رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ فروردین ۱۳۸۸

میرصیافی در زندان جان باخت

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از مرگ امیدرضا میرصیافی وبلاگ‌نویس ۲۸ ساله در زندان اوین خبر می‌دهد.

صبح امروز چهارشنبه پس از وخامت جسمی این وبلاگ‌نویس، وی به بهداری زندان اوین منتقل شد که به گفته فعالان حقوق بشر به علت «فشار روانی و عدم دریافت کمک‌های پزشکی» جان خود را از دست داد.

مقام‌های زندان اوین و قوه قضاییه تاکنون در این خصوص اظهارنظری نکرده‌اند. این در حالی است که محمدعلی دادخواه وکیل میرصیافی، در گفتگو با رادیو زمانه، خبر فوت وی را تائید کرده است.

آقای دادخواه در حالی که می‌گریست، افزود که خبر درگذشت موکلش را دکتر حسام فیروزی از زندان اوین به وی اطلاع داده است.

دکتر حسام فیروزی که خود نیز چند روزی است زندانی شده، به مجموعه فعالان حقوق بشر گفته است که از ۱۲ ظهر امروز چهارشنبه پزشکان زندان اوین باوجود درخواست‌های وی برای انتقال آقای میرصیافی به بیمارستان، از این کار ممانعت کرده‌اند و مرگ این وبلاگ‌نویس به علت «کم‌کاری صددرصد پزشکی زندان» اوین بوده است.

دکتر فیروزی افزوده است: «از نظر من که یک پزشک هستم امیدرضا میرصیافی دچار افسرد‌گی شدید بود و به هیچ وجه نمی‌توانست شرایط زندان را تحمل کند.»

وی تاکید کرده است: «پزشکان زندان در ابتدا حتی سعی در گرفتن رگ و فشار خون امیدرضا را نداشتند و اقدامات اولیه را نیز با اصرار و پافشاری من انجام دادند.»

امیدرضا میرصیافی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «توهین به آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای» به دو سال و نیم زندان محکوم شد و ۱۹ بهمن ماه سال‌جاری نیز حکمش به اجرا درآمد.


میرصیافی در سوم اردیبهشت سال‌جاری نیز بازداشت و ٤١ روز بعد با سپردن وثیقه ١٠٠ میلیون تومانی آزاد شده بود.

بیشترین مقالات «روزنگار»؛ وبلاگ امیدرضا میرصیافی ( که در حال حاضر قابل دسترس نیست) به موسیقی و فرهنگ اختصاص داشت.

وی پرونده مفتوح دیگری در دادگاه عمومی استان تهران مبنی بر «توهین به مقدسات» داشت که تاریخ برگزاری آن اردیبهشت ماه سال آینده بود.

میرصیافی که از وضعیت جسمی و روحی مناسبی در زندان برخوردار نبود، باوجود دارا بودن شرایط مرخصی، بنا بر اعلام فعالان حقوق بشر هیچ‌گاه نتواست از این مرخصی استفاده کند.

میرصیافی دومین زندانی طی دو هفته گذشته است که در زندان‌های ایران جان خود را از دست می‌دهد.

امیر حشمت‌ساران، زندان سیاسی بود که ۱۶ اسفند ماه در بیمارستان «رجائی‌» شهر کرج درگذشت.
آقای حشمت‌ساران پنج سال پیش به اتهام راه‌اندازی سازمانی به نام «جبهه اتحاد ملی» در شهریار بازداشت و به هشت سال زندان محکوم شده بود.

ایران یکی از معدود کشور‌هایی است که در آن برخی وبلاگ‌نویسان به خاطر مطالب وبلاگ‌های خود بازداشت و محاکمه می‌شوند.

مقام‌های امنیتی و اطلاعاتی معتقدند که «دشمنان» از طریق برخی وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌ها علیه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند.
به گفته مقام‌های قضایی، در ایران بیش از پنج میلیون وب‌سایت (داخلی و خارجی) فیلتر شده‌اند.

Share


در همین رابطه:
مرگ یک زندانی سیاسی در ایران
اعتراض گزارشگران به زندانی شدن یک بلاگر
«اجرای حکم دو سال حبس یک بلاگر»

نظرهای خوانندگان

این‌ها همه نتیجه حکومت دین بر مردم است.

