رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > نمایشگاه زینتآلات ایرانی در پاریس | ||
نمایشگاه زینتآلات ایرانی در پاریسایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comنمایشگاهی از کارهای مریم صادقیان، هنرمندی که از ایران آمده، در انجمن فرهنگی پویا در پاریس برپا شده است که تا ۱۴ دسامبر ادامه دارد.
در این نمایشگاه جواهرات تزیینی، سنتی و معاصر ایران با نشانههایی از فرهنگ اقوام ایرانی و نیز لباسهایی با الهام از پوششهای قدیمی و جدید ایران به نمایش درآمدهاند. در پوستر مربوط به نمایشگاه میخوانیم: «آثار به نمایش درآمده، آمیزهای است از ظرافت دیدگاه هنرمندانه و دانش متکی بر پژوهشهای زیباشناسی.» مریم صادقیان در دانشگاه هنر تهران تحصیلات خود را در زمینهی هنر به پایان رسانده است. تجربهی نقاشی، مجسمهسازی و رشتهی صنایع دستی دارد. او در پژوهشهایش در زمینهی آرایهها یا زینتآلات عصر آهن در فلات ایران و نیز در تأثیر باورهای قومی بر زیور زن بلوچ به ابتداییترین زیورهای ساختهشدهی دست بشر برخورد میکند و تصمیم میگیرد با استفاده از تکنیکهای جدید و با استفاده از فلزاتی چون نقره، طلا و نیز سنگهای با ارزش ایران بار دیگر این آرایهها را تولید کند که نشاندهندهی نوع نگرش و درک عمیق انسان دستنخوردهی دیروز است.
از مریم صادقیان، دربارهی انگیزهاش از بازتاب فرهنگ ایران و هویت ایران در کارهایش پرسیدهام. کار طراحی و ساخت زیورآلات را از سال ۱۳۷۳ شروع کردم. همزمان با تجربهی عملی در ساخت زیورآلات، کار پژوهشی را هم در مورد زیورآلات قدیمی ایرانی آغاز کردم. نتیجهی این پژوهش و کار عملی چندین نمایشگاه در گالریهای تهران بود. به نظر این هنرمند ایرانی گویی چیزی در زیورهای امروزی که با پیچیدهترین تکنیکها یا گرانبهاترین سنگها ساخته شدهاند، گمشده است و در دست و ذهن انسان دیروز جا ماندهاند. در واقع در مطالعات تاریخ هنر به صورت کاملاً اتفاقی برخورد کردم به آرایههای خیلی خیلی قدیمی ایرانی. حتی از عصر مفرغ. برای من به قدری این فرمها جذاب بودند، به قدری ساده و مسحورکننده بودند که فکر کردم قابلیت این را دارند که همچنان تأثیرات زیباشناسیشان را در انسان امروز هم داشته باشند. این بود که کارم از مقطع پژوهش شروع شد. خوشبختانه فرمها این پتانسیل را داشتند که اگرچه به نظر به شدت مدرن میرسند، ولی همچنان متکی به آن هویت فرهنگی کارهای گذشته باشند. انگشترهایی که روی آنها شعرهای زیبای ایرانی نقش بسته تا گردنبندهایی با نشانههای فرهنگی ایران همه دستسازند و روی بسیاری از آنها فیروزهی نیشابور زیبایی ویژهای به آنها میبخشد. در واقع به چیزی که دوست دارم قبل از این اشاره کنم، این است که من بیهیچوجه کارهایم را در زمرهی کار جواهرسازی قرار نمیدهم. اینها ترکیبی هستند از کار مجسمهسازی و در کنار آن نقاشی یا حالا کار روی فلز. اساساً تکنیک به کار گرفته شده، تکنیک بسیار سادهای است. منتهی به تمامی دستساز است. من از مقطع ذوب فلز را خودم انجام میدهم تا فرمدهی. جنس اکثر کارها طلا و نقره است. در تکنیک آن، گاهی قلمزنی وجود دارد، روی فلزها کندهکاری است. اکثر سنگها فیروزهی نیشابور هستند. عقیق سلیمانیه و در نجف است و در واقع در انتخاب سنگها سعی شده که از بهترین نوع سنگها استفاده شود. چون بخشی از فرهنگ استفاده از زیورآلات در اعتقاد به خاصیت جادویی سنگها نهفته است. این هنرمند باور دارد که برخی سنگها خاصیت جادویی دارند، بهویژه سنگهای با ارزش و قدیمی که از مارلیک، قیطریه و نقاط باستانی دیگر ایران بهدست آمدهاند. اعتقادی که به خاصیت جادویی و نیروی اعتقادی به سنگها وجود دارد، چیزی نیست که فقط در فلات ایران وجود داشته باشد. این یک اعتقاد عمومی است، اما به طور اساسی تمرکز من روی فلات قاره ی ایران بوده در عصر آهن. بیشترین الهام من نیز از زیورآلات منطقهی قیطریه، مارلیک و سیلک بوده است. تمرکز من بیشتری روی اینها بوده ، منتهی به شکل خاص این اعتقاد به هیچ وجه متمرکز بر فلات ایران نیست.
