رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ مهر ۱۳۸۸

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح

تنهاترین زندانی ایران
سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان «سهیلا، بی پناه ترین ایرانی» به اعدام زنی که روز گذشته در زندان اوین به دار آویخته شد، پرداخته‌است.

در این سرمقاله می‌خوانیم: «سهیلا قدیری تنهاترین و بی پناه ترین ایرانی که زندان‌های کشور تاکنون به خود دیده، دیروز اعدام شد. نه کسی را داشت که برای اعدام نشدنش به دادستان التماس کند و نه حتی بیرون در زندان اوین کسی منتظر بود تا انجام اعدام را به اطلاعش برسانند. کسی بدن بی جان او را تحویل نمی‌گیرد و هیچ ختمی به خاطر او برگزار نمی‌شود.»

این سرمقاله افزوده‌است: «سهیلا ۱۶ سال پیش از خانواده یی که هیچ سرمایه مادی و فرهنگی نداشت تا خوب و بد را به او بیاموزد، فرار کرد و میهمان پارک‌های میدان تجریش شد. حال او یک دختر شهرستانی یا دهاتی با لهجه کردی و لباس‌هایی بود که به سادگی می‌شد دریافت به شمال تهران تعلق ندارد و از اینجا بود که میهمان ثابت گرسنگی و سرمای زمستان و گرمای تابستان و نگاه کثیف و هرزه رهگذران شد.»

به نوشته این سرمقاله: «وی کودک پنج روزه اش را کشت چون تحمل سختی و گرسنگی و آوارگی کشیدن فرزند دلبندش را نداشت. وقتی وکیل در جلسه دادگاه از او می‌خواهد که بگوید «دچار جنون شده بودم فرزندم را کشتم»، زیر بار نرفت و باز تاکید کرد من عاشق کودکم بودم زیرا به غیر از او کسی را نداشتم ولی نمی‌خواستم فرزند یک مرد معتاد و یک زن ولگرد بی پناه به روزگار من دچار شود.»

در ادامه این سرمقاله آمده‌است: «برای جامعه یی که مفتخر است هرساله در مراسم و مناسبت‌ها تعداد دیگ‌های بار گذاشته شده صدتا صدتا اضافه می‌شود و بسیاری از نهادها با یکدیگر رقابت می‌کنند، تامین زندگی دو هزار یا پنج هزار نفر امثال سهیلا هزینه و سازماندهی کمرشکنی محسوب نمی‌شود.»

این سرمقاله اضافه کرده‌است: «اعدام امثال سهیلا به عنوان نماینده فقیرترین اقشار آسیب پذیر که از یکی از دورافتاده ترین شهرهای غرب کشور به تهران پرتاب شده، کدام حس عدالت‌طلبی کجای نظام قضایی ما را اقناع می‌کند و پاسخ می‌گوید. آیا سهیلا قدیری شهروند دارنده شناسنامه کشور ایران به خاطر محرومیت و فلاکتی که کشید و نقل آن، اشک همگان را در دادگاه درآورد باید غرامت دریافت می‌کرد یا حکم اعدام.»


متن کامل سرمقاله

تهدید‌ها وفرصت‌های پس از انتخابات
سرمقاله امروز کیهان با عنوان «سران فتنه در اتاق شیشه‌ای» به حوادث پس از انتخابات پرداخته‌است.

در این سرمقاله آمده‌است: «حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری برای نظام جمهوری اسلامی به مثابه «تهدید» و «فرصت» بود. در ابتدا عناصر کودتاگر که با استفاده از فرصت و ظرفیت نظام وارد فضای انتخاباتی شده بودند، به نفی ساز و کارهای نظام روی آورده و برای رسیدن به مقصود خویش، شهروندان را به «مقاومت» و «شورش» در برابر قانون و نظام فراخواندند. اما وقتی عده‌ای از چهره‌ها و احزاب و دسته‌های سیاسی آنچه را در دل نسبت به نظام دینی پنهان می‌داشتند، آشکار کردند و برای «آزمودن» نظام، مردم و رهبری همه دار و ندار خود و پشتیبانان خارجی را به میدان آوردند، یک فرصت را در اختیار نظام قرار دادند تا جمهوری اسلامی تکلیف خود را با کسانی که با مبانی نظام و خط امام سر دشمنی دارند و در عین حال به تصرف مناصب مهم نظام چشم دوخته‌اند، روشن گرداند.»

این سرمقاله افزوده‌است: «امروز جریانی که با چهره‌هایی نظیر خاتمی، موسوی و کروبی شناخته می‌شود، دوره مماشات و حوصله نظام را پشت سرگذاشته و کار را به نقطه‌ای رسانده که راهی جز برخورد قاطع و بدون ملاحظه با آن باقی نگذاشته‌است. این در حالی است که جرم موسوی و... بدون تردید از جرائم بنی صدر، رجوی و منتظری بسیار سنگین تر است چرا که در کودتای موسوی و... دست هائی در داخل و خارج، از عناصر کمونیست، منافق و لیبرال تا آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی درهم گره خوردند.»

به نوشته سرمقاله نویس کیهان: «نظام جمهوری اسلامی برای دفع فتنه هزینه‌های سنگینی پرداخته و کودتاگران را در اتاق‌های شیشه‌ای قرار داده و واقعیت وجودی آنان را برملا کرده‌است بدلکاران می‌خواهند با تردستی نظام را بار دیگر گرفتار فتنه گران زیاده خواه و دیکتاتور نمایند اما این امر از توانایی و اختیار آنان خارج است. بدلکاران نه در نظام و نه در میان مردم آنچنان جای پایی ندارند.»


متن کامل سرمقاله

سایر مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان «آمريكا بلاتكليف ايراني‌ها بي‌خبر»

سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «تقلب يا مصلحت‌انديشي»

سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «خود نظام پنداري و خود مردم انگاري»

سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان «تاملي در واژه اصولگرايي»

Share/Save/Bookmark