رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > بازداشت رکسانا صابری «غیرقانونی» است | ||
بازداشت رکسانا صابری «غیرقانونی» استسازمان دیدهبان حقوق بشر با صدور اطلاعیهای بازداشت رکسانا صابری را «غیرقانونی» خواند و خواستار آزادی وی شد. در اطلاعیه این سازمان که شب گذشته منتشر شده، آمده است که بازداشت خانم صابری «بدون هیچ اتهامی و بهطور غیرقانونی» صورت گرفته است. رکسانا صابری خبرنگار ایرانی-ژاپنی بیش از یک ماه است که از سوی مقامهای امنیتی ایران بازداشت و در زندان به سرمیبرد. مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که علت بازداشت خانم صابری «فعالیتهای غیرقانونی خبری» بوده است. آمریکا و نهادهای فعال مدنی خواستار آزادی خانم صابری هستند. هفته گذشته نیز مقامهای قضایی از آزادی قریبالوقوع وی خبر داده بودند. سازمان دیدهبان حقوق بشر در اطلاعیه خود با انتقاد از تاخیر در آزادی خانم صابری، از مقامهای ایران خواسته است: «همچنانکه قول داده بودند فورا (وی) را آزاد کنند و یا هر چه سریعتر یک قاضی که قدرت کافی برای آزاد کردن او داشته باشد را مامور بررسی علت بازداشت (این خبرنگار) در یک جلسه علنی کنند.» صابری روزنامهنگار ۳۱ سالهای است که گزارشهایی از وی توسط شبکههای خبری انپیآر، بیبیسی و فاکس پخش شده است. زمانی که وی در ایران بازداشت شد، رئیس دفتر شبکه افاسان بود. دیدهبان حقوق بشر میگوید ایران با حبس «بدون اتهام» صابری و نیز ممانعت از تماس او با خانواده یا با وکیلش، قوانینی را که خود امضاء کرده، «نقض» کرده است
سارا لی ویتسون مدیر بخش خاورمیانه دیدهبان حقوق بشر میگوید: «اگرچه قانون اساسی ایران آزادی بیان را تضمین میکند، اما حکومت کماکان روزنامهنگاران را بدون هیچ اتهامی و تنها به خاطر انجام کارهایشان بازداشت میکند.» صابری شهروندی که تابعیت دوگانه ایرانی- آمریکایی دارد از پدری ایرانی و مادری ژاپنی متولد شده است. او شش سال است که در ایران زندگی میکند. دیدهبان حقوق بشر همچنین اعلام کرده است که ایران با حبس «بدون اتهام» صابری و نیز ممانعت از تماس او با خانواده یا با وکیلش (تا پیش از فشارهای جهانی) قوانین داخلی و نیز قوانین بینالمللی را که خود امضاء کرده، «نقض» کرده است. پرونده صابری یکی از پروندههای متعدد شهروندان ایرانی- آمریکایی طی چند سال گذشته بوده است. مامورین امنیتی ایران در سال ۲۰۰۷ سه پژوهشگر را که دارای تابعیت دوگانه بودند، برای چند ماه بازداشت و سپس آزاد کردند.
در همین رابطه: • بررسی وضعیت صابری از سوی سفارت سوئیس • رکسانا صابری فعالیت «غیرمجاز» داشت |
نظرهای خوانندگان
دکتر سروش فقر خود در حوزه اندیشه و روشنفکری را با اینگونه اظهارات ( کلام خدا نبودن قرآن، نماز خواندن به زبان فارسی و ... در حالی که این مسائل ربطی به اندیشه ندارند و به باورهای مذهبی مردم مربوط می شود) می پوشاند سروش طالب کرسی است که به هیچ وجه در اندازه های او نیست وی برای برتری جویی بر سایر روشنفکران و اندیشمندان ایرانی از دین استفاده می کند در حالی که دین مردم اروپا بسیار عوامانه تر از متحجرین مسلمان است اما این امر مانع پیشرفت آنها نشد.
-- بدون نام ، Mar 14, 2009 در ساعت 03:00 PMدرایران قانونی نیست که ما انتظار داریم این اقدام غیر قانونی است؟
دستگیریهای هرروز وبی حدوحساب وناامنی های بسیار؟
روایت ایرنا از کتکزدن یک مجرم توسط ماموران
ساعت حدود چهار بامداد روز دوشنبه ، جنوب شرق تهران، بولوار ابوذر، تقاطع آهنگ، خيابان وحدت اسلامي. سر و صدا چند لحظه در کوچه پيچيد و سپس صداي شليک گلوله شنيده شد.
همسايه ها به دنبال سر و صدا به سمت پنجره دويدند، سه نفر مامور نيروي انتظامي در حال انجام وظيفه، با يک نفر که تير به پايش اصابت کرد، درگير شدند، لحظه اي بعد، فرد مضروب دستگير و دستبند به دستش زده شد.
جمعي از همسايه ها شاهد ماجرا بودند، يکي از ماموران آدرس محل را پرسيد و با بي سيم تماس گرفت.
۱۰ دقيقه بعد، دو خودرو گشت پليس از راه رسيد و دو نفر از سرنشينان خودرو گشت پليس پياده شدند و به سمت مضروب رفتند و او را که از «رو» به زمين افتاده و دستبند به دستش زده شده بود، بشدت کتک زدند.
خانمي از پنجره فرياد زد «چرا مي زنيد، او که دستبند در دست دارد و زمين افتاده و تيرخورده است»، جمعي از مردم با او همصدا شدند و اعتراض کردند، که نحوه برخورد شما با مجرم يا متهم آنهم در مقابل ديدگان مردم، زحمات براداران پليس را که براي امنيت مردم شبانه روز زحمت مي کشند، زيرسوال مي برد.
