رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > نخستین جشنوارهی تئاتر ایرانی در هایدلبرگ | ||
نخستین جشنوارهی تئاتر ایرانی در هایدلبرگناصر غیاثیتئاتر، هنری است که برای عرضه شدن به امکانات ِ بسیار زیادی نیازمند است و کمتر موفق میشود، بدون حمایت مالی به منصه ظهور برسد. تئاتر ایرانی در خارج از کشور نیز از این قاعده مستثنا نیست. با این وجود اما جنب و جوش و تحرک دست اندرکاران این هنر در خارج از کشور قابل ستایش است. در شهرهای بزرگ آلمان مثل برلین، فرانکفورت و کلن، سالی دستکم دو سه نمایش به روی صحنه میرود. برگزاری جشنوارههای تئاتری این امکان را برای دستاندرکارن هنر تئاتر فراهم میآورد که به تبادل افکار و تجربه دست بزنند و در کنار هم به داوری ِ آثار یکدیگر بنشینند. وجود چنین جشنوارههایی این امکان را برای علاقهمندان به هنر نمایش نیز فراهم میسازد تا در طول چند روز چندین نمایش ببینند.
شهر هایدلبرگ ِ آلمان نیز از جمعه پنجم ژانویه تا یکشنبه هفتم ژانویه شاهد برگزاری ِ اولین جشنوارهی تئاتر ایرانی بود. آقای غلام آلبویه، برگزارکننده و مدیر جشنوراه در گفتگو با رادیو زمانه اعلام کردند: «هایدلبرگ شهری هنری است و نزدیک به دو هزار ایرانی در این شهر و حومهاش زندگی میکنند. از آنجا که من ساکن این شهر هستم، خواستم با برگزاری این جشنواره چند نمایش به هموطنانم عرضه کنم. برای انجام این مقصود از چهار ماه پیش طی تماس با گروههای تئاتری در اروپا، اقدام به سازماندهی و تدارک این جشنواره کردم. گروههای نمایش ِ ایرانی ِ بسیاری از سراسر اروپا برای حضور در جشنواره اعلام آمادگی کردند، اما متاسفانه از آنجا که امکانات بسیار محدود بود، موفق به دعوت و پذیرایی از همهی همکارانمان نشدم. اما میتوانم قول بدهم که جشنواره ِ سال آینده با نمایشهای بیشتر و با کیفیتی بهتر عرضه خواهد شد». در بروشور ِ این جشنواره آمده بود که در طول سه شب، شش نمایشنامه به صحنه خواهد رفت. در شب افتتاحیه پس از خواندن ِ پیام شهردار هایدلبرگ، آقای اکارت وٌرتسنر و مدیر جشنواره آقای غلام آل بویه، خانم سیما از شهر کٌلن به همراهی تنبک و سنتور و عود به اجرای موسیقی پرداخت. پس از آن، اولین نمایش این شب، «زنی پشت پرده» به نویسندگی و کارگردانی ِ غلام آلبویه و به زبان آلمانی به اجرا درآمد. در این نمایش که برداشتی آزاد از نمایش ِ «مضرات دخانیات» اثر آنتوآن چخوف بود، مردی در برابر تماشاگران قرارمیگیرد که از طرف همسرش، مدیر مدرسهی رقص، مامور شده است در جشن ِ سالگرد تاسیس مدرسه برای مدعوین از مضرات ِ سیگار بگوید. اما سخنرانیاش، جای تبدیل به گلایهها و شکوههایش از همسرش میشود. تجربهی کارگردانی غلام آلبویه از ایران آغاز و در آلمان ادامه یافته است. این نمایش با استقبال بسیار زیاد آلمانیها روبرو شد، به گونهای که چند دقیقه پیش از شروع نمایش تمام صندلیهای سالن اشغال و تا نزدیک به صحنه چندین ردیف صندلی چیده شده بود. نمایشنامهی «مرثیهای برای شکسپیر» با نمایشپردازی، بازیگری و کارگردانی ِ منوچهر رادین، براساس قصهای از شهروز رشید، نمایش دوم این شب بود. در این نمایش زندگی ِ روزمرهی مردی به نمایش درآمد که از واقعیت پیرامون بیخبر است و با کتابها و شخصیتهای آثار بزرگ ادبی جهان در اوهامش زندگی میکند. منوچهر رادین برای علاقهمندان تئاتر نام و چهرهای آشناست. او از کارگردان ِ پرسابقهی ایرانی است که شروع کار تئاتریاش به سالهای ۱۳۴۸ در ایران برمیگردد. از او چندین نمایش در ایران و اروپا به