رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه > حاشیههایی پررنگتر از متن | ||
حاشیههایی پررنگتر از متننوشآفرین ادبیترکیب مدرن «رسانه دیجیتال» چند سالیست که وارد کشور ما شده و با آنکه بسیاری از این رسانهها بهره میگیرند، اما هنوز بسیاری از خانوادههای سنتی ایران با این اصطلاح آشنایی ندارند و دل به رسانههای سنتی سپردهاند. بیشتر مردم گوشی موبایل همراه دارند اما از کاربردهای آن به عنوان رسانهای دیجیتال، اطلاعی ندارند یا دستکم نمیدانند این ابزار، رسانهای دیجیتالیست. دستگاه کامپیوتر و انواع سیدیها در خانههای ایرانی یافت میشود اما پدر و مادر سنتی، نمیدانند این وسیله، یک رسانه دیجیتال است. دیشهای ماهواره در پشت بامها قرار گرفتهاند اما دیجیتالی بودن و رسانهای بودن آن برای مردم مفهوم نیست. بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان ایران بیشتر ساعتهای روز خود را با رسانههای دیجیتال میگذرانند اما در شهرستانها، روستاها و حتی در تهران، برخی خانوادهها معنای این ترکیب را نمیدانند. در این شرایط، برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههایی با عنوان یا موضوع رسانههای دیجیتال میتواند در آگاهی دادن به مردم درباره این رسانهها و آموزش استفاده از آنها کمک کند. اگر نمایشگاهی در حوزه رسانههای دیجیتال در کشور ما شکل میگیرد باید نخستین هدفش فرهنگسازی استفاده از این رسانهها در بین جامعه باشد؛ جامعهای که حتی بخشی از آن نمیداند منظور از رسانه دیجیتال چیست. در ایران نمایشگاه رسانههای دیجیتال در سال ۸۶ شکل گرفت و این روزها، سومین دوره آن در مصلای تهران در حال برگزاری است. هدف از برگزاری این نمایشگاه از سوی مسؤولان فرهنگی، «ايجاد جايگاه معتبر رسمي نرمافزارهای فرهنگی، جريانسازی برای توليد نرمافزارها، توسعه زبان و خط فارسی در دنياي مجازی و افزايش رقابت و همافزایی» اعلام شده است. این نمایشگاه در بخشهای هنرهای دیجیتال، نوآوری و فناوری، تلفن همراه، نرمافزارهای رسانهای، بازیهای رایانهای و پایگاههای اطلاعرسانی و وبلاگها برگزار شده است. به گفته عیسی زارعپور، رييس مرکز توسعه فناوري اطلاعات و رسانههاي ديجيتالي، ۲۰۰ مؤسسه و شرکت، ۵۵۰۰ محصول خود را در اين نمايشگاه عرضه کردهاند.
بنا بر سخنان زارعپور در نشست خبری این، صد محصول نرمافزاري تلفن همراه، ۵۰ بازی صددرصد ايرانی و ۲۵۰ بازی خارجی «منتخب و مفيد» در این نمایشگاه عرضه شده است. با پرسهای کوتاه در نمایشگاه، جای خالی بسیاری از رسانههای دیجیتال به چشم میخورد و در مقابل غرفههایی دیده میشود که سخت میتوان ارتباط آنان را با رسانه دیجیتال کشف کرد. از جمله این غرفهها میتوان به سازمان صنایع دستی و میراث گردشگری، کانون زبان ایران و سازمان تأمین اجتماعی، اشاره کرد. از مسئول غرفه میراث گردشگری، ارتباط عنوان غرفه را با رسانه دیجیتال جویا شدم. زن جوانی که مسؤول غرفه بود، خود را رزروشن هتلهای سازمان گردشگری معرفی کرد و گفت: «والا ما هم نفهمیدیم واسه چی اینجا هستیم. من و همکارم آقای ... در کار رزرو هتل هستیم و این چند روز از ما خواسته شده که این غرفه را اداره کنیم.» یکی از غرفهداران کانون زبان ایران نیز علت حضور این کانون را در نمایشگاه، ارتباط خوب روابط عمومی آن با سازمان اوقاف و امور خیریه دانست. یکی از بازدیدکنندگان، مرد جوانی بود که گفت مدرک کارشناسی در رشته مهندسی کامپیوتر دارد. او درباره کیفیت نمایشگاه گفت: شرکتهای معروف نیستند و شرکتهایی نیز که محصولی برای ارائه دارند به نمایشگاه الکامپ مربوط میشوند