نظام خود ساخته "روحانیان" بطور کلی با هر تشکیلاتی و گروهی چه دینی و غیره که مشروعیت و صلاحیت "روحانیان" را در امور دینی و دنیایی را مورد پرسش قرار می دهند برخورد می کند . لازم به تذک است که در قران مبین هم ذکری از "روحانیان" و از قدرت و عناوینی که این طبقه برای خود قایلند نیست.

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

در حالیکه شکّی نیست که چون صد و شصت و اندی سال گذشته بهاییان دارند وجه المصالحۀ مشکلات سیاسی-اجتماعی و اقتصادی ایران قرار می گیرند، امّا محاکمه و مجازات "یاران ایران"(این نامیست که ما با آن عزیزان دربندمان را می‌شناسیم و می‌خوانیم) هدف مشخص دیگری را نیز دنبال می‌کند: حکومت ایران به دنبال ریشه کنی همیشگی جامعه بهایی است و بر این باور است که دستگیری و زندان کسانی که تا به حال هماهنگی امور این جامعه را بر عهده داشته اند، منجر به پراکندگی و از هم پاشی این جامعه می شود، این است که هم این گروه را دستگیر کرده و هم–در یکی دو ماه گذشته--کسان دیگری را که فکر می‌کند، حضورشان باعث هبستگی جامعه بهایی می‌شود. آنچه حکومت ایران و ملایان وابسته اش نمی‌دانند آن است که اگر چنین روش هایی منجر به خاموشی و نابودی بهاییان می‌شد، آن وقت که درسال های آغازین انقلاب ایران اعضای سه محفل ملّی بهاییان ایران را پی در پی گرفتند و ربودندوکشتند، بهاییان پراکنده و نومید شده بودند؛ امّا نشدند! ظاهراً حکومت فعلی را گمان بر آن است که کسانی چون آیت الله خلخالی ملاطفت نشان داده اند، و به اندازه کافی در ریشه کنی بهاییان کوشا نبوده اند و قصد جبران این نقیصه را دارد! خیالی خام دارند و بیهوده آبروی خویش می‌برند و در این میان عزیزان در بند ما را آزار می‌دهند.
امّا بی خبری رژیم ایران تنها از بیهودگی اقدامش در از هم پاشی جامعه بهاییان نیست، بلکه از تأثیرات قوی روحانی که ظلمش بر بهاییان ایران در قلب های بهاییان سراسر عالم می‌گذارد نیز غافل است. نشان این تأثیر اینکه همین دو روز پیش بسیاری ازجوانان بهایی ایرانی و غیر ایرانی در اروپا و امریکا در حالی که دنیای دور و برشان در تب و تاب و زرق و برق روز والنتین غرق بود، به یاد زندانیان بهایی ایران بودند، برایشان دعا می‌خواندندو به این می‌اندیشیدند که اگرکسانی در راه ایمان و اعتقادشان آزادی، امنیت، آسایش و شادی بودن در کنار خانواده را فدا می‌کنند، آنها که در دنیایی رها از فشار دینی زندگی می‌کنند برای آن عقیده و اعتقاد چه باید بکنند.
اگر رژیم ایران به تأثیرات دراز مدّت و عمیقی که آزار بهاییان برای تقویت بنیه ایمانی ایشان نه تنها در ایران بلکه در سراسر عالم دارد ، آگاه شود، همین امروز "یاران ایران" را آزاد می‌کند، هشیارانه و آگاهانه اعلام می‌کند که هر تهمتی بر ایشان وارد آورده بی پایه است، و می‌گذارد که هر یک از ایشان تنها در حدّ یک فردبهایی دراجرای تعالیم بهایی بکوشد، نه این که مثل الان با دربند بودن خویش باعث تقویت و تشویق هزاران بهایی دیگر در دنیاشود، و باعث شود هویت بهایی ایشان هرچه بیشتر و بیشترتقویت شود.

پس این آقای دری نجف آبادی که پس از افشای دست داشتن در قتل دگراندیشان در سال 77 استعفا داد، به شغل شریف! نسل کشی بهاییان هم اشتغال دارد! مبارکه!

سکوت مردم در مورد اذیت هایی که به جامعه بهائیان ایران وارد می شود واقعا شرم آوره.

