رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ آبان ۱۳۸۸

«آیـینه»؛ دومین نشریه در سمرقند

نجم کاویانی

هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه»، در تاریخ اول شوال ۱۳۳۱ هجری‌قمری برابر با ۲۰ اوت ۱۹۱۳ مـیلادی به مدیریت محمود خواجه بهبودی سمرقندی در سمرقند به شکل مجله آغاز بـه نشر کرد و انتشار آن تا ۱۵ ژوئن ۱۹۱۵ ادامه یافت.

مدیر مسئول هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه»، در نخستین شماره‌ در باره هدف از نشر چنین نشریه‌ای نوشت:

«در این زمان بعضی اشخاصی‌که با چشم باز احوال و اوضاع را نگاه می‌کنند و یا علم تاریخ را مطالعه می‌کنند، طالب اصلاح می‌شوند....

اگر از آنها پرسیده شود که اصلاح از کجا سر (آغاز) می‌شود؟ جواب خواهند گفت که از مکتب و مدرسه. چون‌که حیات ملت وابسته به مکتب و مدرسه است....

عمارت مکتب و مدرسه [در بخارا] کم نیست اما کیفیت تعلیم آن خوب نیست و علم که ذاتا به ما لازم است در مکتب و مدرسه ما نیست...

ملت‌های بیدار در باب اصلاح مکتب و مدرسه سعی بلیغ دارند. چون‌که اصلاح و انتظام مکتب و مدرسه باعث ترقی و پیشرفت دین و ملت است.»1

مدیر مسئوول هفته‌نامه، برگزیدن‌ نام «آیـینه» را نام مناسبی برای بیان راه، روش و محتویات نشریه می‌دانند و آن را در نخستین شماره زیر عنوان «آیـینه چیست؟» چنین توضیح می‌دهد:

«شخصی از بنده سوال می‌کند که مراد از آیـینه ... چیست و چه چیز را نشان می‌دهد؟ گفتم آیـینه که ... بر وی انسان نظر افکند، خود را می‌بیند و از چگونگی حالات و قیافه خود واقف و آگاه می‌شود و پس به علاج می‌کوشد...»2

هدف اصلی هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» ترویج علم و معارف، گشایش مدارس، اصلاح نظام آموزش و پرورش، پـیشرفت و آبادی بخارا بود.

در همین‌جا یادآور می‌شوم، نویسنده این سطور سعی می‌کند که در این نوشته از یک‌سو گویش بخارایی، واژه‌ها و ساختارهای زبانی هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» که پیشنه‌‌ای نزدیک به صد سال دارد، محفوظ باقی بماند و از سوی دیگر متن و زبان نوشته برای گروه گسترده‌ای فارسی‌زبانان قابل فهم باشد.

نوشته را در آغاز، با نظری گذرا در باره‌ای اوضاع سیاسی و اجتماعی که پیش‌زمینه‌ی انتشار هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» گردید، آغاز می‌کنم.


نگاهی بر پیش‌زمینه‌ی تأسیس هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه»:

درآغاز سده‌ای بیستم، ماوراءالنهر (فرارود)3 چند دگرگونی مهم را تجربه کرد که بر تحولات منطقه و از جمله بخارا تأثیر گذاشت. پیروزی نظامی ژاپن بر امپراتوری روسیه در ۱۹۰۵ و درهم شکستن افسانه‌ی قدرت برتر اروپایی.

وقوع انقلاب ۱۹۰۷ - ۱۹۰۵ روسیه و در پی آن آغاز تحولات در روسیه و سرزمین‌های تحت‌الحمایه آن. براه افتادن انقلاب «ترک‌های جوان» در سال ۱۹۰۸ در عثمانی و فاصله گرفتن آنها از اندیشه‌ی اتحاد اسلام و نزدیک شدن شان به اندیشه‌ی ملت‌گرایی ترک.

برپایی انقلاب ۱۹۰۹ - ۱۹۰۶ مشروطه در ایران که راه را برای تحولات بزرگ تجددخواهی باز کرد. توسعه جنبش آزادای‌خواهی و بیداری روزافزون مردم هند به عنوان بزرگ‌ترین مقاومت غیرخشونت آمیز توده‌ای که پایه‌های استعمار بریتانیا را لرزاند.

بدین ترتیب بخارا شاهد وزش نسیم جنبش‌های تجددخواهی و اصلاح‌طلبی در منطقه بود. نشریات اصلاح‌طلب و تـجـدد‌خـواه، کـه در کشورهای دیگر نشر می‌گـردیـد، در آغاز سده‌ای بیستم راه خود را بـه سوی بخارا باز کردند. این نشریات برغم همه موانع بـه دست گروه‌هـای اصلاح طلب می‌رسید و در امر بیداری و تشکل آنها نقش با اهمیت داشت.

