رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > همگرایی فرهنگی در فضای مجازی | ||
همگرایی فرهنگی در فضای مجازیتحریریهی فرهنگ زمانهسید رضا شکراللهی، ویراستار کتابهای ادبی و وبلاگنویس در یک فراخوان غافلگیرکننده از وبلاگنویسان فارسیزبان خواست که محبوبترین کتاب داستانی خود را اعلام کنند. نویسندهی وبلاگ پرببیندهی «خوابگرد» که از چندی پیش فیلتر شده، این حرکت فرهنگی را فراتر از یک مسابقهی ادبی در شبکهی اینترنت خوانده و آن را گونهای همگرایی و گفتوگو در فضای وب نامیده است. مبنای این فراخوان مشارکت گستردهی وبلاگنویسان در یافتن کتابهای داستانی است که در نزد خوانندگان «محبوبتر» و «خوشاقبالتر» بودهاند. پایان این برنامهی فرهنگی با سالگرد ۲۲ خرداد که یک واقعهی سیاسی است مصادف خواهد بود. اهمیت این حرکت خودانگیختهی فرهنگی در این است که همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در تهران ممکن است بتواند تحرکی در بازار بیرمق کتابهای داستانی ایجاد کند. همچنین موفقیت این حرکت میتواند نشانه ای باشد از فراگیرتر شدن ادبیات داستانی در جامعه و بیرون آمدن از حلقهی سربستهی نویسندگان محفلی. با سید رضا شکراللهی گفتوگو کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید:
آقای شکراللهی، چه انگیزهای باعث شد شما فراخوان بدهید که وبلاگنویسان محبوبترین کتاب داستانی سال را انتخاب کنند؟ هر کسی در فضای وب، در کنار دغدغههای روزانهی اجتماعی و سیاسی و شخصی، دلمشغولیهای خاص خودش را هم پی میگیرد. بنا به دلمشغولی خودم، در چند سال اخیر میدیدم که پیوند میان وبلاگنویسان با ادبیات داستانی روزبهروز عمیقتر میشود و انتشار کتابهای تازه و بهخصوص نتایج جوایز ادبی، بیشتر مایهی حرف و بحثهای تلخ و شیرین میشود. برای من نفس همین رویکرد مهم بود تا به فکرم برسد با برنامهای که متضمن هویتبخشی بیشتر به وبلاگنویسهاست، این ارتباط پراکنده و نامنسجم را صورتی متمرکز ببخشم و آن را با آیینی خاص و البته از دل همین وبلاگستان برگزار کنم. در عین حال، برخوردهایی که طی چند سال اخیر در فضای رسمی کشور با ادبیات مستقل و بهخصوص با جوایز ادبی شد، این انگیزه را دوچندان کرد که با برگزاری چنین آیینی، زمینه را برای توجه عمومی بیشتر به این ادبیات فراهم کنم. یکی دو انگیزهی دیگر هم داشتهام که شخصی ست. شما در این فراخوان مبنا را نه بر ارزش ادبی کتاب، بلکه بر «محبوبیت» و «خوش اقبالی» اثر در میان خوانندگان گذاشتهاید. آیا فکر نمیکنید در مقایسه با سالهای دههی شصت و هفتاد این یک گام به عقب و در مجموع یک حرکت عامهپسندانه باشد؟ یک گام به عقب برای کی و چی؟ ادبیات یا مخاطب عام؟ مهم این است که از کدام زاویه نگاه کنیم. اکنون در ایران، تنها معیار موفقیت عمومی یک کتاب، نه جوایز که میزان فروش و تجدیدچاپ آنهاست (البته به شرطی که مجوز تجدیدچاپ داشته باشند). تا کنون هیچ معیار دیگری وجود نداشته. اما وبلاگنویسانی که ادبیات داستانی را بهروز مطالعه میکنند و آنقدر انگیزه دارند که در بارهاش در وبلاگهایشان نظر بدهند، به زعم من نمایندهی بخش میانی جامعهی مخاطباند. شما تاکنون چهقدر دیدهاید وبلاگنویسی در بارهی آثار معروف به «عامهپسند» چیزی بنویسد؟ این جامعهی برگزیده شاید بتواند زاویهای بسته از مقولهی پربحث «مخاطب ادبیات» را بگشاید در عین حال که خود نیز گامی جدیتر برای توجه به ادبیات برمیدارد. با این وصف و از این زاویه، آیا این یک گام به جلو نیست؟ آقای شکراالهی، چرا اصرار دارید پایان این حرکت فرهنگی با ۲۲ خرداد که مبدأ یک حادثهی سیاسی است، مصادف شود؟ من اصراری ندارم «مصادف» شود، اصرار دارم تا پیش از آن تاریخ به مرحلهی نهایی و اعلام نتیجه برسد. این برنامه صرفاً در وب برگزار میشود و فضای وب هرچه به ۲۲ خرداد نزدیکتر میشویم، بیشتر تحت تأثیر سالگرد این رویداد مهم قرار میگیرد و یقیناً تا چند روز پس از آن نیز ادامه خواهد داشت. من، هم نمیخواستم این تلاقی زمانی صورت بگیرد تا نتیجهی خود این برنامه تلف نشود، هم نمیخواستم فضای خبری پایان این برنامه رویاروی چنین فضایی بایستد، وگرنه بنا به شعار فراخوان، نقض غرض میشد. حرکت خوابگرد در اینترنت آیا به معنای نفی جوایز ادبی است؟ چرا باید این معنا را بدهد؟ من خودم پارسال داور یکی از این جوایز بودهام. خوابگرد هم که به تعبیر نویسندگان و مدیران جوایز غیردولتی، همواره پشتیبان این جوایز بوده. از شروع برنامه هم برخی از مدیران و داوران این جوایز، بهترین واکنشها را به من بروز دادهاند. بنابراین سخن از «نفی» درست نیست. فقط شاید بتوان گفت نتیجهی این برنامه، ممکن است نشاندهندهی نزدیکی معیارهای ادبی داوران با معیارهای ذهنی وبلاگنویسان باشد که چه شیرین خواهد بود چنین نتیجهای! ممکن هم هست کاملاً برعکس باشد که در این صورت هم بی آنکه دخلی به جوایز داشته باشد، برای نویسندهها و خود وبلاگنویسان نتیجهی تأملبرانگیز شیرینی خواهد بود. از اینکه با بیاعتنایی وبلاگنویسان مواجه شوید، وحشت نداشتید؟ وقتی کاری را با فکر و دقت و تحلیل و مشورت و تجربه و شناخت شروع کنی، وحشت نخواهی داشت. من شکی در نفس استقبال وبلاگنویسها نداشتم، اما برای مشارکت ایشان پیشبینی کردم که اگر به عدد پنجاه نرسد، از آن بگذرم. با این فکر که حتی اگر این اتفاق نیفتد و دستِکم پنجاه وبلاگنویس در این برنامه شرکت نکنند، این خود نتیجهی شایان درنگی خواهد بود که برای من یکی بسیار سودمند خواهد بود. این از آن برنامههاست که چه بگیرد چه نه، سودرسان است. اگر بگیرد، سودش به ادبیات و خود وبلاگنویسها میرسد و اگر نگیرد، سودش به آدمهایی مثل من و شما میرسد تا فضای مجازی و مختصات و گرایشهای آن را بیشتر بشناسیم و با چشمانی بازتر و نگاهی واقعبینانهتر حرکت کنیم. در مجموع الان وضعیت بازار کتاب را به چه شکل ارزیابی میکنید؟ خوانندگان کتاب به نظر شما افزایش یا کاهش پیدا کردهاند؟ در مورد افزایش یا کاهش من حرفی نمیتوانم بزنم چون به هیچ آماری دسترسی ندارم، اما ارزیابی شخصیام از فضای ذهنی خوانندگان این است که در کنار رویکرد تازهی نویسندگان به خوانندهی عام، سلیقهی عموم هم اندکی تغییر کرده و مخاطب عام دستِکم در قشر متوسط اندکی بیشتر از گذشته به ادبیات داستانی رو نشان میدهد. آقای شکراللهی از شما سپاسگزاریم و برای شما آرزوی موفقیت داریم. در همین زمینه: • نوبت عاشقی وبلاگنویسان |