رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > اردشیر محصص تشریحکنندهی تاریخ است | ||
اردشیر محصص تشریحکنندهی تاریخ استپانتهآ بهرامی«اردشیر کاریکاتوریست نیست، تشریحکنندهی تاریخ است.» این تفسیری است که احمد شاملو از آثار اردشیر محصص کرده است.
اکتبر امسال دو سال است که از خاموشی اردشیر محصص، طراح و کاریکاتوریست ایرانی میگذرد. او جایگاه ویژهای در میان هنرمندان ایرانی دارد و آثارش به ویژه یگانه است؛ از یک سو به دلیل اینکه حاکی توانایی این هنرمند در هنر طراحی هستند و از سویی دیگر به دلیل اینکه روابط ظالمانهی قدرت در یک جامعه را ترسیم کردهاند. با نگاهی به این آثار، خواست هنرمند از گسست از بیعدالتی، گرسنگی، جنگ و استعمار آشکار میشود. دوستان اردشیر محصص به مناسبت سالگرد خاموشی وی که در نهم اکتبر در نیویورک اتفاق افتاد، نمایشگاهی از آثار این هنرمند همراه با یک همایش دوروزه برگزار کردند. به این بهانه با نیکی نجومی به گفتوگو نشستهام. نیکی نجومی، نقاش و دوست اردشیر محصص معتقد است بخشی از آثار این هنرمند که بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰ ترسیم شده و «زندگی در ایران» نام دارد، با دیگر آثار او فرق دارند. این سری آثار از سوی کتابخانهی ملی آمریکا خریداری شدهاند. وی ادامه میدهد: «در این سری آثار مکانیسم خشنی پدیدار شده است. براساس همان تصاویر قاجار است ولی شما خشونت حکومتهای استبدادی را دربارهی مردم میبینید؛ چه در زمان پهلوی و چه در زمان جمهوری اسلامی.»
اردشیر محصص از پدری قاضی و مادری شاعر در سال ۱۳۱۷ در رشت متولد شد. مادرش از دوستان پروین اعتصامی بود. او سهساله بوده که همراه با برادر بزرگتر خود به تماشای فیلم مشهور «بلای جان نازیها» میرود. زمانی که از سینما به منزل برمیگردد، از او دربارهی داستان فیلم سئوالاتی میکنند و چون او نمیتواند ماجرای فیلم را شرح دهد آنچه را دیده بوده روی کاغذ طراحی میکند. چاپ اولین مجموعه طراحیهای اردشیر اما سه دهه بعد اتفاق افتاد و شش سال طول کشید تا مجموعهی آمادهای از کارهای او منتشر شود؛ چون هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نبود تا اینکه سیروس طاهباز در ۱۳۵۰ اولین مجموعه طرحهای او را با نام «کاکتوس» منتشر کرد. اردشیر محصص فردی خجالتی و کمحرف بود؛ حتی در فیلم مستندی که از او تهیه شده یک جمله از خود او وجود ندارد. بسیار گشتم تا بتوانم نقل قولی از خود او بیاورم و بالاخره در مقدمهی کاتالوگی که از آثارش در سال ۱۳۵۴ در نیویورک منتشر شده، یادداشتی یافتم. او نوشته است: «در کشور من مردم از هنرمند انتظارات زیادی دارند. در طول تاریخ هنر آینهی عقدهها، دردها و آرزوهای مردم بوده. شعر بهعنوان سنگری درآمده که مردم را در مقابل دشمن حفظ کند، با مینیاتور ایرانی دشنام دادهاند و چنگ زدهاند ، با زبان، معماری و هنرهای دیگر انتقام گرفتهاند، حمله کردهاند، پناه بردهاند و به احساس راحتی رسیدهاند و موجودیتشان را ثابت کردهاند. اگر در چنین محیطی شخصی هنرش را جدی نگیرد نهتنها مردمش بلکه خودش را از دست داده است» ترک ایران و ماندگاری در غربت نیکی نجومی دوست و همراه محصص از ترک ایران و زندگی این هنرمند در نیویورک میگوید: اردشیر اولینبار سال ۱۹۷۴ به نیویورک آمد. چهارماه نیویورک بود و یک نمایشگاه در دانشگاه کلمبیا گذاشت که آقای یارشاطر در برگزاری آن کمک کردند. بار دوم سال ۱۹۷۶ به نیویورک آمد. قرار بود موقت باشد ولی به دلیل اتفاقهایی که در ایران افتاد، برای همیشه ماندنی شد.
