رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ آذر ۱۳۸۸

نگـاهـی بـه نخستين انجمن ادبی در کابل

نجم کاويانی

«انجمن ادبی كابل»، نزديک به هشتاد سال پـيش در سال ۱۳۱۰خورشيدی برابر با ۱۹۳۲ميلادی با شرکت شماری از نويسندگان و شاعران در کابل تأسيس گرديد. «مقصد از تأسيس اين انجمن اصلاح و توحيد سبک ادبيات و اتخاذ اسلوب نگارش و روشن ساختن تاريخ، مشاهير، رجال و مفاخر گذشته وطن»1 اعلام شد.


«انجمن ادبی كابل»، ماهنامه‌‌ی را به نام «مجله کابل» در ۱۵ خرداد ۱۳۱۰خورشيدی به زبان فارسی انتشار داد. اين مجله به نشر موضوعات مختلـف علمی، ادبی، تاريخی و اجتماعی می‌پرداخت. افزون بر انتشار مجله، اين انجمن به تصحيح و تصديق کتاب‌‌های تأليف‌شده کمک می‌رساند و پـيرامون ترجمه‌های ادبی و تاريخی اظهار نظر می‌کرد.

«انجمن ادبی كابل»، در پايان سال ۱۳۱۱خورشيدی، نخستين سالنامه را در افغانستان با عنوان «سالنامه کابل» که در برگيرنده‌ی رويدادهای مهم سال، مقالات و گزارش‌های ادبی، هنری و تاريخی بود، به زبان فارسی چاپ و منتـشر کرد که در مقدمه‌ی آن چنين آمده است:

«انجمن ادبی کابل در اوخر سال ۱۳۱۱شمسی در اين فکر افتاد که ... اقدام به نشر يک سالنامه‌ی خصوصی از طرف مجله کابل نمايد ... تا جائيکه مواد و اطلاعات لازمه به دست آمد، [آنرا] ترتـيب داده و اينک به عنوان سالنامه‌ی کابل به [جهت] مطالعه هموطنان تقديم می‌شود.2»

نخستين اعضای «هئيت انجمن ادبی كابل» عبارت‌ بودند از: ميرغلام‌محمد خان غبار، قاری عبدالله خان، عبدالعلی خان مستغنی، محمدكريم خان نزيهی، سرور خان جويا، سرور خان گويا، حفيظ‌الله خان و امين‌الله خان زمرلای. هم‌چنين شاهزاده احمدعلی خان درانی، به مقام مديريت انجمن و غلام ‌جيلانی خان اعظمی، به مقام معاونت آن منصوب کرديدند و سيد قاسم خان، به عنوان مترجم فرانسه و عبدالباقي خان لطيفي به عنوان منشی انجمن تعيـين شدند.3


در جمله فعاليت‌های سال اول «انجمن ادبی کابل»، علاوه بر چاپ دوازده شماره ماهنامه‌ی «مجله کابل»، می‌توان از تأسيس شعبه‌‌های تاريخ، تأليف و ترجمه، برگزاری همايش‌های علمی و ادبی، به راه انداختن مسابقات ادبی، تأسيس کتابخانه‌ی با کتاب‌هايی علمی، تاريخی، ادبی به زبان‌های فارسی، عربی، انگليسی، فرانسه و از کوشش در راستای شناساندن انجمن به ديگر مؤسسات ادبی جهان، ياد کرد.

اعضای «انجمن ادبی کابل» به نوشتن و تأليف آثاری تاريخی و ادبی پرداختند و هم‌چنين به ترجمه برخی آثاری از ساير زبان‌ها به فارسی مبادرت کردند. آنها افزون بر تأليف و ترجمه به تصحيح برخی آثار منتشر شده نيز پرداختند. در همين‌جا بايد به تدوین و ترتيب دایرة‌المعارف (دانشنامه) «آریانا» به عنوان یکی از کارهای مهم «انجمن ادبی کابل» اشاره کرد که نخستین شماره‌ای آن در سال ۱۳۲۷ خورشیدی منتشر شد.

«انجمن ادبی کابل» و نشريات آن آهسته آهسته راه خود را در ميان لايه‌های با سواد جامعه باز کرد و شماری از اعضای انجمن به عنوان شخصيت‌های انديشمند، ترقی‌خواه و ملی مطرح شدند، نفوذ و اعتبار شان گسترش يافت.

