نامه سر گشاده یک جانباز به آیت الله هاشمی رفسنجانی
فاستقم کما امرت ...
آری میدانم که همچون همیشه مهربان و پدرانه گلایه ناکرده در گوشم این آیه شریفه را نجوا خواهی کرد...اما صبر تا به کی ؟ تا به کجا؟ تا جایی که محمود کذاب و ......این رئیس جمهور منصوب از طرف خدا که بتازگی و از سوی مرشد ....و معلوم الحالش مصباح این نماد ....به جانشینی و مقام نبوت رسیده ؟
آیا نمیبینید تمام آرمان های امام راحل (ره)، خون شهدای انقلاب ، همه زجر وشکنجه و مجاهدت های شما و دیگر همرزمانتان - که بالاتفاق همگی حاشیه نشین گردیده و خار در چشم و استخوان در گلو به تماشای چپاول این کفتار ها بر سر میراث ایران زمین -در راه به ثمر نشستن انقلاب ، خون شهدای مظلوم جنگ ، همت ها باقری ها زین الدین ها و هزاران سردار عزیز دیگر و از همه والاتر مبانی و پایه های شیعه بلکه کل اسلام ...نه اصلا پایه های انسانیت و مدنیت را به لرزه در آورده اند و دیگر از نرون سفاک تا رایش سوم و صدام حسین عفلقی روی همه را سفید کرده اند را نمیبینید...؟
آیا علی عالی و والا با رفیق دیروز و آشنای امروز شما !!! هیچ سنخیتی با هم دارند ؟ آیا بین رفتار و شئونات این دو سال های سال نوری فاصله را نمیبینید!!! آیا نمی نگرید که دین مصطفی را به یغما و مذهب جعفری را به مسلخ برده و ظهورمهدی موعود را به سخره و بازیچه خود واذنابشان کرده اند و بر گرده های امت اسلام تازیانه میزنند...
سکوت تا به کی ؟
اگر اصراری بر ادامه سکوت خود دارید که گویا دارید و اگراسلام اینست و مهدی موعود را چنین نایبانی است که بدانید از همین امروز روزه خواری را علی رغم صحت و سلامت نسبی بدنی ( آنچه که برایم باقی مانده از جان..!!!) پیشه کرده ام و تارک الصلوه گشته ام چه این دین به درد من و هزاران چون من نمیخورد... دینی که بر پایه ظلم و تعدی و تساهل و تسامح و تجاوز بر نوامیس مردم بناگشته مبارک خود آقایان از شما هم عاجزانه طلب عفو دارم که دیگر دماغی در سرم نیست که کنترلی بر اعمال و رفتارم باشد... هرچه خیر است ...مگر همین دیروز و شب 19 دی شصت و پنج و آغاز عملیات کربلای 5 نبود که بین آن همه پیشانی بند آن را برگزیدم..؟ لاجرم امروز هم پس از 23 سال همان را بر زبان می آورم که ....
......والسلام...
...

٤ سال دیگر هم به نامه نویسی و جنگ زرگرانه بین فاسقین بگذرد و جنباندن «سبز» ما هم «خاکستری» گردد.

