رادیو زمانه > خارج از سیاست > تازههای نشر > تازههای نشر: «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» | ||
تازههای نشر: «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد»«پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» نوشته ریچارد براتیگان نویسنده آمریکایی به تازگی با ترجمه حسین نوشآذر از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است. راوی این داستان، مردی آمریکایی است که در دوازده سالگی به جای همبرگر یک بسته فشنگ میخرد و با دوستش در باغ سیب به شکار طاووس میرود. وی به طور اشتباهی، به جای طاووس دوستش را با گلوله میزند و او را به قتل میرساند. این مرد که حالا ۴۵ ساله است به خاطر احساس گناهی که رنجش میدهد، ماجرای این قتل را که به معنای پایان کودکی اوست بار دیگر به شکل فصلهایی که مخرج مشترک همه آنها مرگ است روایت میکند. ریچارد براتیگان که برای خوانندگان ایرانی، نامی کاملا آشناست، این رمان را پیش از آن که در سال ۱۹۸۴ با شلیک گلولهای به زندگیاش پایان دهد، نوشت. حسین نوشآذر مقاله مفصلی را هم به شناخت آثار براتیگان اختصاص داده که همراه این کتاب به چاپ رسیده است.
ترجمه آثار براتیگان در ایران، از سال ۱۳۸۲ آغاز شد و تاکنون کتابهای «صید قزلآلا در آمریکا»، «انتقام چمن»، «لطفاً این کتاب را بکارید»، «اتوبوس پیر و داستانهای دیگر»، «در قند هندوانه»، «کلاه کافکا» و «خانهای جدید در آمریکا» از وی منتشر شده است. نوشآذر در مقدمهای که بر«پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» نوشته، درباره دلیل محبوبیت براتیگان آورده است: «برخی از منتقدان مانند کلینکوویتس اعتقاد دارند که آثار براتیگان سندی منحصر به فرد از روحیات و خلق و خوی مردم در دهه ۶۰میلادی در آمریکاست. کلینکویتس به عامل بازی، به مشارکت خواننده در داستانهای براتیگان و به سهم عمدهای که تخیل در شکلگیری داستانهای او دارد اشاره کرده و گمان میکند آثار براتیگان دستاوردی برای ادبیات آمریکا و یک سند اجتماعی است. گروه دیگری از منتقدان با استناد به آثار نویسندگانی مانند ناباکوف، بکت و بورخس اعتقاد دارند که آثار براتیگان سطحی و پیش پا افتاده است و گمان میبرند تنها هنر او بازی با کلمات و برخی تصویرسازیهای گروتسک و تغییر موقعیتهای غیرقابل پیشبینی شخصیتهاست.» با این حال نویسنده معتقد است که «کارکرد ذهن براتیگان خطی نیست، ذهن او تصویرساز است و از برخی لحاظ حتی سینمایی است. زبان او، ساده، صمیمی و از جنس زبان مردم کوچه است.» به نوشته آقای نوشآذر، «براتیگان در دورهای به نویسندگی روی آورد که تلویزیون به خانهها راه پیدا کرده بود و معاصر زمانهای بود که به گفته مارشال مکلوهان، رسانه به پیام تبدیل میشد، مرز میان واقعیت و روایت بیش از پیش مخدوش شده بود و ناپیوستگی میتوانست واقعیت زندگی مردم را بهتر بازنمایاند، در چنین زمانهای آثار ناپیوسته و کُلاژوارِ براتیگان بیشتر از آثار نویسندگانی مانند ناباکوف و حتی بورخس و بکت، واقعیتهای زندگی مردم را بازمینمایاند. نکته اینجاست که این سیر تحول رسانهای با خیزش وبلاگنویسی و همگانی شدن رسانهها هنوز هم ادامه دارد.» وی افزوده است: «براتیگان سالها پیش از آنکه از مشارکت شهروندان در تولید رسانهای سخن به میان آید، از دموکراتیزه شدن ادبیات سخن می گفت. او در اوج خیزش اجتماعی سالهای ۶۰، مجموعهای از هشت شعرش را در دفتری گذاشت و با عنوان «لطفاً این کتاب را بکارید» به رایگان در خیابانهای سانفرانسیسکو در میان مردم پخش کرد. پیام این حرکت نمایشی این بود که با حذف شاعر از ساحت شعر، ممکن است اثر مانند گیاهی به طور قائم به ذات و مستقل از نویسندهاش به ثمر برسد.» نویسنده در ادامه نتیجه میگیرد: «علاوه بر این براتیگانِ شاعر با پخش رایگان شعرش در خیابانها، شعر را در اختیار همگان قرار داد و به یک مفهوم آن را از انحصار روشنفکران بیرون آورد و به اصطلاح «دموکراتیزه»اش کرد. از نظر ادبی براتیگان با حساسیت شاعرانه و ذهن تصویرسازش صحنههایی را در رمانهایش خلق میکند که با بهترین و اصیلترین صحنههای سینمایی پهلو میزند. علاوه بر این براتیگان با تشبیه امر مألوف به امر نامألوف موفق میشود استعارههایی کاملاً مستقل بیافریند که پیش از او در ادبیات داستانی سراغ نداشتیم. دلیل محبوبیت او را علاوه بر سادگی زبان و تلفیق حادثه و موقعیت در رمانهایش، باید در این نکات جست.» در همین رابطه: • تازههای نشر: «واژگان نشانه – معناشناسی» • تازههای نشر: «بیگانگی در آثار کافکا» • تازههای نشر: «خوشههای خشم» • تازههای نشر: «گربه» • تازههای نشر: «پاریس – تهران» |