چکیده سرمقاله های مطبوعات ایران
يک بار ديگر دانشگاه
سرمقاله امروز روزنامه اعتماد به قلم علیرضا علویتبار، به تجزیه و تحلیل اظهارات چندی پیش آیتاللهمصباح یزدی مبنی بر اینکه دانشگاهها غیراسلامی هستند، اختصاص یافته است.
علویتبار با بیپایه دانستن چنین اظهاراتی مینویسد: دانشگاه غيرديني است. روشن است که اين اتهام هيچ پايه منطقي و مستدلي ندارد و بهانه است و مغضوب بودن دانشگاهها دلايل ديگري دارد، اما تامل در همين اتهام نيز نشان ميدهد که هيچ پايه منطقي و مستدلي ندارد و بهانه خوبي براي اقدام مهارکننده عليه دانشگاه نيست.
سرمقالهنویس اعتماد با تشریح نیات کسانی که دانشگاه را غیردینی میدانند، عقلمداری، بیاخلاق و دوری از احکام فقهی دانشگاه و دانشگاهیان را مهمترین استنادات مخالفین دانسته و مینویسد: اگر منظور آقاي مصباح يزدي و يارانشان از غيرديني بودن دانشگاه اين است که دانشگاه تفسير بنيادگرايانه از دين توليد و عرضه نميکند، بايد پرسيد مگر قرار بوده است چنين کاري بکند؟ به علاوه چه کسي ميتواند ادعا کند که تنها فهم بنيادگرايانه از دين حق است و ساير فهم ها را بايد با صفت غيرديني رد کرد؟
علویتبار میافزاید: اما اگر منظور از غيرديني بودن دانشگاه، غيراخلاقي بودن آن است، ادعايي است کاملاً خلاف واقع. مقايسه دانشگاه با ساير مراکز و نهادهاي موجود در جامعه - نهادهايي چون بازار سنتي - وحتي نهادهاي مدعي نظارت و کنترل بر جامعه نشان ميدهد که دانشگاه دهها بار اخلاقيتر از همه آنها است.
نویسنده سرمقاله امروز روزنامه اعتماد در پایان مینویسد: اما اگر منظور از غيرديني بودن دانشگاه اين است که احکام فقهي در آن رعايت نميشود اين نيز ادعايي نادرست است. از نظر التزام به احکام فرعي عملي دانشگاهيان تفاوتي با ساير اقشار جامعه ندارند. به همان اندازه که کل جامعه ما التزام به فقه دارد، دانشگاهيان نيز ملتزماند.
چین در خدمت اقتصاد حج
روزنامه اقتصادی سرمایه در یادداشتی به قلم حسين عبدهتبريزي از مكه، با نگاهی به روابط تجاری کلان در موسم حج مینویسد: تكليف ايران جهت ايفاي نقش و برخورداري از اقتصاد حج و با ظرفيت بالقوهء اعزام يك ميليون ايراني در سال (زائر حج و عمره) به عربستان، روشن است. ايران ميتواند با سرمايهگذاري در صنعت توريسم مكه و مدينه و نيز با مشاركت در تجارت مربوط به زائران حج، و نيز با مشاركت در صنعت خدمات مالي (بانكداري، بيمه، وكالت و ...) موردنياز حجاج بيتالله الحرام، بخشي از اين بازار بزرگ را به خود اختصاص دهد. اين درست همان كاري است كه در كربلا و نجف و ساير شهرهاي عربي مقدس براي شيعيان ميبايد انجام شود.
عبدهتبریزی تاکید میکند: چنين كاري به سرعت ميبايد انجام شود و منابع ارزي آن در اختيار كشور است و از طريق بخش خصوصي قابلانجام است. انجام چنين كار سادهاي از نظر اقتصادي، نياز به بهبود روابط بينالمللي ايران و تقويت موقعيت جهاني كشور دارد. واقعيت آن است كه در شرايط امروز، كار كردن و سرمايهگذاري شهروندان هر كشوري در عربستان، سادهتر از اشتغال و سرمايهگذاري ايرانيان است.
تورم و خدعه
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود به موضوع خدعه با مردم اشاره كرده و مینویسد: مقصود از اين سرمقاله بحث درباره چگونگي به هم گره خوردن كاسبان و اهل رسانه و حاكم شدن منطق بازار بر فعاليتهاي رسانهاي و سپس اينكه چگونه چنين پيوند نامباركي به ايجاد جبهه بنديهاي سياسي خاص ميانجامد نيست.
مهدی محمدی که سرمقالهنویس امروز روزنامه کیهان مینویسد: مساله اين نيست كه مشكلات اقتصادي مردم كوچكنمايي شود كه رئيسجمهور خود هم چنين نكرد، بلكه مساله اين است كه دشمن اكنون در حال ساختن فضايي ضد دولت نهم است و برخي اصولگرايان هم متاسفانه در اين راه مددكار آن شدهاند كه در اين فضا دولت و بلكه شخص رئيس جمهور نزد مردم متهم اول و اخر مجموعهایي از اتفاقات جلوه داده ميشود كه بسا سهمش در به وجود آمدن آنها بيشتر از عوامل خارج از اراده دولت نبوده است.
يادداشت روز كيهان تاکید کرده است: در چارچوب همين فضاست كه انتقاد فلهاي از دولت نه ابزاري براي اصلاح امور بلكه بدل به يك هدف استراتژيك براي مخدوش ساختن چهره آن به قصد بهرهبرداريهاي سياسي بعدي از جمله انتخابات مجلس هشتم ميشود.