اين خانم گفت: ما حامي شما هستيم، ولي، دادگاه بايد جرم او را مشخص کند، فعلا او مجروح است و نياز به مراقبت دارد، يکي از ماموران به اين خانم معترض شد.
تعداد ماموران به هشت نفر رسيد، مضروب که تير به پايش خورده و وسط کوچه افتاده بود، خون از پايش مي ريخت، در اين لحظه يکي از ماموران پاي او را گرفت و درازکش به سمت خيابان اصلي برد و در وسط خيابان رها کرد.
يک ساعت از ماجرا گذشت، خون زيادي از مجروح به زمين ريخته است، ولي هنوز از آمبولانس خبري نيست، گاهي اوقات ماموري به مضروب که فرياد مي کشد، نزديک مي شود، از او در باره بقيه همدستانش مي پرسد.
ساعت نزديک ۵ و ۱۵ دقيقه صبح آمبولانس از راه مي رسد و پاي مجروح را پانسمان مي کند و به همراه مامور به بيمارستان منتقل مي شود و پايان ماجرا؟
يادداشت دوم
گفته ها و نقل قول هاي ماموران
متهم به اتفاق چند نفر در تهران پارس و حوزه ماموريت کلانتري ۱۲۶، خودرو گشت پليس را سرقت کرده بود.
تعقيب و گريز در اتوبان افسريه ادامه يافت و سارقان خودروي سرقت شده را در محل تقاطع اتوبان آهنگ و اتوبان افسريه رها کرده و به کوچه هاي اطراف فرار کردند.
يکي از ماموران گفت: مجرمان گستاخانه با خودرو پليس که سرقت کرده بودند، با سرعت زياد در خلاف جهت اتوبان فرار مي کردند و ما مجبور شديم چندين تير به خودرو پليس که در دست سارقان بود، شليک کنيم و آسيب زيادي به خودرو وارد شد تا سرانجام آنها خودرو را رها کرده و در تقاطع اتوبان آهنگ به سمت کوچه هاي محل فرار کردند و يکي از آنها در اين محل و در حين فرار با فرمان ايست و متعاقب آن شليک اسلحه به پايش دستگير و منتظر آمدن آمبولانس هستيم.
ياداشت سوم
اقدامات نيروي انتظامي براي حفظ امنيت اجتماعي قابل تحسين است، شب و روز و در همه ايام مشغول انجام وظيفه هستند و جاي قدرداني دارد، ولي چرا بايد مامور گشت اينقدر سهل انگاري کند تا دزدان گستاخ خودرو مامور گشت را به سرقت ببرند.
اگر خداي ناکرده دزدان موفق مي شدند و از دست پليس فرار مي کردند، حتي چند ساعت کافي بود تا حوادث ناگواري رخ دهد.
برخورد خشونت آميز ماموران با مجرم پس از دستگيري او که در اثر شليک تير به پايش زخمي شده و دستبند در دست دارد، در مقابل ديد مردم چه مفهومي دارد؟
-- ساقیان ، Mar 14, 2009 در ساعت 03:00 PMرژیم ولایت مطلقهٌ فقیه، از خود تقدسی را که ادعا می کرد، می زداید. به مانند تف سر بالا ، قوانین خود و قوانین پذیرفته شده از طرف خود را
زیر پا می گذارد..معنی این نقص عهدهای خود، بی اعتبار کردن امضاءی خود، وجههٌ سیاسی خود، تصویر خود در مقابل جهانیان است. خانم صابری
که با استفاده از این عهدها امکان محدود کار در ایران داشت، بخاطر همین نقص عهد و بی توجهی رژیم ولایت مطلقه فقیه به ملیت دیگرش، توهین
به کرامت انسانی اش که می بایست در هر حالتی دست نخورده می ماند( حتی در صورت جرم انسان محترم است و نمی توان به او توهین کرد)،
صغیر انگاشتن او، دفاع از تقدس رژیم( بخوانید بت، اسطوره) قربانی طلب، ترس از توطئهٌ غیر خودی علیه بت ولایت مطلقهٌ فقیه، سرپوش گذاردن
بر معاملات پنهانی با اربابان و ظاهری ضد ارباب و مقدس از خود ارائه دادن، ایجاد رعب و وحشت( که نشانه محارب با خدا بودن رژیم ولایت مطلقهٌ
فقیه است آنهم بنا بر تعریف فقهی خود ساخته)، برجسته سازی این افتضاح برای پنهان کردن فجایع بسیار بزرگتر از جمله بمب اتمی بودجهٌ تورم
زای ١٣٨٨، سماجت در خود را مذهبی معرفی کردن( در صورتی که نماد کفر بنا بر تعریف قرآن که کفر را مخالفت با حق می داند،است)، فقدان
راه حل برای معضل ها و بنابراین بحران سازی و بی راحلی مجدد و دوباره بحران سازی، وابستگی تا فرق سر به نظام جهانی قدرت و مأمور قدرت
برای سرکوب بودن رژیم مافیایی ولایت مطلقهٌ فقیه و غیره، قربانی شده است. راه مقابله با این رژیم مافیایی، نقاب از چهره اش دریدن و افشاگری
روزبروز او و پر کردن تمام چاله های ساختهٌ رژیم با حقوق انسان است. دفاع از خانم صابری دفاع از کرامت انسان است، یعنی دفاع از کرامت خود و
همهٌ انسانها.
محمدرضاراعی
-- Mohamed Réza ، Mar 15, 2009 در ساعت 03:00 PM