علاوه بر اینها شعر قدیم و معاصر ایران جابهجا روی آثار زینتی ساخته شده توسط مریم صادقیان دیده میشوند. به هرحال علاقهی زیادی دارم به شعر ایرانی. چه شعر کلاسیک چه شعر مدرن من را به شدت متأثر میکنند. اول که تمام کارها بداهه ساخته شده است. علیرغم این که من پشتوانه ی نقاشی دارم، بههیچ وجه کارهایم از پیش طراحی نشده، بلکه در زمان ساخته شده است. هر چیزی که در لحظه به ذهن من رسیده از آن ابیات، به سرعت منعکس روی کار شده است. چقدر این زینتآلات فرهنگی در خود ایران مورد توجه قرار گرفته است؟ خوشبختانه علیرغم این که فکر میکردم چون کارها جفت نیستند- و حتی دوتا گوشواره شبیه به هم نیستند و هر دو یک موضوع دنبال شونده است- کسی آنها را خریداری نخواهد کرد، اما بسیار بسیار مورد توجه قرار گرفتند. تقریبا ۸۰ درصد کارها همان روز اول گشایش نمایشگاه رفت و خیلی خوشحالم که مخاطبان اصلی کارهای من تقریبا همهشان خودشان هنرمند هستند. در گرایشهای مختلف هم هستند؛ یا فیلمسازند، یا نقاش و مجسمهسازند. این باعث خوشحالی من است. این نخستین نمایشگاه زیورآلات و لباسهای ابریشمی شماست که در پاریس برپا شده است. چطور شد که به فکر برپایی این نمایشگاه در خارج از ایران افتادید؟ بیشتر کسانی که کارهای مرا میخریدند، میخواستند آنها را به صورت هدیه به خارج از کشور بیاورند. ضمن اینکه وقتی خودم میآمدم و تعدادی از آنها را با خودم میآوردم، میدیدم خیلی برایشان جالب است. در واقع چون این کارها یک تم شرقی و ایرانی دارند، حالا به علت تحریک آن حس نوستالژیک یا چیز دیگر نمیدانم، ولی خیلی تحت تأثیر قرار میگرفتند. چیزی که خیلی دوست داشتم، این بود که تصویری بدهم از زنهای ایرانی که اساساً در ایجاد طرحهای نوین خیلی از مد فاصله ندارند. چون همیشه معتقدم که محدودیتها گاهی خلاقیتهای جدیدی در آدم ایجاد میکند. همچنین در فرمهای لباسهایی که طراحی کردم، خیلی سعی کردم که هم مدرن باشند، هم قوانین کشور در آنها رعایت شده باشد و هم در فرم آنها تأثیرات زیباشناسی وجود داشته باشد. خیلی دوست داشتم کارهایم در بیرون از مرزهای ایران هم به شکلی معرفی شود.
قسمت دیگر نمایشگاه که روی دیوارهای مرکز فرهنگی پویا در پاریس خودنمایی میکند، لباسهایی است که به گفتهی مریم صادقیان مورد توجه خانمهایی است که در ایران به رنگهای مختلف علاقهمند هستند. با توجه به محدویتهای پوشش زنان در مراکز عمومی در داخل ایران، لباسهای مریم صادقیان به توصیف خودش چند منظوره است. دقیقا انگیزه همین بوده است. به دلیل اینکه خود این محدودیت پوششی برای خانمها الگوهای خیلی کلیشهای، مثلا مانتوهای شبیه بههم را تولید میکند. متأسفانه لباسهای زنان گاه هیچ هویتی ندارند. من هروقت از محل کار و منزل بیرون میآیم، بهعنوان زنی که بههرحال سواد بصری دارد، دلم میخواهد رنگ ببینم، دلم میخواهد فرم ببینم. دلم میخواهد یک چیزی که نشانهی هویتم باشد را ببینم. از این نظر پوشش در ایران فقیر است. من فکر کردم این بهترین کار است برای این که هم قوانین رعایت شده باشد و هم یک یادآوری باشد نسبت به هویت فرهنگیمان و هم کمی رنگ توی این جامعه بیاید. لباسهایی که طراحی کردهام البته نسبت به زیورآلات خیلی مدرنتر هستند. منتهی در جاهایی از لباسها، همانطور که مشاهده میکنید، از صنایع دستی ایرانی استفاده شده است. مثل پارچههای قلمکار که بخشی از آن را خودم انتخاب کردم و خودم کار قلمکاری آن را را انجام دادهام یا در استفاده از نوع پارچهها مثلا اگر از مخمل استفاده کردم، به شدت علاقهمند بودم که مخمل ایرانی باشد و فرمها قطعا تأثیرپذیرند. حتماً از فرم لباسهای ترکمن هم استفاده شده است. یکمقداری هم این که چند منظوره هم باشد. یعنی این که بشود آنها را سر کار پوشید و آدم در آنها احساس راحتی کند برایم مهم بود و تمام این چیزها را در نظر گرفتم. مریم صادقیان خود در نوشتهای پیرامون این نمایشگاه مینویسد: «گرایش عمدهی من در مطالعه، درگیرشدنم در تجربهی عملی ساخت آرایهها، ارجاع تاریخی و یادآوری اشارهوار به فردیت روحی است که در آرایههای قدیمی ایرانی موج میزند و نشاندهندهی نوع نگرش و درک عمیق انسان دستنخوردهی دیروز است.» |
نظرهای خوانندگان
ایکاش به عکاسی از این کارها هم اهمیت داده میشد
-- abbas ، Dec 10, 2010 در ساعت 07:26 PMبا دوربین موبایل عکس می گرفتین بهتر از این بود!
-- فرزاد ، Dec 12, 2010 در ساعت 07:26 PMچه تصاوير دقيق و جذابي.کاش عکس پوستر را هم گذاشته بوديد.
-- بدون نام ، Dec 12, 2010 در ساعت 07:26 PM