واقعا این کانون نویسندگان همچنان در دهه 40 سیر میکند. علی رغم این اعتراض صوری که کردند بوی شادی از بسته شدن شهروند به وضوح از بیانیه شان استشمام می شود...آن هم به خاطر مجادلاتی که سر قضیه قیصر امین پور با قوچانی داشتند. هیچ کس به درستی قوچانی تا به حال این کانون را تحلیل نکرده بود. همین است که کینه ای فراموش نشدنی از شهروند به دل گرفته اند.

برایم جالب بود.. در یکی از مطالب شماره های آخر شهر وند امروز" که در نقد احمدی نژاد نوشته شده بود
چنین مضمونی داشت" که احمدی نژاد چرا به جای احاله
موضوع شنیع و غیر انسانی همجنسگرایی! به فقها و اهل حوزه صورت مسئله را پاک کرد" در سایت زمانه بحثهای زیادی در رابطه با موضوع فوق صورت گرفته و اینکه آیا واقعا این مطلب همجنسگرایی یک موضوع انتخابی و از روی هوس و شهوترانی عده ای خاص است یا نه و دلایل بیولوژیک خاص خود رادارد.. اولا اینکه شهروند احاله موضوع را به جای این که به متخصصان علم روانشناسی و بیولوژی انسانی بدهد آنرا به فقها ی حوزوی که حتی نشان داده اند افکار دگر اندیشان غیر خودی را تحمل نمی کنند جای تامل و نیشخند دارد
دوم این که احیانا حکومتی که شهروند امروز رویای آرمانی آنرا در سر داشت اگر بر سر کار می آمد با مرتکبان این عمل به خودش شنیع چه رفتاری می کرد؟ حاکمان امروز هم که همین کار را می کنند! همجنسگرایی را شنیع می دانند بدحجابان را حیوان می خوانند و هزاران خط و مرز دیگر بین خود به عنوان انسانهای کامل و خودی با غیر خودیها ترسیم می کنند .

کدام کانون نویسندگان؟

گاهی افه های روشنفکر نمایانه باعث می‌شود بدیهیات را زیر سوال ببریم؛ دفاع از هم‌جنس‌بازی/گرایی به بهانه‌ی آزادی حقوق وعلایق افراد مانند به رسمیت شناختن قتل و تجاوز و کودک‌آزاری و از ایندست به همان بهانه‌ی کذایی ست، هم‌جنس‌بازی یا هم‌جنس‌گرایی انحرافی به شدت مذموم و غیر انسانی ست؛ این امری بدیهی ست؛ حتی اگر نظر امثال سران جمهوری اسلامی باشد. پیشینه‌ی تاریخی ایرانیان تا پیش از تازش ترکان و مغولان از این پلشتی و ناپاکی، پاک بوده است...

به گمانم کسانی در کانون نویسندگان دعوای چند ماه پیش با قوچانی را از یاد نبرده اند و حالا که شهروند توقیف شده فرصتی برای انتقام گیری یافته اند.اطلاع دارم که در آن زمان وقتی کانون نویسندگان در اعتراض به تجلیل قوچانی از قیصر امین پور جوابیه ای آتشین و توهین آمیز برای شهروند فرستادند،قوچانی زیر فشار بود که علیه کانون مقالاتی چاپ کند اما او زیر بار نرفت و بر لزوم حفظ حرمت اعضای کانون تاکید داشت.

اولا همردیف کردن همجنسگرایی که یک رابطه انتخابی و اختیاری بین دو انسان بالغ و آگاه و تصمیم گیرنده است که بخاطر تمایل احساسیشان به همجنسشان یک رابطه عاطفی را بدون صدمه زدن بر دیگران به وجود می آورند با اعمال مجرمانه ای مانند قتل! و کودک آزاری میزان مطالعات نا کافی بعضی را در حوزه های مختلف روانشناسی وعلمی نشان می دهد در شرکتهای هواپیمایی خارجی بعضی از مهمانداران را از همجنسگرایان انتخاب می کنند چون می گویند افراد مودب مهربان و قابل اعتمادی هستند.. روزنامه شرق با سردبیری آقای قوچانی به دلیل مصاحبه بایک شاعره همجنسگرا تعطیل شد
همجنسگرایی را کسانی افه های روشنفکرانه می دانند که آنرا یکجور ادا و ژست فهمیده اند! ولی حق ندارند که احساس وتمایل یک انسان را هر چند که باب طبع و سلیقه اشان نباشد در ردیف قتل و جنایت بدانند آری اگر مردی به کودک خردسالی تجاوز کرد مستحق مجازات است
گاهی نمی خواهم مطالبی را که می نویسند اصلاح طلبان با حاکمان فعلی همه سرو ته یک کرباسند و دعوا فقط سر لحاف ملا نصرالدین و نفت است باور کنم اما دقیق تر که نگاه می کنم انگار نه!
دعوا سر همان قدرت از دست رفته است .. چرا شهروند امروز موضوع همجنسگرایان را به فقهایی ارجاع می دهد که حکمشان را در باره این افراد از قبل داده اند و لابد در حکومت آرمانی شهروند که مطیع نظر فقها هم هست آنها را از کوه باید پرت کرد..چرا؟! چون یک انسان دیگر را دوست دارند که از جنس مخالفشان نیست؟!