رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > «هنرمندان، رعایای مدیران نیستند» | ||
«هنرمندان، رعایای مدیران نیستند»سمیه مومنیاکبر عالمی، دبیری نخستین همایش ملی انیمیشن ایران را بر عهده گرفته است. او از سال ۱۳۵۳ که مرکز انیمشن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت خود را آغاز کرد، چند سالی کار تدریس را بر عهده داشته است. عالمی یکی از اهداف برگزاری همایش دو روزه انیمیشن ملی ایران را بالا بردن جایگاه ایران در جهان میداند و معتقد است همایش در کنار ارائه مقالات، چشم انداز آینده را در برنامه های کوتاه مدت و بلند، در نظر دارد. با اکبر عالمی درباره همایش و اهداف آن گفت و گو کردهام: من نمیگویم تلنگر، من میگویم یک حرکت پوینده. این حرکت پوینده البته باید بعد از همایش ادامه پیدا کند. ببینید، از میان ۸۰ مقاله دریافت شده، هیات علمی از زیر ذرهبین خودشان تمام موضوعات را بررسی کرده و همه چیز را در نظر گرفتهاند، تا از این که از میان آن ۸۰ مقاله ۳۲ مقاله مورد تایید قرار گرفت. زمان ارایه هر مقاله در جریان همایش، بهطور متوسط بیست دقیقه است، این مقالات در دو روز و هر روز یک نوبت صبح و یک نوبت بعدازظهر ارایه خواهند شد. بعد از تمام شدن همایش، برای ادامه جریان و حرکتی که معتقدید با شروع همایش ایجادشده، چه برنامه ای را در نظر دارید؟ بعد از تمام شدن این همایش بلافاصله مقالات به دفتر آقای مهندس حیدریان، در فرهنگستان هنر میرود و در فرهنگستان هنر این مقالات را بعد از ویراستاری مجدد و نهایی، دوباره حروفچینی و چاپ می کنند. این مقالات برای تمام پژوهشگران، یک گلستان محسوب میشود، گلستانی از اندیشه تمام پژوهشگران و اندیشمندان و دانشگاهیان و دستاندرکاران انیمیشن که به نقاط قوت، ضعف، به آسیبها و غفلتها، به داشتهها و نداشتهها اشاره میکنند. چشمانداز آینده را بعد از توجه به مجموعه تمام مقالات بهتر میتوانیم در ذهن خودمان شکل بدهیم و با یک نظم ذهنی دوباره، بعد از یک خانه تکانی ذهنی، این اتفاق میافتد. یک خیز کاملاً جدی و موثر علمی و دانشگاهی، با تمام برنامهریزیهایی که در مدیریت میشناسیم، چیزیست که ما به عنوان حاصل این همایش توقع داریم، برای خودمان ترسیم کردهایم و آن را به عنوان یک دستاورد تعریف میکنیم. اگر این همدلی، همگرایی و هماندیشی نباشد، اگر دور هم جمع نشویم و چهره به چهره و رودرروی هم حرف نزنیم تمام آنچه را به عنوان قدرت موجود در ایران زیر سر خودمان داریم، نادیده گرفتهایم. این یکجور کفران نعمت است. در دور افتادهترین نقاط این سرزمین پهناور، ما در مقطع دبیرستان و راهنمایی نوجوانانی را داریم که دست به طراحی خیلی قوی دارند و نقاشان برجستهای هستند. اگر یک تعلیم کوچک ببینند خیلی سریع رشد میکنند.