فکر نمی کردید که روزی گرگ های گرسنه و تشنه خون دست پرورده خودتان سراغتان خواهند آمد! حاج اکبر هاشمی، که به عنوان مرد زیرک « بخوان ماستمال » نظام فاسد اسلامی شناخته شده است، باید بخاطر بیاورد، که پس از افشاء قتل های زنجیره ای وحشیانه و ترور متفکران و عزیزان این مملکت در ایران و در خارج از کشور، در نماز جمعه دروغ و فریب و تزویر، فرمودند، فتیله ها را پائین بکشید! و بروید بخوابید، زیرا ما « سران حکومت اسلامی» حواسمان هست که چکار داریم می کنیم! این عاقبت سیاست بازان حرفه ای و کوته فکر و مال اندیشی است که از دین و مذهب و خدا به عنوان ابزاری برای نیل به مقاصد شخصی و این دنیایی خود سوء استفاده را می کنند. برادر حاج اکبر ماستمال و مال دوست وقت رفتن فرا رسیده است! برادران پاسدار و بسیجی که قرار بود از اسلام ناب محمدی و عزیز و نظام اسلامی دفاع و آنرا حفظ و به همه سراسر جهان با جنگ و ترور و خشونت صادر کنند، خود به شکنجه گران و متجاوزان و سرکوبگران و قاتلان و چاقو کشان و دزدان این نظام، بر علیه مردم کشور خود تبدیل شده اند، این نتیجه عمل و روش فریبکارانه و حقیرانه آخوند هایی است، همچون امثال تو! شما گدایان پست و حقیر حتی آن ٢ و٥ و ١٠ تومانی را که در زمان رژیم پهلوی با روضه خوانی و فریب مردم بدست می آوردید، برای همیشه از دست دادید. و از ما مردم ایران نخواهید که اشکی برای مذهب و دین و خدای شما چپاولگران بریزیم، ما از مرگ و دفن این نظام فاسد اهریمنی به رهبری خمینی و شاگردان او برای همیشه سپاس گذاریم.
سازمان و نهادهای سپاس و درود مردم ایران برای دفن نظام فاسد اسلامی،

با سلام ما متاسفانه همه چی زود یادمون میره یادمون رفته رفسنجانی با خانوادش چه بلایی سر ملت اوردن سیاه ترین دوره همین دوره ایشان بود حالا از ایشان می خواهند از ملت پشتیبانی کند پلنگی به گله میزنه از گرگ میخواهند از گله دفاع کنه ایشان کاری را میکنه که به صلاه خانوادش باشه بستگی داره کدوم ور امنیت اونا رو تضمین کنه ایشان و خانوادهشان جواب گوی ملت باید باشن در ظمن ایشان یک مهرهی سوختس نه راه پیش داره نه پس

مبینای عزیز. دقیقا درست متوجه شدید. اسلام دقیقا و براستی همین است. آزادی شما از بند شیطان را تبریک می گویم. ما انسان ها عقل داریم که خودش خوب و بد را بخوبی تشخیص می دهد و نیازی به ملایان و دینداران برای دستور دادن به این که چه خوب و چه بد است نداریم.

آقای هاشمی رفسنجانی سلام شما در سایتتان و در خاطراتتان نوشته اید :

بازجوی مغرور ساواک که بارها افراد سیاسی گردن کلفتی را به زانو د رآورده بود وقتی در اطاق بازجویی را در غروب یکی از روزهای سرد زمستان سال ۴۳ باز کرد و با چهره بسیار جوان زندانی روبرو شد ، پوزخندی زد و در سلول را باز کرد و رو به همکارش در راهرو فریاد زد : " مردک ! تو که به من گفته بودی که با یک مبارز خطرناک طرفیم ! این که فقط یه بچه اس ! " و چون جوابی نشنید در سلول را محکم کوبید و با کلامی که تحقیر از سرتا پای آن سرازیر بود ، گفت : این "‌شیخ اکبر " که اسمش تا میز رئیس ساواک رفته و از نجف برای آزادیش نامه می نویسند ، تویی !؟ یعنی خمینی با امثال تو به فکر مبارزه با ماست !؟ خب حرف بزن ! .......... بازجویی ساعتی طول کشید و بازجو لحظه به لحظه پکهای عمیق تری به سیگارش می زد و عصبانیتش به مرز جنون رسیده بود چرا که " هاشمی " یکساعت حرف زده بود ولی گویی بازجو را دست انداخته بود و پیچیدگیهایی کلامش بازجو را دچار سرگیجه کرده بود و از سوی دیگر برخی جملات این روحانی جوان هم نشان از پختگی اندیشه ای داشت که به هیچ عنوان با سن و سال این شیخ کم سن و سال تناسبی نداشت چرا که هاشمی در قسمتی از بازجویی به وی گفته بود : " افراطی گری و جنجال آفرینی اصلاً در شان ما نیست ! ، اگر حرفی داشته باشیم در کمال آرامش و مستدل خواهیم گفت !؟ .......... " بازجو وقتی اتاق بازجویی را ترک می کرد احوالش با زمان ورود بسیار متفاوت بود و وقتی همکارش را دید در پاسخ به سوال او که پرسید : " هان ! چطور بود ؟ " سری تکان داد و رفت .
و من حالا به شما بگویم اگر یک اکبر دیگر همان سل و سن وارد زندان اوین یا بازداشت گاههای دیگر شود. اول او را می دهند دست پاسداران و بسیجیان و حرب الله لبنان و حماس فلسطین آنها با او تا می توانند فتح المبین بازی و تجاوز می کنند و بعد البته اگر هنوز زنده باشد با باتوم و بطری آبجو باز هم به او تجاوز می کنند تا روح پیمبر و علی و امام خمینی و خاط حضرت ایت الله سید علی خامنه ای شاد و ارواح مطهر معصومین دمیده به نور گردد.
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری ایرانی

