رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ شهریور ۱۳۸۹
گفت‌وگو با جواد دادستان و فرحناز جعفری

یازدهمین جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

یازدهمین جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید با نام «گوهرمراد‌»، نام هنری غلامحسین ساعدی، نمایشنامه‌‌نویس پرآوازه‌ی ایران که از چند روز پیش در پاریس برپا شده، پلی‌ برای نزدیکی دست‌اندرکاران نمایش تبعید ایرانی و همتایان آنها در کشورهای دیگر است.

Download it Here!

نزدیک به ۲۲ نمایش، تک‌خوانی و نمایش موزیکال در برنامه‌ی امسال جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید قرار دارند که در مرکز هنری کارتیه لاتن، محله‌ی پنجم پاریس، به صحنه می‌آیند.

استقبال دست‌اندرکاران نمایشی فرانسوی یا فرانسه‌زبان در جشنواره‌ی امسال بسیار چشمگیر است. برای نخستین‌بار یک کارگردان فرانسوی، نمایشی با حضور بازیگران بدون سرپناه و به‌قول معروف کارتون‌خواب به روی صحنه می‌آورد.

در کنار جشنواره هم یک نمایشگاه گروهی از هنرهای تجسمی با نام «هشت گوشه‌ی زن‌گونه»، برپا شده است با حضور آثار هنری ده زن هنرمند ایرانی و فرانسوی. در این نمایشگاه از تابلوهای رنگ و روغن، آبرنگ، طراحی، مجسمه‌سازی، عکس و فتوکلاژ دیده می‌شود.

جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید جشنواره‌ی رقابتی نیست و بیش‌تر صحنه‌ای است که در اختیار گروه‌های نمایشی بیش‌تر تجربی ایرانی یا دیگر گروه‌های تبعیدی قرار می‌گیرد تا توجه جهانیان را به مسائلی که در گوشه و کنار جهان وجود دارد، جلب کنند.

جواد دادستان، مدیر جشنواره،‌ پیام اصلی جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید را چنین روایت می‌کند:

این جشنواره، برنامه‌ای است که یازده سال است با هدف آشنایی چند فرهنگ و هم‌چنین آشنایی با کارهای هنرمندان ایرانی‌ در پاریس برگزار می‌شود. این برنامه منحصر به ایرانی‌ها نیست، بلکه برای آشنایی بیشتر جامعه‌ی فرانسوی با بچه‌های هنرمند ایرانی است که در تبعید یا در مهاجرت هستند. ما این جشنواره را مثل همیشه به زنان و مردان آزادی‌خواه جهان تقدیم کرده‌ایم.


جواد دادستان

فکر می‌کنم که اینگونه جشنواره‌ها بسیار مهم هستند. هرچند که برگزاری آنها به‌خاطر نبود منابع مالی که ما همیشه از این بابت دچار کمبود هستیم بسیار سخت است. ولی با همین دست‌های خالی بچه‌ها، چه فرانسوی و چه ایرانی می‌آیند و کارهای زیبایی ارائه می‌کنند. ما حتی نمایشی از یک کارگردان روسی تبار داریم.

جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید یا تئاتر تبعیدی‌ها، پس از یازده دوره چقدر توانسته جای خود را باز کند؟

خوشبختانه یک‌سری از دوستان فرانسوی یا ایرانی، همیشه از من و از جشنواره حمایت کرده‌اند. هرسال در حوالی چنین تاریخی، سپتامبر و اکتبر، این جشنواره برپا می‌شود و هنرمندان لطف می‌کنند و شرکت می‌کنند و بقیه هم که جدید هستند. چندتا از کارگردان‌ها جوانند و هنرمندان بسیار جوانی هم در این کارها به عنوان بازیگر حضور دارند. من از این بابت واقعاً خوشحالم.