در چنين اوضاع و احوالی دولت وقت به تلاش برخاست تا با برکناری و حتی زندانی ساختن افراد انديشمند و مستقل انجمن هوا داران خود را جايگزين آنها سازد. دولت در گام نخست دو عضو سرشناس و پرکار «انجمن ادبی کابل»، را بازداشت و به زندان انداخت.

ميرغلام محمد غبار، يکی از اعضای برجسته‌ی «انجمن ادبی کابل» در همين رابطه می‌نويسد:
«... روز پنج‌شنبه بود، ۲۲ سنبله (شهريور) ۱۳۱۲شمسی بعد از ظهر دروازه دفتر انجمن ادبی باز شد و دو نفر پليس تفنگچه‌دار (هفت تير) وارد انجمن گرديده مرا بازداشت کردند....4»

نخستين اعضای «هئيت انجمن ادبی كابل» متشکل از رئيس، معاون و هشت عضو بود که دولت در گام نخست از ميان آنان دو عضو سرشناس و پرکار «انجمن ادبی کابل»، ميرغلام غبار و سرور جويا را بازداشت و زندانی کرد و عضو سومی، کريم نزيهی را ممنوع‌القلم اعلام داشت.

ميرغلام محمد غبار (۱۸۹۸-۱۹۷۸)، يکی از پايه‌گذاران «انجمن ادبی کابل»، مرد آزادی‌خواه، تجددطلب و مشروطه‌خواه، مورخ برجسته‌ی افغانستان در سال ۱۹۳۳ از طرف دولت وقت بازداشت و به زندان افتاد و تا سال ۱۹۳۵ در زندان ماند و بعدا به استان فراه تبعيد شد و تا سال ۱۹۴۲ به عنوان تبعيدی در آنجا بسر برد. وی که در دوره هفتم مجلس شورای ملی نماينده شهريان کابل در پارلمان بود، بار دگر خود را برای دوره هشتم نامزد کرد، اما دولت وقت وی را بازداشت و به زندان انداخت و او از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ در زندان ماند. غبار در سال ۱۹۷۸ چشم از جهان فروبست.


کتاب «افغانستان در مسير تاريخ» در دوجلد، اثر ارزشمند و منبع معتبری است که از وی در کنار چندين کتاب و ده‌ها مقاله به جا مانده است.

سرور جويا (۱۹۶۱- ۱۸۹۸)، مردی مشروطه‌خواه و مترقی، شاعر و نويسنده آزادی‌خواه و يکی از پايه‌گذاران «انجمن ادبی کابل» بود. دولت وی را در سال ۱۹۳۷ بازداشت کرد و به زندان انداخت و وی ۱۳ سال در زندان ماند. وی بعد از آزادشدن از زندان، در تأسيس «جمعيت وطن» که حزب اپوزيسيون دولت بود، نقش فعال ايفا کرد و به انـتقاد از سياست‌های دولت پرداخت.

دو سال بعد از آزاد شدن، دولت افغانستان وی را دو باره به زندان انداخت تا او ۱۰ سال ديگر را هم در زندان بماند. وی مجموعا ۲۳ سال زندانی بود. سرور جويا در سال ۱۹۶۱ در زندان به نحو مرموز زندگي را پدرود گفت.

کريم نزيهی (۱۹۰۵-۱۹۸۳)، نويسنده و شاعر آزادی‌خواه، يکی ازاعضای جوان «انجمن ادبی کابل»، بود. وی نه تنها از «انجمن ادبی کابل» کنار گذاشته شد، بلکه بيست سال (۱۹۶۰- ۱۹۴۰) از طرف دولت ممنوع‌القلم بود. کريم نزيهی در سال ۱۹۸۳ در غربت زندگی را پدرود گفت.

«گفته مي شود که دولت کابل به دو منظوردست به ايجاد اين نهاد [انجمن ادبی کابل] زده بود ـ نخست اين‌که مي‌خواست چنين وانمايد که در پي رشد و گسترش ادبيات کشور است و از سوي ديگر در اين انديشه بود که اعضاي انجمن را نخست نشاني (شناسائی) کند و در فرصتي ديگر دست و دهان نويسندگان مخالف رژيم را بي‌رحمانه ببندد.5»

دولت بعد از کنار زدن و زندانی کردن شماری از افراد انديشمند و مستقل «انجمن ادبی کابل» و جابجا کردن هواخواهان دولت، نظارت بر فعاليت‌های انجمن را تشديد بخشيد و آنرا هر چه بيشتر در خدمت سياست‌های دولت قرار داد.


