بايد از كساني كه از ايده ولايت فقيه دفاع مي كنند پرسيد كه آيا در ميان ملل دنيا اين مردم آنقدر درمانده شده اند كه حق تعيين سرنوشت نداشته باشند و يك ديكتاتور به نام ولي فقيه به نمايندگي از طبقه به زعم خودشان برتر روحانيت به آنها امر ونهي كند.
آيا وقتي اين قبيل آخوندهاي متكبر اينقدر شما را تحقير مي كند احساس شرم نمي كنيد. چقدر بدبخت است آن كسي كه به جاي آزادگي و اعتقاد به حق تك تك مردم در تعيين سرنوشت، برده وار سخنان خودكامگان در تحقيرشان را پذيرفته و چه بسا از تحقير شدن توسط آنان لذت ببرند. در واقع اين نمودي از گرايش به بيماري مازوخيزم (لذت از خود آزاري و تحقير توسط ديگران) توسط طرفداران ارباب ستمگر است كه حتي عواملش هم براي او بيش از يك دستمال نظافت ارزش ندارند.
طرفداران ديكتاتوري نياز به معالجه دارند.

حاجی کاش که دوره آموزشی «طرح ولایت» به صورت اینترنتی هم بر گزار می کردی،ما فیضی نمی بریم این جوری.

ایندفعه را راست می گوید.
من نظر آقای مصباح را تکمیل می کنم:

برخی مسئولین و بیشتر مردم ولایت فقیه را قبول ندارند.

?some people or all of them

دارد کم کم معلوم می شود دعوا بر سر چیست!

A clear line is now drawn between those who want a bright future that everyone will share as they are counted as a member of a society with a big brain and those who are either dumb or opportunistic for self interest. No one with natual sound mind will ever accept to allow someone else to think for him or her. Such a society will have a small sick brain and is doomed to fail

در این یک ماه گذشته مردم ایران با تظاهرات خود ثابت کردن که خود میخواهند.
سرنوشت سیاسی را بدست بگیرند. چه نیازی به غیبت امام معصوم و ولایت فقیه دارند .
و به هیچ مفخوری باج عمامداری ندهند.اینان اگر ولایت فقیه را می خواهند برای خود حفظ
کنند. بروند در یک دهات دور افتاد گاو و گوسفند بخرند بر این حیوانات مظلوم حکم راند.
البته اگر توانستند.سی سال است که این تئوری شکست خود را اثبات کرده است.
اگر تاکنون نیز باقی مانده است به زور سرکوب مردم و از سرمایه ها ملی مثل نفت و
گاز بوده است. امروز پایان بربریت ولایت فقیه است.
ای مزدوران تاریخ جهالت هر چه امروز می کنید. فردا در نزد دادگاه خلق و نه نزد
خدای ساخته فکرتان باید جواب گو باشید.فردا بای شما دیراست.

منهم ولایت فقیه را قبول ندارم. به هیچ عنوان. ولایت فقیه یعنی حماقت محض. خداوند من به من عقل و قوه تشخیص داده است تا دستکم دنبال آخوندهای مرده دل و حریص نباشم.
این فرد به گمانم دندانش را برای رهبری تیز کرده است ...

باید در جواب مصباح خان یزدی گفت پروژه شما که همه از آن مطلع هستند در حال شکست خوردن است.مطمئن باش بعد از رهبر نوبت تو و امثال توست.بزودی زود برای ایرانی سربلند و پیروز و عاری از هرگونه دیکتاتور.ما با اتحاد خود باید جلوی مراسم تحلیف احمدی نژاد را بگیریم.

چه دلیلی آشکارتر و گویاتر از مشاهدهْ عملکرد آقای خامنه ای در این جایگاه برای پی بردن به نادرستی و ناکارآمدی نظریه ولایت فقیه؟
چگونه می شود تصمیم گیری در باره امور کشور ، آنهم در قرن بیست و یکم با همهْ پیچیدگی آن ، به شخصی سپرده شود که همهْ دانش و اندیشه اش محدود است به علوم! و تفکر اسلامی؟ به ویژه آنکه برای این ولی فقیه گسترش و نفوذ اسلام در جهان مهم تر از رفاه و پیشرفت ملت ایران باشد. به قول آقای خمینی: « اگر همهْ ما هم بمیریم اسلام باید بماند!!!»

وقتی خامنه ایی فکر می کند که مردم دشمن هستند چون معترضین به این جریانات و انتخابات مردم هستند خامنه ایی چشمانت را باز کن و ببین و گرنه برای خودت بد می شود که نه دنیا داری و نه آخرت. به خدا مردم هستند نه دشمن که اصلا برای من معنایی ندارد و دشمن یعنی کی و چی؟ این را به خامنه ایی بگند به خدا هنوز هم این مردم هستند که قربانی بازی های کثیف شما هستند و باید توهمات خامنه ایی و امثال او را پس بدهند. بس است دیگر زمان جنگ و دشمن و اینها تمام شده. خامنه ایی به همین دلیل اصلا صلاحیت ندارد و ولایت فقیه نیز یعنی همان شاه ولی این را دینی کردند دادند خورد مردمی که انقلاب دینی کرده بودند و گرنه هیچ معنای دیگری ندارد. خدا و پیغمبر هم زمانی راضی هستند که یک نفر دلسوز و به فکر مردم بیاید و کار کند نه اینکه اسلام را بهانه ایی کند برای قدرت بازی های خودش این معنای دیگری ندارد. کشورهایی که دین و اسلام ندارند براساس شواهدی که از مملکت داریشان که دیدیم الان رفتارهی اسلامی را بیشتر رعایت می کنند تا اینها که ادعا فقط دارند

امثال مصباح بدانند این جنبش مردمی تا گرفتن حق خود از پا نمینشیند.رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی بداند با کوهی عظیم از مردمی که تا آخرین نفس برای برقراری آزادی میجنگد مواجه است.دنیا نظاره گر این مردم است تا ببیند چگونه مستبدین در حضور مردم کمر خم میکنند.
آن روز دور نیست...

