رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > نود سالگی ایرانشناس فرانسوی | ||
نود سالگی ایرانشناس فرانسویایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comپروفسور ژیلبر لازار ۹۰ ساله شد؛ مردی که بیش از ۶۰ سال از زندگی خود را در راه مطالعه و پژوهش زبان فارسی و زبانهای آریاییای چون پهلوی و فارسی دری صرف کرده و آثار باارزشی در این زمینهها منتشر کرده است، استاد فرهنگ و ادبیات فارسی در دانشگاه سوربون بوده است، پروفسور زبان فارسی در مدارس عالی زبانهای شرقی در پاریس، مدیر آکادمی کتیبهها و ادبیات که ادبیات کلاسیک و زبانهای قدیمی جهان را دربرمیگیرد، همچنین یکی از بنیانگذاران گروه تحقیقی که در مرکز ملی مطالعات فرانسه با نام «دنیای ایرانی»، روی ایران کار میکنند.
همینطور خالق کتابهایی چون: فرهنگ لغات فارسی به فرانسه، دستور زبان فارسی معاصر، ایران جدید، ترجمهی رباعیات خیام، سه قطره خون و حاجی آقا از صادق هدایت، گزیدهی شعر پارسی و زبانهای باستانی ایران. به مناسبت ۹۰ سالگی پروفسور ژیلبر لازار، ایرانشناس نامدار فرانسوی به ابتکار اعضای آکادمی کتیبهها و ادبیات یا زبانهای باستانی و ادبیات کلاسیک و شاگردان زبان فارسی او که به مقام استادی رسیدهاند، مراسمی در محل آکادمی فرانسز برپا شد. از خانم پولک سانولیون زبانشناس عمومی - نظری ایرانیتبار که در دانشگاه سوربون نوول استاد زبانشناسی هستند و از همکاران نزدیک پروفسور لازار، دربارهی این مراسم بزرگداشت میپرسم: روز ٤ فوریهی ٢٠١٠ میلادی پروفسور لازار ٩٠ ساله شدند و ما در گروه تحقیقی که من در آن کار میکنم، تصمیم گرفتیم به پاس بزرگداشت و قدردانی از خدمات ژیلبر لازار یک مراسمی تشکیل دهیم و نه تنها زبانشناسان و استادان، بلکه دانشجویان قبلی آقای لازار هم در این جلسه شرکت کنند. چون آقای لازار عضو آکادمی هستند ما از آکادمی تقاضا کردیم که اگر ممکن است به ما کمک کنند در این زمینه و به همین خاطر، سالنی که داشتیم داخل همین آکادمی بود. مراسم در واقع یک مراسم یک روزه بود و ما همانطور که اشاره کردید از خیلی از شاگردهای آقای لازار که اکثرا استاد هستند و حتی بعضی از آنها استاد بازنشسته، تقاضا کردیم هرکدام سخنرانی کوچکی در بزرگداشت آقای لازار تهیه کنند و در روز جلسه حدود ١٠ سخنرانی انجام شد. اولین سخنران آقای یانقیشاق بود که پس از پروفسور فوشکور و پروفسور لازار، این پست به آقای یانقیشاق منتقل شد و یانقیشاق استاد فعلی ایرانشناسی دانشگاه سوربون نوول است. ایشان تا حدی در واقع بیوگرافی آقای لازار را توضیح داد که از چه زمانی کار روی ایران را شروع کرده است، اقامتش در ایران، کار او روی زبان فارسی، دربارهی شکلگیری زبان فارسی و از این طور مسائل صحبت کرد. آخر این جلسه یک سری از اشعاری که توسط آقای لازار ترجمه شدهاند مثل خیام و حافظ، خوانده شد و یک جلسهی شعرخوانی هم داشتیم.