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

قابل توجه آنانی که می گویند تصویر ارائه شده از جمهوری اسلامی، سیاه نمایی است. این هم عیدی زندان های ایران به نویسندگان و خانواده امید.

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

ضحاک مار دوش، خامنه ای فقیه مسلمان شیعه اثناعشری هر روز و شام از مغز جوانان ما تغذیه می کند. مرگ و ننگ بر کسانی که از ترس خفقان گرفته اند و منتظر آمدن امیران غضبند تا بیایند و کارشان را یکی یکی، یکی یکی بسازند. مردم شیعه ی ایران بدانید که تشیع همین است، اسلام ناب محمد همین است. نمازخوان و ذاکر سیدالشهدا استعدادش همین است. بخودآیید ای مردم ایران.

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

پایگاه نابترین حقوق بشر که همانا حقوق محمدی است، نه تنها عید نوروز را پاس میدارد و بما تبریک میگوید (که لابد پیام رهبر و رئیس جمهور اسلامی مان از تنها تلویزیون دموکرات جهانی و کاندید های رنگارنگ انتخابات از نشریاتشان بدنبال خواهد آمد)، بلکه پیشاپیش بما ایرانیان سرفرازعیدی میدهد.
هدیه ای وزین تر از مرگ میخواهیم؟
خوش بحالمان!

نسیم بهار مردگان

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

مرگ میرصیافی همراه است با مرگ امید مردم.
........مرگ بر اجنبی........

-- مرده شور ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

قابل توجه جناب استاد محسن نامجو که از حجمه به مملکت گل و بلبل اننتقاد کرده بود.
متاسفم.

-- امیر ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

چی بگم ؟؟
واقعآ برای مرگ این جوان چی میشه گفت ؟

متاسفم ...
لعنت به کسانی که خانواده امید را بی امید کردند .

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

با درود
بسيار متاسفم هق هق در گلويم مانده كه در شب عيد اين ناگوار خبر را شنيدم . استبداد روز به روز فشارش را حدت مي بخشد و ما هنوز اندر خم يك كوچه كه بگوييم به ما چه . ديگر چقدر تحمل و بي سرانجامي ... ديگر مگر كسي مانده بكشند فردا هم سراغ من شما مي آيند كه سرداران اسلام شمشير بر گردن مادرانمان نهند نيز كه به فرمان الله غنيمت ما هستيد گرچه خميني اين كار را پيش تر انجام داد كه به اينجا رسيديم. ننگ بر هرآنكس كه نگويد ننگ بر جمهوري اسلامي
پاينده ايران

-- ساسان ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

کشور چک در مورد رعایت حقوق بشر در ایران کوتاهی می کند؟
مرگ این جوان دیگر دروغ نیست .ای مدافعین پیگیری کنید؟
اتحادیه اروپا چه کاره است چرا علت اینگونه مرگ ها وزور وظلم ها وعدم رعایت حقوق بشر را از نمایند ه ایران را پیگیری نمی کند

-- رضائی ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

لعنت لعنت لعنت
واقعا نمیدونم از این همه ظلم باید به کی شکایت کرد؟ آهای آقایونی که ادعای اسلام و عدل علی میکنید جه توضیحی برای این اتفاقات که در حکومت شما می افتد دارید؟

-- ابوذر ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

شما را بخدا سانسور نکنید نظرات را. هر کدام از ما و شما منتظر این مصیبتیم. خامنه ای بر مصدر خلافت است تا مرگ همه ی ما را ببیند. مرگ بر این حکومت سیاه!

