رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ آذر ۱۳۸۹

آیا انتقاد از جایزه‌های ادبی اعتبار آنها را زیر سوال می‌برد؟

سیاوش میلانی

بعد از یک دوره انتقاد و اعتراض به کم و کیف اداره‌ی جوایز ادبی، ترکیب هیئت‎های داوری و البته نحوه‌ی گزینش و نام برگزیدگان آنها، حالا چند روزی‎ست که نوبت به حامیان این جوایز رسیده تا میدان را به‌دست گرفته و از گوشه و کنار به حمایت از جایزه‎های ادبی بپردازند. این حاشیه‎ها که امسال بعد از اعلام نام کاندیداهای جایزه‌ی هوشنگ گلشیری و سپس جایزه‌ی نویسندگان و منتقدان مطبوعات شدت گرفته بود با انصراف یکی از کاندیداها در جایزه‌ی اخیر توجه بیشتری به خود جلب کرد و با انتقادات گوناگونی همراه شد تا آنجا که برخی علاقمندان به برگزاری این جوایز، ظاهراً با این باور که اگر ماجرا به این ترتیب ادامه پیدا کند، ته‌مانده‌ی اعتباری هم که برای جوایز ادبی باقی مانده از دست خواهد رفت، به اعلام موضع در مورد جوایز و همچنین به نقد چگونگی واکنش‌ها و انتقادها از جوایز ادبی مستقل پرداختند.

انتقاد نکنید، چون هرگونه انتقادی اعتبار جوایز ادبی را خدشه‌دار می‌کند

چهره‎های گوناگونی در این روزها به اعلام نظر در این رابطه پرداخته‎اند و از منظرهای مختلفی جوایز ادبی غیردولتی را تأیید و بر تأثیرگذاری این جوایز تأکید می‌کنند. بحث عمده‌ی آنها نیز این بوده که به هرحال جوایز ادبی در فروش کتاب‌های برگزیده بی‎تاثیر نیست و در اوضاع و احوالی که جوایز دولتی، ادبیات مستقل را ندیده می‌گیرند و نویسندگان مستقل هم علاقه‎ای به گرفتن جواز دولتی ندارند، پس چه بهتر است که جریان مستقل ادبی در ایران هم جوایزی برای خود داشته باشد؛ جوایزی که با وجود دشواری‌ها در سال‌های گذشته برگزار شده و به حیات خود ادامه داده‎اند. آنها می‌گویند از جوایز ادبی غیردولتی اصولا نباید انتقاد کرد، چون ممکن است چنین انتقادهایی به اعتبار جواز ادبی لطمه وارد کند.

جوایز ادبی در انحصار برخی ناشران است

در این‌که جوایز ادبی در فروش کتاب‌ها به هرحال بی‎تأثیر نیستند، بحثی وجود ندارد. در این هم بحثی نیست که جوایز ادبی غیردولتی باعث می‌شود که نویسندگان مستقل زیر دین نهادهای وابسته به دولت نباشند و همه می‌دانند که نهادهای اقتصادی علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی ندارند و به همین دلیل نهادهای جایزه‌دهنده از نظر مالی با مشکلات زیادی روبرو هستند، با این حال اگر این مشکلات به معنای داشتن جواز ادبی با هر کیفتی باشد، یک نوع مغلطه بیشتر نیست. وقتی جایزه‎ها (خدای نکرده!) به رفقا داده شود، فروشش هم نصیب آنها و به واقع نصیب آن ناشرانی خواهد شد که گویی این روزها ملاک برگزیده شدن را فقط در خوردن لگوشان روی جلد کتاب‌ها در نظر می‌گیرند و به همین خاطر جوایز ادبی به‌گونه‌ای در انحصار آنها درآمده است.

داوران را به گونه‌ای انتخاب کنید که سلیقه‌شان شبیه هم نباشد

البته این طبیعی‎ست که وقتی ناشری در زمینه ادبیات داستانی فعال‎تر است، اعتبار بالاتری دارد و یا تولیدات بهتر و بیشتری دارد، جوایز بیشتری را هم به خود اختصاص دهد، اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که مثلاً به‌شکلی غیرطبیعی نام یک ناشر و البته حلقه‎های نزدیک به آن، در میان برگزیدگان جوایز و همچنین هیأت‎های داوری مدام تکرار می‌شود. وقتی که در ترکیب هیأت داوران یک جایزه، مثلا جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات (که این نامگذاری خودش مسئله‎ای‎ست! آیا این جایزه و داورانش نویسندگان و منتقدان مطبوعات را نمایندگی می‎کنند؟)، پنج نفر از هفت نفر از اعضای آن را، دوستان نزدیک و اعضای یک جریان و شبکه‌ی ادبی تشکیل می‎دهد، ظاهراً نباید تعجب کنیم اگر برگزیدگان هم به همین جریان و حلقه ادبی مرتبط بوده و آثارشان هم توسط ناشری که به این حلقه مربوط است منتشر شده باشد! به هرحال در اصول دموکراتیک داوری گفته می‎شود، نتیجه‌ی نهایی همیشه تابع سلیقه‌ی داوران است، اما آیا نباید فکری به حال ترکیب این هیئت‎های داوری کرد که سلیقه‌ها‎شان اینقدر نزدیک نبوده و اعمال سلیقه‎هایشان این همه حاشیه نداشته باشد؟

