چکیده سرمقاله روزنامههای ایران
کنگره عظیم
روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله روز چارشنبه خود با اشاره به پیام آیت الله خامنه ای به شرکت کنندگان در مراسم حج آورده است: "در بعد سیاسی همانگونه که در پیام مقام معظم رهبری موجود است، مسلمانان باید از فرصت این اجتماع بینظیر استفاده نموده به مشورت درباره مهمترین مشکلات جهان اسلام بپردازند. یکی از دغدغههای ایشان که در نامگذاری سال جاری نمود پیدا کرد، «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» است. <اتحاد ملی> بیشتر کارکردی داخلی و وطنی دارد، اما «انسجام اسلامی» معطوف به وضعیت مسلمانان و کشورهای اسلامی است.
مهمترین تلاش دشمنان در سال جاری افزایش سطح تنش میان شیعیان و اهل تسنن در جهان اسلام است. اوج این فتنهگری در عراق تجلی یافته است. هرچند باید خداوند را شاکر بود که با توصیههای رهبری و دیگر مراجع مذهبی جهان اسلام، وضعیت در عراق به سمت همزیستی و درک متقابل مسلمانان پیش رود. دغدغه دیگر به بحرانهای موجود در جهان اسلام، خاصه کشورهای مسلمان خاورمیانه معطوف میشود. مشکلاتی که در عراق، افغانستان، لبنان و از همه مهمتر فلسطین وجود دارد، میتواند در این اجتماع باشکوه مورد رایزنی و بررسی قرار گیرد."
دموکراسی از نوع شکنجه
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با اشاره به آنچه "علنی شدن اعتراضات به شکنجه های طاقت فرسا علیه زندانیان در زندانهای سازمان جاسوسی سیا " دانسته ، به نامه 30 ژنرال و دریاسالار بازنشسته ارتش آمریکا به کنگره این کشور پرداخته و آورده است: "کسانی که تاریخچه و جزئیات عملکرد استعماری آمریکا در قرن اخیر را مرور کرده اند بهتر می توانند گواهی دهند که شکنجه و ترور دو شیوه و روش اجرائی و عملیاتی آمریکا در تامین اهدافش در سراسر جهان بوده و هست . اینکه در شرایط کنونی ناگهان 30 تن از امرای ارتش آمریکا به وجود شکنجه پی برده باشند و با مراجعه به وجدان خود احساس تکلیف کرده باشند که علیه شکنجه موضع گیری کنند ادعای مضحکی است که با درنظر گرفتن ساختار قدرت در آمریکا پذیرفتنی و قابل درک نیست . در واقع موضوع مهمی که باعث واکنش و اعتراض شده افشای واقعیت های دردناکی است که افکار عمومی را با فساد حاکم در آمریکا آشنا کرده و انعکاس جهانی پیرامون رواج شیوه های غیرانسانی در زندانهای « سیا » به باقیمانده اعتبار جهانی آمریکا لطمه های جبران ناپذیری وارد کرده است."
عنوان تعلیق مرده است
روزنامه کیهان در سرمقاله واپسین شماره خود که به قلم مهدی محمدی نگاشته شده با اشاره به تحویل سوخت نیروگاه اتمی بوشهر در قبال تعلیق غنی سازی نوشته است: "حاشیه ای که این بار قرار است متن را بخورد یک کلیشه تکراری و نخ نماست، یعنی تلاش برای پل زدن میان دو موضوع دریافت سوخت از خارج توسط ایران و لزوم تعلیق غنی سازی توسط آن. واضح است که امریکایی ها از قبل در جریان ارسال سوخت به ایران بوده و به خیال خود برای خط تبلیغی بعد از آن برنامه ریزی کرده اند، خیال می کنند استدلال جدیدی کشف کرده اند و حالا که روسیه سوخت بوشهر را به ایران تحویل داده، به راحتی می توانند در مورد لزوم تعلیق غنی سازی اورانیوم از جانب ایران دیگران را با خود همراه کنند. چنین تلقی-اگر وجود داشته باشد- کاملا کودکانه است. آن استدلال هایی که ایران تا امروز در مورد لزوم تولید سوخت در داخل بر آنها تاکید داشته هنوز هم به قوت خود باقی است و به راحتی می توان نشان داد که پس از تحویل سوخت به ایران دگرگونی در آنها به پدید نیامده است."