بزرگواران چندی پیش یکی از نویسندگان شاید این سایت مقاله ای در مورد وابستگی خامنه ای به روسیه درج شده بود اگر آن را مجددا درج کنید بسیار مناسب است مخصوصا اگر درمورد آن اطلاع رسانی هم کنید..

وای چه بد!!! حالا چکار کنیم استاد؟

لازم است به ایشان یاد آوری شود که اکثریت مردم ایران هم ولایت علی خامنه ای را در غیاب معصوم از همان ابتدا هم قبول نداشتند حتی برادرش هم قبولش ندارد . امثال مصباح یزدی هم اگر بودجه دفتر و دستکشان قطع شود بصفوف ملت خواهند پیوست . زیاد ولایت ایشان بر مسلمین جهان را جدی نگیرید .

مصباح یزدی، برای «بسیاری از مسئولان» که «اصولگرا» نیز بودند «ولایت فقیه از نظر علمی روشن» نیست. چه چیز شما عقب افتاده گان تاریخ روشن است که نقش ولی فقیه روشن باشد! نظریه ولی فقیه چه ربطی به علم دارد! نظریات و تئوری های علمی بر پایه شک و تردید بنا می شود. در حالیکه به گفته شما بی خردان، ولی فقیه از جانب خدا تعیین شده است و نباید شک و تردیدی در رهبری ولی کرد. چقدر شما فسیل ها مزخرف می گوئید و توقع هم دارید که جوانان این کشور که با دانش و علم سر وکار دارند به شماها احترام هم بگذارند، به چی و به کی؟ تو خود مصباح تخم فتنه وفریب هستی.
فتنه گران تاریخ،

من باید برای دوستانی که حکومت سکولار می خواهند یک توضیحی بدهم. من میدانم که معمولا نسبت به اینگونه مباحث علاقه ی ندارید، ولی بهترین شانس ایران برای داشتن یک حکومت معقول (و نه یک جنگ داخلی) اینست که هر چه بیشتر چشم طرفداران نا آگاه این قلدران را باز کنیم.
نکته اینجاست که نسخه ولایت فقیهی که مصباح یزدی و محمد یزدی علنا، و خامنه‌ای در خفا به آن معتقدند(یا نفع خود را در اعتقاد به آن می دانند)
را من برای بار اول پس از وفات خمینی شنیدم.
خمینی معتقد بود که حکومت در غیبت امام به "فقها" می رسد و بدین جهت حکومت اسلامی قابل پیاده شدن است اگر مردم با آنها همراهی کنند. ممکن است معتقد بوده باشد که مردم باید به اعلم ترین فقها از جهت سیاسی رجوع کنند علی اگر متن اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی (ر.ک. ویکیپدیا) را بخوانید متوجه می شوید که اصلا صحبت از کشف ولی فقیه منصوب خدا به توسط
خبرگان نیست:

در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.

* اصل سابق: در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل‏الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است، که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏دار آن می‌گردد.

پس از مرجع عالیقدر تقلید و هبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‏الله‏العظمی امام خمینی "قدس سره‏الشریف" که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهاء واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می‌کنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مساإل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسوولیت‏های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.

* اصل سابق‏‏‏‏: هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت‏الله‏العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسیولیتهای ناشی از آن را بر عهده دارد، در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می‌کنند، هر گاه یکی مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می‌نمایند، وگرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می‌کنند.

متوجه باشید که در قانون فعلی هم احتمال اینکه فقیه اعلم وجود نداشته باشد داده شده، که حرفی منطقی است . در مذهب شیعه هم تنها گارانتی که داده شده اینست که تنها امام معصوم عالم به تمام علوم است.

ولی مصباح و یارانش این ایده را تبلیغ می کنند
که همیشه یک نفر عالم ترین به علم فقه، مدبر ترین، شجاعترین، ... فقیه در غیبت امام معصوم وجود داردکه منصوب خداست و خبرگان او راکشف می کنند. از قول من هر جا که رفتید بگویید که نه تنها این اصلا در مذهب شیعه جایی ندارد بکه با منطق هم سازگار نیست، مثل اینست که بگوییم همیشه یک نفر ریاضی دان که بهترین ریاضی دان است و از همه جهات ریاضی از همه بهتر است وجود دارد.
(چون علم فقه مثل علم ریاضی اکتسابی است، مانند علم امامان معصوم لدنی نیست). به هر حال، مصباح یزدی خود همان فتنه ای است که از او نام می برد. از نظر علم فقه حرف بی جا و غیر منطقی
می زند و با فرافکنی قصد دارد دیگران را بی سواد یا نا آگاه معرفی کند.

می خواستم بگویم لازم نیست به مذهب و دین حمله کنید تا اینها را به زیر بیاورید ک به خاطر پیچیده بودن جامعه و اعتقاد خیلی ها(از جمه امثال من) کار سختیه. پای مصباحیون چوبین بود. حرف بی خود زیاد می زنند و فقط برای ۲ روز قدرت حرفهایی به مذهب و حتی ولایت فقیه می چسبانند که با صد من چسب هم نمی چسبه.

حرف آخر هم اینه که اگه مردم نخوان هیچ حکومتی مشروع نیست. حکومت با زور حکومت جائره و جائر در جهنمه.

جانا سخن از زبان ما می گویی . ...