رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > يهوديان حسيديم در كانادا | ||
يهوديان حسيديم در كانادامجموعه داستان «براي هميشه»(Lekhaim) نوشته «مالكا زيپورا» كه به زبان فرانسه و توسط انتشارات «پاساژ» منشر شده، اين روزها در كشور كانادا جزو پرفروشها قرار گرفته است. نويسنده اين كتاب براي اولين بار در جهان، زندگي خصوصي يهوديان حسيديم (Juifs Hassidiques) را موضوع بيست و دو داستان كوتاه قرار داده است. حسيديم اخير شاخهاي از يهوديت است كه در قرن هجدهم ميلادي در شرق اروپا شكل گرفت (اين نحله از 300 قبل از ميلاد سابقه داشته است). اين نحله بر فناي شادمانه در خداوند تأكيد دارد و پيروان خود را به رقص و آواز براي عبادت پروردگار فرا ميخواند. نويسنده زن مجموعه داستان «براي هميشه» كه خود ازفرقه يهوديان حسيديم است، با باز كردن درهاي خانهاش به روي خواننده، او را به دنياي بسته و منزوي و در عين حال غيرقابل تصور شش هزار نفر از يهوديان حسيديم محله اوترمون مونترئال ميبرد؛ كساني كه هميشه جامعه كانادا به آنها با چشم تمسخر نگاه كرده است. پير آنكتيل، استاد دانشگاه اتاوا و نويسنده چندين كتاب درباره دين يهوديت، مشوق نويسنده در نوشتن اين مجموعهداستان بوده است. وي ميگويد: «اين كتاب، در واقع دستنوشتههاي روزانه مالكا زيپورا بود كه زندگي روزمره و خصوصي يهوديان حسيديم را روايت ميكرد. من او را تشويق كردم تا دستنوشتههايش را به زبان فرانسه ترجمه كند، زيرا تاكنون چنين كتابي با اين مضمون به زبانهاي فرانسه يا انگليسي نوشته نشده است. اين كتاب از يك زاويه ديد خاصي به زندگي اين يهوديان مينگرد كه با نگاه مردمان عادي كه يهوديان حسيديم را هر روز در كوچه و بازار ميبينند، كاملا متفاوت است.» مالكا زيپورا سال 1955 در اسراييل زاده شد. پدر و مادر مجارستانياش توانسته بودند از هولوكاست جان سالم به در برند. وي كودكياش را در آفريقاي جنوبي گذراند و در بيستويك سالگي به مونترئال آمد. زيپورا در اين داستانها كه از واژگان زبان «ييديش» نويسنده مجموعه داستان «براي هميشه» ميافزايد: «از وقتي كه اين كتاب منتشر شد، نامههاي زيادي به دست من ميرسد. يكي از اين نامهها، نامه زني بود كه راننده اتوبوسي در محله اوترمون است. او نوشته بود كه پس از خواندن اين مجموعه داستان نگاهش به يهوديان اين محله كه در ميان آنها كار ميكند، عوض شده و حتي آنها را دوست دارد. نوشتههاي اين زن مرا خيلي متأثر كرد، زيرا من اين داستانها را به قصد تغيير دادن تصور مردم راجع به يهوديان حسيديم ننوشته بودم و هيچ وقت فكر نميكردم با اين همه استقبال همراه شود.» يهوديان حسيديم موتنرئال در فاصله سالهاي 1940 تا 1950 براي فرار از هولوكاست به اين شهر آمدند و از آن زمان تا كنون در عزلت خود زندگي ميكنند. اين افراد خيلي كم با ديگر همشهريانشان مراوده ميكنند و حتي در اتوبوسها و داروخانهها هم زياد ديده نميشوند. «ما پرده خانههايمان را كشيدهايم تا مردم بيرون را نبينيم. اما از وقتي اين كتاب منتشر شده احساس ميكنم گوشهي اين پردهها كنار رفته است.» زيپورا در اين كتاب، سنتها و آداب و رسوم فرقهاش را مثل «جشن چراغها» كه در ماههاي دسامبر و ژانويه برگزار ميشود، به خوبي براي خواننده شرح داده است. از طرفي او در اين كتاب، مخاطب را با احساساتش پيوند ميزند؛ شاديها و خوشبختيهاي كوچك روزمره و غمها و آلامي كه ممكن است به يك يهودي حسيديم هجوم بياورد. چاپ اول مجموعه داستان «براي هميشه» رو به اتمام است و ناشرش در تدارك انتشار چاپ دوم است. همچنين به زودي نسخه انگليسي اين كتاب منتشر ميشود. سامان ايرانی |