آیا تولید انبوه جوابگو و راه حل مشکلات انیمیشن ماست؟ تولید انبوه یکی از راههای پیشرفت ماست. البته کمیت به تنهایی نمیتواند ارزش باشد. من هم معتقدم که تولید انیمیشن، یک کارگاه خشتمالی یا یک مزرعه چغندر نیست که بگوییم فقط چون کمیت داریم پس میتوانیم سرمان را بالا بگیریم و با افتخار بگوییم ما کاری کردیم کارستان. مثلاً انتخاب یا ساخت موسیقی برای یک فیلم انیمیشن، بسیار مهم است. چون صدا، یک عنصر فوقالعاده حیرتآور در انیمیشن محسوب میشود. شاید بتوانیم بگوییم ۵۰ درصد صدا ۵۰ درصد تصویر. اما در بعضی از فیلمهای انیمیشن دیدهایم که صدا ارزشی چند برابر بیشتر از تصویر دارد و کمک میکند که مجموعه اثر یک امتیاز بالایی را از نگاه منتقدان برای خود کسب کنند و مورد تحسین تمام هنرشناسان قرار بگیرد. توجه به کیفیت، زمانی اهمیت پیدا میکند که به این نکته توجه کنیم که هنر انیمیشن، امروز، با پیر و جوان ارتباط برقرار میکند. از ۱۹۷۰ به این سو، گروهی از کارگردانان برجسته جهان مثل رائول، سرور خیتروک، پیتر فولت، حتی پل رزن و فردریک بک، تماماً کارهایی کردهاند که مورد توجه فلاسفه واقع شده و بچهها تقریباً نمیتوانند با اینها ارتباط برقرا کنند. بلکه تمام دانشمندان، فلاسفه، اندیشمندان و عاقلان جهان دوست دارند این فیلمها را چندین و چندبار ببینند. مثلاً باید دیده باشید که برونو بوزتو دارد با خطوط ساده چه بیدادی میکند، چه حرفهایی برای گفتن دارد. حرفهایی که همه جهان را هم به حیرت و هم به یک خنده تلخ وادار میکند. این را برونو بوزتو به همه دنیا حالی کرده است، بدون اینکه بخواهد قومیت خودش را که ایتالیایی است زیر پا بگذارد. انیمیشن در صنعت و آموزش بیداد میکند. انیمیشن وارد دنیای بازیهای کامپیوتری شده و گردش مالی چند میلیارد یورویی فقط در کشوری مثل آلمان درمورد بازیهای رایانهای، ما را دیوانه میکند. انیمیشن میتواند اشتغالزایی کند. باید ببینیم ما در یک برنامه ریزی ۵ و بیست ساله، علاوه بر اشتغالزایی، چه دستاورد دیگری به دست میآوریم. مطمئناً میتوانیم اندیشه خودمان را در دنیا منتشر کنیم. البته گفتن این نکته هم ضروری است که تاکید ما بر اینکه اندیشهمان را در دنیا منتشر کنیم به این معنا نیست که دنیا فکر کند ما میخواهیم با یک نگاه شووینیستی خیلی به خودمان افتخار کنیم و به خودمان آنچنان غره شویم که بعداً به ما بگویند دچار خودشیفتگی شدهایم. اما ادبیات ایران بعد از چندصد سال تاریخ مدون، بسیار غنی است. یک ضربالمثل یک متل و فقط یک کلمه در ادبیات ایران میتواند منشا باروری ذهن یک نویسنده برای الهام بخشیدن به او باشد تا بتواند یک فیلم کوتاه یا بلند بسازد. انیمیشن، دنیای بزرگی دارد و یادمان باشد که از همه آدمهای متفکر و هنرمند دنیا گرفته تا من و شما، حتی در زمان پیری هم بخش کودکیمان همیشه در ما زنده است. جدا از بحث برگزاری همایش و چاپ و انتشار مقالات آن، که به احتمال زیاد خیلی از انیمیشنسازان هم از آن استفاده میکنند، اما یک تعاملی هم با بخش دولتی و سرمایهگذار لازم است. مثلاً در زمینه نحوه پخش انیمیشنها یا مسایلی از این دست که به حمایتهای دولتی نیاز دارد. بعد از انقلاب مشروطه تا به امروز، دولتها بودجهای بایسته و شایسته را برای هنر در نظر نگرفتهاند. همانطور که پدر من حتی زمانی که به دوران پیری پا نهادم، همچنان مرا و رشته تحصیلی و کار مرا جدی نمیگرفت. او برادر و خواهر کوچکتر مرا که مهندسی و پزشکی خواندهاند، بیشتر قبول داشت. این حرف بهانهایست برای