مطالبات قانوني مستاصل خواهند شد. آقاي موسوي توپ را به ميدان آقايان انداخت از قضا محسن رضايي دويده و شتابان آنرا به نزد رهبر برده كه الان موسوي عقب نشسته و دولت كودتا را به رسميت شناخته و حالا تو بيا بادمجانها را جمع كن و حرفهاي تكراري وحدت بخش بزن. غافل از ان كه موسوي انتهاي متن را بسته است. به اين مضمون: «و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی میتواند اجرایی شود .»
-- حسين ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMبراي دوستاني كه فكر ميكنند مصالحهاي صورت گرفته و موسوي كوتاه آمده همين بس كه موسوي بارها گفته است من دنباله رو مردم هستم و مردم هم مصالحهاي نكردهآند. ثانيا، آب رفته به جوي را ديگر نميتوان برگرداند. آنچه كه اين حكومت از دست داده به سادگي به دست نميآيد.
نكته مهم اين است كه موسوي ضامن همه اين بندها را حضور ملت و آگاهي ملت ميداند تا مبادا فريبكاري و نيرنگبازي صورت گيرد. و تقلب 22 خرداد تكرار شود.
ماهیت حکومت اسلامی ایران مشابه حکومت طالبان است. همچنانکه هیچ راه حل سیاسی برای حکومت طالبان وجود نداشت و ندارد. برای این رژیم هم وجود ندارد. این حکومت تا آخرین نفس و با هر سلاح ممکن در مقابل اصلاحات خواهد ایستاد چرا که گردن نهادن به اصلاحات برابر با خودکشیش خواهد بود. لذا تنها چاره ممکن استفاده از زور می باشد
-- Tarverdi ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMسلام به همه ايرانيهاي با غيرت
-- Farzad ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMآقاي موسوي اگه چشمهايت را باز کني و گوشت را تميز انوقت مي بيني و مي شنوي که قريب به همه مردم ايران دعا براي سرنگوني ات مي کنند . بابا موندن نوي توهم هم اندازه اي داره . بسه ديگه حيف اون راي اي که بهت داديم گندش رو بالا آوردي . تو خجالت نمي کشي از طرف خودت جاي همه صحبت مي کني بايد روز چهارشنبه 9 ديماه مي اومدي و مي ديدي که ملت چجوري نفرينت مي کردند .اينها مردم نيستند . بجاي پرت گويي رو به سوي مردم بيار و از اشنباهايت پوزش بطلب .
در شرایطی که نظام و بسیجیان هار شده اند و می زنند و می کشند و اکثر مردم آمادگی قیام و اعتراض را ندارند این بیانیه بهترین کار ممکن بود. آن هایی که موسوی را متهم به سرد کردن ملت می کنند باید توجه داشته باشند که شاید موسوی گروه پیشرو جنبش را سرد کند، در عوض عقبه کندرو جنبش را دعوت به تحرک بیشتر می کند. نباید با هیجان و حرف های رجزمانند شجاع ترین و آگاه ترین بخش جامعه را از دست بدهیم. در پایان باید بگویم صحبت از دولت به معنای مشروع دانستن انتخابات نیست. دولت یک واقعیت است چه از انتخابات بر آمده باشد، چه از کودتا یا اشغال نظامی.
-- ساسان ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMشاهکار است!
-- من با موسویم ، Jan 2, 2010 در ساعت 06:57 PMنوشته ی موسوی یکی از میخ های مهم بر توبات این مرده ی متعفن و بویناک و بیماریزا ست! درود ملت ایران بر این مرد خردمند. او در واقع از مردم می خواهد که به تظاهراتشان ادامه دهند! او اشاره می کند که مردم با بیانیه ی من نیست که تظاهرات می کنند! و این یک فراز بزرگ از نوشته ی اوست! موسوی واقعا یک رهبر است! موسوی تنها شجاع نیست، خردمند نیز هست، و تنها خردمند شجاع نیست بلکه صادق نیز هست، و تنها همه اینها هم نیست وطن پرست نیز هست، و تنها همه ی اینها نیست او یک سیاستمدار بزرگ نیز هست! تاریخ ایران از موسوی تا همینجا به عنوان یکی از بزرگترینهای قرن بیست یکم ایران یاد خواهد کرد. من با موسویم.
متاسفانه اینها از اسلام فقط آیات و احادیث مربوط به قتل و خونریزی را خوب بلدند و دیگر هیچ.
-- fxer ، Jan 3, 2010 در ساعت 06:57 PMhttp://greenint.wordpress.com/2009/12/21/hello-world/
تمامی کارخانه ها و پادگانهای تهران را تعطیل کردند و کارکنان انها را به زور تهدید به خیابان کشیدیند تا نمایش قدرت برگزار کنند. درب تمام کارخانه های دولتی جاده کرجاتوبوس گذاشته بودند تا امت به ظاهر ذوب در سید علی پارانویید را به خیابان بکشند.
-- sasan ، Jan 3, 2010 در ساعت 06:57 PMکدام ملت ؟ کدام پشتیبانی از ولایت؟
خون مردم را در روز عاشورا ریختند و روی یزید را سفید کردند ان وقت با یک فیلم چند ثانیه ای از سوت زدن تعدادی میخواهند تمام ماجرا و کشتار را ماست مالی کنند.
نمیدانم این جنایت کاران به کدام اییند ؟؟