نویسنده سرمقاله کیهان در ادامه با پرداختن به آنچه که استدلال های ایران می داند می نویسد: "اشتباه اصلی این شکل از استدلال که ایران سوخت هسته ای دریافت کرده پس دیگر لازم نیست غنی سازی کند این است که "ارسال سوخت" را با "تضمین سوخت" اشتباه می گیرد. روس ها پس از مدت ها تاخیر فاقد توجیه، وتعلل های پی در پی بالاخره سوختی را که باید سال ها قبل تحویل می دادند به صورت ناقص به ایران ارسال کردند. اقدام روز یکشنبه روسیه تا حد بسیار ناچیزی توانسته خاطره بدقولی های مکرر روس ها را از ذهن جامعه ایرانی بزداید و به همین دلیل ایران با توجه به این سابقه همسایه شمالی، به خود حق می دهد که نسبت به آینده دریافت سوخت از روسیه کاملا محتاط و حتی بدبین باشد. تازه اگر روس ها تضمین کنند که سوخت مورد نیاز را سروقت به ایران ارسال می کنند که نمی توانند این مسئله رخ می نماید که آنچه روسیه به ایران می دهد تنها سوخت یک نیروگاه هزار مگاواتی است در حالی که ایران مطابق مصوبه مجلس باید تاسال 2020 ، 20هزار مگاوات برق هسته ای تولید کند. درست است که آن نیروگاه ها هنوز ساخته نشده اند اما در مقابل تاسیسات نطنز هم هنوز تکمیل نشده و تا زمانی که 54000 ماشین سانتریفیوژ در نطنز نصب شود -این تعداد ماشین می تواند سوخت مورد نیاز یک نیروگاه هزار مگاواتی شبیه بوشهر را در یک سال تامین کند.و گذشته از همه این بحث ها یک سوال ساده هنوز باقی می ماند. چرا کشور باید تولید یک محصول داخلی را به حال تعطیل در بیاورد و بعد برای دریافت آنچه خود قادر به تولید آن بوده جلو بیگانگان دست دراز کند؟!"
فرجام تعامل یک سویه مجلس با دولت
عماد افروغ در سرمقاله روزچهارشنبه روزنامه سرمایه با اشاره به صحبت های روز گذشته محمدرضا باهنر، که وی آن را "واکنش غیر واقعی به بی مهری رئیس جمهور نامیده "می نویسد: "پیشاپیش قابل تصور بود که نمایندگان مجلس نسبت به این که به رغم تمام همکاری ها و تعاملات مثبت با دولت، دچار بی مهری شوند و رییس جمهوری توپ گرانی را در زمین مجلس بیندازد; از خود حساسیت نشان دهند. حساسیتی که به نظر من یک امر و توقع کاملاطبیعی بود. اما روز گذشته، رییس جلسه مجلس با وجود این که در این زمینه مقدمه خوبی را آغاز کرد اما پایان خوبی را به همراه نداشت. چرا که در سخنان خود به این مساله اشاره ای نکرد که نمایندگان مجلس از سوی رییس جمهوری مورد بی مهری قرار گرفته و دچار کم لطفی شده اند. آقای باهنر به عنوان رییس وقت مجلس همچنین در هیچ بخشی از سخنان خود در دفاع از شان و جایگاه مجلس برنیامد که البته این اتفاق به تنهایی جای تامل دارد چرا که تمام سخنان ایشان در جهت گفته شده بود. از طرفی نمایندگان مجلس از قبل تصمیم داشتند تا یک واکنش طبیعی در قبال سخنان اخیر رییس جمهوری در زمینه علل گرانی ها، نشان دهند اما آن ها وقتی واکنش غیرواقعی آقای باهنر را در قبال سخنان رییس جمهوری مشاهده کردند در مقام اعتراض برآمدند. البته معترضان به آقای باهنر متعلق به فراکسیون خاصی از مجلس نبودند و در میان آن ها افرادی از هر دو فراکسیون اقلیت و اکثریت دیده می شد چرا که اعتراض نمایندگان حاصل یک موضع گیری و حساسیت طبیعی و انسانی بود و نه جهت گیری سیاسی."
افروغ در پایان سرمقاله خود به تمجید از احمدی نژاد می پردازد و می نویسد: "البته در این باره نباید یک طرفه به قاضی رفت. چرا که سخنان رییس جمهوری نکات مثبتی را هم دربرداشت. اعتراف آقای احمدی نژاد به بسیاری از اشتباهات، می تواند به عنوان یک نکته قوت مطرح شود.زیرا ایشان طی سخنان خود برخلاف گذشته نه تنها صورت مساله را پاک نکرد بلکه به اشتباه بسیاری از دستگاه های دولتی نیز در این زمینه اشاره کرد. نتیجه منطقی این امر می تواند این باشد که ایشان در آینده نمی توانند تحلیلی ناسازگار با تحلیل اخیر خود درخصوص گرانی ها ارایه دهند. پرسشی که برای من در این باره مطرح است، این است که مگر نمایندگان مجلس تا به حال فرصت طرح سوال و یا تذکر نطق پیش از دستور را نداشتند؟ مگر تحلیل آقای رییس جمهوری برای نمایندگان روشن و واضح نبود که اقدام به دعوت ایشان می کنند."
|