در واقعیت جنبش اصلاح‌طلبانه‌ی گروه‌های روشنفکری بـخـارا با امواج نهضت مشروطه و آزادیخواهانه‌ی منطقه پیوند داشته است و مسلماً از آن تاثیر می‌پذیرفته و بر آن تاثیر می‌گذاشته است.

در همین برهه جنبش‌های فکری و سیاسی بخارا که پیش از همه بر محور تجددخواهی و اصلاح‌طلبی سربلند کرده بودند به مبارزه سیاسی و اجتماعی برای پیاده کردن اصلاحات و تجدد پرداختند.

در سال‌های پایانی دهه‌ی اول سده‌ای بیست، مبارزه سیاسی ـ اجـتماعـی میان آنها و نیروهای متعصب و سنت‌گرا شـدت کسب کرد کـه در نتیجه نیروی جدیدی در بـخـارا پدید آمد کـه بـه نام «جدیدی‌ها»4 (جوان‌بخارائیان) نامیده شدند.

«جوان‌بخارائیان» بـه منظور آگاه ساختن مردم از اوضاع جهان، منطقه و بخارا و هم‌چنین پیاده کردن اصـلاحـات، بـه نشر و تبلـیغ منـظم دیـدگاه و اندیشه‌هـای خود در میان مردم پرداختند و در مارس ۱۹۱۲روزنامه‌ی تجددخواه‌ و اصلاح‌طلب «بخارای شریف» را در شهر بخارا به زبان فارسی منتشر کردند.

این روزنامه بعد از انتشار ۱۵۳ شماره در ژانویه ۱۹۱۳ به دستور امیرعالم خان،5 امیر بخارا متوقف شد. پنج ماه بعد از متوقف شدن آن به کوشش «جدیدی‌ها» هفته‌نامه‌ی «آیـینه» در ۲۰ اوت ۱۹۱۳ در شهر سمرقند منتشر شـد. نـقش فعـالان جـنبش «جدیدی‌ها» و بیش از همه محمود خواجه بهبودی سمرقندی در نوشتن مقاله‌ها برجسته است.

نگاهی به زندگی‌نامه‌ی محمود خواجه بهبودی:

محمود خواجه بهبودی سمرقندی (۱۹۱۹- ۱۸۷۵)، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس و یکی از پیشگامان نهضت «جدیدی‌ها» در آسیای‌میانه بود.6 وی در سال ۱۸۷۵ در سمرقند زاده شد و بعد از آموزش ابتدایی در مدارس سنتی به عنوان مفتی در سمرقند تعـیین گردید.

وی بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ از عثمانی، مصر و روسیه دیدن کرد و با اوضاع و احوال مدارس، معارف، ادبیات، مطبوعات و زندگی مردم این کشورها آشنا شد. بازدید از این کشورها در تحول اندیشه‌ و دیدگاه‌‌های بهبودی سهم با اهمیتی داشتند.

بهبودی دریافته بود که پیشرفت جامعه ریشه در مکتب و معارف دارد، اما با روشنی دید که کتاب‌های درسی و اصول آموزش و پرورش پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. از این‌رو «وی در ۱۹۰۳ برای نخستین بار مدرسه‌ به شیوه نوین در سمرقند بنیاد نهاد.»7 همچنین وی برای چاپ کتاب‌های درسی در سمرقند چاپ‌خانه‌ تأسیس کرد و دست به تألیف چند کتاب درسی زد.

بهبودی در ۱۹۱۱ نخستین نمایشنامه را نوشت که موضوع آن رقابت میان بازرگانی به شیوه‌ی سنتی و بازرگانی به شیوه نوین بود. وی این نمایشنامه را در ۱۹۱۳ در سمرقند، بخارا، تاشکند و چند شهر دیگر به زبان فارسی‌ و ازبکی به اجرا درآورد.

بهبودی در شکل‌گیری روزنامه‌نگاری و مطبوعات تاجیک سهم با اهمیتی دارد. وی از آوریل تا سپتامبر ۱۹۱۳، نشریه‌ی «سمرقند» را هفته دو بار در سمرقند منتشر کرد. این نشریه در مجموع ۴۵ شماره به چاپ رسید. سپس بهبودی به چاپ و نشر هفته‌نامه‌ی «آیینه» در۲۰ اوت ۱۹۱۳ پرداخت.

بهبودی می‌پنداشت که نظام امارت بخارا را می توان با رشد علم، معارف، فرهنگ، صنعت و اقتصاد اصلاح کرد. اما امیر عالم خان نه تنها به توصیه‌های «جدیدی‌ها» در امر ترویج علم و معارف توجه نکرد، بلکه پاک‌سازی «جدیدی‌ها» را به راه انداخت و در سال ۱۹۱۸- ۱۹۱۷ دست بـه قتل عام‌ هزارها روشنفکر زد.

