رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ اردیبهشت ۱۳۸۸
بیانیه جمعی از فقها و فعالان مدنی:

«اعدام افراد زیر ۱۸ سال متوقف شود»

جمعی از فقها، حقوقدانان و فعالان اجتماعی و سیاسی، خواستار توقف اعدام افراد زیر ۱۸ سال در ایران شدند.

ایران یکی از پنج کشوری است که در آن برای مجرمان زیر ۱۸ سال حکم اعدام صادر می‌شود.

درخواست فعالان مدنی برای توقف اعدام نوجوانان، در پاسخ به فراخوانی که هفته گذشته کانون مدافعان حقوق‌بشر با عنوان «اعدام‌بس» منتشر کرد، مطرح می‌شود.

این فعالان اجتماعی و سیاسی در بیانیه‌ای که امروز یکشنبه منتشر کرده و نسخه‌ای از آن را به دفتر رادیو زمانه ارسال کرده‌اند، مخالفت خود با اعدام افراد زیر ۱۸ سال را مطابق با شرع مقدس و عرف جهانی دانسته‌اند.

در این بیانیه آمده است: «ما اکیداً خواستار متوقف ساختن صدور حکم اعدام و اجرای آن در مورد افرادی که زیر ۱۸ سال مرتکب بزه می‌شوند و اصلاح قوانین موجود در این جهت هستیم.»

درخواست فعالان مدنی برای توقف اعدام نوجوانان، در پاسخ به فراخوانی که هفته گذشته کانون مدافعان حقوق‌بشر با عنوان «اعدام‌بس» منتشر کرد، مطرح می‌شود

این بیانیه اولین پاسخ به درخواست کانون مدافعان حقوق بشر مبنی بر شرکت در فراخوان «اعدام‌بس» کودکان است.

محمد بسته‌نگار، رخشان بنی‌اعتماد، جعفر پناهی، حبیب‌الله پیمان، غلامعباس توسلی، محمدجواد حجتی کرمانی، شیرین عبادی، محمدتقی فاضل میبدی، ناصر کاتوزیان، مهدی کروبی و محمد مجتهد شبستری از جمله کسانی هستند که این بیانیه را امضاء کرده‌اند.

کانون مدافعان حقوق بشر که از سوی شیرین عبادی و چند وکیل سرشناس اداره می‌شود، هفته گذشته در سومین فراخوان خود از فعالان مدنی و حقوق بشری خواست با شرکت در این فراخوان، مخالفت خود با اعدام کودکان در ایران را اعلام کنند.

قوه قضائیه ایران سال گذشته تلاش‌هایی برای کاهش و توقف صدور احکام اعدام افراد زیر ۱۸ سال آغاز کرد. نهاد‌های حقوق‌بشری با استقبال از این تلاش‌ها، خواستار قانونی شدن ممنوعیت اعدام این افراد در ایران شده‌اند.

ایران در سال گذشته میلادی هشت نفر که در سنی زیر ۱۸ سال مرتکب قتل شده بودند را اعدام کرده است.

اروپا، سازمان ملل و بسیاری از نهاد‌های فعال حقوق‌بشری سال‌هاست که از ایران خواسته‌اند به اعدام‌ افراد زیر ۱۸ سال خاتمه دهد.

«کنوانسیون حقوق کودکان» و «پیمان بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی» مجازات اعدام برای افراد زیر ۱۸ سال را ممنوع می‌داند. جمهوری اسلامی به عضویت این معاهده‌‌های بین‌المللی درآمده است.