کیهان در سرمقاله امروز خود پیشنهاد میکند: كارگروهي از همه صاحبنظران اصولگرا براي يافتن راهحلي عاجل براي مساله تورم كه همه امكانات دولت هم پشت آن قرار بگيرد مي تواند گام نخست براي تصحيح وضع موجود و سوق دادن آن به سمتي باشد كه اصولگرايان در آن به جاي صرف نيروي خود در تقابل با هم به تجميع نيروها براي رسيدن به نتيجههاي مشترك بينديشند. فرصت پيش رو بسيار كمتر از آن است كه بتوان آسوده نشست و زمان را از دست داد.
آنچه براي لبنان حياتي است
روزنامه جمهوري اسلامي سرمقاله امروز خود را به تحولات اخير لبنان و انتخاب رئيس جمهور اين كشور اختصاص داده است. اين روزنامه در سرمقاله خود با عنوان آنچه براي لبنان حياتي است، مینویسد: دخالت اخير بوش كوچك و توصيه به جناح 14 مارس براي انتخاب رئيس جمهور در خارج از عرف سياسي و با روشي مغاير قانون اساسي لبنان اصرار واشنگتن براي شروع دور پايان ناپذيري از نابساماني ناامني هرج و مرج سياسي و بحران در لبنان را نشان ميدهد و ثابت ميكند كه آمريكا نه تنها خواستار آرامش و ثبات لبنان نيست بلكه منافع نامشروع سياسي خود و اسراييل را در بيثباتي لبنان جستجو ميكند. مسئله اين است كه واشنگتن سعي دارد با وقتكشي در صحنه سياسي لبنان فرصتي به اسراييل بدهد تا بازسازي سياسي نظامي خود را به انجام برساند و در قلمرو لبنان بتواند دست بالا را داشته باشد.
این روزنامه مینویسد: تصادفي نيست كه جلسه پارلمان لبنان براي انتخاب رئيس جمهور جديد تاكنون10 بار به تعويق افتاده است و هنوز هم چشم انداز روشني براي آينده قابل پيش بيني نيست. آمريكا، فرانسه و صهيونيستها روي خسته كردن مردم لبنان حساب كردهاند و اميدوارند از اين طريق بتوانند اهداف شوم خود را محقق سازند ولي فراموش كردهاند كه مردم لبنان از هر قوم و طايفه و مذهبي آمريكا و اسرائيل را بهعنوان دشمن خود و فرانسه را به عنوان جاده صافكن اشغالگران ميشناسند و هرگز به آنها اعتماد نخواهند كرد.
بازيگران عرصه سياست
روزنامه رسالت هم در سرمقاله خود به قلم محمدكاظم انبارلويي با عنوان بازيگران عرصه سياست مينويسد: كنشگران در ساحت سياسي دو دستهاند؛ يك عده بازيگرند يك عده اداي يك بازي را در ميآورند. در اين سرمقاله آمده است: بازيگران عمدتا از طيف نخبگان و خبرگان سياسي هستند كه با ظهور انقلاب اسلامي و رهبري بيبديل امام خميني (ره) نخبگان سياسي به حاشيه رفتند و براي اولين بار در تاريخ معاصر مردم به عنوان بازيگران اصلي عرصه سياست به نقش آفريني پرداختند.
انبارلويي مینویسد: آمريكا در عراق، افغانستان و فلسطين اشغالي گرفتار مصيبتي است و تا تسليم مردم و اراده ملتهاي منطقه نشود از اين گرفتاري و مصيبت نجات نخواهد يافت. بالاخره بايد روزي دستها را به علامت تسليم بالا ببرند، اگر امروز اين كار را نكنند فردا خيلي دير است.
سرمقاله نويس در پايان مينويسد: آمريكا بايد به بازي خطرناك بسيج جامعه جهاني ضد ملت ايران پايان دهد. موضوع هستهاي دموكراسي و حقوق بشر چيزي نيست كه به بهانه آن به ملت ايران بتوان پيله كرد عقل جهانداري حكم ميكند كه آمريكا فريب عدهاي منافق در داخل را كه بازيگر نيستند و اداي بازي را در ميآورند نخورد و به اراده ملت بهعنوان اصليترين بازيگران عرصه سياست در ايران گردن نهد.
سياسي شدن تورم
روزنامه همبستگي سرمقاله امروزش را به موضوع تورم اختصاص داده است. اين روزنامه در سرمقاله خود با عنوان سياسي شدن تورم به قلم سعيد ليلاز با اشاره به سخنان چند روز گذشته الهام سخنگوي دولت درباره دلايل سياسي شدن بحث تورم مینویسد: احمدي نژاد از ابتدا به نظر ميرسيد كه علاقه و درك چندان درستي به مباحث اقتصادي نداشت، بنابراين بحث تورم و مسائل كارشناسي اقتصاد را به ميان توده مردم كشاند از سوي ديگر جامعه امروز ما به شدت به تورم حساس شده است. فرق اساسي امروز با سال 74 اين است توجه كنيد كه هر يك درصد افزايش نرخ تورم صدها هزار ايراني را به زير خط فقر ميبرد.
همبستگي مینویسد: در انتخابات رياست جمهوري سال 84 فقط دو نامزد شعارهاي پوپوليستي سر ندادند. سياسي شدن مساله تورم محصول رفتار سياسي و سياستهاي اجتماعي احمدينژاد است. خود ايشان گفتمان تورم را به ميان توده مردم كشاند.
سرمقاله نويس همبستگي تاکید میکند: اين جناح شعارهاي اين چنيني اقتصادي داد و توجه نكردن به اين امر را به عنوان ضعف دولت خاتمي مطرح كرد و مدام گفت كه بايد به اقتصاد برسيم حالا كه اين گفتمان غالب شده است در اداره جامعه ماندهاند.
|