این امر موجب دگرگونی اندیشه‌های سیاسی بهبودی شد، به طوری که وی نجات کشور را نه در اصلاح نظام امارت بخارا، بلکه در برانداختن آن می‌دید.8

بهبودی در آوریل ۱۹۱۷ به عنوان عضو هیأت رئیسه شورای عموم مسلمانان و عضو هیأت تحریر نشریه «حریت» برگزیده شد.9 و در مه ۱۹۱۸ کمیسر آموزش و پرورش سمرقند تعیـین شد.

بهبودی در مارس ۱۹۱۹ هنگام سفر در شهر سبز به دست عوامل امیرعالم خان، امیر بخارا دستگیر و شکنجه شد و سرانجام به فرمان امیر، در شهر قرشی به قتل رسید.10

نگاهی بر محتوای هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه»:

به طور کل، در مقاله‌های مجـله مسائل مهم اجـتماعـی همراه با نظر دست‌اندرکاران آن‌، بازتاب یافته است. اندیشه‌ها و دیـدگـاه‌های مجـله پیش از همه متأثر از «نهضت جدیدی‌های» بخارا و جنـبش تـجـددخـواهی منطقه در همان دوره بود.

از ایـن‌رو، آشنا شـدن با درونمایه‌ی نوشته‌های مجـله آیـینه، در امر شناخت اندیشه‌ها و دیدگاه‌هـای گردانندگان مجـله، کـه بازتاب دهنده نظریات روشنفکران بـخـارا در همان برهه بود، کمک می‌کـند و هم‌چنین در امر شناخت مسائل جدی مطروحه در همان دوره. مسلماً این امر برای پی بردن بـه اوضاع و احوال و مناسبات اجـتماعـی ـ سیاسی دو دهه نخست سده‌ای بیست امارت بـخـارا با اهمیت است.

مقـالـه‌هـای هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» عمدتاً بـه موضوعات زیرین پـرداخته بود:

در باره تعمـیم عـلوم، ترویج معـارف، گشایش و اصلاح مکاتب و مدارس، پیشرفت اقتصادی، مبارزه علیه جهل، خرافه‌پسندی و عادات ناپسند. اما مساله محوری هـفته‌نامـه‌ مساله‌ی اصلاح نظام آموزش و پروش در امارت بخارا بود. البـته اصلاح نظام آموزش و پروش، در آن زمان یکی از اهداف جدی و برجسته‌ی محـافـل و گروه‌هـای روشنفکر و اصلاح طلب در منطقه و از جمله امارت بخارا بـود.

برغم اینکه معارف‌پروری در بخارا دارای ریشه‌های تاریخی بود، اما در امارت بخارا از جمله در سمرقند به طور کل مدارس وضع نابسامانی داشت و تعداد با سوادان و شاگردان مدارس اندک، شیوه تدریس کهنه، کیفیت آن در سطح نازل و امر فراگیری عـلوم محدود بـود.

معارف‌پروران بخارا می‌خواستند شبکه مـدارس گسترش یابد، کیفیت تدریس بهبود حاصل کند، شیوه تدریس جدید شود و در مـدارس تاریخ و جغرافیا، حساب و عـلوم طبیعی درس داده شود. آنها پافشاری داشتد کـه بدون تدریس و فراگیری این عـلوم پـیشرفت جامعه امکان پذیر نیست.

هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» که بازتاب‌دهنده‌ی اندیشه‌ها و دیدگاه‌های معارف‌پروران بخارا در همان برهه بود، اصول آموزش و پرورش، کیفیت و شیوه‌ی تدریس را در مدارس بخارا به نقد می‌کشد و امر تعمیم علم، اشاعـه معـارف و گـشایش مدارس را یک امر «دیـنی و ملی» می‌داند و نقش معارف را در بیداری مردم و مبارزه علیه جهل، خرافـه‌پسندی و انکشاف جامعه برجسته می‌سازد.


مجـله در این راستا نه تنها خوانندگان خویش را تشویق بـه آموختن عـلوم طبیعی و اجـتماعـی و اشاعـه معـارف و اصلاح مدارس می‌کـند، بلکـه دراین زمینه پِـیشنهادهای مشخص را برای امیر بـخـارا و دستگاه اداره‌ای آن و گروه‌های روشنفکری امارت بـخـارا ارایه می‌کـند.

«آیـینه» در شماره‌ای سوم زیر عنوان «ما را اصلاح مدارس و مکاتب لازم است»، همه بدبختی‌ها را از عدم مدارس منظم و فقدان مکاتب می‌داند و تأکید می‌کند که هیچ ملتی و هیچ طایفه‌ی ترقی و پیشرفت نکرده است مگر در سایه مدارس و مکاتب منـتظمه ... اما در مکتب‌های ما شاگرد ۷- ۸ سال درس خوانده نام خود را به زور (دشواری) نوشته می‌تواند...

در حالی‌که سال‌ها است که مسلمانان سایر ممالک درجه‌ی لزوم و اهمیت مکاتب (مدارس) جدیده را دانسته ... در هر شهر و قریه‌ (روستا) آنرا دایر نموده، روز به روز به تکمیل آن می‌کوشند اما ما ... نه تنها مکاتب و مدارس جدید تأسیس نمی‌نمائیم، بلکه آنها را هنوز بدعت و حرام می‌شماریم... [11]

«آیـینه» در شماره هفتم این بحث را ادامه می‌دهد و زیر عنوان «علم و ترقی» می‌نویسد:

«ترقی هر ملت وابسته به علم است.... هر ملت که ترقی کرده است به واسطه علم و معارف و به سبب هنر و صنایع است... حکمت و معرفت را در هر جا دیدید، اخذ کنید. تعلیم‌دهنده خواه مسلم باشد خواه کافر...» [12]

«آیینه» به دبستان، آموزش و پرورش نوباوگان توجه جدی داشته و تأکید کرده:

«ترقی نمودن هر ملت وابسته به علم است و اولین جای تحصیل علم مکتب ابتدایی (دبستان) است... و لازم‌ترین وظایف و واجب‌ترین تکالیف انسان تعلیم و تربیت نو نهالان است»13 «هیچ ملتی ترقی نخواهد کرد مگر با اصلاح مکاتب و مدارس. مکاتب و مدارس هم اصلاح نخواهد شد مگر موافق به زمان حاضر...» [14]

هفته‌نامه آموختن زبان‌های خارجی از جمله روسی و فرانسوی را ضرور می‌داند و نظریه آنهای را که آموختن زبان روسی را گناه می‌دانند، نقد و تـقبیع می‌کند. در همین رابطه می‌نویسد.

«زبان روسی را که از جهت رونق تجارت و صناعت و بهبودی امور زندگانی و معیشت‌مان به وی محتاج و مجبوریم»، باید آموخت.15

نشریه «آیینه» با تشویق حکومت بخارا در اجرای اصلاحات از امیرعالم خان دعوت کرد که در عرصه‌ی اصلاح آموزش و پرورش اصلاحات را عملی سازد. در همین راستا در شماره‌ا‌ی ۸ سال ۱۹۱۵ هفـته‌نامه زیر عنوان «اقدامات اصلاح‌کارانه‌ی حکومت بخارا» می‌خوانیم که:

«مدتیست با کمال جدیت هرچه صدا داشتیم فریاد کشیده لزوم اصلاح مدرسه و مکتب‌ها را به پیشگاه ملت عرض کردیم... تا قلم راه می‌رفت نوشتیم .. که اگر مکتب‌های مانرا مطابق تقاضای زمان اصلاح نکنیم از محافظ‌ه‌ی حیات و شرف ملیه خویش بکلی عاجر خواهیم ماند ...

این همه فریادهای ما بی‌تأثـیر نماند. در دل زمره‌ی جوانان متفکر نقش بست. امروز در هر گوشه مملکت ما خیلی خیلی ترقی‌خواهان و اصلاح‌طلبان پیدا شده که مشغول حرکات اصلاح‌کارانه کردیدند...» [16]

اما امیر بخارا و درباریان او نه تنها گوش شنوا برای شنیدن پیشنهادهای اصلاحی معارف‌پروران و اصلاح‌طلبان بخارا نداشتند، بلکه این پیشنهاد‌ها را به حال اقتدار حاکمیت خود مضر می‌دانستند. در چنین اوضاع و احوال «آیینه» زیر عنوان «چرا اثر نمی‌بخشد؟» می‌نویسد:

برغم اینقدر بحث‌ها، مقاله‌ها، اشعار در باره آموختن علم و ترویج معارف در عمل هیچ تاثیر ندارد. در حالیکه ترقی هر ملت زاده علم است و ذلت هر ملت زاده جهل است. مردم دنیا هر روز در ترقی، ما معکوساً در تنزل.17

هفته‌نامه پیوسته کوشش کرده که کشورهای اسلامی را در عرصه‌ی معارف مثال بیاورد و بخارا را با آنها مقایسه کند. از جمله می‌نویسد:

در کشورهای اسلامی ترکیه، مصر، مراکو، ایران، عربستان سعودی، افغانستان، ... حکومات‌ و علما در صدد باز کردن مکتب هستند اما در بخارا بر عکس.

