رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه > باد وب۲ در بادبان معترضان | ||
باد وب۲ در بادبان معترضانسحاب سپهریاز دوستی که مثل خودم از جوانان قدیم است پرسیدم: «راستی یادت هست آنموقعها که ما مدرسه میرفتیم توی کتابهای تاریخ مینوشتند که در دورهی انقلاب مشروطه مردم توی تلگرافخانهها بست مینشستند؟» گفت: «آره که یادم هست، ولی خوب موضوع این سئوال چیست؟» گفتم: «عزیز من، سئوال این است که چرا آنموقع مردم توی تلگرافخانهها بست مینشستند؟ مگر توی تلگرافخانهها چی بود که آنها تویش بست مینشستند؟ چرا حالا دیگه مردم توی تلگرافخانهها بست نمینشینند؟» دوست من یک لحظه به فکر رفت و گفت: «راستش را بخواهی تا حالا فکرش را نکرده بودم.» بعد از من پرسید: «خوب حالا با این سئوال میخواهی کجا بروی؟» بهش گفتم: «اگر حدس من درست باشد، باد وب ۲ در بادبان معترضان میدمد!» در طول قرن بیستم میلادی، ملت ایران در برابر سه چالش بزرگ قرار گرفت و در هر سه مورد، با وجود کارشکنیهایی، به پیروزیهایی هم توانست دست یابد. اول انقلاب مشروطه بود و مهمترین دستاوردهای آن فرمان مشروطیت، تدوین قانون اساسی بر مبنای پادشاهی مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ شمسی (۱۹۰۶ میلادی) بودند. چالش دوم نهضت ملی کردن نفت بود و مهمترین دستاورد آن قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ و در مرحلهی بعد تشکیل شرکت ملی نفت ایران بودند. این رخداد در عین حال تجربهای بسیار موفق برای فرایند توسعهی دموکراسی در ایران بود. چالش سوم انقلاب سال ۱۳۵۷ (سال ۱۹۷۹ میلادی) بود و مهمترین دستاورد آن واژگونی نظام دیکتاتوری سلطنتی در ایران بود. جالب است اگر توجه کنیم که هر یک از این تحول های بزرگ اجتماعی ایران بر پایهی استفاده از یک نوع تکنولوژی ارتباطی خاص صورت گرفت. پیشزمینهی انقلاب مشروطه موضوع تحریم تنباکو در سال ۱۲۶۸ شمسی بود که بر پایهی استفاده از تکنولوژی ارتباطی تلگراف صورت گرفت. فتوای معروف میرزای شیرازی در مورد تحریم مصرف تنباکو (که یکی از موردهای مهم و در عین حال نادر دخالت نهاد مرجعیت در روندهای سیاسی- اجتماعی مردمی آن دوران بوده است) بر بال تلگراف – که آن موقع تکنولوژی مخابراتی بسیار پیشرفتهای بود- به شهرهای دور و نزدیک ایران منتقل شد. قراین نشان میدهد که درخواست این فتوا توسط سیدجمالالدین اسدآبادی (افغانی) صورت گرفت و او که در آن دوران به کشورهای زیادی مسافرت کرده بود از تواناییهای تلگراف بهعنوان یک تکنولوژی ارتباطی برای توسعهی شبکه های اجتماعی بهخوبی آگاه بود. بیستسال بعد از آن و در دوران انقلاب مشروطه، تلگراف نقش کلیدی در ایجاد ارتباط بین رهبران انقلاب در شهرهای مختلف و توسعهی شبکههای اجتماعی بازی کرد. نقش کلیدی تلگراف در فرایند مقابله با کودتای محمدعلیشاه و پیروزی بر استبداد صغیر (در سال ۱۲۸۸) هم ادامه یافت. سازماندهی برای هماهنگی بین مبارزان تبریز، اصفهان و رشت برای حمله به تهران و خلع محمدعلیشاه قاجار هم به تکنولوژی ارتباطی تلگراف تکیه داشت. نقش کلیدی تلگراف در تکوین انقلاب مشروطه یکی از دلیلهایی بود که در آن دوران مردم در تلگرافخانهها بست مینشستند و از این طریق بود که آنها میتوانستند در جریان اخبار شهرهای دیگر باشند و همزمان نظرهای خود را به گوش دیگران در شهرهای دور و نزدیک برسانند. تکنولوژی ارتباطی رادیو در جریان