رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح | ||
برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح«کارگاه حذف و دفع را تعطیل کنید» در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه نوشته شده است: «در کارگاه حذف و دفع، حذف افراد طراحی میشوند و سپس به عرصه رسانهها راه مییابند. تحلیل اینست که همه کسانی که در برابر یک کاندیدای خاص قرار داشتند و به او رای ندادهاند باید طرد شوند و سران آنها باید حذف شوند.» به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، «آیا به سابقون در انقلاب و بازوان امام خمینی به جرم اعتراض به بعضی وقایع باید برچسب مفسد فی الارض زده شود؟ کسانی را که نه سابقهای در انقلاب دارند و نه نقشی در شکلگیری نظام جمهوری اسلامی و نه امام را میشناسند و نه امام آنها را میشناخت، همه کاره کشور کنند تا معلوم شود در آنصورت کشور به کجا میرود!» سرمقاله نویس این روزنامه افزوده است: «راستی ما با محصولاتی که هر روز از کارگاه حذف و دفع » بیرون میآید، رهسپار کجا هستیم؟ تا چه وقت قرار است نیروهای سابقهدار و شناخته شده و خدوم را یکی پس از دیگری کنار بگذاریم؟ آیا وقت آن نرسیده است که کارگاه حذف و دفع را نیز مثل بازداشتگاه شرم آور کهریزک تعطیل کنیم!» «انتخابات، پروژه بیثباتی بود» سرمقاله نویس اعتماد ملی نوشته است: «انتخابات ریاست جمهوری دهم، در قلب پروژه بیثبات سازی ایران قرار داشته، اما این پروژه محدود به آن نبوده و طیف وسیعتری از زیرپروژهها را در بر میگرفته است.» به نوشته این روزنامه، «غربیها که اولا توان دوستانشان در ایران را بسیار بالا و ثانیا عمق بحران را بیاندازه وسیع تصور کرده بودند، رودربایستیهای دیپلماتیک را کنار گذاشتند و شبکههای تروریستی و جاسوسی بسیار مخفی خود در تهران را هم پای کار آوردند.» کیهان در ادامه افزوده است: «توهمات موسوی در این باره که یقین کرده بود یا انتخابات را میبرد، یا اگر نبرد حتما تقلب شده و نیز ویژگیهای روانشناختی موسوی مانند لجاجت و تاثیرپذیری، نقشی مهم در این میان ایفا کرد، نقشی که خاتمی با اخلاق و روحیات مخصوص خود نمی توانست ایفا کند و شاید هم به همین دلیل در میانه راه کنار گذاشته شد.» «ادبیات به سبک دربار قاجار» سرمقالهنویس اعتماد ملی نوشته است: «این بخشی از سخنان آقای محمود احمدینژاد است. در ادبیات دربار قاجار، بهویژه در دوران سلطان صاحبقران ناصرالدینشاه، از تعبیرهایی همچون: «راحت شود» ـ یعنی با شیوههای خاص همچون نوشاندن «قهوه قجری» و «رگ زدن» سر به نیست یا «پدرسوخته» برای توهین و تحقیر و یا «خیالات میفرمایید» برای بیربط و غیرمنطقی خواندن اظهارنظر دیگران فراوان استفاده میشد.» به نوشته این روزنامه، «اما در قرن بیست و یکم در فضای جامعه ایران پس از انقلاب، با داعیه فرهنگی و دینی بودن و با آن همه آموزههای اخلاقی، چگونه میتوان افول تدریجی و تکرارشونده «شأن گفتاری» یک مقام مهم سیاسی را نادیده گرفت؟! هنوز ماجرای «خس و خاشاک» خواندن بخشی از مردم ایران که به هر دلیل نسبت به سرنوشت انتخابات اعتراض داشتهاند، فراموش نشده است.» اعتماد ملی در ادامه افزوده است: «چه ضرورتی داشت که برای نمایش قاطعیت در برخورد با مسوولان ضعیف یا متخلف در دستگاه دولت، از تعبیرهای کوچه بازاری «پیچاندن گوش» استفاده شود؟! یا در قضیه پردامنه «پروژه نصب و عزل» رحیم مشایی، منتقدان را با صفتهایی از قبیل «حسود» بنوازند؟!» سایر مطبوعات: |