کافی‎ست نگاهی به نام هیأت‎های داوری در دوره‌های مختلف همین جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات داشته باشید و تکرار معنادار نام‌ها را که ضامن حضور اکثریتی از یک حلقه‌ی ادبی خاص است را به وضوع مشاهده کنید. آیا واقعا برگزاری چنین جوایزی محل شک و شبهه و انتقاد نیست؟

انتقاد نهادهای جایزه‌دهنده را بی‌اعتبار نمی‌کند

به این نکته توجه داشته باشیم که اما آیا واقعاً انتقاد از نهادهای جایزه‌دهنده به اعتبار آنها ضربه می‎زند و علاقمندان ادبیات برای اینکه همین جوایز نصف و نیمه حفظ شوند، نباید لب به انتقاد بگشایند؟ می‌گوییم: مشکل در انتقاد نیست، بلکه در نحوه و چگونگی عملکرد یک نهاد جایزه‌‌دهنده‌ی ادبی و عدم استقلال آن است. این نابسامانی‌ها و نپذیرفتن انتقادات است که می‎تواند به نهادهای جایزه‌دهنده ضربه وارد کند، نه انتقاد صادقانه‌ی تنی چند از علاقمندان به ادبیات. جایزه‎ای که قرص و محکم و بی‎اگر و اما کارش را بکند، نه تنها نباید نگران از دست رفتن اعتبارش با نقد باشد، بلکه انتقاد از او به بهبود و باروری‌اش می‌انجامد. چرا که گردانندگانش به جای بستن گوش‌ها به انتقادات، آن انتقادها را آویزه‌ی گوش می‌کنند، و به جای پافشاری بر رویه‎های نادرست، به فکر اصلاح می‎افتند.

جایزه‌ی ادبی سالم اعتبارش را از وجود سلیقه‎های مختلف در هیأت داوری و غیر انحصاری بودن جوایزش کسب می‎کند؛ و اگر استقلال و بی‎طرفی در انتخاب ترکیب هیأت داوری و البته در انتخاب برگزیدگان توسط هیأت داوران وجود داشت، با هیچ انتقادی اعتبار نهاد جایزه‌دهنده زیر سؤال نمی‎رفت. اگر انتقاد وجود نداشته باشد و نهاد جایزه‌دهنده‌ای هر سال، از روی وظیفه به طیف یا جریانی مشخص توجه کند و فقط به تولیدات ناشر مرتبط با آن نهاد، جایزه دهد، می‌گوییم اصلا اگر چنین جایزه منفعلی وجود نداشته باشد، بهتر است.

جوایز ادبی باید واقعاً استقلال داشته باشند

وقتی بسیاری از جوایز ما به دلیل اوضاع نابسامان مالی، چشم به حمایت ناشران دوخته‎اند تا با دریافت مبالغی که در برابر درآمد آنها از ادبیات ایران، بسیار ناچیز است، چراغ این جوایز را روشن نگه دارند و یا حتی این جوایز ناتوان از تأمین مکانی با صد نفر گنجایش هستند که مراسم پایانی خود را برگزار کنند، بنابراین باز هم دست به دامان ناشران می‌شوند که چنین مکانی را در اختیارشان بگذارند، انتظار استقلال و انتخاب کتاب‌ها بر اساس ارزش‎ واقعی‎شان کاری‎ست عبث.

این درست مانند آن است که فی‎المثل در همین جشنواره‌ی فیلم فجر به اصطلاح بین‌المللی ما، هزینه‌های برگزاری جشنواره از جیب یک‌سری تهیه‌کننده‌ها تأمین شود، طبیعی‎ست که در آن صورت جشنواره باید به تولیدات همان‌ها هم جایزه بدهد! در چنین اوضاع و احوالی انتظاراتی به‌وجود می‎آید که با ذات رقابت‎ هنری - اگر مبنا ارزش واقعی ادبی‎ باشد- سنخیتی ندارد.

اگر جوایز ادبی می‎خواهند معتبر باشند، باید استقلال داشته باشند، اگر استقلال می‎خواهند باید هزینه‌هایشان را از جایی خارج از نظام حاکم بر چرخه‌ی تولید و عرضه‌ی آثار ادبی تأمین کنند. اگر این‌گونه شد و برگزیدگان‎شان را بر مبنای ارزش واقعی کتاب‌ها معرفی کردند و نه اعمال فشارهای برون متنی و یا رفیق‎بازی‎های محفلی، آن‌وقت خود به خود دارای اعتباری می‎شوند که با یک نقد و بررسی ساده اعتبارشان به خطر نخواهد افتاد.

Share/Save/Bookmark