جشنواره مثل ده دوره‌ی گذشته با نام گوهرمراد برپا می‌شود. گوهر مراد، نام هنری دکتر غلامحسین ساعدی، نمایشنامه‌‌نویس بزرگ ایران است که در تبعید، در همین پاریس خاموش شد. چرا از کارهای او هرسال اثری در این جشنواره گنجانده نمی‌شود؟

سئوال بسیار خوبی‌ است. برای این که راستش من همیشه از دوستان هنرمند خواهش می‌کنم که اگر کاری از گوهرمراد، از دکتر غلامحسین ساعدی آماده نمایش دارند معرفی کنند تا در این جشنواره اجرا شود. ساعدی قبل از این که نمایش‌نویس باشد، انسان بسیار نازنینی بود. خب این بستگی به دوستان هنرمند دارد چون خود آنها کار می‌آورند و پیشنهاد می‌کنند، اجباری در این انتخاب نیست. من پیشنهاد می‌کنم، ولی این نکته بستگی به دوستان کارگردان دارد.

امسال تعداد میهمانان ایرانی جشنواره کم است. یک گروه نمایشی از هلند آمده است. آیا هزینه‌های رفت و برگشت و اقامت که باید خود میهمانان بپردازند، باعث این محدودیت‌ها شده یا تئاترهای تبعیدی ایرانی در کشورهای مختلف کمی از نفس افتاده است؟

نه این است نه آن. برای این که دوستان که می‌آیند، جشنواره دعوت‌شان می‌کند. ما از آنها در حد بودجه‌ای که داریم مخارجشان را تامین می کنیم. اگر بودجه‌ی بیش‌تری داشته باشم، حتماً گروه‌های بیش‌تری را دعوت خواهم کرد. وگرنه کار همیشه هست. مدت زمان جشنواره کم است و بودجه‌ای نداریم.

پس تئاتر تبعیدی ایران از نفس نیفتاده است؟

ابداً و نخواهد هم افتاد. تا وقتی تبعیدی هست و هنرمند تبعیدی هست، فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی بیافتد. متأسفانه این کار ممکن است حتی سال‌ها و قرن‌ها هم ادامه داشته باشد. دیگرانی هستند که بعد از من خواهند آمد و این بار را از روی زمین برمی‌دارند.


یازدهمین جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید از چند روز پیش در پاریس برپا شده است

استقبال فرانسوی‌ها از یازدهمین جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید بسیار جالب است. آیا به همین نسبت این جشنواره توانسته نظر تماشاگران و رسانه‌های هنری فرانسوی را هم جلب کند؟

دیروز که به چندتا از مجله‌های فرانسوی نگاه می‌کردم، خوشبختانه در آنها منعکس شده بود. چند سایت‌ فرانسوی‌ زبان لطف می‌کنند و اخبار مربوط به این جشنواره را منتشر می‌کنند. رادیوها مثل رادیوی فرانسوی، Fip که رادیوی بسیار معروفی هم هست، هر سال برنامه‌های ما را پخش می‌کند. بنابراین انعکاس این برنامه خوب بوده است.

علاقه‌مندان فرانسوی هم برای دیدن این نمایش‌ها می‌آیند؟

من این را بارها تکرار کرده‌ام که اگر در هر جشنواره و در هر نمایشنامه‌‌ای، فقط یک نفر فرانسوی بیاید و با بچه‌های ما، با جوانان و با کارگردان‌‌های ایرانی و غیر ایرانی که در جشنواره شرکت می‌کنند آشنا شود، من مزدم را گرفته‌ام. خب عده‌ی خیلی زیادی هستند که لطف می‌کنند و به این جشنواره می‌آیند و با کارهای ایرانی‌ها و با کارهای جالبی که هست آشنا می‌شوند. بیشتر این افراد هم جدید هستند و برای اولین‌بار در جشنواره شرکت می‌کنند.

کمی هم از ویژگی‌های جشنواره‌ی امسال بگویید...

ویژگی جشنواره‌ی امسال نمایشی است که به‌وسیله‌ی گروهی از جوانان خانه‌به‌دوش کار می‌شود. شرکت این جوانان خیلی برای من جالب و مهم است. کاری در مورد لئو فره، خواننده‌ی مشهور فرانسوی است. برنامه‌ای برای بچه‌ها هست، برای حفاظت محیط زیست و در مورد محیط زیست و خود کارگردان‌های جوانان‌مان تعدادشان خوشبختانه زیاد است.

