رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ شهریور ۱۳۸۹
در حاشیه‌ی نمایش آثار کیس فان دونکن در موزه‌ی بویمانس رتردام

آخرین چشم درشت فان دونکن از تهران به رتردام رسید

فروغ.ن. تمیمی

دارم مثلاً به برنامه‌ی خبر ساعت شش نگاه می‌کنم، ولی چشم‌هایم را بسته‌ام. با شنیدن کلمه‌ی ایران از دهان گوینده البته، چرتم پاره می‌شود. خیره و راست می‌نشینم و گوش‌هایم‌هایم را تیز می‌کنم: چشمان درشت و شال قرمز زنی توی یک تابلو و چهره‌ی بشاش مدیر موزه بویمانس فان بونینگن Boijmans van Beuningen در رتردام را می‌بینم.

او با غرور در مقابل یک نقاشی زیبا ایستاده و می‌گوید که بالاخره پس از مذاکرات طولانی، تابلوی مهمی از آثار کیس فان دونکن Kees van Dongen نقاش معروف رتردامی به نام Trinidad Fernandez را از موزه‌ی هنرهای معاصر در تهران قرض گرفته‌اند.

این اثر دونکن در کنار مجموعه‌ای از کارهایش در نمایشگاهی به نام «درشت‌چشمان دونکن» از این هفته در موزه‌ی مهم بویمانس به نمایش در می‌آید.


Dongen

مسئول موزه در ادامه‌ی حرف‌هایش با هیجان از مذاکرات طولانی با سه وزارتخانه در تهران برای آوردن این اثر به رتردام خبر می‌دهد.

مدیر موزه هنر های معاصر در تهران هم که کنار این خانم ایستاده، می‌گوید که آنها آثار با ارزشی دیگری از هنرمندانی مثل پیکاسو، ونگوگ و غیره را هم دارند و موزه‌های اروپا می‌توانند این نقاشی‌ها را هم قرض بگیرند.

موزه‌ی هنرهای معاصر در تهران، مجموعه ای نفیس از آثار بعضی از نقاشان مدرن غربی را در اختیار دارد که تعدادی از آنها تنها یک‌بار در سال ۲۰۰۵ به مدت کوتاهی در تهران به نمایش عموم گذاشته شد. بیش از سه دهه از حبس خانگی این مجموعه در انبار موزه‌ی هنرهای معاصر تهران می‌گذرد. بارها شایعه‌ی فروش بعضی از این کارها به موزه‌های معروف دنیا بر سر زبان‌ها افتاده است. این کلکسیون به کوشش فرح پهلوی، ملکه‌ی سابق ایران خریداری شده بود.

تابلویی که موزه‌ی هنرهای معاصر تهران به رتردام فرستاده، متعلق به سال ۱۹۱۰ است. برای آخرین بار این نقاشی در سال ۱۹۵۶ در اروپا به نمایش گذاشته شد و فرح پهلوی آن را در حراجی در نیویورک در سال ۱۹۷۶ خرید.


Lady in black hat

طبیعی است که آدم با شنیدن خبر قرض دادن یکی از این تابلوها به موزه‌ای درهلند هم شاد و درضمن ناراحت شود. خوشحال به این دلیل که بالاخره یک اثر هنری معروف به زادگاه خالقش برگشته و مردم آن را می‌بینند؛ و چرا غمگین؟ چون چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. واقعاً چرا هنردوستان در ایران نباید چشم‌شان به این کار و آن مجموعه‌ی بزرگ آثار مدرن که متعلق به کشور ماست بیافتد؟ همین تابلو را در نظر بگیرید؟ چرا این تابلوی زیبا نباید در تهران و در موزه‌ای که به آن تعلق دارد به تماشای عموم گذاشته شود؟

در هلند هنر نقاشی همان جایگاهی را دارد که هنر شعر در ایران دارد. حاصل سنت چند صدساله‌ی نقاشی در این کشور را می‌توان در اکثر موزه های بزرگ دنیا دید؛ کار بزرگانی چون رمبراند فان راین، ونسان وان گوگ، یوهانس فرمیر، کارل آپل، فرانس هالس، پیت موندریان و صدها نام مشهور دیگر. جالب است که بدانید در هلند شانزده میلیونی، بیش از چهارصد موزه وجود دارد و تنها در یک قرن یعنی قرن هفدهم که دوران رونق اقتصادی و سلطه‌ی کمپانی هند شرقی بر تجارت جهانی بود، چند میلیون تابلوی نقاشی در این کشور کشیده شد. در آن دوره چهره‌نگاری به شدت رواج داشت و صدها نقاش در شهر و ده در آتلیه‌هایی بزرگ به کشیدن پرتره مشغول بودند.