-- بدون نام ، Mar 18, 2009 در ساعت 07:00 PM

واقعا باعث تاسف و افسوس است
تنها کالایی که در این کشور رایگان است جان انسان هاست
امیدوارم آدم کش های جمهوری اسلامی هرچه زودتر به واسطه ی جنایاتشان محاکمه شوند

-- بهراد ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

خدا را شكر كه پاليزدار آزاد شد و از عمرالبشير هم حمايت لازم به عمل آمد.
مرگ زندانيان به طور منظم و هفتگي نشان از تلاش خستگي ناپذير قوه قضاييه ، سازمان زندان هاو سربازان امام زمان دارد. ضمن خسته نباشيد به اين ذوب شدگان محترم تقاضا مي شود تكليف دانش جويان امير كبير هم معلوم شده و براي رفاه حال خانواده هاي اين فريب خوردگان استكبار جهاني و ابراز عطوفت اسلامي ليست مرگ اوين و گوهر دشت از قبل به طور هفتگي در روزنامه ي وزين كيهان درج شود.
توفيق شما در رعايت حقوق بشر اسلامي غروربرانگيز است.

-- خشايار ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

بگذارید اسلام عزیز تمامی چهره خود را نشان دهد . ما باید مسیر اسپانیا و هند را طی کنیم ( وداع کامل با اسلام) نه مسیر ترکیه را .

-- ایرانی ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

ننگ بر مردمی که با صاحب تفکری بجرم فکر کردن و بیان عقیده چنین کنند. این ملت هنوز راه درازی در پیش دارد .

-- بدون نام ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

خودش آرام
و
یادش زنده باد

-- م.ر.ل.ی از مشهد ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

روحش شاد...

-- بدون نام ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

باسلام
مرگ نابهنگام میرصیافی را بعموم ازادی خواهان ایران تسلیت میگویم . بنظرمن وقتیکه اقایان جای خدا بنشینندوپاسخ گو هم نباشندما شاهدقتل میرصیافی های زیادی خواهیم بود روانش شاد.
باتشکرمحمدازتهران

-- محمد ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

من هم گریه کردم

-- سامان ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

چرا دنیا با جنایتکاران حاکم بر ایران تعارف دارد. اگر شمار مقتولان توسط حکام ایران کمتر از هیتلر و استالین است به خاطر این است که قدرت انها کمتر است والا ابایی از هولوکاست و بازداشتگاههای سیبری هم ندارند. ایا کشتار 6000 زندانی نمونه ای از هولوکاست نیست؟ تا کی باید جنایات اخوندها را تحمل کرد. به خانواده محترم صیافی که نایب امام زمان جوانشان در شب سال جدید از انها گرفت تسلیت می گویم.

-- شمس ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

این ها همه نتیجه پیروی مردم از دین است که به حکومت دینی و فجایع ناشی از آن منجر می شود.

-- Namdar ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

يادمه تو دبستان و راهنمايي خوديم كه خيلي از معصومين تو زندان زير جور ستمگران جان مي دادند.

الان گويا جاها عوض شده:
معصومين بيشتر ريش سپيد مي كنند و تو شبكه يك با لبخند سال جديد را نام گذاري مي كنند و افراد ديگه زير دست و پاشون جان مي دهند.

چطوره امسال، سال عدالت و آزادي باشه.

-- همايون ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

گردی از راهی نمی خیزد سواران را چه شد.
مرده اند از بیم یاران نامداران را چه شد.

جز صدای جغد ها چیزی نمی آید به گوش
قمریان آخر کجا رفتند ساران راچه شد.

از هجوم کرکسان شوم قلب من گرفت.
بلبلان قرقاولان کبکان هزاران را چه شد.

دور تا دور من از دشمن سیاهی می زند.
دوستان ما کجا رفتند یاران را چه شد.

قمریان آخر کجا رفتند سرارن را چه شد.

هرکجا سوز زمستان است و تاراجی خزان.
روح تابستان و اسب نوبهاران را چه شد.

زیر سم لشکر ضحاک پشت من شکست.
کاوه ی لشکر شکن کو شهسواران را چه شد.

لشکر توران به قلب سرزمین ما رسید.
رستم و گودرز کو اسپندیاران چه شد.

خشکسالی در زمین بیداد و غوغا میکند.
بخشش هفت آسمان کو باد و باران را چه شد.

قمریان آخر کجا رفتند ساران را چه شد؟؟؟

-- زندانی ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

نورزت مبارک امید...

-- علی ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

من 27 ساله ام, تنها یک سال کوچکتر!
هنوز حق زیادی برای زندگی کردن داشت!