هشت‌ گوشه‌ی زن‌گونه

فرحناز جعفری که سال پیش با عکس‌های متفاوتی از کاشی‌های قدیمی ایران در حاشیه‌ی جشنواره‌ی تئاتر ایران در تبعید حضور داشت، امسال همراه ۹ زن هنرمند ایرانی و فرانسوی، نمایشگاه گروهی «هشت‌ گوشه‌ی زن‌گونه» را در این جشنواره فراهم آورده است:

به‌خاطر کمبود جا از هرکسی دو یا سه تابلو در آنجا نمایش داده خواهد شد. از نقاشی، طراحی، عکاسی و مجسمه که فقط هم ایرانی نیستند. ده زن در سن‌های متفاوت از ۲۰ ساله تا ۸۰ ساله هستند و خود من. اسم این نمایشگاه «هشت‌ گوشه‌ی زن‌گونه» است. زمانی که من این اسم را انتخاب کردم، هشت نفر بودیم، ولی بعد از آن در تابستان، افراد دیگری هم اشتیاق نشان دادند که در این برنامه شرکت کنند و من دلم نیامد که تقاضای‌شان را رد کنم.

بنابراین امروز ۱۰ نفر هستیم، ولی این اسم باقی ماند، چون دیگر چاپ شده بود و نمی‌شد آن را تغییر بدهیم. فکر کردم که غیر از عکاسی، یک طرح در رابطه با شعرهای فروغ فرخ‌زاد باشد. چون من از فروغ‌ فرخ‌زاد شعری را انتخاب کرده بودم تا مثل همیشه در کارهایم شعری از این شاعر استفاده کرده باشم، اما هیچ جا ترجمه‌ای از این شعر را ندیدم.


نام جشنواره تئاتر ایران در تبعید، گوهرمراد، نام هنری غلامحسین ساعدی است

حتی در کتاب‌هایی که به تازگی و در این هفت‌،هشت سال در اینجا توسط ایرانی‌ها ترجمه شده است هم نبود. بعد از این که من روی این شعر کار کردم، دوستی برایم ایمیلی فرستاد که دقیقاً به‌خاطر این شعر گویا در ایران اسم فروغ‌ فرخ‌زاد را از فهرست اسامی شاعران معاصر حذف کرده‌اند. شنیدن چنین چیزی برای من خیلی دردناک بود و جالب بود که من روی این شعر دو، سه‌ تا کار کردم. اسم این شعر «پاسخ» از مجموعه‌ی دیوار است.

تا جایی که من خبر دارم، ترجمه نشده و برای من یک علامت سئوال است که چرا ترجمه نشده است؟ بنابراین به خودم این اجازه را دادم که آن را ترجمه کنم. چون دلم می‌خواهد که فرانسه‌ زبان‌ها هم بتوانند آن را بفهمند. برای من چنین چیزی خیلی مهم است که چهل، پنجاه سال بعد از این که خانم فرخ‌زاد این شعر را گفتند و سی سالی که دولت جمهوری اسلامی در ایران سر کار است، به این مسئله پی نبرده بودند و تازه امروز متوجه شدند که ایشان چه چیزهایی در این شعر گفته و با انگشت چه کسانی را نشان داده است.

جالبی موضوع این است که ۵۰ سال پیش چنین چیزی را می‌شد حس کرد، ولی خب شاید کسی نمی‌توانسته هنوز بفهمد که چنین بلایی سر ملت ایران خواهد آمد و چنین کسانی به اوج قدرت می‌رسند. اسم این شعر «پاسخ» است. می‌توانم یکی دو خطش را برای‌تان بخوانم:

بر روی ما نگاه خدا خنده می‌زند
هرچند ره به ساحل لطفش نبرده‌ایم

زیرا چو زاهدان سیه‌کار خرقه‌پوش
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده‌ایم

پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا

نام خدا نبردن از آن به که زیر لب
بهر فریب خلق بگویی خدا خدا

ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع
بر روی‌مان ببست ز شادی در بهشت

او می‌گشاید... او که به لطف و صفای خویش
گویی که خاک طینت ما را ز غم سرشت

توفان طعنه خنده‌ی ما را ز لب نشست
کوهیم و در میانه‌ی دریا نشسته‌ایم

چون سینه جای گوهر یکتای راستی‌ست
زین رو به موج حادثه تنها نشسته‌ایم

Share/Save/Bookmark