رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > انقلاب ناتمام | ||
انقلاب ناتمامعلی یزدانی«سیما» رمان جدیدی است که انتشارات نگاه در اواخر سال ۱۳۸۷ از خانم فرزانه آقائیپور منتشر کرده است. این رمان هم مانند دیگر آثار این نویسنده، به دلیل دغدغههای جدی اجتماعی و نگاه باریکبین تاریخیاش جای تأمل بسیار دارد و علیرغم بی سلیقهگی ناشر در طرح پشت جلد، رمان دلنشین و تفکربرانگیزی است. موضوع این رمان حکایت دختر جوان دانشجویی است که از شهادت همکلاسیاش که در یک سازمان چریکی و مخفی فعالیت داشته، آن چنان متأثر میشود که مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. در واقع «سیما»ی رمان در گرمای آتشی که از مرگ «آذر» در جانش شعلهور شده، از نو متولد میشود و مانند هر تولد دیگری که با درد و رنج همراه است، رنج شدیدی را متحمل میشود. اما وقتی متولد شد، در اولین حضور، سیمای جدید کار میکند. کار، همان که انسان را از دیگر حیوانات ممتاز کرد و بر رأس طبیعت نشاند.
پس از کار، احساس شادی از خستگی و احساس لذت از مفید بودن، پاداش دیگری دریافت میکند. جهتگیری برای زندگی نوین، استقلال و آزادی از تعلقات زندگیِ «چوخ بختیار» قبلی. و «آذر» که ما ذرهذره از طریق مرور خاطرات سیما با شخصیت والایش آشنا میشویم، با مرگ خویش چراغی فرا راه سیما میشود و در تربیت دوبارۀ سیما نقش محوری دارد. البته در پرورش «سیما» غیر از «آذر» و پیش از او عوامل دیگری هم بودهاند که تأثیرپذیری از آن عوامل، مسیر سیما را از بقیهی اعضای خانوادهاش جدا میکند. این که او کوچکترین عضو خانواده است (نسل جدید) این که از روابط و زندگی دایی خسرو بیشتر لذت میبرد. همو که با پنج سال سابقهی زندان و جهانبینی کاملاً متضاد با پدر و مادر سیما، معتمدترین فرد برای سیماست (دگراندیش) این که او دانشجوست (اهل مطالغه) و در آخر حضور شرارهای چون «آذر» آخرین پوستهی سیمای قدیم را میسوزاند و سیمای جدید متولد میشود. سیما با آذر است که فدایی شدن را میفهمد؛ چه آذر کسی است که بدون هیچ انگیزهی سودآوری برای خویش، با سخاوتمندی جان خویش را برای تغییرات اجتماعی به کف میگیرد و از زندگی آرام و لذت بخش فردی چشم میپوشد تا شرایط جامعهی ناعادلانه، سودمحور و مبتذل را متزلزل کند. گرچه موفق نمیشود و جان خویش را از دست میدهد، اما ارزشها و ضد ارزشها را برای سیما دوباره معنا میکند. سیما در دامن مادری تربیت شده که از اعتراض مادر دانشآموزی، نسبت به تنبیه دانش آموز دیگر که فرزندش نیست متعجب میشود. چرا که برای او اعتراض تنها زمانی موجه است که دارای انگیزه فردی و حداکثر خانوادگی باشد. اما آذر از فقر اکثریت و رفاه رویایی اقلیت رنج میبرد و اعتراضش به شرایط موجود، حتی اگر به نتیجه میرسید، هیچ نفعی برای او نداشت. لایههای زیرین این رمان، علیرغم شخصیتهای محدودش، حکایت تاریخ دوران معاصر ماست و با وجودی که از رمان بودن فاصله نمیگیرد، تاریخ است. نقد یک حرکت اجتماعی است. حرکتی که پس از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد سال ۳۲ آغاز شد و در سال ۵۷ باعث یک اتفاق بزرگ شد. انقلابی ناتمام! شخصیتهای متفاوت، زنده و واقعیِ افراد در این رمان بیشتر در کلامشان اعم از گفتوگو و واگویی خود را مینمایانند و شاید از زیباترین اشکال شخصیتپردازی در این رمان واگویی اشخاص است و البته به همان نسبت که این واگوییها در جلای شخصیتها تأثیر جدی داشته، جای شرایط در شخصیتپردازی جز در موارد محدود خالی است. شخصیت اول رمان، «سیما» متعلق به نسلی است معترض، عاصی و سرشار از شور و فداکاری ولی چون متعلق به طبقهی فرودست نیست، بیشتر حقیقتجو و فیلسوف است تا سیاسی. بیشتر شاعر است تا انقلابی. اگر «آذر» عملگرا و مسلح است و به درستی دریافته که هیچ تغییری در چارچوب نظام ممکن نیست و هر تلاشگری برای تغییر جز خشنترین شیوه، پاسخی دریافت نمیکند، اما سیما با هیچ تغییر ناگهانی میانهای ندارد. رنج دیگران آزارش میدهد و بیشتر در پی کشف حقیقت است در حالی که آذر در پی تغییر واقعیت بود. «آذر» از رنجهای یک طبقه اجتماعی علیه طبقهی ستمگر و ممتاز اسلحه میسازد و به شرایط موجود حمله میکند اما سیما از رنج صاحبان امتیاز هم رنج میبرد. به گمان من برای پرورش بیشتر سیما، شاید جلد دومی برای رمان لازم باشد. جلد دومی که در آن سیما از خشونتهای نادیده هم رنج ببرد. همانگونه که از ورای زندگی خواهرانش، انحطاط ارزشهای انسانی را میبیند و با دریافت و درک زندگی خواهرش سودابه تازه درمییابد که حتی زنان طبقات فرادست هم جز بردههایی بزک کرده چیزی نیستند و این آزارش میدهد. جلد دومی که در آن نگاهش به زحمتکشان و ابزارهای محدودشان تغییر کند و از اعتماد افراد زحمتکش به همان جریان سیاسی خاص نرنجد و حمایت آنان را از متشکل شدنشان موجه بداند. چرا که این تشکلها محصول خونهای شهدایی است که ریخته شده و هنوز هم سرکوبگران در پی حذف نامشان هستند. جلد دومی که از سیما حقیقتجویی سازمانده برای تغییر شرایط ناعادلانه بسازد و مبارزه عمومی تودهها را که با خشنترین شیوه سرکوب میشود، در معادلات خود لحاظ کند. |
نظرهای خوانندگان
I am an old friend of mrs. Farzaneh Aghaiepour i would love to hear from her I was trying to fine her with the net that I fond u .....so could u please tell her thanks alot susanehtesham@yahoo.com
-- susan ehtesham ، Sep 12, 2010 در ساعت 05:14 PM