حکومت و علمای بخارا دو و سه مکتب که جوانان با غیرت بخارا به خانه‌های خودها باز کرده بودند، بست و این بسته شدن مکتب را وجدان هیچ یک از حکومات و علمای اسلامیه کره زمین قبول نه نموده بود. خیلی امر عجیب و باعث گریه است ... کودکان را از دانستن ضروریات دینیه و تعلیم حساب و تاریخ ... منع نمودن... [18]


«آیـینه»، برای بیشبرد اهداف خود شیوه مناظره را به کار برده است. بیش بردن مناظره، دیالوگ، پرسش و پاسخ در صفحه‌های روزنامه‌ها یکی از شیوه‌های شناخته‌شده برای بیان افکار و اعتراض علیه دشواری‌ها و نابسامانی‌های اجـتماعـی است. هفته‌نامه از این شیوه استفاده کرده است. درونمایه مناظره‌های هفته‌نامه‌ی «آیـینه» عمدتا بر محور علم و جهل، معارف و بی‌سوادی استوار است. در اینجا دو نمونه از آنها را میآورم.

در مناظره بین علم و جهل در شماره ۲۹ «آیینه»، مارس ۱۹۱۴ می‌خوانیم:

مردی در خواب می‌بیند که دو فرد که یکی از جبین‌اش نور می‌بارد و دیگری از چهره‌اش زشتی و تاریکی با هم دعوا دارند. مناظره چنین ادامه می‌یابد:

«از یکی پرسیدم: برادر ایـنها کی هستند، چرا با هم دعوا می‌کنند؟ جواب داد: این مرد نورانی‌که می‌بینی علم است و این شخص که چون شب تیره و تاریک جهل است. ایـنها مدتی‌ست با هم سر دعوا دارند، می‌خواهند یکدیگر را از میان بردارند.... در این اثنا بود که شخصی که نام شریفش علم است یک‌باره آواز داد که فرزندان من ... مرا دریابید، من به شما لازم‌ هستم و دل شما را به نور خود منور نموده، شما را براه نیک هدایت خواهم کرد. در این اثنا از خواب بیدار شدم...» [19]

در «مناظره‌ی قدیمی با جدیدی» هفته‌نامه سعی می‌کند که به دو پرسش پاسخ بدهد.

چرا عـده‌ای را جـدیدی می‌گویـند؟<>brچرا زبان روسی را باید آموخت؟

مناظره چنین آغاز می‌شود:

«قدیمی: برادر شما را چرا جدیدی می‌نامند؟

جدیدی: جدیدی‌ها می‌خواهند که به کمک قرآن و از روی اقتضای زمان، هرگونه علوم و فنون جدیده را بیآموزند، هم‌چون: فلسفه، جغرافیا، حساب، هندسه، طب، تاریخ ... زبان‌های روسی، فرانسوی، انگلیسی وغیره ... اینک بنابرهمین جهت ما را جدیدی می‌نامند.

قدیمی: هر کسی که زبان روسی یاد گیرد، کم کم اخلاقش فاسد و اعتـقادش از دین سست می‌شود....

جدیدی: تا حال هیچ‌کس از دانستن زبان روسی ... کافر نشده است و نخواهد شد... حالا که حکمران مملکت و آمر ما روس است، نه تنها زبان او را بلکه نیز خط و قانون‌های او را دانستن لازم است...»20

واپس‌‌ماندگی جامعه، سطح پایین سواد و پیش از همه سرشت استبدادی نظام امیران بـخـارا پاره‌ا‌ی از سننت‌های ناپسند و عادات مضر را در جامعه ایجاد کرده بود، کـه گروه‌های وسیعی از مردم بـه آن باور داشتند.

این باورهای خرافی به مثابـه‌ی نیروی سخت جان به عنوان مانع در راه عصری‌سازی و رشـد جامعه عمل می‌کردند. امیر و ملاهـای محافظه کار سعی می‌نمـودنـد کـه مردم عادی را در جهل و خرافه‌پسندی نگهدارند.

هفته‌نامه خرافه‌پسندی، جهالت و سنت‌های ناپسند را نقـد می‌کند. به نظر مجـله جهالت یعنی «بی‌ثروتی، بی‌قوتی، بدبختی، گمراهی، فلاکت، ذلت، مانع ترقی، ... جهالت است که ما را خادم و نوکر بیگانگان ساخته... جهالت دشمن بزرگ ماست. بخارا زمانی مرکز علوم بود ولی حالا در جهالت غرقه است. ...» [21]

مجـله رسم و رواج ازدوج را همراه با هزینه سنگین آن به نقد کشیده و آنرا باعث انواع فحشا می‌داند و هم‌چنین مراسم پرهزینه خاگسپاری و فاتحه‌خوانی را نیز انتقاد می‌کند و مردم را بـه ترک جهالت، سنت‌ها و عادات ناپسند ترغیب می‌نماید.