با صفحه ادیتوریال نیویورک تایمز گاهگاهی همکاری میکرد و همچنین با مجلات دیگر. خیلی فعال بود ولی از جمع دوری میکرد. آدمی مزاحگو، بذلهگو و خندان بود. گاه لطیفههایی میگفت که باورکردنی نبودند. متاسفانه در سال ۱۹۸۶ گرفتار بیماری پارکینسون شد. در یکی از اعصاب مغز نوعی فلجی اتفاق افتاد که حرکتها را کند و متزلزل میکند؛ اما اردشیر تا آخرین لحظهی عمرش درگیر آن بود و با آن مبارزه میکرد. زیر نظر بهترین دکترهای نیویورک بود و داروهایش را زیر نظر پرستارها استفاده میکرد و میتوانست کار کند. اتفاقی که افتاد این بود که سبک کارهایش در این دوران عوض شد. کارهایش سادهتر و سبکتر شد. این سادگی لطف خاصی به آثارش میداد. تا آخرین لحظه طنز و حرکتهای سیاسی در آثارش وجود داشت. آیا همدمی داشت و یا همیشه تنها زندگی میکرد؟ تمام مدت تنها زندگی میکرد، ولی دوستانی داشت که پیش او میرفتند. مثلا خود من اگر یکی دو روز پیشش نمیرفتم، حتماً زنگ میزد. دوست داشت آخرین کارهایش را ببینم. اگر کتابی از کتابخانه گرفته بود و یا کتاب جدیدی دربارهی پیکاسو درمیآمد، حتماً به من زنگ میزد که با هم نگاه کنیم. مطالبی که از ایران میآمد را باهم تجزیه و تحلیل میکردیم. همیشه با طنز خاص خودش به مسائل نگاه میکرد و میخندید. شما گفتید از سال ۱۹۷۶ در نیویورک زندگی میکرد. بنابراین تمام آثاری که در رابطه با جمهوری اسلامی کشیده، از رسانهها و نقلقولها بوده است و حضور فیزیکی در ایران پس از انقلاب نداشت؟ نه، ایران نرفته بود ولی اردشیر یک خاطره و حافظهی تاریخی عجیبی داشت و بهراحتی آنچه را فکر میکرد بدون تاخیر و تامل روی کاغد میآورد. با دستش فکر میکرد. به همان راحتی که فکر میکرد قلم میزد. بنابراین با خاطرهی سیاسی که از ایران با خود داشت و شناختی که از روابط قدرتهای اجتماعی و حکومت استبداد، حداقل از دورهی قاجار در ذهنش داشت تا قلم را روی کاغذ میگذاشت بهراحتی میتوانست روابط قدرت، حرکتهای استبدادی شاهان و آخوندها را بکشد. جایگاه اردشیر محصص در هنر و سیاست ایران کجاست؟ تعلق خاص سیاسی و ایدئولوژی نداشت. خصوصیات فردی و انسانیاش بود که موضوعات سیاسی را برایش برجسته میکرد. این را درک میکرد که چه در غرب و چه در جامعهی ما، روابط قدرت را بشناسد، انگشت بگذارد روی آن و حرکت را انجام دهد. این نکتهی اول. نکتهی دوم اینکه خیلی در مسائل هنری آگاه بود. تمام کوشش اردشیر این نبود که یک سوژهی سیاسی را بکشد. این جزو بالقوهی کارش بود.
کوشش اردشیر این بود که طراحی هنری درستی را انجام بدهد. او از کارتون شروع میکند و به طرف هنر میآید، نه اینکه کارتون کار هنری نیست، ولی خصوصیتی دیگر است که آن را به کار هنری تبدیل میکند. اردشیر آگاهانه وارد آن شد که بتواند یک کار هنری انجام دهد و نه یک کار سیاسی. منتها چون ما میتوانیم پدیدههای سیاسی را در کارش ببینیم، اهمیت سیاسی به آثارش میدهیم وگرنه مجموعه و ترکیب این دو عامل سیاسی و هنری است که کارش را در تاریخ ایران ویژه و یگانه میکند. آن ویژگیهایی که کارتون را تبدیل به هنر میکند چیست؟ کارتون یک حرکت آنی برای بیان، یک کار خندهدار نسبت به حرکتهای روزمرهی اجتماعی یا رهبران است و در رسانهای چاپ و تمام میشود و انتظار بیشتر از آن نیست. بعضی از هنرمندان توانستهاند حرکتهای کارتونی را از طریق خطوطی که ایجاد میکنند یک قدم جلوتر ببرند و به هنر طراحی نزدیک کنند. اردشیر این کار را کرده است. به خط نگاه میکند. مواظب خط است و میخواهد با آن کار کند. اینجاست که یک کار ماندگار میشود. شما میتوانید این کار را به دیوار بزنید و نگاهش کنید، نه به دلیل موضوع اثر بلکه بهخاطر حرکتهایی که در خط دارد. خیلی از کارتونیستها مسئلهی سیاسی را گرفتهاند ولی در انجام کار هنری معمولی میشوند. بعضی طراحیشان خوب است ولی از نظر سیاسی موضوعات را نگرفتهاند. اردشیر هردوی اینها را به نحو احسن داشت. یک کار ترکیبی بینظیر انجام داده که ویژگی خودش را داراست و این باعث جایگاه خاص اردشیر محصص در هنر ایران شده است. |