صحنه رفته است. «سایهها»، به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ِ احمد نیکآذر، هنرمند ِ باسابقهی تئاتر، سینما و تلویزیون، نمایش اول ِ شب ِ دوم ِ جشنواره بود. در این نمایش تماشاگر شاهد تکگوییهای یک مامور مخفی است که در انتظار همکارش است تا در حضور او پاکتی را بازکند که در آن یک مامور جدید برای آنها تعیین شده است. همکار ِ او اما تا آخر نمایش پیدا نمیشود و مامور در غیاب ِ او و برخلاف مقرارت پاکت نامه را بازمیکند. نیکآذر، پس از پایان نمایش، اعلام کرد به دلیل وجود مشکلاتی که تئاتر ایرانی در خارج از کشور با آن مواجه است، ناچار به انجام تغییراتی مختصر در نمایش شده و آنچه تماشاگران در آن شب دیدهاند، نمایش ِ اصلی «سایهها» نبوده است. نمایش دوم ِ این شب نمایش ِ کمدی – انتقادی ِ «رومئو و ژولیت و آبگوشت بزباش» به نویسندگی و کارگردانی ِ بهروز قنبرحسینی به اجرا درآمد. در این نمایش رومئو و ژولیت را به مثابه زن و شوهری میبینیم که از دست هم به تنگ آمدهاند. در میانهی نمایش «شکسپیر» به دیدار ِ رمئو و ژولیت میآید و با زبانی فخیم با آنها حرف میزند. او با دختر جوان ِ خانواده ارتباط برقرارمیکند و پس از آن ناپدید میشود. در این نمایش که مورد استقبال ِ بسیار زیاد بینندگان جشنواره واقع شده بود، شاهین زرینبال که نقش شکسپیر را ایفا میکرد، بازی ِ چشمگیری ارایه داد. پس از پایان نمایش تماشاگران با کفزدنهای طولانی به تشویق ِ هنرمندان پرداختند. در شب سوم و آخر جشنواره ابتدا دو نمایش موزیکال ِ «توفان عشق خونآلود» و «جنگ آقام» به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری فرهنگ کسرایی در دو پرده اجراشد. «توفان عشق خونآلود» برداشتی است از قضیههای «توفان عشق خونآلود» و «عشق پاک» از صادق هدایت و «جنگ آقام» پرداختی نمایشی از داستان ِ کوتاه صادق چوبک به نام «چراغ آخر». فرهنگ کسرایی با سابقهی بیش از پانزده سال کار بازیگری و کارگردانی در چندین نمایش ِ ایرانی و آلمانی نامی آشنا در تئاتر خارج از کشور است. آخرین نمایش جشنوراه «آوای قو از توی قوطی» به نویسندگی و کارگردانی ِ فرهاد مجدآبادی، از دستاندرکاران ِ پرسابقهی نمایش، اعلام شده بود. اما در شب برگزاری نمایش مجدآبادی به روی صحنه رفته و اعلام کرد که به دلیل پارهای از مشکلات، اجرای نمایش ممکن نشده است و از کسانی که به دیدن ِ نمایش ِ اعلام شده آمده بودند، عذرخواهی کرد. وی در ادامه خطاب به تماشاگران گفت: «برای اینکه بینصیب نمانید، نمایش ِ «اعلامیه» را که با دو همکارم در دست تمرین دارم، به صورت یک نمایش ِ رادیویی اجرا میکنیم». پس از آن منوچهر رادین بر روی صحنه آمد تا همراه با نورپرداز ِ آلمانی ِ نمایشهای جشنواره، چند شعر از خودش را همراه با ترجمهی آلمانی ِ آن برای تماشاگران روخوانی کند. در پایان فرهاد مجدآبادی بار دیگر به صحنه بازگشت و متنی طنزآلودی از نوشتههایش را که در یکی از نشریات منتشر شده بود، روخوانی کرد. آخرین شب ِ جشنوراه تئاتر ایرانی در هایدلبرگ که با حمایت ادارهی فرهنگ و شهرداری شهر برگزار شده بود، با موسیقی و آوازخوانی خانم سیما به پایان رسید. آقای آلبویه، مدیر جشنواره در پاسخ به این پرسش رادیو زمانه که آیا از استقبال ِ بینندگان ِ آلمانی و ایرانی راضی بوده، گفتند: «راستش بیرون از حد انتظار و غافلگیرکننده بود. امیدورام در جشنوارهی سال ِ بعد، با ارایهی آثاری بیشتر و با کیفیتی بهتر باردیگر شاهد ِ حضور چشمگیر ِ تماشگران ِ ایرانی و آلمانی باشیم». |