-- صبا ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

از رئیس دوره ای اتحادیه اروپا
دولت جمهوری چک انتظار می رود همانند اقدام شجاعانه دولت کانادا در مورگ اعتراض به کشتن خانم زهرا کاظمی
هرچه سریعتر بعنوان اعتراض به مرگ میرصیافی
نماینده ایران را اخراج کنند
چگونه است که هراز گاهی کاردار چک در ایران برای چیزهای پیش پا افتاده به وزارت خارجه احضار می شود؟
حالا ما مدافعین حقوق بشر درخواست می کنیم که رئیس دوره ای اتحادیه اروپا هرچه سریعتر بعنوان اعتراض کاردارایران را احضار کند ومراتب نگرانی جوامع بشری را به ایشان ابلاغ وحتی تصمیم شدیدتری را دراین مورد اتخاذ نمایند

-- جمعی از مدافعین حقوق بشر ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

امید جان امید وارم روانت در پرتو اهورای ایران زمین همواره شاد باشد. جا دارد چند بیت از فردوسی طوسی را نوروزانه ارمغان کنم به این کشته راه میهن و خانواده گرامی او:
چو با تخت منبر برابر کنند
همه نامها بوبکر و عمر کنند
تبه گردد این رنجهای دراز
نشیبی دراز است پیش فراز
بپوشند از ایشان گروهی سیاه
ز دیبا نهند از بر سر کلاه
برنجد یکی دیگری برخورد
به داد و به بخشش همی ننگرد
زپیمان بگردند و از راستی
گرامی شود کژی و کاستی
پیاده شود مردم جنگجوی
سوار آنکه لاف ارد و گفت و گوی
رباید همی این از آن آن از این
زنفرین ندانند باز آفرین
شود بنده بی هنر شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
به گیتی کسی را نماند وفا
روان و زبانها شود پر جفا
چنان فاش گردد غم و رنج و شور
که شادی به هنگام بهرام گور
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش
چو بسیار از این داستان بگزرد
کسی سوی آزادگی ننگرد
بریزند خون از پی خواسته
شود روزگار مهان کاسته
دل من پر از خون شد و روی زرد
دهن خشک و لبها شده لاژورد ...
فردوسی طوسی..


-- ارش ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

من هم از مرگ این جوان غیور ایران زمین متاثرشدم. روحش شاد باد.

-- محمد مصطقایی وکیل دادگستری ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

هر کسی که بخواهد اظهار نظرکند سرنوشتش همین است. به دست جلادان مسلمان جمهوری اسلامی سرش زیر آب می رود. وقتی در خیابان چماق به سر و کله مردم می کوبند ببینید در زندان با ملت چه می کنند.

-- N ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

اینها حرکات معنی دار جمهوری اسلامی برای تهدید و ارعاب هر چه بیشتر ملت است. یعنی :‌هر کسی بیشتر از کوپن خودش حرف بزند به همین سرنوشت دچار می شود. اتفاقا موفق هم هست. همین طور که می بینید. همه ما از ترس روز به روز بیشتر مراقب رفتارمان با جمهوری اسلامی و عمال کثیفش هستیم. حتی این سر دنیا - می ترسیم که به سرنوشت فریدون فرخزاد یا امثال امید میرصیافی دچار شویم. آفرین به جمهوری اسلامی که اسلام واقعی را به تمام مردم دنیا شناساند.تا می توانی بتاز آقای خامنه ای.

-- N ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

عیدی از این بهتر نمی شد

-- شیدا ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

بسیار اندوهگینم از شنیدن این خبر. نمی‌دانم چه بگویم...


این قرارداد
تا ابد میان ما
برقرار باد
من به چشم‌های بی قرار تو
قول می‌دهم
ریشه‌های ما به آب
شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد
ما دوباره سبز می‌شویم...

-- رویا ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

من هم وقتي خبر را شنيدم بسيار متاثر شدم افسوس افسوس وصد افسوس كه آنجه البته به جايي نرسد فرياد است اما من گمان ميكنم كه اين ساده انديشي است اگر تصور كنيم جنايات حاكميت تنها معدود به اين عزيزاني است كه به نوعي مي شناسيمشان چه بسا اميد ها و حشمت ساران هاي بسياري كه در شهرستانها وحتي در خود پايتخت به دست استبداد پر پر مي شوند و آب از اب تكان نمي خوردوتاسف

-- بدون نام ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

چه ساده
چه به سادگی گفت و
او را
چه ساده
چه به سادگی
کشتند!
تنها برای یک وبلاگ: یک پست اش، یک جمله اش و یک کلمه اش!