نه نمایشگاه رسانههای دیجیتال. فقط ۳۵ درصد از شرکتهای بازیساز در این نمایشگاه حضور دارند. به جای شرکتهای بزرگ، شرکتهایی حضور دارند که مولتیمدیای مذهبی ساختهاند که منبع تأییدشدهای نیز از سوی مراجع و علما ندارد، اما در این نمایشگاه ترویج میشود؛ مانند «سفر به عالم برزخ» نوشته «علیرضا اسدالهیفرد». یادم میآید چندی پیش درباره این کتاب بحث بود و برخی علما معتقد بودند که این نویسنده فقط تخیلات خود را نوشته است. در کل میتوانم بگویم نمایشگاه بیشتر به ظاهر پرداخته است تا محتوا. از میان عناوین غرفهها که بیشتر با مؤسسات مذهبی دولتی و نیمهدولتی همچون مؤسسه فرهنگی ـ هنری شهید آوینی یا پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی عجین بود، غرفههای مستقل معدودی نیز به چشم میخورد. غرفهای که بر سر در خود ترکیبات سینمای ما، تئاتر ما، موسیقی ما و ... را نصب کرده بود به نظر خصوصی میرسید. «پژمان مجیدی» مسؤول این غرفه گفت: ما زیر نظر شرکت خصوصی پارمیس، امتیاز یک مجموعه سایت را گرفتیم با پسوند ما. ۱۰ هنر و فعالیت فرهنگی را تا به حال روی سامانه سایبر فرستادهایم و پنج فعالیت جزو پربینندهترینها بوده است. یکی از غرفهها، بنرهایی درباره اغتشاشات اینترنتی به نمایش گذاشته و از بازیهای استراتژی با عنوان بازیهای برانداز، نام برده بود. وزارت اطلاعات نیز در غرفههای خود با نامهای «عطش» و «سراب»، از سایت بالاترین به عنوان یکی از پایگاههای دشمن نام برده بود.
غرفهای دیگر به ارائه بازیهای خارجی در مجموعهای با عنوان «اسراء» پرداخته بود. این غرفه پس از گرفتن مجوز برای بازیهای خارجی و دوبله آنها، به تقسیمبندی سنی این بازیها اقدام کرده بود. تقسیمبندی به این شکل بود: ۳+، ۵+، ۱۰+، ۱۵+، ۱۸+ و ۲۵+. این تقسیمبندیهای سنی در همه دنیا بر اساس مهارتها انجام میشود و آخرین گروه سنی نیز ۱۸+ است. دلیل افزودن ۲۵+ را از مسؤول این غرفه پرسیدم. وی گفت: «برخی از بازیها صحنههایی دارند که فقط مناسب گروه سنی ۲۵+ است. چون متوسط سن ازدواج در ایران ۲۵ سال است. این گروه سنی را اضافه کردیم تا مشکلی برای نوجوانان از نظر اخلاقی به وجود نیاید.» از مسؤول غرفه خواستم بخشی از بازیهای مناسب گروه سنی ۲۵+ را نشانم دهد. در بازیای که از سوی او مشکلدار برای زیر ۲۵ سال عنوان شد، شخصیت زن بازی، تاپ و دامن کوتاه پوشیده بود. در غرفهای دیگر که به نظر میرسید به نیروی انتظامی وابسته است، یک موشک مالیوتکا به نمایش گذاشته شده بود. از مسؤول غرفه ارتباط این موشک را با رسانههای دیجیتال جویا شدم. او پاسخ داد: ما نرمافزار شبیهسازی شده مالیوتکا یا همان سمیلاتور مالیوتکا را معرفی میکنیم. برای کسانی که بخواهند شلیک این موشک را آموزش ببینند لازم است تا از طریق این نرمافزار ۵۰ تا ۶۰ بار شلیک کنند. چون قیمت هر موشک مالیوتکا ۳۰ میلیون تومن است و اگر کسی بخواهد بدون تمرین به شلیک این موشک بپردازد میلیونها تومن باید هزینه کند. یک خبرنگار که کارتی با عنوان «کارت ویژه» بر گردنش آویخته بود درباره امکانات این نمایشگاه برای خبرنگاران گفت: در این نمایشگاه دو نمونه کارت برای خبرنگاران صادر کردهاند؛ یک سری از کارتها را به خبرنگاران رسانههای دولتی نظیر فارس و ایرنا میدهند. این خبرنگاران در تهیه خبر، گفت و گو با بازدیدکنندگان نمایشگاه، گفت و گو با غرفهداران و عکاسی از نمایشگاه، آزادند اما یکسری کارت ویژه برای سایر خبرنگاران تهیه کردهاند که کارت خبرنگاری را میگیرند و نزد خود نگه میدارند و آن کارت را به خبرنگار میدهند. خبرنگاری که کارت