رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > سروِ گلخانهای | ||
سروِ گلخانهایعلی چکاوچندی قبل، انجمن صنفی طراحان گرافیک، فراخوانی را مبنی بر برگزاری نمایشگاه سرو نقرهای صادر كرده است که به آثار طراحان گرافیک عضو این انجمن در شاخههای مختلف میپردازد.این نمایشگاه قرار است در آبان ماه سال جاری در خانهی هنرمندان ایران برگزار شود. تاریخ این فراخوان تقریباً همزمان است با فراخوان دهمین دوسالانهی پوستر تهران در خرداد ماه سال گذشته. در آن تاریخ در پی حوادث و جریانات پس از انتخابات، با بالا گرفتن اعتراضات مردم و خشونت و سرکوب شدید دولت، برگزاری این نمایشگاه به دلیل تحریم هنرمندان در پی صدور بیانیههای اعتراضی از جانب اهالی فرهنگ و هنر برای تحریم دوسالانهها و جشنوارههای دولتی با مشکل مواجه شد. در دایرهی تحریمهای هنرمندان، ابتدا دوسالانهی کاریکاتور و پس از آن دوسالانههای پوستر تهران، سینما حقیقت، عکس و مجموعهی جشنوارههای فجر و ... قرار گرفت، که بهرغم حضور چهرههای شناخته شده در هر کدام از این حوزهها، به هر ترتیب با فشارهای دولتی برای عادی نشان دادن شرایط، تعدادی از اینها به هر شکلی که بود برگزار شد. در اینجا میخواهیم، مروری داشته باشیم به سرگذشت دهمین دوسالانه پوستر تهران، رویکرد انجمن صنفی طراحان گرافیک و همچنین عملکرد طراحان گرافیک در یک سال گذشته. دعواها برسر قیمومیت دوسالانه دهمین بیینال پوستر با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود. شورای سیاستگذاری دهمین دوسالانه پوستر تهران را محمد خزایی، مسعود سپهر، سید حمید شریفی، قباد شیوا، مجید عباسی، امراله فرهادی، مصطفی گودرزی و علی وزیریان به ریاست محمود شالویی، رئیس دوسالانه قباد شیوا و دبیر دوسالانه را محمد خزایی تشکیل میدادند. ولی این اسامی تنها در متن فراخوان توانستند کنار یکدیگر بنشینند و در عالم واقع همه چیز جور دیگری رقم می خورد. دعوای اصلی میان دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و انجمن صنفی طراحان گرافیک بود؛ امرالله فرهادی دبیر انجمن طراحان گرافیک ایران، معتقد بود که وقتی اسم انجمن را از بیینال حذف کردهاند چرا باید انجمن با این بیینال همکاری کند و در مصاحبهای که در آن زمان داشت اعلام کرده بود مدیران مرکز میگویند باید بهعنوان فرد حقیقی شرکت کنیم، ولی ما از اول در جلسات گفتیم که ما به عنوان اعضای انجمن شرکت داریم و در غیراینصورت مشارکت نمیکنیم.
همچنین اگر ما به عنوان انجمن در این جلسات هستیم باید اسم انجمن به عنوان مجری در کنار نام دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد بیاید. روند برگزاری دوسالانه درحالی ادامه مییافت، که اول بار فرزاد ادیبی، انصراف خود را از عضویت در هیأت انتخاب دوسالانه دهم اعلام کرد. بعد از آنهم آیدین آغداشلو ، به دلیل عدم حضور انجمن صنفی از عضویت هیأت داوران انصراف داد و به دنبال او مسعود سپهر و مجید عباسی که نامشان در فهرست اعضای شورای سیاستگذاری بود، اعلام کردند که مدتها پیش از این به دلیل کنار گذاشتهشدن انجمن، از تصمیمگیریهای دوسالانه از این سمت انصراف دادهاند. از طرف دیگر محمود شالویی، مدیرکل دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد نیز در گفتوگو با خبرگزاری فارس دربارهی استعفای تنی چند از اعضای شورای سیاست گذاری، اعلام کرد: «طبق آییننامهای که به تصویب و تأیید آقای ایمانی معاون هنری وزارت ارشاد رسیده، مرکز هنرهای تجسمی برگزارکننده دوسالانهها است، بنابراین اگر انجمنهای صنفی در برگزاری دوسالانهها با مرکز هنرهای تجسمی مشارکت و همکاری داشته باشند، ما استقبال خواهیم کرد اما وقتی هزینه برگزاری دوسالانهها از سوی معاونت هنری وزارت ارشاد پرداخت میشود باید این دوسالانه با نظارت مرکز هنرهای تجسمی برگزار شود». قباد شیوا، از هنرمندان پیشکسوت گرافیک ایران و رییس دهمین دوسالانه پوسترنیز، اعلام کرد که استعفای اعضای شورای سیاستگذاری اتفاق خاصی نیست و افراد جانشین برای آنان مشخص میشود. وی در مورد اعلام اسامی تازه گفت: این اسامی را اعلام نمیکنیم زیرا اعضای انجمن با آنها رایزنی و لابی میکنند تا از همکاری آنان با دهمین دوسالانه پوستر خودداری کنند. تحریم دوسالانهی پوستر تهران همه این دعواها برسر قیمومیت دوسالانه، در حالی ادامه داشت، که اساساً در کلیت قضیه هیچ فرقی نمیکرد، چراکه ضمن انتقاد از رخدادهای پس از انتخابات و همدردی با مردم، طراحان گرافیک مستقل از هر نهادی دست به جمع آوری امضا، در تحریم دو سالانه زده بودند. این اتفاق از اواخر تیرماه، با به نمایش گذاشتن صفحهای مجازی شروع شد که در آن بهطور مجازی، امضاهای طراحان گرافیک برای تحریم دوسالانه پوستر تهران را جمعآوری میکرد. سپس با زیاد شدن امضاها و رسیدن آن به مرز 200 نفر و همچنین حمایت «تیمو بری» یکی از طراحان مطرح فنلاندی، این رویداد ابعاد تازهای به خود گرفت. اما تعداد تحریم کنندگان به رقم، پاسخها، توجیهات، شرایط فیلترینگ و کندی اینترنت، همچنان رو به افزایش بود. به رقم همهی این اتفاقات كمیتهی برگزاری دوسالانه همچنان به كار خود در هالهای از ابهام ادامه میداد و حتی مهلت ارسال آثار را سه هفته تمدید كرد. آن هم در شرایطی كه دیگر نه از همكاری انجمن صنفی خبری بود و نه از ارسال آثار، توسط جمع كثیری از طراحان، كه دوسالانه را تحریم كرده بودند. انجمن صنفی نیز، که اعلام عدم همکاریاش را با دوسالانه قبل تر اعلام کرده بود، از آب گلآلود حوادث پس از انتخابات و تحریم طراحان گرافیک، ماهی شیرین خودش را گرفت و امرالله فرهادی طی مصاحبهای گفت: ما بهعنوان انجمن اعتقاد داریم که دوسالانه پوستری که یک انجمن حرفهای و صنفی گرافیک در آن نقش ندارد، نمی تواند دوسالانهای کامل و جامع و البته موفق باشد. در اینجا این سؤال مطرح میشود كه حتی اگر بر اساس این ادعا، یك انجمن حرفهای و صنفی گرافیك در برگزاری دوسالانهی دهم، نقش داشت، با وجود تحریم طراحان گرافیك ، چه ضمانتی برای كامل و جامع و البته موفق بودنش وجود داشت. سرانجام قباد شیوا نیز كه پیشتر، طی اظهارنظری در مورد تحریم دوسالانه توسط طراحان گرافیک این حرکتها را به طعنه « مُد روز» خوانده بود، خود نیز تنها کمی مانده به برگزاری دوسالانه از این سمت استعفا داد. البته وی دلیل استعفایش را ناهمآهنگ بودن گروه اجرایی با ایدهآلهایش مطرح کرد و گفت هیچ دلیل دیگری مانند مسائل سیاسی و صنفی در آن دخیل نبوده است. در ادامه نیز، دهمین دوسالانهی پوستر تهران ، به رغم تمام این تلاطمها، افتتاحیهی ضعیف ترین و شرمآور ترین دورهی خود را جشن گرفت. خرید اثر، یا خریدن صاحب اثر؟ حالا پس از گذشت یک سال دوباره به خرداد ماه رسیدهایم و با سروِ نقرهای مواجهایم، که معلوم نیست در کدام خاک گلخانهای کاشته شده که چنان قد کشیده است که برای نمایشاش فراخوان میدهند. یکی از دستآوردهای وقایع یک سال گذشته این بود که هر کسی به نوع خودش میتوانست موضعاش را نه به امری سیاسی، بلکه به واقعیتهای انسانی پیش رویش مشخص کند. چنانچه سایر شاخههای هنری اعم از سینما، ادبیات،کاریکاتور، موسیقی و ... بهخوبی از این مهم برآمدند. و اهالیشان چه در ردهی پیشکسوتان و چه جوانترها، مواضع روشنی اتخاذ کرده و در دفاع از انسانیت و همراهی با مردم، دست به ارائه آثار هنری، در حیطهی کار خودشان زدند. ولس جامعهی گرافیک ایران فارغ از بخشهایی كه تحت نظارت نهادهای دولتیاند، و تکلیفشان معلوم است و زیر پرچم دولت سینه میزنند، انجمن صنفیاش که داعیهی خصوصی و مستقل بودناش را در هر محفل و مصاحبهای بزرگنمایی میکند نیز با وجود اعضای پیشکسوتاش، هیچگونه موضع مشخصی را اتخاذ نکرد. و همچنین طراحان جوانتری که معمولاً در مسابقات و فستیوالهای سالهای اخیر، توانسته بودند خود را به خوبی نشان دهند نیز متأسفانه خودشان را به یکی از تنبلترین اقشار هنری ایران تبدیل کردند و هیچکس از آنها نپرسید آیا نمیشود سفارش دهندهات جامعهی خودت باشد، البته بدون اینکه پاکتهای حاوی چکهای پانصد، هفتصد و یا یک میلیون تومانی که طی چند سال گذشته روال شده بود از طریق برگزار کنندههای مسابقات و جشنوارههای دولتی، به اسم محترمانهی خرید اثر که در واقع همان خرید صاحب اثر است، همراه آن باشد. البته این امر در مورد طراحان شریفی که طی این مدت بهطور مثال خلق یک پوستر برایشان از مرحلهی سفارش، به وظیفهای انسانی ارتقا یافته است، صادق نیست .ولی در کل گرافیک ایران در سال گذشته کارنامهی ضعیفی از خودش ارائه داده است. درپایان ،شاید بهتر باشد کمی بیشتر مراقب سمبلهایمان باشیم. چرا که اینها در هنر و فرهنگ ایرانی شأنی دارد که استفاده از آنها حساسیت خاصی را میطلبد، آن هم سرو، به معنای آزادگی و استقامت. ز هر خون دلی سروی قد افراشت |