رادیو زمانه > خارج از سیاست > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح | ||
برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح«موجودیت ایران در خطر است» در ابتدای این سرمقاله آمده است: «انحلال سازمان برنامه از اشتباهات فاحش دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد محسوب میشود. سازمان برنامه و بودجه براساس قانون و فشار شورای نگهبان در سال ۱۳۶۱ به وزارت برنامه و بودجه تبدیل شد. از این رو زمانی که موسسه یا نهادی براساس قانون شکل میگیرد، براساس قانون نیز باید منحل شود. عملکرد ایشان در انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی که نام تغییر یافته سازمان برنامه و بودجه است، خلاف قانون میباشد.» نویسنده سرمقاله افزوده است: «آقای احمدینژاد نه تنها سازمان مدیریت و برنامهریزی را منحل کرد، که سازمان آمار ایران را نیز در ضعیفترین موقعیت خود قرار داده است، البته سازمان آمار منحل نشده، ولی کارشناسان به کلی از آمار درست که مهمترین ابزار آنان برای برنامهریزی است محروم شدهاند و این امر منجر به سلب اطمینان و اعتماد به آمار این سازمان نزد برنامهریزان شده است.» این روزنامه میافزاید: «سیاست خارجی منطقه ایرانی در برابر اعراب نیز به شدت ضعیف و متزلزل شده است تا جایی که رئیس جمهوری ایران در زیر پرچمی مینشینند که بر آن نوشته شده خلیج عربی. بنابراین استقرار چنین دولتی برای یک دوره چهارساله دیگر موجودیت ایران را به لحاظ مادی، انسانی، مالی و اقتصادی و همچنین از حیث بینالمللی اگر تاکنون به درجه ۴۰ تقلیل داده، بعدها به صفر خواهد رساند.» «روحانیت الزامی برای ورود به انتخابات ندارد» در ابتدای این سرمقاله آمده است: « در مورد شعاع ورود به مسائل مربوط به انتخابات، میان افراد روحانی و نهادهای شاخص روحانی تفاوت وجود دارد. افراد روحانی علاوه بر انجام وظایف عمومی مربوط به روحانیت که راهنمائی و تبیین شاخصها و تشویق مردم به حضور در پای صندوقهای رای است، خود نیز میتوانند نسبت به اشخاص نظر بدهند، ولی نهادهای روحانی به دلیل جایگاه و مسئولیت خاصی که دارند.» در بخش دیگری از سرمقاله جمهوری اسلامی میخوانیم: «حتی نهادهای روحانی نیز در مواردی نمیتوانند بیتفاوت باشند و باید وارد جزئیات شوند و به تعیین مصادیق بپردازند. این الزام مربوط به زمانی است که رقابت میان افرادی باشد که بعضی از آنها با نظام هستند و بعضی دیگر در برابر نظام قرار دارند.» این روزنامه افزوده است: «شرایط کنونی کشور و داوطلبان مطرح ریاست جمهوری به گونهای نیست که نهادهای روحانی کشور الزامی برای ورود به مصادیق احساس کنند. به همین دلیل حق اینست که جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که دو نهاد عمده روحانی کشور هستند، الزامات انتخاباتی خود را در بیان معیارها و تشویق مردم به حضور پرشور در انتخابات جستجو کنند و با تمام توان به وظیفه خود در این بخش عمل نمایند و از ورود به مصادیق خودداری ورزند. » حامیان شیخ اول، هواداران شیخ دوم در ابتدای این سرمقاله آمده است: «برخی چهرهها و گروهها که تا دیروز بالاتر از میدان تجریش در خانه شیخ عبدالله نوری گرد او حلقه زده بودند، مستقیم و بیهیچ سرگردانی، به طرفهالعینی سر از خانه شیخ مهدی کروبی درآوردند و به این چرخش، خلقی را غافلگیر ساختند. به راستی اما حامیان شیخ اول چگونه حامیان شیخ دوم شدند و این «طی طریق» چگونه ممکن شد؟» سرمقالهنویس اعتمادملی میافزاید: «یک راه کنار نشستن و تحریم انتخابات است و راه دیگر شرکت در انتخابات. چه بسا برخی نیروهای پیشرو تصمیم نداشته باشند که سطح توقعات خود را از کاندیدایی همچون عبدالله نوری پایینتر بیاورند. اما اگر بخواهیم نوری را بگذاریم و بگذریم، گزینه بعدی پس از او چه کسی خواهد بود و با خروج از اردوگاه عبدالله نوری در کدام اردوگاه فرود میتوان آمد؟» این روزنامه افزوده است: «هر گفتمانی اما که بخواهد در میانه دو گفتمان اصلاحات از پایین و اصلاحات از بالا قرار بگیرد، نهتنها منافع این دو مدل را کسب نخواهد کرد که مضرات هر دو مدل را نیز در خود خواهد داشت. از حکومت مانده و از مردم رانده، حدیث اصلاحطلبانی است که میخواهند در میانه دو مدل اول و دوم حرکت کنند.» سایر مطبوعات:
|