ویژه ندارد، نه میتواند با بازدیدکنندگان گفت و گو کند و نه میتواند عکس بگیرد. اگر عکاسی کنی، باید عکسها را به مأموران داخل سالنها نشان دهی. دوربینهای برخی از همکاران من را گرفته و پس ندادهاند. گاهی نیز کارت حافظه دوربین را در میآورند و دوربین را به خبرنگار بازمیگردانند. حراست تعیین میکند که از کدام منطقه عکس بگیریم. او افزود: شاید باورتان نشود مسؤولانی چون مهدی هاشمی ثمره، حجتالاسلام خاموشی، رییس سازمان تبلیغات اسلامی و محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از کسانی بودند که برای بازدید به نمایشگاه آمدند اما با خبرنگاران زن گفت و گو نکردند و دلیلشان نیز «امکان آلودگی به گناه» بود. به گفته او محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، تقیپور، وزیر ارتباطات و فناوری و فرهنگ امیدی، معاون مبارزه با جرایم رایانهای از جمله مسؤولان بازدیدکننده بودند. این خبرنگار، برخوردهای برخی از مراجعهکنندگان را عجیب دانست و اظهار کرد: روزی که پروفسورهای ایتالیایی در حاشیه نمایشگاه نشست داشتند، برخی از بازدیدکنندگان یا غرفهدارانی که ظاهری مذهبی داشتند، بهنشانه اعتراض بیرون از محل برگزاری نشست و در مقابل در آن مکان نشسته بودند. افراط و تفریط در حدی بود که برخی در هنگام اجرای پانتومیم توسط هنرمندان تئاتر، صندلیهای خود را برمیگرداندند و پشت به صحنه نمایش، مینشستند و با یکدیگر صحبت میکردند. وقتی از آنان دلیل این کارشان را پرسیدم، گفتند جای تئاتر در نمایشگاه دیجیتال نیست. در حالیکه موضوع پانتومیم، مشکلات اینترنت بود. پس از تکرار این عمل برخی از تماشاگران که گویی سازماندهی شده بود و هر روز همان تعداد میآمدند، گروه پانتومیم نیز روی خود را از تماشاگران برگرداندند و رو به دیوار، نمایش خود را اجرا کرد. مدیر گروه پانتومیم نیز با صدای بلند گفت: «ما ترجیح میدهیم برای دیوار برنامه اجرا کنیم؛ چون دیوار سکوت میکنه و حرمت هنر رو نگه میداره.»
«جواد شمقدری» از هنرمندانی بود که از نمایشگاه رسانههای دیجیتال بازدید کرد. او در بخش بازیهای دیجیتال، تنها از غرفههای مدافعان کربلا و جنگ ۳۳ روزه بازدید کرد. بازی جنگ ۳۳ روزه، به جنگ اخیر بین اسراییل و فلسطین میپردازد. او که از بازیهای ایرانی بازدید نکرد، در دفتر یادبود این غرفهها نوشته است: «خیلی خوشحال هستم که میبینم نسلی که دیگران فکر میکنند با ارزشهای انقلاب آشنایی ندارند، خیلی خوب این ارزشها را میشناسند و برای شناساندنشان به دیگران تلاش میکنند. امیدوارم این بازیها را بیشتر ببینم.» بازیهای کوروش کبیر، هفتخوان رستم، گرشاسب، سوشیانت، افسانههای سیاوش، زندگی جدید سارا، اولین بازی ترسناک ایرانی، فتحعلیخان، لطفعلیخان و نادرشاه از بازیهای ایرانی معرفیشده در این نمایشگاه بود. غرفهداران زن بخش بازیهای دیجیتال مقنعههایی صورتی به سر داشتند. در میان مقنعههای این غرفهدارن رنگهای آبی نیز به چشم میخورد. یکی از این غرفهداران گفت: در روز اول نمایشگاه از رنگ مقنعههای خانمها که سبز و آب و صورتی بود ایراد گرفتند که البته خیلی از غرفهداران خانم و آقا به این سختگیری اعتراض کردند. به همین دلیل افتتاحیه با دو ساعت تأخیر آغاز شد. او همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر چگونگی پوشش بازدیدکنندگان، اظهار کرد: در روزهای اول نمایشگاه، چون بازدیدکننده خیلی کم بود، از بسیج مدارس و بسیج مساجد، گروه گروه بازدیدکننده آوردند. این بیسجیان بین ۱۰هزار تا ۱۰۰ هزار کارت هدیه پارسیان داشتند. برخی از غرفهها برای اعتراض دربرابر