من که بگویم ما به هنر به صورت جدی، به عنوان چیزی که از نان شب واجبتر است، نگاه نمیکنیم. گاهی اوقات هنر را با گل کاغذی و زنگ کاردستی اشتباه میگیریم. یک فیلم یک دقیقهای میتواند نگاه مردم جهان را نسبت به ما دگرگون کند و آنها را وادار کند به نشانه تحسین، کلاه از سر بردارند. ادبیات کهن ما اینطوری بوده است. حالا در زمینه انیمیشن به عنوان یک هنر مستقل، دولت باید از کمک دریغ نکند. اما باید مراقب باشد که این پول را در اختیار هر کسی قرار ندهد، در اختیار مدیرانی که دچار بیماریهای انحصارطلبی باشند. به این معنا که فقط و فقط به دوستان اطرافیان و نزدیکان و دلبستگانشان توجه کنند. جامعه انیمیشن ایران، به تمام ملت ایران تعلق دارد. سرزمین مادری ما هم به تمام این مردم احتیاج دارد. اگر چند صباحی بر سبیل تکلیف الهی به مدیری میگویند شما رییس این بخش فرهنگی هستید، او باید به فکر باقیات و صالحات باشد و بداند که این دنیای فانی به هیچکس وفا نمیکند. پس باید کاری کند که در این عمر کوتاه از خودش یادگاری بر جا بگذارد که بعد از پایان دوران ریاست او، همه از او به نیکی و به عدالت یاد کنند. اتفاقاً این مشکل مربوط به مدیریت هنری، اغلب به عنوان معضلی که هنرمندان را آزار میدهد، مطرح میشود. انگار به نظر میرسد که هیچ کاری برای حلش نمیتوان کرد. این یکی از شروط لازم، در کار هنر مدیریت است. اما شرط کافی نیست. شرط کافی، دانستن این نکته است که مدیران هنری با مدیران بخش صنعت تفاوتهایی دارند. بنابراین مسوولان ما به تازگی به فکر افتادهاند که دورههای کارشناسی ارشد مدیریت هنر و مدیریت فرهنگی را راهاندازی کنند، که یکی دو تا دانشگاه این کار را کردهاند. هنرمندان آدمهای عجیب و غریبی هستند. آنها گاهی از در دروازه تو نمیروند، اما گاهی از سوراخ سوزن داخل میشوند. هنرمندان دل بسیار نازکی دارند. به راحتی دلشان میشکند و دلشان که بشکند مانند فردوسی میشود که سلطان محمود غزنوی برای او در بار شترها اشرفی طلا پیشکش فرستاد و او قبول نکرد. اما مدیریت هنری در دنیای تکنولوژی و فناوری نانوتکنولوژی تاریخ و روانشناسی خیلی پیچیدهای دارد. بعد از اینکه به مدیران منصبی دادیم، به فوریت عوض کردن کفش و کلاه عوضشان نکنیم. بگذاریم بمانند و کار کنند. با این صحبتها آیا ما باید منتظر باشیم که این همایش منجر به این شود که ما چند سال دیگر انیمیشنهای خوب ایرانی ببینیم؟ به شما قول میدهم شما کمتر از ۵ سال دیگر میبینید که ما داریم قلههای افتخار را در دنیا یکی یکی طی میکنیم و مقام خودمان را که بیست و ششم در دنیا هستیم، به ششم هفتم میرسانیم. نمیگویم به رتبههای بالاتر، چرا که نمیتوان یک شبه به همه آن موفقیتهایی رسید که کشورهای پیشرفته رسیدهاند. برای آنها هم سالها به طول انجامیده و یک شبه اتفاق نیفتاده است. این برنامه همایش قرار است ادامهدار باشد؟ هر دوسال یکبار برگزار خواهد شد. سایت اطلاعرسانی همایش ملی انیمیشن |
نظرهای خوانندگان
Wow! So we shall be so happy in a few year's time! All we needed to do was an animation confernece and recognising the drawing talents of the young people in the remostest areas! that's wonderful! I will go and rest assured from now on!
-- anonymous ، Apr 22, 2008 در ساعت 06:20 PMهمیشضه از لحن و لغات در صحبت کردن آقای عالمی به وجد می آیم ، یکی از دوست داشتنی ترین مجریان دنیا هستند برای من ، زنده باشند !
-- سبال م ، Apr 22, 2008 در ساعت 06:20 PM