رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > نماز روز قدس با حضور خاتمی و احمدینژاد | ||
نماز روز قدس با حضور خاتمی و احمدینژادستاد نماز جمعه تهران اعلام کرد که نماز جمعه روز قدس به امامت احمد خاتمی و با سخنرانی محمود احمدینژاد برگزار میشود. این ستاد امروز چهارشنبه با انتشار اطلاعیهای، امام جمعه این هفته تهران را احمد خاتمی و سخنران پیش از خطبهها را محمود احمدینژاد معرفی کرد. روز گذشته خبرگزاری فارس و ایرنا از حضور این دو در نماز جمعه این هفته تهران خبر داده بودند. در روزهای گذشته، گزارشهای ضد و نقیضی درباره سخنران و امام جمعه نماز روز قدس منتشر شده بود. در سالهای گذشته سخنران و امام جمعه این مراسم، اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. آقای هاشمی یکی از پنج امام جمعه موقت تهران است که از سوی آیتالله علی خامنهای انتخاب شده است. اقامه نماز جمعه تهران به طورمعمول به صورت نوبتی انجام میشود. آخرین حضور هاشمی مربوط به نماز جمعه ۲۶ تیرماه است که در آن از حوادث پس از انتخابات در ایران انتقاد کرده بود. مسئولان ستاد نماز جمعه تهران، توضیحی مبنی بر غیبت آقای هاشمی در نماز جمعه این هفته ارائه نکردهاند، اما به نظر میرسد این اقدام، بیارتباط با حضور معترضان به نتیجه انتخابات در این مراسم نباشد. در هفتههای اخیر برخی برنامههای مذهبی همچون برنامه شبهای قدر در آرامگاه آیتالله خمینی، سالگرد درگذشت آیتالله محمود طالقانی و آیتالله قدوسی لغو شده است. مقامهای ایران همچنین اعلام کردهاند که نماز عیدفطر که همه ساله در مصلی تهران برگزار میشود، به علت پارهای مشکلات فنی و عمرانی در این مکان برگزار نخواهد شد.
مسئولان ستاد نماز جمعه تهران، توضیحی مبنی بر غیبت آقای هاشمی در نماز جمعه این هفته ارائه نکردهاند، اما به نظر میرسد این اقدام، بیارتباط با حضور معترضان به نتیجه انتخابات در این مراسم نباشد
از احمد خاتمی به عنوان یکی از روحانیان تندرو و نزدیک به محمود احمدینژاد نام برده میشود. آقای خاتمی در برخی خطبههای نماز جمعه با حمله به معترضان به نتیجه انتخابات، خواستار برخورد با مهدی کروبی به خاطر طرح مسئله تجاوزها به برخی زندانیان، شده است. پیشتر به مناسبت هفته دولت از آقای احمدینژاد برای سخنرانی در نماز جمعه تهران دعوت شده بود و این برای دومینبار طی یک ماه اخیر است که وی به این مراسم دعوت میشود. ستاد اقامه نماز جمعه تهران همچنین رمضان عبدالله دبیر کل جنبش اسلامی فلسطین را از دیگر سخنرانان مراسم امسال روز قدس اعلام کرده است. آخرین جمعه ماه رمضان از سوی آیتالله روحالله خمینی، روز قدس نامگذاری شده است و همه ساله در این روز، راهپیماییهایی در شهرهای ایران و برخی کشورهای مسلمان در اعتراض به سیاستهای اسرائیل برگزار میشود. معترضان به نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران اعلام کردهاند در راهپیمایی امسال شرکت خواهند کرد. |
نظرهای خوانندگان
لازم بیاد آوری ست و این یادآوری مهم هم هست و باید به همه ی ایرانیان اطلاع داد که:
-- بدون نام ، Sep 16, 2009 در ساعت 01:00 PMروابط عمومی ستاد نماز جمعه تهران گفته است که رمضان عبدالله، که از او با عنوان دبیرکل جنبش اسلامی فلسطین نام برده شده، یکی از سخنرانان قبل از خطبه ها خواهد بود.
ایشان شاید قرار است راجع به همکاری جنبش حماس فلسطین و جهاد اسلامی فلسطین و همکارانشان حزب الله لبنان در سرکوب قتل و تجاوز به دختران و پسران ایرانی نیز با سربلندی به پیشگاه حضرت ولی عصر عج کرنش و خودنمایی کند. حماس فلسطین و جهاد اسلامی و حزب الله لبنان از ترس خراب شدن سیلوی دلارهاشان جمهوری منحوس اسلام منحوس تر در تمامی تجاوزات جنسی و غیر جنسی و کشتار و سرکوب و شکنجه و دستگیری و تخریب در تهران و اصفهان و شیراز و حتا گفته شده با فرستادن یک گرو هفت نفره از این برادران به تبریز شرکت کرده اند. خواهش من از هممیهنان این است که در افشا کردن هر چه بیشتر این مشارکت کوشا باشید.
بیاید همه باهم دراین مراسم شرکت کنیم و با سردادن ندای آزادی خواهانه خود، یاوه سرایی شب پرستانی چون احمدی نژاد و خاتمی را بیرنگ سازیم و مانع شویم که بیش از این به عوام فریبی خود ادامه دهند.
-- Kian ، Sep 16, 2009 در ساعت 01:00 PMشاید آنچه را که در رومانی به وقوع پیوست ما نیز عملی ساختیم.
اگر اینطور که دوست بی نام نوشت اند، باید تمامی این مزدوران، اراذل و اوباش، متجاوزین، غارتگران و آدم کش های عرب؛ عراقی، حماسی، حزب الله و دار و دسته حکیم و مقتدا صدر و... بعد از محاکمه توسط قضات آزاده ایرانی، کشور ایران را که متعلق به ایرانیان است ترک کنند و برگردند به دهات خودشان! اینگونه موجودات لیاقت زندگی کردن در شهر ها را ندارند.