نهضت ملی کردن نفت نقشی کلیدی بازی کرد. از این طریق بود که رهبران نهضت ملی مثل دکتر مصدق و دکتر فاطمی با مردم در تماس بودند. مردم ایران در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ از طریق شنیدن نطقهای رادیویی دکتر مصدق در مجلس شورای ملی به خوبی با او آشنا شدند و حتی لحن صدای او را بهخاطر سپردند. بعد از سقوط دولت ملی مصدق، در دورانی که ساواک شاه حتی اشاره به نام مصدق را هم اجازه نمیداد نسل سال ۳۲ داستان نطقهای مصدق و حتی لحن آن صدای آشنا را برای نسل بعد تکرار کرد. نسلی که در سال ۱۳۵۷ به میدان آمد، صدای مصدق را خود از رادیو نشنیده بود ولی نه تنها با متن گفتهها، بلکه حتی با لحن صدای مصدق هم آشنا بود. نسل جدید مثلاً حتی میدانست که پیرمرد در پایان نطقهای طولانیاش برای احقاق حقوق مردم ایران چگونه ناله میکرد. این نسل بهخوبی آگاه بود که در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا موقعی که رادیو تهران در اختیار نیروهای ملی بود نیرویای مردمی به مقاومت خود ادامه دادند و تا رادیو تهران به تصرف کودتاچیان در نیامد پیروزی آنها تثیبت نشد. صدای میراشرافی، که به دنبال سقوط رادیو تهران، «الو الوگویان» با شادی خبر از فرار دکتر مصدق و قطعهقطعه شدن دکتر فاطمی خبر میداد، هنوز در گوشها زنگ میزند. این صدا به همت شبکههای اجتماعی صوتی- تصویری جدید دوباره زنده شده است.
آنها که در روزهای خونین مرداد ۳۲ کودکانی نوباوه بودند یا حتی هنوز به دنیا نیامده بودند، اینک میتوانند اصل صدای میراشرافی و الو الوی چندشآور او را با گوشهای خود بشنوند؛ پدیدهای که حتی پنج سال قبل قابل تصور نبود. دهسال بعد از کودتا، در جریان شورش روز ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ بیشترین سرکوب و کشتار وقتی بود که معترضان سعی کردند رادیو تهران را به دست آوردند. برای جوانان امروز باید اضافه کنم که ساختمان رادیو در آن سالها در گوشهی میدان ارک بود که حالا شده میدان ۱۵ خرداد! از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ رژیم شاه استفاده از رادیوی دولتی را در انحصار خود داشت. آن رژیم تا آخرین روز رادیو و نیز تلویزیون دولتی ایران را به شدت کنترل میکرد و آن را از دسترس غیر خودیها دور نگاه داشت. بیدلیل نبود که تغییری کوچک در نحوهی پخش خبر و اعلام جملهی معروف «این جا تهران است، صدای راستین ملت ایران. صدای انقلاب!»، که در ساعت ۶ بعد از ظهر روز یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ از شبکه سراسری رادیو ایران پخش شد، بهعنوان نمادی از پایان رژیم شاهنشاهی در ایران تلقی شد. ولی در دوران قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ تکنولوژی ارتباطی منحصر به رادیو یا تلویزیون نبود! در اوج قدرت شاه، ماشین فتوکپی و ضبط صوت کاستی، مهمترین تکنولوژیهای ارتباطی نیروهای مخالف بودند. محمدرضا شاه حتی تا آخرین روز زندگی خود به دنبال سرنخهای یک توطئهی بزرگ طراحی شده در خارج از ایران میگشت. شاه در آخرین مصاحبهی خود قبل از مرگش با دیوید فراست که در پاناما صورت گرفت به ناتوانی خود در درک عملکرد انقلاب اذعان کرد. شاه هیچگاه درک نکرد که با تکنولوژیهای به نسبت سادهای مثل ماشین قتوکپی (یا به واقع ماشین استنسیل، اگر جوانهای قدیم هنوز یادشان باشد) و ضبط صوت- وقتی از آن تکنولوژیها در خدمت توسعهی شبکههای اجتماعی