رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ دی ۱۳۸۷

آنه‌لیزه قهرمان، مترجم ادبیات معاصر ایران در آلمان

فرج بال‌افکن

آنه‌لیزه بک (قهرمان)، هفته گذشته پس از یک دوره طولانی بیماری در آلمان درگذشت. چندی پیش در انجمن فرهنگی اتریش در تهران، جمع کوچکی از دوستان، همکاران و شاگردانش او به یادش گرد هم آمدند و از خاطره ‌های خوب او گفتند. خاطره‌ های فراموش نشدنی از چهل سال تلاش در راه نزدیکی فرهنگی انسان ‌ها به هم.
آنه لیزه با تسلطی که به زبان فارسی و آلمانی داشت تاکنون یک رمان از هوشنگ گلشیری و سه رمان از عباس معروفی را به آلمانی بازگردانده است.

نقشی که به یاد ماند

هفدهم اسفند ماه 1377 (8مارس1999) انجمن فرهنگی اتریش در تهران، سومین برنامه «همبستگی ادبی» است، پلی میان دو شاعر از دو دنیا: سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و گئورگ تراکل شاعر اتریشی.

«تیک... تاک، تیک.. تاک، لحظه، آه می ‌رود
ناگزیر، سر به زیر، پا به راه می‌ رود
عمر من، بمان، بمان، مهلتی... خدا را!
بی وداع، بی‌کلام، می ‌رود
قطره قطره، چشمه ‌وار، لحظه می ‌چکد
ماه و سال می ‌شود، سال و ماه می‌ رود...»

سیمین بهبهانی شعرش را تا پایان می خواند و پس از آن ترجمه روان و زیبایی از شعر به زبان آلمانی، آلمانی زبان ‌های حاضر را مسحور می‌کند. مترجم زبردست این شعر‌ها کسی نیست جز «آنه‌لیزه قهرمان»، کسی که، «بی وداع، بی‌کلام، بی‌ نگاه‌ می ‌رود» و ما را با خاطره ‌های تلاش ها و آثارش ترک می ‌کند.

نگاهی به زندگی و آثار آنه لیزه

آنه‌لیزه بک (قهرمان) از دانشگاه توبینگن آلمان دکترا گرفت، از سال 1957 به همراه همسر ایرانی خود، به ایران آمد و در طول بیش از 30 سال تدریس رشته زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه ملی (شهید بهشتی)، در راه معرفی ادبیات آلمانی زبان به دانشجویان ایرانی تلاش زیادی کرد.

او چندین کتاب درزمینه ادبیات و زبان آلمانی تالیف کرده است که هنوز در دانشگاه ‌های ایران تدریس می ‌شوند. او از اولین کسانی بود که رشته ادبیات آلمانی را در دانشگاه ‌های ایران تدریس کرد.

همه کسانی که تجربه حضور در کلاس‌ های او را در دانشگاه یا انجمن فرهنگی اتریش در تهران و یا شانس مصاحبت با او را داشتند اذعان می ‌کنند که این زن آلمانی تسلط شگفت‌ انگیزی به زبان و ادبیات فارسی داشت.

او به خوبی با گوشه و کنایه های زبان پر رمز فارسی آشنا بود و به دلیل همین تسلط، بیشتر آثار ادبی معاصر ایران را مطالعه می ‌کرد‌، مطالعه ‌ای عمیق و منتقدانه!

شاید به این دلیل بود که،‌ در دو دهه‌ ی اخر زندگی ‌اش دست به‌کار ترجمه آثار ادبیات معاصر ایران به زبان آلمانی شد، و از این بابت ادبیات معاصر ایران و آلمانی زبان های علاقمند به ادبیات را مدیون خود کرد.

او در سال1996 «سمفونی مردگان» رمان عباس معروفی را ترجمه کرد که با استقبال آلمانی زبان ‌ها رو به رو و خیلی زود نایاب شد. او بعدها هم دو کتاب دیگر معروفی را «پیکر فرهاد» در سال 1998، و «سال بلوا» را در سال 2005 به زبان آلمانی ترجمه و منتشر کرد.

از دیگر تلاش‌ های او در معرفی نویسندگان معاصر ایران، ترجمه مجموعه داستانی «مردی با کراوات سرخ» از هوشنگ گلشیری به زبان آلمانی بود. این کتاب حدود 9 سال پیش در شهر مونیخ آلمان چاپ شد و یک سال بعد جایزه معتبر ادبی«اریش ماریا رمارک» شهر ازنابروک آلمان را برای نویسنده آن به ارمغان آورد.

دکتر تورج رهنما، شاعر مترجم و ا ستاد دانشگاه تهران در کتابی به مناسبت بزرگداشت هفتادمین سال تولد آنه‌لیزه درباره او می ‌نویسد: «من آنه‌لیزه قهرمان، این بانوی ریز نقش و خون گرم را نزدیک سی سال است که می ‌شناسم. او در هفتاد سالگی هم دارای همان شخصیت و همان وی‍ژگی ‌هایی است که در آغاز آشنایی بود: بانویی دانشور و فروتن، همنشینی‌ مطبوع، مصاحبی نکته سنج‌، شنونده ای کنجکاو، نظاره گری دقیق، پژوهش‌گری خستگی‌ناپذیر، معلمی دلسوز و همکاری مهربان.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اينکه نوشتين: "سمفونی مردگان» رمان عباس معروفی با استقبال آلمانی زبان ‌ها رو به رو و خیلی زود نایاب شد" با عرض معذرت دروغ هستش. کتاب اصلاً هيچ فروش خوبی نداشت. در ضمن به گفته ناشرش (انتشارات اينزل) چاپ اول کتاب فقط 500 نسخه بود و به چاپ دوم هم نرسيد. الان هم در آمازون می تونيد به قيمت دو نيم يورو بخريدش. اين هم آدرسش در آمازون که نگيد الکی گفتم:
http://www.amazon.de/gp/offer-listing/3518393847/ref=dp_olp_2

-- زيبا ، Feb 25, 2008 در ساعت 02:14 PM

خانم زیبا، من کلیک کردم. راستی راستی میشود سمفونی مردگان را به دو و نیم یورو خرید. حالا دم خروس یا قسم حضرت عباس؟

-- عذرا ، Feb 26, 2008 در ساعت 02:14 PM

درگذشت اين بانوي فرهيخته غم انگيز است

-- آيدا ، Feb 26, 2008 در ساعت 02:14 PM

با سلام
خوشحالم که آقای بال افکن دوباره قلم به دست گرفته است. شیوایی نگارش او برای آنان که ادبیات سهل و ممتنع روزنامه‌نگاری را خوب می‌شناسند، همیشه خواندنی است. موفق باشید

-- یعقوب حیدری ، Jan 17, 2009 در ساعت 02:14 PM