یکی از هدف‌های معارف‌پروران نگهداری میراث ادبی، علمی و فرهنگی بخارا است. مجـله کلایه دارد که چنگیزیان کتاب‌های علمی ما را سوخـتند وفرنگیان آنـها را به کتابخانه‌های خود انتقال دادند و از آن استفاده کردند. «تا امروز فرنگیان کتاب‌های کهنه ما را به نرخ اعلی از ما می‌گیرند و می‌برند؟» [22] هفته‌نامه قاچاق آثار ادبی و تاریخی بخارا را به غرب به نقـد می‌کشد و پیشنهاد می‌کند که حکومت از میراث‌های تاریخی بخارا پاسداری کند.


مجـله شیوه‌ای گفتگو را با خوانندگان خود به کار می‌برد و نامه‌های خوانندگان را منتشر می‌کند. نامه‌ها بیشتر انتقادی هستند. از جمله: شاکردی از سمرقند می‌نویسد که مردم پول را به بهیودگی مصرف می‌کنند و برای ساختمان مدرسه نمی‌دهند.

خواننده‌ا‌ی طی نامه «آیـینه» را فاقد مطالب سودمند می‌داند. البته مجـله با آن موافق نیست و پاسخ می‌دهد. خواننده‌ا‌ی طی نامه‌ی پیشنهاد می‌کند که چند نفر اشخاص باعتبار مملکت به کمک روسیه مدرسه‌ی تجار تأسیس کنند.

انتخاب نام نیکو، با معنی، زیبا و دارای آهنگ خوب برای فرزندان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در همین راستا یکی از نوشته‌ها زیر عنوان «نام نهادن بچه‌گان» به مساله نام‌گذاری فرزندان پرداخته:

«بنده در مکتب معلم‌ام. چون اطفال به مکتب برای خواندن می‌آیند، از اسم آنها سوال می‌نمایم... [برخی] جواب می‌دهند که عمورقلی، بالته‌قلی، جوره‌قلی، ایش‌مراد، تاشمراد و امثال این‌گونه نام‌ها می‌شنوم.... این نامهای خوب برای پچهها نیست.... بر ما لازم است که به فرزندان خود نام نیکو و با معنی گذاشته این حق را از گردن خود ساقط نمائیم....» [23]

در صفحه پشتی مجله پیوسته شماری از کتاب‌های فارسی با قیمت‌های آن منتشر می‌شود. این کتاب‌ها را علاقمندان می‌توانند از اداره «آیـینه» به دست آورند. در پشتی یکی از شماره‌های مجله نام کتاب‌های زیرین آمده است:

شهنامه، کلیات نظامی و بیدل، مثنوی شریف، خط و خطاطان، تاریخ ایران؛ تاریخ ایران بزرگ، رباعیات مولانا، تاریخ بخـتیاری، اصول علم جغرافیای مصور، دستور زبان فارسی، حقیق‌نامه، هئیت جدیده، تقویم ایران، ...

نشریه «آیـینه» در شرایطی منتشر می‌شد که فرهنگ روزنامه‌خوانی و نوشتن مقاله در روزنامه‌ها در آن برهه در سطح نازل قرار داشته است. «آیـینه» در همین رابطه چنین نوشته:
« بعضی از صاحب‌منصابان (کارمندان ارشد) حکومت بخارا از اداره خواهش می‌دارند که امضاء آنها محفوظ باشد، چونکه در بخارا مقاله‌نویسی و یا مطبوعات خوانی از جمله قبایح حساب می‌شود..» [24]

هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» به دو زبان فارسی و ازبکی در قطع ۱۵ در ۲۵ با خط نستعلیق در سمرقند منتشر شده است. بعضی شماره‌های آن مطالبی را به زبان روسی نیز منتشر کرده است. مجله مطالبی را از روزنامه‌های دیگر اقتباس و منتشر کرده. شعر فارسی در صفحه‌های مجـله جایگاهی چشم‌گیر داشته است. مجله‌ «در قفقاز، ایران، ترکیه، افغانستان، تاتارستان، هند و دیگر گشورهای آسیا خواننده داشت.» [25]

نثر فارسی مجـله، آمیزه‌ای از فارسی کــهن و فارسی متعارف درایـران و افغانستان با لحجه‌ی بخارایی بوده و متأثر ازحضور واژه‌های عربی و روسی می‌باشد. اکثر واژه‌های عربی را مـدارس بخارا بــه کار می‌بـردنـد و قـشر روزنامه‌خوان عمدتاً آموزش مدرسه‌ی داشتند و واژه‌های روسی را در آن زمان دستگاه دیوانی امپراتوری روس و موسسات صنعتی دربخارا استفاده می‌کــردند. از این‌رو مجـله ناگزیر بــه کار برد این واژه‌هــا بوده.