استفاده شوند- میتوان پایههای یک حکومت جبار را آرام آرام اره کرد؛ حتی در شرایطی که که شاه سگ هار ساواک را بدون پوزهبند به جان مردم انداخته بود. بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ و در دوران ۲۵ سال حکومت مطلق محمدرضا شاه توسعه و در عین حال کنترل رادیو و تلویزیون- به شکل یک ابزار عمدهی تبلیغاتی- از جمله اولویتهای آن رژیم بود. ولی مقاومت منجر به قیام سال ۱۳۵۷ از تکنولوژی ارتباطی فتوکپی و کاست استفاده کرد. رژیم محمدرضا شاه نتوانست تکنولوژی ارتباطی فتوکپی و کاست را به انحصار خود درآورد و در نهایت انقلاب مردم ایران علیه رژیم تا دندان مسلح شاه پیروز شد. من اصلاً ادعا ندارم که هریک از آن تکنولوژیهای ارتباطی به تنهایی عامل آن تحولهای اجتماعی و یا بهوجودآورندهی آن رخدادهای عظیم تاریخی ایران بودند. بلکه، هرگاه خیزشهای اجتماعی توانستند تکنولوژیهای ارتباطی روز را با زیرکی و دانایی به خدمت بگیرند امکان یافتند که به موفقیتهای عمدهای دست یابند، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان. در تمامی موردها هم دولتهای دیکتاتوری سعی کردند که آن تکنولوژیهای ارتباطی را به انحصار خود درآورند. مثلاً در جریان کودتای محمدعلیشاه، در روز پنجشنبه ۱۴ خرداد سال ۱۲۸۷، یکی از اولین اقدامهای دولت کودتا قطع شبکهی تلگرافی در تهران بود. در جریان هر دو کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هم یکی از مهمترین هدفهای کودتاچیان اشغال ایستگاه فرستندهی رادیو در تهران بود. سال ۱۳۸۸ شاهد نخستین خیزش اجتماعی وسیع مردم ایران در قرن بیست و یکم بوده است. در روز انتخابات دهمین دورهی رییسجمهوری (جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۸۸) قسمت پیامک تلفنهای همراه قطع شد و به این ترتیب شبکههای ارتباطی رقیبان فلج یا حداقل محدود شد.
با این وجود از آن روز به بعد شبکههای ارتباطی معترضان به نتیجهی رسمی انتخابات هر روز قویتر شد! آشکار است که اعتراضکنندگان از روز اول تظاهرات خودجوش خود در شنبه ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ که بهطور عمده در خیابان فاطمی و روبهروی ساختمان وزارت کشور (همان ساختمان بلند حزب ایران نوین هویدا) صورت گرفت بر پایهی شبکههای اجتماعی جدید و بر بال ابزارهایی مثل تویتر، فیسبوک و یوتیوب پیش رفتند – که در اصطلاح فنی به آنها میگویند «تکنولوژی ارتباطی وب ۲.» دولت برای سالها استفاده از رادیو و تلویزیون دولتی را به گروههای خودی محدود کرده بود، ولی دوربینهای سادهی تلفنهای همراه به خوبی توانستند از پس دوربینهای حرفهای تلویزیون خیابان جام جم برآیند؛ به این دلیل خیلی ساده که محصولهای این دوربینهای فسقلی وقتی از طریق شبکههای اجتماعی و تکنولوژی ارتباطی وب ۲ مثل یوتیوب در اختیار ایرانیان و جهانیان قرار گرفتند، توانستهاند بسیار موثرتر از آن دوربینهای حرفهای عمل کنند. از خرداد ۱۳۸۸ به بعد متعرضان توانستند شبکههای اجتماعی خود را با استفاده از تکنولوژی ارتباطی وب ۲ بهبود بخشیده و توسعه دهند. آشکارا «باد وب ۲ در بادبان معترضان میدمد»! به دنبال تظاهرات روز عاشورای سال ۸۸، حاکمیت توانسته است سرکوبها را تشدید کند. ولی این آتش زیر خاکستری است که هر لحظه باد موافق بدمد میتواند سر بکشد. بهقول فرنگیها این بازی شبیه به یک دو ماراتون است تا یک مسابقه دو صد متر سرعت. |