L'ouled Nail

در نمایشگاه فعلی، هشتاد کار از کیس فان دونکن به نمایش در آمده است. بسیاری از این آثار از موزه‌های معروف دنیا قرض گرفته شده‌اند.

فان دونکن (۱۸۷۷- ۱۹۶۸) در شهر دلفت هلند به دنیا آمد و در آکادمی هنر رتردام تحصیل کرد. در ابتدای قرن بیستم چندسالی در پاریس با پیکاسو هم آتلیه بود. او پرتره‌های زیبایی از معشوقه‌های پیکاسو کشیده است.

فان دونکن چندی هم عضو گروه هانری ماتیس، نقاش مدرنیست فرانسوی بود. یعنی همان گروهی که خود را «حیوانات وحشی» می‌نامیدند. آنها با آثار جنجالی و هم به خاطر نوع زندگی آزادانه و تفکر شورشی‌شان در اوایل قرن بیستم در پاریس مشهور بودند.

فان دونکن به‌خاطر سبک خاصش در استفاده از رنگ‌های زنده و هم پرتره‌های زنانه‌اش معروف شد. بخشی از آثاری که او در سفر به اسپانیا، مراکش و مصر با تاثیر از هنر شرق خلق کرد، پرتره‌هایش هستند. او زنان و زنانگی را می‌ستاید. زیبایی زنانه در بسیاری از کار های او تم اصلی است. زنانی شیکپوش با کلاه‌هایی آلامد و یا کاملاً برهنه با چشمانی بس درشت و نگاهی اروتیک.

فان دونکن چندسالی هم به اکسپرسیونیست‌های آلمانی پیوست. تاثیر نقاش معروف ارنست کیرخنر (Ernst Kkirchner (۱۸۸۰-۱۹۳۶ را در پرتره‌های زنانه‌ی او هم می‌توان دید. اکسپرسیونیست‌ها در تاثیر از فردریش نیچه به عبارتی از او استناد می‌کردند. مفهومی که نیچه در آن انسان را به پلی تشبیه می‌کرد؛ پلی که برای رسیدن به ایده‌های والا باید تلاش کرد تا بتوان از روی آن رد شد. به همین خاطر این گروه نقاشان خود را «Die Brücke و یا پل» می‌نامیدند. پلی به آینده‌ای پرامید.


Trinidad Fernandez from Tehran

کیرخنر و فان دونکن در سال‌های بعد از جنگ جهانی اول، در دو مرکز مهم هنری دنیا یعنی در پاریس و برلین زندگی می‌کردند؛ در سال‌هایی که خاطره‌ی فجایع جنگ کم‌کم در امید به آینده‌ای صلح‌آمیز محو می‌شد. شور و شوق برای زندگی در مهمانی‌های شبانه، کافه‌ها و سالن‌های رقص موج می‌زد. دورانی که شکوفایی هنر، فرهنگ و تکنولوژی هنرمندان آوانگارد را در نیمه‌ی اول قرن بیستم با امید به تداوم صلح و پیشرفت، به خلاقیت و آفرینش مداوم وامی‌داشت.

کیس فان دونکن در زندگی طولانی‌اش جوایز مهمی را دریافت کرد و آثارش در اکثر موزه‌های بزرگ دنیا به نمایش درآمدند. یکی از تابلو های معروف او به نام Louled Nail در سال ۲۰۰۸ به مبلغ هفت و نیم میلیون یورو فروخته شد. در سال‌های آخر زندگی، فان دونکن از بریژیت باردو، هنرپیشه‌ی معروف فرانسوی پرتره‌های زیبایی کشید.

نمایشگاه «درشت چشمان فان دونکن»، روز شنبه، هجدهم سپتامبر توسط احمد ابوطالب، شهردار رتردام افتتاح شد و تا ژانویه‌ی سال ۲۰۱۱ در موزه‌ی بویمانس رتردام برپا خواهد بود.

Share/Save/Bookmark