-- Sazeman Ekhraj Ajnabi Ha Az IRAN ، Sep 16, 2009 در ساعت 01:00 PMسازمان اخراج اجنبی ها از ایران،
پدیدهی احمدینژاد
احمدینژاد پدیده غریب و همزمان! آشنایی است. رفتار او در چشم بسیار کسان یادآور برخورد خشن و توهینآمیز یک جوانک بسیجی تفنگ به دست در برابر شهروندان محترمی است که چنان تحقیر میشوند که دیگر جهان را نمیفهمند. شان اجتماعیشان، ارج فرهنگیشان و منش و سلیقهیشان لگدکوب میشود، به زندگی خصوصیشان تجاوز میشود، و دستگاه تبلیغاتی مدام از در و دیوار جار میزند که باید شکرگزار باشند که در کشورشان این «معجزهی هزارهی سوم» رخ داده است. احمدینژاد حاشیه را بسیج میکند تا مرکز قدرت را تقویت کند، مردم مستمند را به دنبال ماشین خود میدواند و آنان میدوند، در حالی که به عابران دیگر تنه میزنند و هیاهو و گرد و خاک میکنند. محمود احمدینژاد از تبار آن سلاطینی است که مدام در حال جهاد بودهاند. او خزانهی مرکز را تهی میکند، تا سرحدات را نه آباد، بلکه از نو تصرف کند و به حلقهی ارادت درآورد. او مهندس نظام است، اما نه از آن مهندسانی که در ابتدای حکومت اسلامی در خدمت ملاها درآمدند تا سازندگی کنند و معجزهی پیوند ایمان و تکنیک را به نمایش بگذارند. در ابتدا تکنیک در خدمت ایمان بود. در مورد احمدینژاد، ایمان خود امری تکنیکی است. او رمالی است که داکتر-مهندس شده است. در ذهن او جن و اتوم، معجزه و سانتریفوژ، معراج و موشک در کنار هم ردیف شدهاند. احمدینژاد به همه درس میدهد. او ختم روزگار است. در مجلس آخوندی هم درس دین میدهد. پیش لوطی هم عنتربازی میکند.
احمدینژاد ترکیبی از رذالت و سادهلوحی است. او مجموعهای از بدترین خصلتهای فرهنگی ما را در خود جمع کرده، به این جهت بسی خودمانی جلوه میکند: دروغ میگوید و ای بسا صادقانه. غلو میکند، زرنگ است و تصور میکند هر جا کم آوردی، میتوانی از زرنگیات مایه بگذاری و جبران کنی. در وجود همهی ما قدری احمدینژاد وجود دارد و درست این آن بخشی است که وقتی با آزردگی از عقبماندگیمان حرف میزنیم، از آن ابراز نفرت میکنیم. اما آن هنگام نیز که لاف میزنیم و خودشیفتهایم، باز این وجه احمدینژادی وجود ماست که نمود مییابد. احمدینژاد تحقیر شدهای است که خود تحقیر میکند. سرشار از نفرت است، اما کرامت دارد. به موضوع نفرت اش که مینگرد، میپندارد مبعوث شده است تا او را از ضلالت نجات دهد.
احمدینژاد نمایندهی سنتی است جهشکرده به مدرنیت. او مظهر عقبماندگی مدرن ما و مدرنیت عقبماندهی ماست. او اعلام ورشکستگی فرهنگ است.
احمدینژاد نشان فقدان جدیت ماست. آن زمان که در قم گفت، هالهی نور او را دربرگرفته، حق بود که حجج اسلام این حجت را جدی گیرند، عمامه بر زمین کوبند، سینه چاک کنند و لباس بر تن او بردرند تا تکهای به قصد تبرک به چنگ آورند. آن زمان که از دستیابی به انرژی هستهای در آشپزخانه سخن گفت، حق بود مكتب ها و دانشگاهها تعطیل میشدند، حق بود بر سر در آموزش و پرورش مینوشتند «این خرابشده تا اطلاع ثانوی تعطیل است» و آموزگاران از شرم رو نهان میکردند.
احمدینژاد از ماست. طرفداران او نیز همولایتیهای ما هستند. میان احمدینژاد با گروهی از رهبران اپوزیسیون فرق چندانی نیست. در روشنفکری ایرانی هم نوعی احمدینژادیسم وجود دارد، آن جایی که یاوه میگوید و در عین غیر جدی بودن، سخت جدی میشود. در وجود چپ افراطی ایران، از دیرباز احمدینژادی رخنه کرده است منهای مذهب، یا با مذهبی که گفتار و مناسک دیگری دارد. افسران لوسآنجلس همگی مقداری احمدینژاد در درون خود دارند.
احمدینژاد نشاندهندهی جنبهی «مردمی» جمهوری اسلامی ايران است، جنبهای که اکثر منتقدان آن نمیبینند، زیرا هنوز از انتقاد از دولت به انتقاد از جامعه نرسیدهاند و از همدستیها و همسوییهای دولت و جامعه غافلاند. اکنون همه چیز با تقلب و کودتا توضیح داده میشود. تقلبی صورت گرفته، که ابعاد آن را نمیدانیم. برای این که نیروی پوپولیسم فاشیستی دینی را نادیده نگیریم، لازم است همهی تحلیلها را بر تقلب و کودتا بنا نکنیم. رای احمدینژاد یک میلیون هم باشد، بایستی ریشهی اجتماعی فاشیسم دینی را جدی بگیریم
-- بدون نام ، Sep 17, 2009 در ساعت 01:00 PM