رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > گزارش گاردين از سانسور کتاب در ايران | ||
گزارش گاردين از سانسور کتاب در ايرانبراساس گزارش رابرت تيت خبرنگار روزنامه گاردين از تهران دهها شاهکار ادبی و ترجمه رمانهای پرفروش غربی به خاطر وضع مقررات جديد سانسور در ايران توقيف شدهاند. به نوشته گاردين، بر اساس سياستهای فرهنگی جديد دولت محمود احمدینژاد، ناشرانی که قبلا در زمينه نشر داستانهای عامهپسند و پرفروش کار میکردند اجازه چاپ کتابهای دانشگاهی را ندارند. گاردين همچنين در گزارش خود خبر داد که صدها جلد از کتابهای جديد و کتابهایی که قبلا منتشر شدهاند در فهرست سياه وزارت ارشاد قرار گرفتند. کتابهای دختری با گوشواره مرواريد نوشته تريسی چوالير و کد داوينچی نوشته دان براون در اين ليست قرار دارند. به نوشته گاردين، رمان دختری با گوشواره مرواريد قبلا ۶ بار در ايران منتشر شد و سود هنگفتی برای ناشر آن يعنی نشر چشمه در بر داشته است. رمان کد داوينچی نيز به اين دليل در ليست سياه قرار گرفته که به ادعای مسئولين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث رنجش خاطر روحانيان مسيحی در ايران شده است. بر اساس اين گزارش، يکی از ناشرانی که در زمينه چاپ اشعار و ترانههای خوانندگان غربی و گروههای موسيقی راک و پاپ مثل بيتلز، رولينگ استونز، کوئين و دورز فعاليت میکرد، ديگر اجازه فروش اين کتابها را ندارد و به کتاب فروشیها نيز دستور داده شده که اين کتابها را از قفسهها بردارند چرا که در غير اين صورت، مهرو موم خواهند شد. به نوشته گاردين ممنوعيتهای جديد شامل آثار نويسندگانی چون ويليام فاکنر و رمان مشهورش همانطور که دراز می کشم میميرم As I Lay Dying (در ايران با عنوان گور به گور با ترجمه نجف دريابندری) نيز شده است. گاردين همچنين به عدم انتشار مجدد رمان خروس نوشته ابراهيم گلستان (نشر اختران) وتمام آثار صادق هدايت اشاره کرده است. بر اساس گزارش گاردين، برخی از اين محدوديتها شامل آثاری شده است که قبلا اجازه انتشار داشتند ولی ناشران آنها الان دوباره بايد برای دريافت مجوز نشر اقدام کنند. ظاهرا گفتگوهای بين اتحاديه ناشران ايران و وزارت ارشاد نيز نتيجهای نداشته و نتوانسته اين مشکل را حل کند. يکی از مديران نشر چشمه در گفتگو با گاردين گفت: «ما کتابهای زيادی در زمينه روانشناسی، تاريخ، سياست و فولکلور داريم که ماههاست که در انتظار مجوز نشر به سر میبرند اما تا کنون پاسخی دريافت نکرديم.» به نوشته رابرت تيت، محدوديتهای جديد در زمينه نشر به دستور محمد حسين صفارهرندی وزير فرهنگ دولت آقای احمدینژاد صادر شده که فرد تندرويی است و از اعضای سابق سپاه پاسداران بوده است. يکی ديگر از ناشران نيز به نويسنده گاردين گفت: «مسئولان وزارت ارشاد معتقدند که دولت اصلاح طلب قبلی دست به کارهای افراطی زده و به کتابهایی اجازه داده که فضای فرهنگی کشور را خراب کرده است». در آغاز هفته کتاب، آقای صفار هرندی اعلام کرد که قوانين سختتری برای بازداشتن ناشران از ارایه غذای مسموم به نسل جوان لازم است. وی گفت که برخی از کتابها عمدا در ايرانيان حس حقارت ايجاد کرده و آنها را تشويق به نوکری غرب میکنند: «ما شکايتهای زيادی درباره کسانی داريم که به کتاب صرفا به عنوان يک بازار نگاه میکنند و در واقع دستيار شيطان هستند. بسياری از اين کتابها