رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > افزایش محبوبیت تحصیل فرهنگ و ادبیات فارسی در بین جوانان فارسیزبان مقیم اروپا | ||
افزایش محبوبیت تحصیل فرهنگ و ادبیات فارسی در بین جوانان فارسیزبان مقیم اروپابسیارجالب است که بدانید فرهنگ و ادبیات فارسی از قرن شانزدهم میلادی در دانشگاه لیدن و تقریبا همزمان با آغاز به کار این اولین دانشگاه هلند تدریس میشود و این امر شهر لیدن را به یکی از کهنترین مراکز ایرانشناسی تبدیل کرده است. فارسی یکی از بیش از ۳۰ زبان زنده و حتی غیر زندهایست که در حال حاضر در دانشکده ادبیات این دانشگاه در حال تدریس است وتحصیل آن مقدمهای بر تخصصهای ایرانشناسی و مطالعات خاورمیانه است. طبعا پژوهشهای مستمر و انتشارات متنوعی هم در کنار تربیت دانشجویان عموما اروپايی این رشته در طول قرنها ادامه داشته که غنای خاصی به منابع در دسترس مشتاقان این خطه میدهد. در مقدمه رسالهای از یکی از محققین قرن هفدهم این شهردر توصیه به دانشجویانش این جملات به چشم میخورد: فارسی بیاموزید چرا که زبان فارسی با «زیبایی و ظرافت» خود از «دانش و دقت» زبان عربی و «شکوه و علو» زبان ترکی فراتر میرود. با شروع سال تحصیلی در جلسه افتتاحیه بخش خاورمیانه دانشکده جمعیت انبوهی از دانشجویان مشتاق حضور داشتند. از شما چه پنهان وقتی که از جمعیت سؤال شد که چه کسانی داوطلب تحصیل فرهنگ و ادبیات فارسی هستند اصلا انتظار نداشتم که نزدیک به یک سوم حاضرین دستها را بالا ببرند. بیش از آن اما وقتی متعجب شدم که در جلسه تخصصی این رشته دیدم که به راحتی نیمی از مجموع داوطلبان در واقع از نسل دوم مهاجرین فارسی زبان و جوانانی هستند که ای بسا هیچگاه در کشور خود نبودهاند و یا از سنین طفولیت و کودکی در اروپا به سر میبرند. این ترکیب جرقه سؤالاتی را در ذهن کنجکاوم زد و من را وادار کرد که به سراغ دست اندرکاران اعم از مدیران و استادان تا البته خود این جوانان و دانشجویان بروم که حاصل آن گزارش حاضر است. در صحبتی که با دکتر اصغر سید قراب ایرانشناس و از استادان ارشد این رشته داشتم او ضمن تأیید روند رو به رشد داوطلبین این رشته به طور عام و داوطلبین فارسی زبان آن به طور خاص برایم توضیح داد که چطور یکی از علل اصلی این رشد تحرک وپویایی سالهای اخیر در نهاد ادبیات فارسی است. تبعات جوانتر شدن کادرها و ایدههای نو از جمله خودش را در برقراری رابطه فعالتر اجتماعی نشان داده است. برای نمونه اقدام به ترجمه، تدوین و انتشار آثار شاعران بزرگ معاصر مثل فروغ، سهراب وشاملو با استقبال فراوانی تا حد نایاب شدن بعضی نسخهها رو به رو شده و این نمونه فعالیتها در زمینه آثار نثر فارسی هم با جدیت ادامه دارد و خبرهای خوش آن را به زودی خواهیم شنید. مجموعه این فعالیتها در معرفی و در نتیجه ایجاد جذابیت بیشتر نقش به سزايی داشته است. وقتی بیشتر به ارزش این زحمات پی میبریم که بدانیم این سنخ فعالیتها چون محدود به زبان هلندی است و مثل زبان انگلیسی مخاطب بین المللی ندارد باعث کسب اعتبار چندانی برای این نهاد دانشگاهی نمیشود اما در عوض نسلی از جوانان را به خودش جذب کرده که میتوانند در آینده پشتوانههای تداوم و پیشرفت هرچه بیشتر کار و پژوهش در این زمینه باشند. محصولات این حرکت را میتوان از هم اکنون در آمار بیسابقه فارغ التحصیلان این رشته در سال گذشته دید که از موفقیتها وافتخارات این نهاد دانشگاهی به شمار میرود. پر واضح هست که تدریس تفصیلی موضوعاتی مثل مردمشناسی اسلامشناسی و تاریخ در کنار ادبیات فارسی تصویر فوق العاده جذابی را از منطقهای به وسعت سرزمینهای شاخ آفریقا گرفته تا خاورمیانه و آسیای مرکزی ترسیم میکند که طبعا فلات ایران در این بين اهمیت خاص خودش را دارد. اما جالبترین و انگیزانندهترین قسمتها شنیدن کلام ساده و مشتاق خود دانشجوها است که در بسیاری مواقع روزانه ناچارند از راههای بسیار دور خود را بر سر کلاسها برسانند و یا علیرغم تحصیل در رشتهای دیگر نتوانستند ازفرهنگ و ادبیات مادری چشم بپوشند. سحر ۱۸ ساله دانشجوی حقوق که با لحجه شیرین تاجیکی و البته با بیتابی تمام اینطور پاسخ میدهد: همینطور امین دانشجوی تاریخ که با اطمینان از بازیابی گمشدهاش از این طریق میگوید: آریان اما میخواهد با تحصیل این رشته آرزوی خبرنگاری و طریق خودشناسی را یکجا محقق کنند: از مرضیه میپرسم که آیا برايت عجیب نیست که تاریخ فرهنگ و ادبیات خودت را در مواردی به قولی از خارجیها یاد میگیری؟ و برای سیما که درعین حال دانشجوی روانشناسی هم هست موضوع از زاویهای دیگر و نحوه برخورد با محتوای مطالب هم جالب است: ناگفته نماند که از تبعات عملی چنین استقبالی در روزهای اول تشکیل کلاسها سر پا ماندن دانشجوها به دلیل کمبود گنجایش کلاسهای در نظر گرفته شد بود که مسؤولین مربوطه را حسابی سورپرایز کرده بود. داستانها و ترکیب جالب توجه داوطلبین اروپايی ادبیات فارسی هم حدیث دیگریست که در این فرصت نمیگنجد. علیرضا کاظمی |