نگاهی به نمایشگاه گلناز فتحی در دبی
خلوت شبانهی من با قلم
مریم ابریشمکار روزنامهنگار در دبی
نمایشگاه «شبهای بیخوابی» گلناز فتحی در گالری ترد لاین دبی افتتاح شد. این نمایشگاه که تا ۲۲ ماه ژوئن ادامه دارد، آثار خطاطی فتحی را به نمایش گذاشته است.
این آثار را نمیتوان در دستهی خطاطیهای سنتی و رایج در ایران برشمرد؛ بلکه فتحی با خلاقیت و تبحری که در خطاطی، گرافیک و نقاشی دارد، دست به ابتکار زده و تابلوهایی را خلق کرده که در نوع خود بدیع و بیهمتا است.
سیاهمشقهایی که بر صفحهی سفید خود را به ما باز مینمایند، ویژگی اصلی کارهای اخیر فتحی است که برای نخستین بار به نمایش عمومی درآمده است.
گلناز فتحی یکی از هنرمندان ایرانی است که تا کنون در دبی سه نمایشگاه انفرادی داشته است. آثار او در حراجهای اخیر کریستی دبی نیز حضور داشت. همچنین در نمایشگاه موزهی برتانیا در دبی چند اثر از وی به نمایش درآمد.
او پنجساله بوده که همچون بسیاری از همسالان خود به کلاس نقاشی فرستاده شد. استعداد، علاقه و تشویق والدین او را کمک کرد تا در همان کودکی همهی شیوههای نقاشی را بیاموزد. نقاش شدن، رؤیای کودکی او میشود؛ هرچند بعدها به دلیل پایین بودن کیفیت هنرستانها در ایران، این رشته را به عنوان رشتهی تحصیلی ادامه نمیدهد.
فتحی در نوجوانی متوجه میشود که به خطاطی بسیار علاقهمند است و گریزی جز یادگیری آن نمییابد. او دورههای پیشرفتهی خطاطی فارسی را در انجمن خوشنویسان ایران در رشتهی نستعلیق، نستعلیق شکسته و کتابت به پایان میبرد و موفق میشود اولین زن ایرانی باشد که جایزهی «کتابت» را دریافت میکند.
در همین زمان است که به گفتهی خودش، ساعتها با قلم و کاغذ مشغول خطاطی میشده است. خط برای این هنرمند، خط به تعبیر دیگران نیست. خط برای او «فرم» است. فرمی که بی حد و حصر دوستش میدارد و با آن تجربههای جدید هنری را کشف میکند.
گلناز فتحی میگوید: وقتی خطاطی میکنم، دیگر متوجه آن چیزی نیستم که مینویسم. فرم حروف من را با خود میبرد و نه معنی کلمات. برای همین است که ببیندهی آثار من، هر آنچه را که خودش تداعی کند، دریافت میکند؛ و نه لزوماً آنچه که من نوشتهام.
گلناز نقل میکند از استادی که به او میگفته اگر خطاطی را حتی یک روز تمرین نکنی، قلم با تو قهر خواهد کرد. فتحی به این جمله استاد ایمان دارد و میداند اگر قلم و دوات را روزی کنار بگذارد، دوباره سخت آنها را به دست میآورد.
برای گلناز فتحی جوان که متولد ۱۳۵۱ در تهران است، ابتکار و تغییر سبک هنری راز جاودانگی در عرصهی هنر است. برای او آن هنگام که یک هنرمند درجا بزند و مردم سالها از او آثار مشابهی ببینند، زمانی است که خودش مرگ هنریاش را پذیرفته است.
فتحی آزادی در کار و اندیشه را بیش از هر چیز در هنر دنبال میکند. او میگوید که از هر تغییری در کار هنری استقبال میکند.
وی معتقد است او یک نقاش، خطاط یا گرافیست صرف نیست؛ بلکه هنرآموختهای است که دست به تجربههای جدید میزند. از همین رو آثار وی در چند سال گذشته با یکدیگر تفاوت داشته است.
پیش از این، از فتحی آثار خط و طرحی را دیده بودیم که سیاهی آن بیشتر از سفیدیهای اثر به چشم میخورد و حروف خطاطی شده آشفتهتر به نظر میآمد. اما این بار در نمایشگاه «شبهای بیخوابی» هنرمند به مینیمالیسم روی آورده است.
مینیمال در تعریف او یعنی به حداقل رساندن تزئینات اثر؛ تا حدی که حرف اضافهای در آن نماند. مینیمال یعنی خلاصهگویی؛ یعنی رسیدن به فضای خالی و جایی برای نفس کشیدن. «باید یاد بگیریم که فضاهای خالی هم حرفی برای گفتن دارند.»
او در این نمایشگاه حتی از دیوارهای سفید گالری نیز بهره برده و فضای سفید و بازی را برای ببیننده فراهم کرده است.
خلق آثار «شبهای بیخوابی» برای فتحی نوعی سکون و سکوت است که به او صبوری را آموخته است. او میگوید: اینجا سکون است که سخن میگوید. «شبهای بیخوابی» نتیجهی تنهایی در شب، بیخوابیها و خلوت من با قلمها و تابلو بود.
|