"... ما لذت میبریم که 200 نفر یه جا جمع شدیم، 10-20 نفر میان عربده میکشن؛ فحاشی میکنن و جلسه ما رو بهم میریزن. ما عشق میکنیم اینو میبینیم. این یعنی چقدر آزادی داریم..."
رحیم پور ازغدی / همان جلسه (نقل به مضمون)

من یک دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر هستم و بدون هیچ وابستگی فکری به جناحها فقط در جلسه شرکت کردم اما رفتار این چند دانشجو در به هم زدن جلسه ای که موضوع و متولی ان چیز و کس دیگری است خلاف ادب یک دانشجو است و کسانی که از کثیف ترین ادم های روی زمین یعنی منافقین حمایت می کنند (به گفته ی قران)باید منتظر مجازات باشند چون به نظر من دانشگاه جای درس خواندن است

اگر در جلسه حضور داشتید می فهمیدید هیچ حمایتی از مجاهدین نشده بود. تنها پلاکاردی با مضمون «کشتار 67، حقوق بشر اسلامی» بالا برده شد که اعدامهای سیاسی سال 67 را از منظر حقوق بشری نقد می کرد (که فقط مجاهدین نبودند و فدایی ها، توده ای ها و به طور کلی همه مخالفین رژیم به تیغ بنیادگرایی اسلامی دچار شدند)

سخنانی درباره شکنجخ گری که تئورسین نظام شد :
به آقای ازغدی و کسانی که از او حمایت میکنند بفرمایید اصلاٌ دهه شصت را بخاطر دارند
که در همان سال شصت با تمامی گروه های مخالف ، به کمک سپاه پاسداران تصفیه حساب نموده و همگی را تار و مار کردند و آنها نیز نا خواسته به راهی رفتند که رژیم پیش رویشان گذاشت ، جوانانی بیست و بیست و پنج ساله را به پای چوبه دار بردند و در گورهای دسته جمعی و دو سه طبقه در بهشت زهرا و گورستان مسکر آباد دفن کردند
اگر رژیم واقعا رژیم مردمی است چرا بدون محاکمه در تابستان ۶۷ به حکم جلاد رژیم حکم اعدام زندانیان سیاسی را داد.
من که خود از سابقه امثال باصطلاح ازغدی ها آگاهم ( ایشان یا ۱- روحانی بدون لباس یا ۲- عضو انجمن حجتیه و یا ۳- عضو سپاه پاسداران میباشد و یا هر سه)
البته ایشان با رفتن در زیر پوستین دکتر شریعتی ها ، سعی در خام کردن نسل چهارمی ها دارند تا در آینده ای نزدیک که قرار است کشور را سپاه و افراطیون انجمن حجتیه در دست گیرند ، زمینه های لازم فراهم گردد .
و لی ایکاش نسل جوان آگاه گردند.
ایکاش ….
امثال ازغدی ها اگر وابستگی به رژیم نداشتند به والله بایستی جلوی مسجد شاه کفش واکس میزدند ، نه اینکه پای منبر صدا و سیمای وابسته به رژیم بروند.
ما در کشوران عالم کم نداشته و نداریم که امثال او بخواهند حرفی برای گفتن داشته باشند….