به طور کل، نثر فارسی هفته‌نامه برغم اینکه پیشینه‌ی صد ساله دارد، روان و قابل فهم است. زبان بسیاری از نوشته‌ها ساده است و این امر زمینه‌ی نفوذ آن‌را نه تنها در میان گروه‌های روشنفکری افزایش داد بلکـه میزان تأثیرگذاری آن را درمیان لایه‌های کم سواد جامعه بالا برد.

نثر مجـله عفت کلام، حرمت و عزت قلم را نگه داشته و از به کار بردن عبارات مستهجن دوری نموده وبه طور کلی از اتهام و افترا، زخم زبان و استهزا پرهیز نموده.

تجددگرایان معروف آن زمان از جمله سیدرضا علیزادة سمرقندی ، عبدالروئوف فطرت بخارایی ، میرزاسراج حکیم بخارایی ، صدیقی عجزی سمرقندی ، صدرالدین عینی بخارایی و دیگران در هفته‌نامه‌ی « آیـینه» مقاله می‌نوشتند.

و سخن فرجام:

هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» دیدگاه‌های «جدیدی‌ها» را پیش از همه بازتاب ‌داده و « ... بهترین نشریه‌ی محلی آسیای‌میانه پیش از انقلاب اکتبر بوده است»4 این هفته‌نامه نشریه‌ای بود سیاسی و اجتماعی و بیشتر به مسائل گسترش معارف، اصلاح مکتب‌ها و مدارس، سوادآموزی، دانش‌اندوزی و آموزش علوم دینی و دنیوی، آموزش زبان‌های خارجی، جستجوی راه و چاره برای علاج دردهای جامعه، آبادی وطن، بیداری ملت و مذمت عقاید خرافی پرداخته است.

این مجـله سعی کرده که دریچه‌ی تازه‌ی بروی بخارائیان بــه جهان نو بگشایند وآنـها را با تمدن جهانی آشنا سازند و بر این باور بود که مردم باید ساختارها و قوانین دولت‌مداری کشورهای دیگر را بدانند. مجـله به تجربه‌ی پیشرفت و تجدد در ژاپن توجه دارد و از پیشرفت ژاپن در حوزه‌های مختلف از جمله ترقی علم و مطبوعات یاد می کند. مجـله که در آستانه‌ی تدارک جنگ جهانی اول منتشر می‌شد به مسائل جنگ نیز پرداخته است و دلیل شعله‌ور شدن آنرا منافع کشورها می‌داند.

«آیـینه»، در نبـود نظام مطبـوعـاتی و قانون مطبـوعـات، یعنی در فضایی کـه دستور و فرمان امیر بـخـارا قانون بود، منتشر می‌شد. عمده ترین دشواری فعالیت آن جو حاکم نظام مستبد، فضای اختناق و سانسور بـود. آنها با در نظرداشت جو سانسور و خفـقان در نشر افکار خود جانب احتیاط را مراعات می‌نمـودنـد تا یکسو با حکمران روسیه‌ی تزاری در بخارا و همچنین با هیأت حاکمه امارت بـه رهبری امیر بـخـارا و روحانیون محلی درگیر نگردند. اما برغم همه این رعایت‌ها اندیشه‌های روشنگرانه‌ی مجـله با اعتراض سخت بعضی از افراد روحانی روبرو شد و آنها مجـله را به انحراف از مسیر اسلام راستین متهم کردند.

هـفته‌نامـه‌ی «آیـینه» از ۲۰ اوت ۱۹۱۳ تا ۱۵ ژوئن ۱۹۱۵، مجموعاً ۶۸ شماره چاپ و منتشر شده است. همین ۶۸ شمـاره‌ی هـفته‌نامـه‌ی "آیـینه" اسناد ارزشمند اجـتماعـی، سیاسی و فرهنگی آن روزگار است، کـه درون‌مایه اندیشه‌های مطروحه در آن عمدتاً بر محور اصلاحات و معارف‌پروری استوار بود و در امر بیداری ملی، سیاسی، انکشاف افکار اجـتماعـی ـ سیاسی جوانان و تشکل آنها دور یک برنامه‌ی اصلاح‌طلبانه خدمات ارزنده‌ای انجام داده.


پاورقی‌ها:

۱- آيينه، شماره ۱، ۲۰ اوت ۱۹۱۳.

۲- همان‌جا.

۳- ماوراءالـنهر نامی است که عرب‌ها بعد از استيلا بر سرزمين‌های راست آمودريا بر اين مناطق به جـای فرارود دادند و امروز بخشی از آسيای‌ميانه می‌باشد، بخارا و سمرقند از شهرهای مهم ان است.