Share


در همین رابطه:
فراخوان کانون مدافعان؛ اعدام بس کودکان

نظرهای خوانندگان

من هم خواستار تخفیف قائل شدن براساس شرایط جرم هستم . امّا اینکه شخصی مثلاً در 17 سالگی بداند اگر بیست نفر را هم بکشد اعدام نمیشود وضعیت نا امنی را در جامعه بوجود میآورد . این وسط تکلیف نوجوانانی که بیگناه توسط این اشخاص به قتل میرسند چیست؟ ( مثال بارز آن کشتارهایی که در مدارس آمریکا میشود ) اگر نوجوانانی از سوی یک شبکه مافیایی اجیر شود که کسی را بکشد و در ازای انجام اینکار پولی به او و خانواده اش بدهند که تا آخر عمر راحت باشند آنوقت هیچ انسان آزاده ای احساس امنیت خواهد کرد ؟ آیا نوجوانی که بعلت شرارت بارها به زندان افتاده صرفاً بخاطر سن پایینتر ارزشش از یک انسان میانسال که عمرش را در راه خدمت به مردم سپری کرده بیشتره ، که وقتی آن انسان میانسال همان جرم را مرتکب شد باید اعدام شود . و حداقل ده ها سوال دیگر در ذهن پر دغدغه من انباشته شده است که جوابی برای آنها ندارم . من نمیگویم که نوجوانان باید اعدام شوند و نمیخواهم به کسانیکه خواستار منع این اعدامها شدند ایراد بگیرم و شک دارم که در جامعه افراد زیادی باشند که از من گذشت بیشتری داشته باشند ؛ فقط میخواهم بدانم کسانی که خواستار لغو این قانون شده اند جوابی برای این سوالات یافته اند ؟ ضمناً این را هم عرض کنم که دیه هیچگاه برابر میزان جرم واقع شده نیست و اگر خانواده ای با یک درجه تخفیف بخواهند دیه بگیرند در واقع بخششی بی اندازه در حد خداوندان انجام داده اند چون اگر همان شخص نوجوان قاتل ؛ یک اسب مسابقه که در ایران بالای یک میلیارد قیمت دارد را میکشت باید عین مبلغ را میپرداخت در حالیکه بر اساس قوانین کشوری اگر همان قاتل یک دانشمند هسته ای را بکشد مبلغی بسیار ناچیزتر از قیمت همان اسب باید بپردازد . این را گفتم چون در جامعه اینطور فکر میکنند که اگر خانواده مقتول دیه بگیرند دیگر هیچ دینی نسبت به آنان ندارند و جبران مافات کرده اند . در ضمن فکر میکنم عدالت اینه که همانند هیئت منصفه جمعی دستچین شده از کل جامعه را انتخاب کنند که هر کدام عزیزشان به قتل رسیده آنوقت همه احکامی که برای جرم قتل در نظر میگیرند را روی میز بگذارند و بگویند که شایسته است تا چند درجه تخفیف برای قاتل قائل شویم . چون برای من که کنار گود هستم خیلی راحته که بگم بیخیال شوید . مثلاً عده ای در نقاط مختلف دنیا پای تلویزیون می نشینند و راحت میگویند که مردم تبت باید بیخیال حقوق خود شوند یا فلسطینی ها دیگه باید بس کنند ؛ شاید درست هم بگویند اما این حق مردم آنجاست که تصمیم بگیرند گذشت کنند یا نه . بقول سعدی : تو نمک بر دست و من بر زخم ریش
بهرحال آنچه که گفتم ایراد نبود بلکه صرفاً سوال بود و چقدر بهتر بود روشنفکرانی که مثل آقای گنجی با بحث در مورد شبهات میخواهند به روشنگری بپردازند بجای اینکه با پرداختن به موضوعات بی تاثیر که پاسخ قاطعی هم در کوتاه مدت از آن عاید نمیشود ؛ راجع به شکل احکام و راههای یافتن پاسخ برای مشکلات امروزی بحث مینمودند .
هنوز سوالات زیادی دارم که مجالش نیست .

-- باغ لم یزرع ، Apr 26, 2009 در ساعت 02:00 PM

نکته اول: از مصیبت های اساسی است که جوامع اسلامی پیشرفته تر مثل ایران به آن دچار اند دیه است. خیلی مواقع پیش می آید که فرد با علم به پرداخت دیه مرتکب قتل و ضرب و شتم می شود تا بعداً با پرداخت دیه خود را تبرئه کند. این نکته را باید مد نظر داشت که تعیین ارزش مادی برای جان انسانی کار به شدت خطرناکی است که نتیجه ای جز ظلم به مقتول یا مضروب ندارد.
نکته دوم :این که دیه را با بهای اسب مسابقه مقایسه کرده اند درست نیست. لازم نبود حتماً نام اسب ذکر شود تا احساسات خواننده تحریک شود. بدیهی است که هر کس که خسارت مادی به فرد دیگری وارد کند باید بهای آن را پرداخت کند، حال می خواهد اسب باشد یا ماشین یا خانه یا مزرعه. نکته این است که تعیین بها برای جان انسانی کار اشتباهی است و این متاعی است که هیچ قیمتی بر آن متصور نیست.
نکته سوم : این که همان طور که جان مقتول با ارزش است، قاتل نیز یک انسان است و تنها زمانی می توان جان او را از وی گرفت که ثابت شود وی لیاقت آن را نداشته است. فرض کنید که قاضی اشتباه کرده و یک نفر بیگناه را اعدام کرده و در واقع به قتل برسانند. همان طور که شما خود را به جای خانواده مقتول می گذارید، خود را به جای کسی که قرار است اعدام شود هم بگذارید. این نکته را هم در نظر داشته باشید که امکان اشتباه کم نیست و بسیاری از افراد به اشتباه اعدام شده اند.
نکته چهارم: اینکه خانواده مقتول در مقامی نیستند که بخواهند ببخشند یا نبخشند. صدور حکم در چنین شرایطی تنها باید با در نظر گرفتن بیگناهی یا گناه کاری باشد نه احساسات و یا نیاز های مالی خانواده مقتول.
نکته پنجم: این که گفته شد یک نوجوان را وادار به قتل کنند توجیهی برای خوب بودن وجود اعدام نیست. بدیهی است که اگر چنین قتلی صورت گیرد به علت مبهم بودن انگیزه اگر یک سیستم پلیس قدرتمند وجود داشته باشد به راحتی می توان عوامل اصلی را شتاسایی کرد و به مجازات رساند.
دقت کنیم آن چه که باعث خواهد شد که یک نوجوان زندگی خود و انسان دیگری را تباه کند تا خانواده اش زندگی بهتری داشته باشند عدم وجود حکم اعدام نیست بلکه فقر است. بهتر است تلاش کنیم تا ریشه های جرم را قطع کنیم. این کار هم تنها با آگاهی بخشی نسبت به کرامت جان انسانی و بهبود عمومی کیفیت زندگی اجتماعی حاصل می شود که آن هم نیاز مند تلاشی همه گیر است و با گوشه ای نشستن و شعار دادن حل نمی شود.
درود بر انسان...

-- رضا ، Apr 27, 2009 در ساعت 02:00 PM