دست به تحقير جوانان ايرانی میزنند. برخی رسانههای گروهی نيز اين مفهوم را منتقل میکنند که ما مسلمانان و شرقیها فاقد تواناییهای لازم هستيم و بايد دست نياز به سوی ديگران دراز کنيم.» به نوشته گاردين، اين اظهارات وزير فرهنگ ايران به دنبال انتشار گزارش مجلس ايران و حمله به سياستهای فرهنگی آقای خاتمی رئيس جمهور سابق ايران صورت گرفته است. بر اساس گزارش مجلس، آقای خاتمی فضايی ايجاد کرده بود که در آن رفتار غير اخلاقی، سکس قبل از ازدواج، تمسخر سنتهای مذهبی و سکولاريسم تشويق میشد. جواد آريان منش، معاون کميته فرهنگی مجلس و يکی از نويسندگان اين گزارش گفت: « در دوره خاتمی به دليل افراط کاریهای فرهنگی، کنترل لازم در مورد کارهای فرهنگی و هنری صورت نگرفت.» گاردين در پايان گزارش خود، سانسور کتاب در ايران را نشانهای از اعمال سرکوب در زمينههای ديگر دانسته و توقيف روزنامه شرق را به عنوان نمونهای از اقدامات سرکوبگرانه دولت احمدینژاد ذکر کرده است. گاردين همينطور به انتشار موقت روزنامه روزگار پس از توقيف شرق اشاره کرده است. روزنامهای که انتشار آن پس از پنج روز متوقف شد.
|
نظرهای خوانندگان
آقاي خاتمي در طول مدت رياست جمهوري بزرگترين خدمات را در عرصه نشر كتاب و ترويج فرهنگ كتابخواني ارائه نمودند. در زمان ايشان هر كسي مي توانست مطابق با سليقه خود كتاب مورد نظر خويش را بيابد. به ويژه محققان و پژوهشگران علوم مختلف با وجود طيف وسيع و تنوع كتاب، در عرصه پژوهش و تحقيق مسيري سهل الوصول را طي مي نمودند و اگر اين روند ادامه مي يافت بدون شك شاهد تحول عظيمي در رشد علمي و فرهنگي كشور بوديم. مثالي ساده براي شما مي زنم: اكنون طب مكمل به عنوان شاخه اي جديد و مؤثر از طب در سلامت جسم و روان انسان مطرح است. شاخه اي از علم كه هدف اصلي آن رويكرد انسان به طبيعت و كسب آرامش ذهن و روان و به طبع آن سلامت جسم است.
-- زهره جمالي ، Dec 25, 2006 در ساعت 06:25 PMدانش آيورودا اكنون چنين هدفي را دنبال مي كند. دانشي كه سعي مي كند بشر را با روشهايي آشنا سازد كه با عمل به آنها سلامت جسم و روان خويش را تضمين مي نمايد. مطالعات علوم پايه پزشكي بر تاثير فوق العاده اين روشهاي درماني تاكيد مي ورزد و كاربرد اين روشهاي درماني را قابل مقايسه با هيچ يك از راه هاي درماني طب نوين نمي داند.
چرا كه عوارض جانبي ناشي از روشهاي درماني طب مدرن مثل داروهاي شيميايي گاه بيشتر از اثرات مفيد آنهاست. و از طرفي هزينه هاي كلان و هنگفت حاصل از مراقبت هاي پزشكي و روشهاي تشخيص و درمان حاصل از طب مدرن دولت ها را موظف و مكلف مي سازد كه بيش از پيش به روشهاي درماني طب مكمل روي آورند و در اين جهت سرمايه گذاري كنند. مي دانيم كه سازمان بهداشت جهاني برنامه هايي در اين راستا در نظر دارد.
مديتيشن يكي از اين راهكارها و در واقع اصلي ترين راهكار درماني آيوروداست.
اما متاسفانه كتابهاي مديتيشن و مراقبه اكنون جايي در بازار كتاب ندارند و به چنين كتابهايي مجوز چاپ نمي دهند و بهانه مميزين كتاب در وزارت ارشاد اين است كه چنين كتاب هايي فرهنگ شرق را ترويج مي كنند.
بنابراين با وضعيت فعلي در ايران هيچگاه راهي براي براي تحقيقات علمي در اين عرصه باقي نمي ماند راهي كه چند دهه پيش در اكثر نقاط دنيا طي شده و متاسفانه ايران هيچ سهمي در پيشبرد چنين امور مثبت جهاني نداشته است.