-- بهنام ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

باید کاری کرد که دولت های غرب اجازه سخنرانی به اعیان و اعوان ولایت فقیه ندهند. باید یا عینا همان آزادی بیانی راکه این آقایان در غرب دارند به مردم ایران و مطبوعات داخل کشور و…بدهند ویا اینکه کشور های غرب از هرگونه کار فرهنگی در جهت تمایلات و ایده های ولایت فقیه در غرب (ویا سایر کشورهای دنیا)جلوگیری شود. آیا دولت ولایت فقیه اجازه می دهد ثنی ها، مسیحی ها، یهودی ها و….بیایند ایران دفتر و دستک راه بیاندازند و برای مردم تبلیغ و سخنرانی کنند و همه را به راه و ایده آل های خود دعوت کنند؟

-- بدون نام ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

این نمونه صدای اون مرحوم، مصاحبه او با حمید متبسم.
http://www.zamahang.com/podcast/20080103_motebassem.mp3
نمی دانم نوشتن درباره موسیقی و فرهنگ چرا جزایش مرگ است.

-- مجمد ا ، Mar 19, 2009 در ساعت 07:00 PM

ای ضحاک زمانه ایمان دارم سرنوشت فرزندانت کمتر از سرنوشت فرزندان صدام تکریتی خونخوار نخواهد بود. مرگ بر دیکتاتور

-- جلیل ، Mar 20, 2009 در ساعت 07:00 PM

هر چه بیشتر میگذرد از دینم بیشتر خسته میشوم. آن چنان متاثر شدم که برای فوت مادربزرگم نشدم. او به دلیل کهولت سن فوت کرد ولی این امید دوست داشتنی دیگر چرا؟
این حکومت پایدار نخواهد بود، نخواهد بود.

-- مسعود ، Mar 20, 2009 در ساعت 07:00 PM

هرگز از مرگ نهراسيده ام....

اگرچه دستانش از ابتذال، شكننده تر بود

هراس من – باري- همه از مردن در سرزميني است

كه مزد گوركن

از آزادي آدمي

افزون تر باشد.

جستن

يافتن

و آنگاه

به اختيار برگزيدن

و از خويشتن خويش

با رويي پي افكندن...

اگر مرگ را از اين همه ارزشي بيشتر باشد

حاشا حاشا كه هرگز از مرگ هراسيده باشم.

-----------------
این یکی از نوشته های امید میرصیافی است که شعری از شاملو را که قطعا ارتباط با آن برقرار کرده بوده و به اشتراک با آن رسیده است
از دوستان تقاضا می کنم ، این صفحه که تنها بخشی از نوشته های از دست رفته ی ایمد عزیزمان است را برای همه ارسال کنند ، اگر در بالاترین یا سایت های مشابه می توانید لینک قرار دهید ، حتما لینکش کنید
http://209.85.175.132/search?q=cache:6nuOxE0oBN4J:www.rooznegar.blogfa.com/8401.aspx+rooznegar.blogfa&cd=5&hl=fa&ct=clnk

-- پیام ، Mar 23, 2009 در ساعت 07:00 PM

گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم
نیاویزم چراغ عمر خویش
بر بلندای درخت خشک کوچه ی بن بست...

ننگ بر ما که از زیستن در سرزمینی شرم نداریم که در آن آزادی آرزوی مردمی اندک است

-- امین ، Mar 27, 2009 در ساعت 07:00 PM

تاسف برانگیزه!
واقعا جای شرم داره که با این همه اتفاق ناگوار در ایران ما هنوز بگیم مرگ بر اسرائیل!

-- ساسان ، Apr 3, 2009 در ساعت 07:00 PM

بروید اگر رسیدید میبینید که چه قدر می ارزد

-- حسین ، Apr 9, 2009 در ساعت 07:00 PM