وعده های ٥٠ هزار تومانی برای خرید هر رای در انتخابات قبلی چون کارگر نشد حالا وعده های چندر غاز و صدا خفه کن داده می شود خروار خروار. اقای کروبی که ٧٢ سال دارند بدلیل کهولت سن نمی توانند این را تشخیص دهند که نسل جدید دیگر فریب اینگونه وعده و وعید ها را نمی خورد و مصمم است که ایشان و رهبر معظم و دیگر کهنسلان حراف و شعار بده را روانه خانه سالمندن نموده و خود زمام امور ملکت را در اختیار گیرد.

انصافا وقتی به مواضع اقای کروبی توجه می کنیم می بینیم که بسیاری از خواسته های ازادی خواهان را در ایران داراست ولی اینجا دو مشکل در مورد اقای کروبی هست یکی اعتماد نسل جوان به ایشان و دیگری که مهمتر از اولی است راهکار اجرایی کردن این وعده هاست که با توجه به شرایط فعلی تحقق انها بسیار مشکل به نظر می رسد.

نمی‌دانم چرا هیچ روزنامه‌نگاری به فکرش نمی‌رسد که وقتی در خبری صحبت از اصلی از قانون اساسی می‌شود، برای خوانندگان بنویسد که آن اصل به چه چیزی مربوط است. هیچکس قانون اساسی را از بر نمی‌داند.

به گفته بنیانگذار حکومت اسلامی (خمینی) که سند آن نیز موجود است، زمان رفراندم آزاد برای راًی گیری مجدد «جمهوری اسلامی، آری یا نه» فرا رسیده است. ٣٠ سال از عمر این نظام گذشت، دستاورد آن گسترش فساد در تمامی ارگان های این حکومت و چپاول و غارت کشور ایران است. ٧٠% جمعیت ایران را جوانان تشکیل می دهند و اینان هیچگونه دخالتی در راًیی که ٣٠ سال پیش گرفته شده است نداشتند. بنابراین این نظام مدتی است که باطل شده است!
٧٠ درصدی ها،

به پاس مقاومت و ایستادگی علی صارمی

[ ایرج مصداقی]

پانزده ماه از زندانی شدن دوباره‌‌ی علی‌ صارمی یکی از دستگیر شدگان مراسم یادبود قربانیان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ در «خاوران» می‌گذرد. گویی که نام او با زندان و شکنجه و محرومیت عجین شده است؛ این چهارمین باری است که دستگیر می‌شود و همچنان بر آرمان‌ خود که همانا تلاش در راه آزادی و عدالت است پای می‌فشارد. یک ربع قرن از اولین دستگیری علی صارمی می‌گذرد. طی این مدت او علیرغم بیمار‌های گوناگون و مشکلات جسمی ۱۴ سال از عمر خود را در زندان‌های رژیم گذرانده است و امروز با عبور از مرز شصت سالگی همچنان بلاتکلیف در بند ۳۰۵ اوین به سر می‌برد.

بنا به گزارش‌های منتشر شده وی در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۶ در حالي كه در نزديك خانه اش در جنوب تهران در حال خرید بود ( و به قولی در محل کارش) توسط 4 مأمور لباس شخصي به فرماندهی بازجویی به نام «رحمتی» دستگير و به سلول‌های انفرادی ۲۰۹ جایی که از پیش با آن آشنا بود منتقل و تحت شکنجه‌ قرار گرفت.

مأموران پس از تفتیش خانه، اموال شخصی او را مورد بازرسی قرار داده و آلبوم‌های عکس و کامپیوتر وی را نیز ضبط کردند.

اتهام اولیه علی صارمی شرکت و سخنرانی در مراسم یادبود خاوران در شهریور ۱۳۸۶ (۱) بود. اما در مهرماه سال گذشته رحمتی و «سید» بازجویان وزارت اطلاعات (مسئولان پیگیری پرونده‌ی دستگیر شدگان مراسم خاوران) با نسبت دادن اتهامات سنگینی چون هواداری از سازمان مجاهدین، «محاربه با نظام»، سفر به عراق و شهر «اشرف» (۲) و ارسال پرونده به شعبه‌ی پانزده دادگاه انقلاب به ریاست صلواتی یکی از حکام شرع جنایتکار رژیم، خواستار صدور حکم سنگینی علیه او شدند.

پس از اعتراض شدید علی صارمی به کیفرخواست صادره، مقامات امنیتی به منظور افزایش فشار روی او مبادرت به دستگیری مهین صارمی همسر او در آبانماه سال گذشته کردند. مهین صارمی پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد اما دادگاه همسرش به دلائل واهی و به منظور این که هرچه بیشتر در وضعیت بلاتکلیفی بماند، چندین بار به تعویق افتاده است.

همچنین مأموران وزارت اطلاعات پس از پیگیری‌ خانواده‌ی صارمی در رابطه با سرنوشت او ضمن هشدار به خانواده‌‌ مبنی بر متوقف‌ کردن پیگیری‌هایشان، آن‌ها را تهدید به پی‌آمدهای نامعلومی در صورت سرپیچی از دستور مقامات امنیتی کردند.

اولین بار علی صارمی را سال ۶۹ در بند «آموزشگاه» اوین دیدم؛ قدی بلند، قامتی استوار و شخصیتی احترام برانگیز داشت. از آن روز ۱۸ سال می‌گذرد، در اخبار آمده است که از بیماری تروئید رنج می‌برد، حتماً‌ که بیماری‌های دیگری هم دارد.

او پس از گذشت بیست سال از قتل‌عام زندانیان سیاسی با وجود خطرات زیادی که جان خود و خانواده‌اش را تهدید می‌کند همچنان استوار ایستاده و یاد عزیزانش را گرامی می‌دارد.

می‌دانم او پیر می‌شود اما خسته نمی‌شود.

ايول

اينجانب با وجود تفاوت مواضعي كه با جناب كروبي دارم معتقدم در شرايط كنوني آقاي كروبي در مجموع بهتر از ديگران مي تواند اصلاحات را نمايندگي كن. قيافه و شكل مهم نيست بلكه توان چانه زندي و اداره مهم است.

گر چه طرح اين مسائل از طرف آقاي كروبي بسيار خوب است ولي بايد گفت متاسفانه در اين سخنان هيچ صداقت و سنخيتي با سوابق ايشان مشاهده نمي شود. ايشان بارها و بارها جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي را براي طرح چنين مباحثي به تندروي محكوم كرده اند و عملا تبديل به تريبون مورد حمايت كيهان و كيهانيان بر عليه بسياري از اصلاح طلبان بوده اند. حال طرح چنين مواضعي كاملا تصنعي و رياكارانه به نظر مي رسد.

باز وقت انتخابات شدو اقایان یاد سایر ملتهای ایران...آخ می بخشید سایر اقوام ایرانی افتادند دیگر بس است عوام فریبی حنایتان خیلی وقت است که دیگر رنگ ندارد عرض خود نبرید و زحمت.....بابا ولش این نیز بگذرد