من نميدانم چرا جمهورى اسلامى كه اينقدر در مورد اتهاماتى كه به بهائيان ميزند مطمئن است آنها را از مملكت اخراج نمى كند؟زار يك مرتبه شيون هم يك مرتبه. اين كه نمى شود سيصد هزار نفر آدم از حق داشتن شغل ، كسب . تحصيل و هر كار ديگرى محروم باشند بعد تازه به جاسوسى و هزار اتهام ديگر هم مبتلا.در مورد خود بهائى هم بايد بگويم ميشود شما بهائى ها از خير سخنان ملاطفت آميزآيت الله منتظرى در مورد حق شهرونديتان كه هيچوقت هم شامل حالتان نميشود بگذريد عطاى اين مملكت را به لقايش ببخشيد.در تاريخ بشر هزاران اتفاق شبيه اين افتاده به جائى هم بر نخورده تازه نتايج بهترى هم براى آنها كه رفته اند افتاده است.اگر دوره انكيزاسيون نبود آمريكا كشف نمى شد!دنيا فقط جهان اسلام، جهان اسلام فقط ايران و اسلام فقط تشيع نيست. به ما كه خيرى نرسيد شما چرا متوقعيد؟

عجيب است كه با وجود اينكه از سال 62 ارتباط بهائيان را با اسرائيل كشف كرده اند هم اكنون به فكر مبارزه افتاده اند و عجيب تر آنكه بعد از 8 ماه از دستگيري رهبران آنها عليه آنها ادعاي جرم مي شود همه اينها انسان را به فكر واميدارد .

آقای دری نجف آبادی و وزارت اطلاعات خود بخوبی می دانند که این اقدام آنها بکلی مباین عدالت و انصاف است

جامعه بهائی مانند هر جامعه دیگری برای اداره خود به سازمانی اداری نیازمند است. هر چند تشکیلات انتخابی بهائی در سال 1362 تعطیل گردید ، ولی بهائیان برای اداره امور خود از قبیل احوال شخصیه و تربیت فرزندان و ترتیب تدفین اموات و مناسک عقیدتی نیاز به سازمانی داشتند که این سازماندهی بصورت غیر رسمی بر طبق موافقت خود مسئولان حکومتی بوجود آمد و در طول این سالها ( یعنی از 1362 تا 1387 ) این سازمان غیر رسمی وجود داشته است .

هیچ برنامه مخفی و یا سیاسی در این سازماندهی وجود ندارد . سازمان اطلاعات بیش از بیست و پنج سال جامعه بهائیان ایران را زیر نظر داشته است و بارها و بارها و بارها به خانه های آنها حمله نموده و کتب مذهبی و علمی و سایر لوازم را بغارت برده و بی اساس بودن اتهامات جاسوسی و ارتباط با اسرائیل بر آنها ثابت شده است.

اتهامات آقای نجف آبادی بی اساس و بی دلیل می باشد . جامعه بهائی نیز بارها این اتهامات سراسر کذب را تکذیب نموده است.

اگر آقای دری نجف آبادی از خدا نمی ترسند حتی الامکان به فکر آبروی خویش باشند. جهانیان چه قضاوت خواهند نمود ؟

با آنچه روحانیت می کند روزی خواهد رسید که حتا یک روحانی در امان نباشد. روحانیت دارد در ایران برای خودش بمب می کارد. روحانیت انفجار درو خواهد کرد.

ما آخر نفهمیدیم که بالاخره این بهاییت دین است ،فرقه است یا سازمان است؟
یک نفر می تواند مسلمان باشد یا مسیحی و ایمان خود را بی هیچ واسطه ای در درونش رشد دهد.
حال نمی دانم چه سری است که بهایی ها حتما باید به اسرائیل وابسته باشند و فرامین شان را از آنجا دریافت کنند؟

اين طور كه معلوم است 300هزار ايراني بهايي دسته جمعي قبل از محاكمه محكوم شده اند لطفا از اين آقايان بخواهيد مدركشان را در آورند و براي اطلاع عموم در سايتها بگذارند( براي ما محرز شده) كه نشد مدرك

جمعیت برخی استانهای ایران به اندازه جمعیت بهائیان و دراویش ( حدود ششصد هزار نفر) است . حال باید پرسید چگونه می خواهند آنها را نادیده بگیرند .