رادیو زمانه > خارج از سیاست > موسیقی پاپ > «زندگی ما پر از تناقضات طنزآمیز است» | ||
«زندگی ما پر از تناقضات طنزآمیز است»ونداد زمانیدربخش نخست این نوشته، ضمن مروری بر موسیقی تام زی، اشارهای داشتیم به عناصر و عوامل مشترکی که ترانه سرا و خواننده ایرانی، محسن نامجو با تام زی برزیلی دارد. در این بخش از مقاله، نشان خواهیم داد که سه دغدغه اصلی تلفیق، تناقض و طنز در کار های محسن نامجو میتواند با دلمشغولیهای تام زی همخوانی داشته باشد.
نامجو فعالیتهای تجربی و به نوعی کارگاهیاش را از اوائل دهه هفتاد شمسی شروع کرده است ولی از سال ۸۲ شروع به ضبط آهنگهای خویش نمود که در چهار آلبوم باد و بودا، جبر جغرافیایی، ترنج و عقاید نوکانتی منتشر شده است.
محسن نامجو نیز در فضای محدود، محافطهکارانه و دیکتاتورمابانه شروع به خلق موسیقی کرده است. او هم از طریق نماینده ضمیر ناخودآگاه اجتماع بودن و هم از طریق نگاه هوشمندانهاش به جامعه سراسر متناقض ایران، این توانایی را در خود پرورانده که روایتگر تلفیقی همان تناقضها باشد: «شما توی تهران که راه بروید، صبح تا شب میتوانید بارها تصویر یک شیخ، یک روحانی را ببینید که دارد همبرگر گاز میزند، که دارد با موبایل صحبت میکند. خب، این تناقض مثل همان تناقض تربتجام و گیتار است دیگر. این تناقض بزرگترین دغدغهی ذهنی من بوده در سن و سالی که دست چپ و راستم را شناختم و هر بار یک واکنش به آن داشتم.1» به کارگیری طنز، چاره هنری است که نامجو در واکنش دهن کجانهاش به خفقان و تناقض موجود در جامعه، از خود بروز میدهد: «زندگی ما پر از تناقضات طنزآمیز است. پس من به عنوان یک موزیسین چارهای در خودم نمیبینم جز این که این طنز را به شکلی برسانم.» نامجو در ضمن با صمیمیت تمام به این نکته اشاره میکند که: «کار من خندیدن است. به نظر من خندیدن جدیترین و فلسفیترین کاری است که یک آدم فرهنگی میتواند انجام دهد2.» فیلسوف آلمانی، کی یرکگارد تفاوت اصلی بین انسان و سایر جانوران را در انباشته شدن بیش از حد تشویش در ذهن آدمی میداند، به نظر میرسد خلق شیوههای هنری و یافتن وسیله انعکاس اضطراب و تشویش، وظیفهای است که ضمیر ناخودآگاه هر جامعه بر دوش هنرمندان حساس و اصیل خود گذاشته است.
تکرار تام زی در نامجو، از همان ابتدای کار حرفهای او مشخص است و میتوان آن را در کارهای نامجو یسراغ گرفت. نامجو در اولین کارهایش، بخصوص در دوره کوتاهی که با گروه «ماد» همکاری کرد، به طور آشکار از پشتوانه غنی فرهنگ بومی شمال شرق ایران، خراسان در کارهایش بهره برده است: بیش از هر چیزی باید به اهمیت نقش تلفیق در کار نامجو اشاره کرد. او در این زمینه میگوید: «تلفیق از نظر من اپیدمی زمانه است. تلفیق موسیقیایی دو شكل دارد: یکی تلفیق ابزار است، مثل قرار دادن گیتار در برابر سه تار که چیز جدیدی نیست؛ و دیگری تلفیق گام که تا به حال كمتر در موسیقی ایران به آن پرداخته شده. مثلاً کافیست که دو نت از دستگاه شور حذف شود تا به گام بلوز برسیم.» در ترانه «واق واق سگ»، نامجو از زاویه ترانه ساز و خواننده، سه گونه سبک خواندن را با هم تلفیق میکند. او در این آهنگ، با راک ضجه میزند، از فرط استیصال و جداماندگیاش با دستگاه ایرانی ناله میکند و همزمان با آن پرخاشجویانه فریاد متال سر میدهد. نامجو از همان ابتدا قرارش را بر آن میگذارد که تن به عادات موسیقی سنتی و موسیقی شهری ایران ندهد. با این وجود، همانطور که تام زی هیچگاه از موسیقی بومی دست نکشیده است، نامجو نیز بدون هیچ محدودیتی از هر دو شاخه اصلی موسیقی معاصر ایران (موسیقی ملی و موسیقی غربی ایرانی) بهره می گیرد. او میگوید: «چون در کارهایم آواز سنتی با سبک هایی مثل راک و بلوز تلفیق شده و کلیشه های رایج آواز ایرانی را شکسته، مسلماً حساسیت برانگیز است. تا به حال چنین موزیکی نبوده و همه علیه اش جبهه می گیرند.» موسیقی تلفیقی