در اين ميان سياست فرهنگی و زبانی دولت افغانستان از نيمه‌ی دهه‌ی سوم سده‌ای بيستم دستخوش چرخش جدی و اشکارا شد.

در همين رابطه در شماره ششم «سالنامه‌ی کابل» می‌خوانيم:

«به تاريخ ۲۰ حمل (فروردين) ۱۳۱۶شمسی (۱۹۳۷ميلادی) ... سردار محمد نعيم (پسر عم محمد ظاهرشاه، شاه مستعفی افغانستان) به وزارت معارف (آموزش و پرورش) مقرر شدند ... انجمن [انجمن ادبی کابل] ... را مبدل به پشتو تولنه (جمعيت پشتو) فرموده بشکل آکادمی در آوردند.

بعد از آنکه انجمن ادبی [کابل] عنوان پشتو تولنه ... يافت ... به چهار شعبه منقسم گرديد: شعبه‌ی تأليف و ترجمه، شعبه‌ی ادبيات، شعبه‌ی نشريات، شعبه‌ی لغات و صرف و نحو پشتو.6»

«انجمن ادبی کابل»، با پياده شدن «سياست جديد فرهنگی دولت» و با تأسيس «انجمن تاريخ» در سال ۱۳۲۱، نقش مرکزی خود را از دست داد، به تحليل رفت و به بوته‌ی فراموشی سپرده شد.

اما کارنامه‌ی «انجمن ادبی كابل» در طی نزديک به يک دهه فعاليت، به‌رغم همه دشواری‌ها و فضای اختناق چشم‌گير است. فعاليت‌های انجمن باعث مطرح شدن شماری از نويسندگان، شعرا، تذکره‌نويسان، انديشمندان و دگرانديشان در جامعه گرديد. هم‌چنين شماری از رجال ادبی و علمی توسط نويسندگان انجمن به جامعه معرفی شدند.

شماری از تأليفات و ترجمه‌های «انجمن ادبی کابل» به امر بيداری و آگاهی جوانان افغانستان کمک کرد. البته جو خودکامگی و سانسور دولت مانع از آن بود که نويسنده بتواند آزادانه آنچه را که می‌انديشد و می‌داند بر روی کاغذ بياورد. در همين رابطه، مير غلام محمد غبار، يکی از اعضای پيشگام انجمن می‌نويسد:
«در تابسان ۱٩۳۳ من عضو انجمن ادبی بودم ... فضای تاريک مانع آن بود که نويسنده بتواند آنچه را می‌داند و می‌خواهد آزادانه روی کاغذ آورد، زيرا سلطنت سد سديدی به‌عنوان سياست روز و غيره در برابر هر فکر و عمل نويسندگان کشيده بود...7»

بيشترين اعضای «انجمن ادبی کابل»، نويسندگان، شاعران و انديشمندانی آزدی‌خواه، تجددطلب و مترقی بودند که به‌رغم فضای اختناق و پيگرد دست به تأليف و ترجمه آثار ارزشمندی زدند. دولت در طی مدت کوتاه يک سوم بنيادگذاران «انجمن ادبی کابل» را کنار زد و شماری از آنها را به زندان انداخت.

اما به باور نگارنده طنين کارنامه‌ی آنها برای جنبش‌های اجتماعی و سياسی، ادبی و فرهنگی افغانستان الهام‌بخش باقی ماند. ولی آنچه به پياده‌شدن آرمان‌های عاليه داد‌خواهانه و ترقی‌خواهانه آنها تعلق می‌کيرد، هم‌چنان به عنوان پروژه‌ای درازمدت ناتمام مانده است....


پاورقی‌ها:

۱- سالنامه‌‌ی كابل، از انتشارات انجمن ادبی كابل، سال اول، ۱۳۱۱، ص ۱۰٩.

۲- همانجا، مقدمه.

۳- همانجا، ص ۱۰٩.

۴- مير غلام محمد غبار، افغانستان در مسير تاريخ، جلد دوم، ويرجينيا، ۱٩٩٩، ص ۱۳٩.

۵- لطيف ناظمی، http://www.dwelle.de/dw/article/0,,3163794,00.html

۶- سالنامه‌‌ی كابل، از انتشارات انجمن ادبی كابل، سال ششم، ۱۳۱۶، ص ۵۵۵.

۷- مير غلام محمد غبار، افغانستان در مسير تاريخ، جلد دوم، ويرجينيا، ۱٩٩٩، ص ۱۳۸.

Share/Save/Bookmark