ای اکبر ...، آیا تو و امثال جنایتکارانی همچون تو پاسخگوی اعمال خود در این مدت ٣٠ سال بوده اید که توقع پاسخگویی از آدم ... همچون احمدی نژاد که انتخاب ولی فقیه ... که دوست و همکار همیشه در صحنه جنایات و فریبکاری تو بوده است داری! ساختن بهشت موعود در این دنیا برای خود و خانواده و نزدیکان و دوستان با چپاول مملکت و جنایت و سرکوب، و ایجاد جهنم برای مردم، عاقبتی این چنین دارد! به گفته رهبرتان خمینی ...، شما شاگردان ... و بی لیاقت و دزد، عرضه اداره یک نانوایی را هم ندارید. و دلیل آن وجود ... مثل احمدی نژاد در راًس قوه اجرائیه این نظام وحشی و فاسد اسلامی است.
ناتوایان بی لیاقت و دزد و آدم کش نظام اسلامی،

دوستان عزیز

آیا هر کسی‌ اگر در زمانی‌ گناهی کرد باید تا آبد آن گناه را برایش چماق کنیم و همیشه خدا به سر و رویش بکوبیم.

آقایان، من هم معتقدم آقای رفسنجانی‌ اشکالات مدیریتی داشته و به هر حال مقداری از مشکلات امروز ناشی‌ از برخورد‌های ایشان در گذشته است، نمی‌توان منکر شد که اگر ۱۵-۲۰ سال پیش با انتقادات آقای طبرزدی در پیام دانشجو با سعه صدر و منطق برخورد میشد امروز حکام جمهوری اسلامی در خلوت خود از ترس مردم نمی‌‌لرزیدند و اینگونه کشتار و جنایت نمی‌کردند، و نمی‌توان منکر موارد دیگر کجروی هم شد اما از طرف دیگر می‌‌بینیم آقای رفسنجانی‌ در طرف مردم است، دخترش فائزه و افراد دیگر خانواده‌اش در تظاهرات بازداشت میشوند و خودش در نماز جمعه کاملا از نهاد‌های سرکوب اگر فاصله می‌گیرد و در عمل به همین مردم می‌‌پیوندد.

شما را به خدا بیایید همه با هم در امروز زندگی‌ کنیم، بیایید بفهمیم که ۳۰ سال پیش همه حزب اللهی بودیم و هر کدام از ما هم سهمی در به این روز رسیدن داشته ایم و همه کس و همه چیز را نبش قبر نکنیم. نبش قبر کردن دوران گذشته باید به دست جامعه شناسان مجرب و به وسیله افراد کاملا صادق و آگاه انجام شود و باید هدف آن آسیب شناسی‌ و جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته باشد.

دوستان عزیز، در تمام اظهار نظر‌های اینجا مخالفت با هاشمی‌ را دیدم، مطمئنم که تعدادی از آنها توسط افراد صادق نوشته شده ولی‌ این را هم مطمئنم که سلسله جنبان‌های این حرکت یک سری عوامل مزدور حکومتی هستند که برای ایجاد تفرقه و شکاف بین مردم و برای تحکیم قدرت اربابان کثیفشان در همه جا کار میکنند.

شما را به خدا در دام این مزدوران نیفتید.