ممکن است دربارهی اهمیت کارهای پروفسور لازار در زمینهی زبان فارسی و کتابهایی که نوشتهاند هم چند کلمهای بفرمایید؟ آقای لازار کتابهای زیادی دارند و سخت است که بیلان کوتاهی از کارهایشان ارائه دهم. یکی از مهمترین کتابهایی که آقای لازار نوشتهاند دستور زبان فارسی معاصر است که خوتان نیز به آن اشاره کردید، آقای لازار این کتاب را در سال ۱۹۵۷ و بعد از یک اقامت چند ساله در ایران نوشتند، زیرا بعد از جنگ دوم جهانی بعد از ۱۹۴۸ تا ۵۱ آقای لازار در ایران زندگی کردند و در آن مدت واقعا یادداشتهای خیلی مهم [دارند]، نه فقط [به] زبان ادبی، بلکه واقعا زبان فارسی به شکلی که در آن موقع بین ایرانیان صحبت میشده است. ایشان، یادداشتهای فراوانی با خودشان به فرانسه آوردند و در سال ۱۹۵۷ دستور زبان معاصر فارسی را منتشر کردند که میشود گفت تا حالا، نه فقط از نظر من بلکه از نظر خیلی از زبانشناسانی که روی فارسی کار کردهاند، یکی از بهترین دستورهای زبان فارسی است. این کتاب در سال ۱۹۹۲ به انگلیسی ترجمه شد و فکر میکنم اخیرا به فارسی ترجمه شده است. در سال ۲۰۰۶ چون این کتاب باید دوباره منتشر میشد، من و پروفسور یانقیشاق و خانم رخساره حشمتی با آقای لازار همکاری کردیم برای انتشار دوبارهی این دستور و در سال ۲۰۰۶ نسخهی جدید این کتاب دستور معاصر زبان فارسی به زبان فرانسه در ایران منتشر شد. یکی از بهترین دستورهای زبان فارسی است و اهمیتش ایناست که اولا از نظر توصیف ساختارهای زبان فارسی واقعا جزو دستورهایی است که خیلی از مطالبی که در دستورهای دیگر پیدا نمیشود، در آن هست و همانطور که به شما گفتم فقط روی فارسی ادبی متمرکز نیست بلکه روی فارسی محاورهای و فارسی که صحبت میشود نیز کار شده است و مثالهایی که آقای لازار در آن آوردهاند نه تنها از مثالهای ادبی، شعری و از این قبیل است، بلکه مثلا از داستانهای کوتاه و رمانهای صادق چوبک، صادق هدایت و مثالهایی که خودشان در ایران شنیده بودند و یادداشت کرده بودند نیز در آن وجود دارد. یکی از کتابهای خیلی مهم ایشان که ترجمه فارسی نام آن «قدیمیترین اسطورههای نثر فارسی» میشود، دربارهی فارسی کلاسیک و شکلگیری فارسی جدید است. منتهی مرحلهی کلاسیک فارسی جدید است. این یکی از مهمترین کارهای آقای لازار است. یک کتاب دیگر ایشان که درواقع مجموعهای از دوازده مقاله است و تیتر فارسی آن را میشود «شکلگیری زبان فارسی» نامید، دربارهی تولد و شکلگیری زبان فارسی است. به نظر بنده این سه کتاب، مهمترین کتابهای آقای لازار در مورد زبانهای ایرانی و خصوصا زبان فارسی هستند و همانطور که به شما گقتم به جز این کتابها آقای لازار مقالات بسیار مهمی در مجلههای زبانشناسی مختلف، نه تنها مجلههای ایرانشناسی بلکه در مهمترین مجلات زبانشناسی فرانسه منتشر کردهاند. میشود گفت کار ایشان فقط راجع به فارسی نبوده است بلکه روی خیلی از گویشها و زبانهای دیگر ایرانی مثل تالشی، بلوچی و زبانهای دیگر نیز کار کردهاند.
آقای تیان بوکتانویچ یکی دیگر از ایرانشناسان و از شاگردان قدیمی پروفسور لازار که در مراسم بزرگداشت او در آکادمی فرانسز حاضر بود، از شگفتی خود از این مراسم میگوید: من خیلی تعجب کردم از این مراسم؛ اولا باید دانست که استاد لازار ۹۰ ساله هستند و من خودم فکر میکردم استاد لازار که ساعت ده صبح آمد تا کی میتواند بماند؛ آیا برای استراحت به خانه میرود؟ و تعجب کردم از ده صبح تا پنج بعدازظهر که پشت سر هم دانشجویانش پژوهشهای او را شرح میدادند، همیشه در ردیف اول ماند. میکروفون داشت و هر دفعه که لازم میشد تذکر میداد. یعنی از ۱۰ صبح تا ۵ بعدازظهر مدام گفتوگوی داشت. این دانشجویان ایشان که حضور داشتند، مثلا خانم ژیستین لاندو که پدر و مادرش ایرانی نیستند، فارسی را آنقدر خوب یاد گرفته بود که در ریزهکاریهای کتابهای فارسی دربارهی فن شعر کار میکند و آن شب در ده دقیقه خیلی خوب به ما نشان داد تا کجا رسیده است. یکی از کارهای بسیار مهم پروفسور لازار در زمینهی زبان فارسی، فرهنگ فارسی - فرانسه استاد لازار است، دربارهی این فرهنگ میشود نظرتان را بفرمایید؟ پیش از استاد لازار فرهنگهایی بود و نویسندگان معمولا از فرهنگهایی که ۴۰ سال پیش چاپ شده بود استفاده میکردند و بعضی چیزها به ان اضافه میکردند ولی هیچکدام یک فرهنگ از زبان محاوره، از زبان اشخاصی که امروز زندگی میکنند ننوشته بودند. خود استاد لازار این کار را کرد و تمام دانشجویان و ایرانیها و همه از این فرهنگ استفاده میکنند. از کتاب اول که چاپ کرده است، اولین شعرای فارسی زبان؛ ابوشکور بلخی، میثمی یعنی برای نسخهی خطی به استانبول، بریتانیا و به کتابخانهها میرفت و ساعتها و روزهایی صرف کرد تا اینها را پیدا کند. اینها را از جاهای مختلف جمع کرد و به ما داد و واقعا حیف است که این کتاب که ۱۹۶۴ اولین بار چاپ شده است، دوباره تجدید چاپ نشود. دو یا سه سال بعد شروع به ترجمهی نوشتههای صادق هدایت کرد که اتفاقا میشود گفت هشتاد درصد از کتابهایی که از صادق هدایت به فرانسه ترجمه شده است اثر استاد لازار است. ولی یک کار بزرگی که کرد این بود که به جوانانی که آخر تحصیلات خود بودند و میخواستند مثل گنجشگهای کوچک خودشان بپرند، به اینها گفت ما باهم ترجمه میکنیم و این تکه از نادرپور یا فروغ فرخزاد را با فلان دانشجو ترجمه کردیم و هر دو امضا کردیم و بعد به من گفت برای یونسکو و کلالهی آقای یارشاتر خودتان تنها ترجمه کنید. شما اطلاع دارید که پروفسور لازار الان مشغول چه کاری هستند در مورد زبان و ادبیات فارسی؟ بهترین وعده برای ایرانیها چه خارج و چه داخل، باید بگوییم تا چند ماه دیگر بهترین ناشر پاریس یک جلد از غزلیات حافظ ، اثر استاد لازار را چاپ میکند، که ترجمهی خیلی مهمی خواهد بود. |
نظرهای خوانندگان
من از اقای ایرج ادیب زاده حیرت می کنم که با این زمان طولانی اقامت در فرانسه هنوز در برگردان اسامی فرانسه سهل انگاری بخرج می دهند !
-- بدون نام ، Mar 7, 2010 در ساعت 05:39 PMاقای ادیب زاده عزیز، کجا به املای فارسی اسم "یان ریشار" را نوشته اند "یانقیشاق" که شما دومی آن باشید ؟!
دوست عزیز بدون نام، مگر هر کس در ایران زندگی می کند در ایران زندگی می کند، که حالا که ـ البته اینطور که شما می فرمایید ـ آقای ادیب زاده که در فرانسه زندگی می کند، واقعا در فرانسه زندگی کند!!!
-- بدون نام ، Mar 7, 2010 در ساعت 05:39 PMاما پدر بطزرگ من این آقایان را در ایران می شناخت، از اینها هم یان ریشارد هم بوگدانویچ و خصوصا آلن ریشارد بسیار به نیکی یاد می کند. او آنها را فرزانگان ایرانی غیر ایرانی می داند. لازار و یان ریشارد و آلن ریشارد پیر و نه آن جوانتر هر سه از ایران شناسان خوبی هستند، اما بوگدانویچ و آن آلن جوان قدری تا اندازه ای دیوانه هم تشریف دارند، و البته دیوانه با معنای ایرانی آن. با اینهمه انصافا این هم حرف پدربزرگ من است که فرانسه می داند و هم فارسی و هم عربی، اما بنده جانب فقط فارسی و انگلیسی بلدم. از صحبتهای لازار که بازهم پدر بزرگم او را لاله زار می نامد چند بار در چندین سال پیش در تهران لذتها برده ام. سلام مرا به همه ی این بزرگان برسانید. هم یان و هم یان و هم آلن و هم ژیلبر و هم... و هم پدر بزرگم هم سلام می رساند و اما پدر را باد با خود برده است!!
جناب آقای ایرج ادیب زاده در شرایطی نسبت به استفاده از نام پروفسور یان "قیشاق" در گزارش خود اصرار دارند که نه تنها دیگران و همگان که حتی خود استاد مذکور نیز در مکالمات و نوشته های خود خطاب به فارسی و یا انگلیسی زبانان، خود را یان "ریشار" می خواند و می داند. اصرار بر این موضوع توسط جناب آقای ادیب زاده انسان را به یاد کلام مرحوم محمد علی فروغی می اندازد که تاسف می خورد از تلاش عده ای برای "نکره" کردن برخی از "معرفه" ها.
-- مجید تفرشی ، Mar 7, 2010 در ساعت 05:39 PMفکر میکنم اسم پولت سانولیون در ست باشد و نه پولک سانولیون
-- بدون نام ، Mar 7, 2010 در ساعت 05:39 PM