نامجو، بدون هیچ ابایی، بر اساس ضرورتهای اجتماع متناقضی که در آن زندگی میکند از دستگاه اصفهان، یکباره به موسیقی بلوز میپرد و از آنجا به سمت فریادی راک گونه میرسد، و اگر هنوز برای دغدغههایش مجالی نیافت به «شعر زبانشناخت» تن میدهد که فقط تکرار فورمالیستیک صداهای ناهنجار را در پی دارد: «استفاده اینطوری از شعر یا استفاده از اشعار، به این شکلی که گفتم بیشتر توجه به فرم است تا محتوا. آنطوری خواندن شعر حافظ باعث تاکید روی محتوایش میشود، ولی در اصل ما میخواهیم شعر حافظ را از محتوا خالی کنیم. یعنی به این کار نداریم که این شعر چه معنایی دارد، صرفا به این فکر کنیم که یکسری کلام است که دارد در کنار ملودیها قرار میگیرد.3»
در یک سو، نامجو یاس، خشم و عشق مدرن را در راک، بلوز و شعر سراغ می گیرد و ازسوی دیگر در تلفیقی آزادانه و بی محابا، هنر خود را با اندوه و اشراق بومی در هم می آمیزد. حاصل کار او اثری است فرا مدرن که قراری برای ارائه جواب و راه حل در آن نهفته نیست. کالبد شکافی نظری در باره تکرار تام زی در محسن نامجو، نمی خواهد به گفتمانی در سطح یک کپی برداری و یا شبیه سازی دامن بزند چون محسن نامجو، به دلیل انرژی خلاق و نابغه گونه ای که در خود دارد، به همان اندازه که شباهتهایی با تام زی دارد ولی نشانههای فاحش تفاوت از او را نیز از خود بروز داده است. محسن نامجو بر عکس تام زی، آموزش آوازخوانی داشته است، او خوانندهای حرفهای است با قابلیتهای کنترل حنجره، که به او اجازه میدهد از صدایش به صورت یک ساز موسیقی استفاده کند. محسن نامجو برعکس قدمت و تاریخچه ۵۰ ساله فعالیتهای تام زی، هنوز در مرحله اول فعالیتهای هنری خویش است. بیشک او قادر خواهد بود تا فراز های جدیدتری در کارنامه هنریاش ایجاد کند، دستاوردهای جدیدی که او را از تام زی متمایز تر خواهد کرد: «بعد از سربازی که من وارد بازار نشر شدم و با زنجیرهی تهیهکننده و مخاطب و... برخورد کردم، باعث شد بروم سراغ این نوع آهنگسازی. مجبور بودم تن بدهم به چیزی که در بازار است. این نوع موسیقی ایدهآل من نیست... برای من این یک دورهی گذار است. خیلی مشتاقانه منتظرم این قطعات ضبط شوند و بپردازم به آن فرمهایی که در سنین نوجوانی به آن میپرداختم.4» محسن نامجو تا این لحظه نشان داده است که موسیقی تجربی را، کمتر از تام زی چموش و همیشه بهتآور در دستور کار خود قرار داده است. در این میان بیتردید باید، به نقش مخرب دنیای کاملا بسته و مذهبی شده هنر در ایران اشاره کرد که از قابلیتهای اجرایی هنرمندان موسیقی شدیدا میکاهد. باید دید نامجوی در تبعید، چگونه میتواند زنگزدگیهای دوره در تنگنا بودنش را پشت سر بگذارد و به زمینههای تجربی، انتزاعی و فرمالیستی آثارش فرصت دهد تا در اتمسفر آزاد صحنه موسیقی، به وجد آمده و نشان خود را بر کارهای نوتر وی بگذارد. پانوشت: ۱- گفتگوی معصومه ناصری با نامجو ۲- مصاحبه مهدی شهسواری با نامجو، روزنامه اعتماد ملی ۳- کتاب سخنگوی کیمیاگر، محسن نامجو، انتشارات کیمیاگر ۴- مصاحبه سید رضا شکرالهی در وب سایت خوابگرد با محسن نامجو - ترنج موسیقی فارسی، سندباد نجفی بخش نخست: • تکرار موسیقی «تام زی» در محسن نامجو |
نظرهای خوانندگان
سنتی و محلی خواندن وقتی که با مد روز میکس می گردد به زیرکی در این دو مقاله بیشتر از هر صفتd توانسته است شباهت بین دو خواننده را بگوید.
-- بهرام-پ ، Jan 27, 2010 در ساعت 02:30 PMترانه واق واق سگ را تا حالا نشنیده بودم. از نظر من بهترین ترانه نامجو همینه
-- کمانچه ، Jan 27, 2010 در ساعت 02:30 PMایکاش اقای نامجو از درون خود موسیقی ملی به نوجویی می پرداخت و ناچار نمیشد که برای شکستن موسیقی کهنسال و پرورش ان به سمت موسیقی غربی برود
-- از طرفداران نامجو ، Jan 27, 2010 در ساعت 02:30 PMنامجو و نامجو و نامجو و باز هم نامجو
-- بدون نام ، Jan 27, 2010 در ساعت 02:30 PM