این کارتهای هدیه که به بسیجیها اهدا شده بود، دستگاههای کارتخوان را برداشتند و این بازدیدکنندهها مجبور شدند به خارج از نمایشگاه بروند و کارتهای خود را از طریق بانک پارسیان نقد کنند. در همان روزهای اول نیز بنهای ۲۰ هزارتومنی خرید از نمایشگاه را بین غرفهداران محجبه تقسیم کردند. بخش بازیهای دیجیتال یک سالن مولتیویژن دارد که فقط بازدیدکنندگان مرد میتوانند وارد آن سالن شوند و روی صندلیها بنشینند. زنان میتوانند ایستاده و بیرون از سالن، در جریان اتفاقات آن سالن قرار بگیرند. در بخش بازیهای رایانهای نیز گیمنت دختران از پسران جداست و غرفهداران گیمنت زنان، باید چادر داشته باشند. همچنین جنس مؤنث اجازه ورود به بخش بازیهای کارتینگ را ندارد. این نمایشگاه گویا ماهواره را به عنوان رسانهای دیجیتال به رسمیت نمیشناسد؛ زیرا هیچ اثری از بخش یا غرفهای که به ماهواره پرداخته باشد دیده نمیشود. در بخش بینالملل نیز غرفههایی به کشورهایی نظیر هند، اندونزی، سوریه و مالزی اختصاص یافته اما خالیست و در طول مدت برگزاری نمایشگاه نیز خالی بود و فقط پرچم مربوط به هر کشور روی در غرفه دیده میشد. تنها دو خبرگزاری در این نمایشگاه حضور دارند که هر دو در حوزه مذهب فعالیت میکنند؛ یکی قرآن و دیگری شبستان. غرفهداران غرفه کمک به حامیان مقاومت لبنان نیز جلوی عبور و مرور بازدیدکنندگان را میگیرند و از آنان درخواست کمک میکنند. به نظر میرسد بازدیدکنندگان از ترس نیروهای امنیتی ـ که با بیسیم در همه بخشهای نمایشگاه دیده میشوند ـ جواب رد به این غرفهداران نمیدهند. از بلندگوهای این غرفه مدام صدای نوحه و مارش نظامی حزبالله شنیده میشود. البته شرکتهای دیگری نیز هستند که در زمینه پخش سیدیهای نوحه و مرثیه فعالیت و دائمآ از بلندگوهای خود نوحه پخش میکنند. از اتفاقات دیگری که در حاشیه این نمایشگاه رخ داد و خبرساز شد، دستگیری یکی از غرفهدارن به دلیل بستن مچبند سبز بود. این غرفه تعطیل و پارچهای بر در آن نصب شد. روی پارچه نوشته شده بود: «این غرفه به دلیل تخلف تعطیل میباشد.» «انجمن گویندگان جوان» نیز از غرفههایی بود که در ششمین روز نمایشگاه تعطیل شد. این انجمن به دلیل دوبلهکردن کارتنهای خارجی «برانداز نرم» عنوان گرفت. پس از تعطیلی غرفه این انجمن، در آن غرفه خبرگزاری شیعیان موسوم به ابنا کار خود را آغاز کرد. همچنین غرفه وبلاگنویسان به دلیل برگزاری یک نشست وبلاگنویسی تعطیل شد و البته ۴ وبلاگنویس از سوی حراست به خارج از نمایشگاه برده شدند. گفته میشود این وبلاگنویسان در وبلاگهای خود مطالب سیاسی و اجتماعی یا عکسهایی درباره اتفاقات اخیر داشتهاند. سومین نمایشگاه رسانههای دیجیتال که از هشتم مهر در مصلای تهران برپا شده است روز یکشنبه ۱۹ مهر به کار خود پایان میدهد. |
نظرهای خوانندگان
نمیدونم میشه این حرف ها رو باور کرد یا نه! من تازه از ایران اومدم. اون موقع که من ایران بودم (دو سال پیش) که این خبرها نبود! حالا اگر قوانین جدید وضع شده، نمی دونم!!!!!!!!!!!!!
-- بدون نام ، Oct 10, 2009 در ساعت 06:18 PMمعلومه که قوانین عوض شده. دو سال پیش شما اگه به مچت یه دستبند یا نوار سبز می بستی کسی می گرفتت؟ از این هم بدتره. این نمایشگاه رو من رفتم. وارد که می شی اکثرا تو تیپ کسانی هستن که توی راهپیمایی ها می افتادن به جون مردم. هر کدوم هم یه بیسیم دارن. دو سال پیش این همه سایت و وبلاگ فیلتر بود؟؟؟؟
-- حسین ، Oct 11, 2009 در ساعت 06:18 PMهمه این گزارش صحیحه. من هم خیلی از اینها رو دیدم
-- مهدی ، Oct 12, 2009 در ساعت 06:18 PM