۴- جديدی‌ها: در اوایل سده‌ای بیستم مبارزه سیاسی ـ اجـتماعـی میان نیروهای ارتجاعی، متعصب و سنت‌گرا از یکسو و نیروهای روشنفکر جوان هوادار اصـلاحـات از سوی دیگر در بخارا شـدت کسب ‌کـرد کـه در نتیجه نیروی جدیدی پدید آمد کـه بـه نام «جدیدی‌ها» يا «جوان‌بـخـارائیان» نامیده می‌شوند. مطبـوعـات شرق در امر تشکل نهضت «جدیدی‌ها» سهم با اهمیتی داشته است و البته هم‌زمان «جدیدی‌ها» با انتشار نشریه‌های مانند «بـخـارای شـریف»، «سمرقند»، «آيينه» ... بـه پخش و ترویج افکار خود همت گماشتند.

نوگرایی «جوان ‌بـخـارائیان» واکنش شـدید ملایان متعصب و امیر عالم خان را بوجود آورد. آن‌ها در سال ۱۹۱۷ـ ۱۹۱۸ دست بـه قتل عام ‌هزارها روشنفکر زدند کـه در تاریخ کمتر نظیر دارد. این سرکوب خونین پراگندگی و فروپاشی سازمان «جوان‌بـخـارائیان» را در پی داشت. بخشی از نیروهای جنبش «جوان ‌بـخـارائیان» بـه بلشویسم و بخشی هم بـه پان اسلامیسم و پان ترکیسم پیوستند و تـجـددگرایان و تـجـددگرایی بـه بوته‌‌ی فراموشی سپرده شـد.

۵- امیر عالم خان (۱۸۸۰ - ۱۹۴۴)، امیر بخارا در سال ۱۹۲۰ بـه افغانستان پناهنده شـد و در ۱۹۴۴ در کابل در گذشت و در همانجا دفن شد. امیر بـخـارا در سال‌های پناهندگی در افغانستان، خاطرات خود را بـه نام «‌تاریخ حزن‌الملل بـخـارا» به زبان فارسی نشر کرد کـه با کوشش و اهتمام محمد اکبر عشیق کابلی در سال ۱۹۹۰ در پيشاور نشر شـده. نثر نوشته‌ی وی آمیزه‌ی از گویش زبان فـارسی کابل و بـخـارا است.

۶- دانشنامۀ ادب فارسی، جلد يکم، آسيای‌مرکزی، ۱۳۷۵خ، تهران، ص۲۰۴..

۷- ايرانيکا، جلد ۴، ص ۹۹.

۸- رحيم مسلمانيان قباديانی،www.encyopaediaislamica.com

۹- ترکستان در آغاز قرن بيستم، زبان روسی، تاشکند، ۲۰۰۰، ص ۱۴.

۱۰- دايرة‌المعارف ادبيات و صنعت تاجيک، زبان فارسی، سيريليک، جلد ۱، ص ۲۷۲.

۱۱- آيينه، شماره ۳، ۱۰ نوامبر ۱۹۱۳.

۱۲- آيينه، شماره ۷، ۷ دسامبر ۱۹۱۳.

۱۳- آيينه، شماره ۲۲، ۲۲ مارس ۱۹۱۴.

۱۴- آيينه، شماره ۱۰، ۲۸ دسامبر ۱۹۱۳.

۱۵- آيينه، همانجا.

۱۶- آيينه، شماره ۸، ۳۰ ژانويه ۱۹۱۵.

۱۷- آيينه، شماره ۴۸، ۲۰ سپتامر ۱۹۱۴.

۱۸- آيينه، شماره ۳۹، ۱۹ جولای ۱۹۱۴.

۱۹- آيينه، شماره ۲۳، ۲۹ مارس ۱۹۱۴.

۲۰- آيينه، شماره ۳۱، ۲۴ مه ۱۹۱۴.

۲۱- آيينه، شماره ۲۲، ۲۲ مارس ۱۹۱۴.

۲۲- آيينه، شماره ۲، ۲ نوامبر۱۹۱۳.

۲۳- آيينه، شماره ۳۱، ۲۴ مه ۱۹۱۴.

۲۴- آيينه، شماره ۱۲، ۱۶ آوريل ۱۹۱۵.

۲۵- دايرة‌المعارف شوروی تاجيک، زبان فارسی، سيريليک، جلد ۵، ص ۳۰۹.

۲۶- دانشنامۀ ادب فارسی، جلد يکم، آسيای‌مرکزی، ۱۳۷۵خ، تهران، ص۲۰۴.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

It was realy interesting. thanks to sibestan the its link that I found this excellent report. please publish more on Central Asia.

-- amir mahjoub ، Nov 15, 2009 در ساعت 02:00 PM