رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > اظهارات آیتالله صانعی درباره وضعیت ایران | ||
اظهارات آیتالله صانعی درباره وضعیت ایرانآیتالله یوسف صانعی میگوید که فکر نمیکرده است روزی در ایران به سمت رئیس جمهوری «شیء» پرتاب شود. آقای صانعی در گفتگو با شبکه تلویزیونی ORF اتریش با بیان این مطلب، اظهار داشت که پیشبینی نمیکرده است روزی برسد که به بلند پایهترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی «توهین» شود. اظهارات این مرجع بلندپایه مذهبی، چند ماه پس از آنکه برخی رسانهها در ایران گزارش کردند که در سفرهای استانی محمود احمدینژاد به سمت وی اشیائی پرتاب شد، ایراد میشود. رسانهها اسفندماه سال گذشته گزارش کردند که در سفر آقای احمدینژاد به ارومیه به سمت وی «لنگه کفش» پرتاب شده است؛ گزارشی که تاکنون مسئولان دولتی درباره آن سکوت کردهاند. این در حالی است که حامیان دولت، این خبر را شایعه دانسته و منشاء پخش آن را مخالفان آقای احمدینژاد عنوان کردهاند. آیتالله صانعی در بخش دیگری از گفتگوی خود، به «انزوای» ایران در جهان اشاره کرده که به عقیده وی باعث بروز «مشکلاتی» شده است. این مرجع تقلید مذهبی اظهار داشت که تحریمها علیه ایران «مشکلاتی» به همراه داشته است. اظهارات آقای صانعی در حالی ایراد میشود که در ایران کمتر از ۱۷ روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. محمود احمدینژاد رئیس جمهوری کنونی ایران یکی از نامزدهای این دوره است. آیتالله صانعی یکی از معدود مراجعی است که در این شرایط در خصوص عملکرد دولت نهم اظهارنظر کرده است. سایر مراجع مذهبی طی روزهای گذشته با صدور اطلاعیههای جداگانهای اعلام کردهاند که از هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی حمایت نمیکنند.
|
نظرهای خوانندگان
آقای صانعی، فکر می کردید که با عملکرد ها و روش های مستبدانه و نابخردانه سران حکومت اسلامی به مدت ٣٠ سال، شرایط غیر از این شود!؟
-- Ardeshir ، May 28, 2009 در ساعت 01:00 PMاردشیر،
کلآ آقای صانعی آدم روشن و فهمیده ای است،بهرحال با این وضعیت خدا پدرومادرش را بیامرزد.
-- بدون نام ، May 28, 2009 در ساعت 01:00 PMبا سلام خدمت آقای صانعی.
-- بدون نام ، May 28, 2009 در ساعت 01:00 PMحضرت آیت الله بفرمایید چه شده است که امروز فحاشی و توهین به پیامبر اعظم و امامان شیعه این چنین بیداد می کند، بفرمایید چه شده که در روز روشن به قرآن و اهل بیت این چنین ناسزا گفته می شود، بفرمایید در ایران اسلامی چه اتفاقی افتاده این چنین مردم ضد دین ضده اند، بفرمایید کدام خطا باعث شده که روحانیت جرأت بیرون آمدن از خانه را ندارد، بفرمایید چه اتفاقی در روح و روان مردم افتاده است که باعث اسنهمه فساد و فحشا شده، بفرمایید چه شده که سراسر تهران و شهر های بزرذگ این چنین فاحشگی بیداد می کند، بفرمایید چه شده که رشوه دهی و رشوه گیری چنان همه گیر شده که هر کس آنرا ندهد و نگیرد بدنام نادرست است، بفرمایید چه شده که امروز تهدادمعتادان به تریاک هرویین از مرز ده ملیون گذشته است. آقای صانعی اگر هر چه زودتر جلوی اینکگارها را با آموزش و پرش غیر مذهبی نگیریم فاجعه چنان خواهد شد که هیچ کس جلو دار آن نخواهد بود. آقای صانعی اگر جلو این کار را نگیریم وضعیت چنان خواهد شد که آشوب و جنگ داخلی و ...اجتناب ناپذیر خواهد گردید. آقای صانعی سربگوبهایی که تحت نظارت شخص رهبری و روحانیت انجام شده چنین میوه ی مسمومی آورده است. خواهش می کنم به یکی از مخاطبان خود که من باشم پاسخ دهید. پاسخم دهید که چرا امروز برای اولین بار در مملکت ما سخن از « نهضت فحش » می شود! آؤی نهضت فحش! این شرمآور است. نه لگنه کفش آلوده انداختن بسوی رییس جمهور منخب رهبری! وای اگر از پس امروز بود فردایی!!
آقای صانعی من همسر (زن) یکی از کسانی هستم که در زمانه گاهی نظر می دهد. من از شما می پرسم به کدام حکم انسانی من که دین شما را قبول دارم و نه پیامبر شما را و نه قرآن شما، زیرا همه را در نوردیده ام و حتا یک کلمه سخن عادلانه در آنها ندیده ام، اگر چه واژه عدل آمده ولی عدالت را هم خودش تعریف می کند، یعنی عدالت اسلامی. آری من که هیچکدام از اینها را قبول ندارم چرا باید مجبور باشم این چادر و این حجاب را سر کنم، مگر من از سر کسی بزور حجاب بر می دارم که شما بزور سر نیزه و بزور تحقیر و توهین بر سر من حجاب می کنید! آقای صانعی اینهمه ظلمی که بزنان می شود را چگونه می خواهید جبران کنید. آقای صانعی تمامی روحانیتی که سر در سفره نفت این کشور دارد از پول این مردم در لندن و پاریس و برلن دستک و دفتری برپا کرده، به قول یکی از کارمندان حکومتی لندن وطن دوم روحانیت است، شما بفرمایید از اینهمه لندن رفتن برگشتن و چکاپ در نزد انگلیسی های ...چه را از تمدن امروزین یاد گرفته اند. آقای صانعی بخود آیید، از هم لباسهای خود در طبقه ی روحانیت بخواهید که بخود آیند، اگر نه بزودی اتشی عطیم هممان را خواهد سوزاند. من این حجاب را همچون پارچه ...بر سر دارم و هر روز و هر ساعت این تنفر من بدان و تنفذ من به آنها که باعث این اجبار ننگینند زیاد و زیاد و زیادتر می شود. من از خانمها می خواهم ، حتا آنها که بحجاب باور دارند به این اجبار به این توهین به این بیرق اسارت زنان اعتراض کنند.
-- خانمی از تهران ، May 29, 2009 در ساعت 01:00 PMآقا جان گل گفتی آخه بعضی مردم عقلشان به چشمشان است و مثل مگس فقط بدیها را میبینند.
-- زیبا ، May 29, 2009 در ساعت 01:00 PM