رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳۰ بهمن ۱۳۸۸
ادبيات مقاومت

داستان کوتاه، راوی زندگی انسان امروز

ادبیات و هنر شکل‏ها و انواعی دارد که بنا به ضرورت و انگیزه در قالب‏ها و فرم‏های گوناگون در دوره‏های مختلف زندگی و اجتماع پدید می‏‏آید.

Download it Here!

ادبیات گل و بلبل در زمانه‏ای تولید می‏شود که جامعه و نویسندگانش غمی نداشته باشند تا هنر بتواند در این زمینه پا سفت کند و می‏بینیم که حاصل دوره‏هایی از تاریخ‏ است که شاعران درباری گوی سبقت از هم‏دیگر می‏ربودند تا در وصف شکار و زن و عشق، و در نهایت در نعت و تقدیس شخصیتی، طبع ادبی خود را بیازمایند. همان‏طور نقاشانی که طبیعت را به بوم می‏نشاندند و پیکرتراشانی در اندام‏ها روح خود را صیقل می‏دادند.

اما همواره نوع دیگری از ادبیات و هنر وجود داشته و دارد که معترض است و کژی و نامردمی و ظلم و بیداد را برنمی‏تابد و از سر رنج و درد، به خلاقیت و آفرینش دست می‏زند. ادبیات مبارز و مهاجم بخشی از ادبیات جهان است. اما گسترده‏ترین بخش ادبیات جهان در دسته‏ی ادبیات مقاومت شکل می‏گیرد.

ادبیات مقاومت در طول بقای خویش نشان داده که جامعه هنوز نمرده و خون در رگ‏های آن می‏دود. احمق و خائن نیست، فریب نمی‏خورد، کنار مردم می‏ایستد و از بی‏عدالتی رنج می‏برد.

داستان کوتاه از ابتدای پیدایش خود در زمره‏ی ادبیات مقاومت شکل می‏بندد و نشان می‏دهد که اگر حتی نسبت به مردم و زندگی آنان منتقد باشد، اما در خدمت مردم و منافع آنان قرار دارد و خاستگاه‏اش جامعه‏ی متوسط به پایین است.

نویسندگان بارور و صاحب صدایی هم‏چون گوگول، ادگار آلن‏پو، گی‏دومو پاسان، آنتوان چخوف، ایزاک بابل، فرانک اوکانر، ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر و بسیارانی دیگر در طول زندگی ادبی خویش بر همین حقیقت پای فشرده‏اند. از دورانی در قرن نوزدهم، داستان کوتاه قالبی برگزیده شد برای بیان دردهای بشری، برای اعتراض، برای مقاومت، برای انسان.

فرانک اوکانر، داستان‏نویس و منتقد نام‏دار ایرلندی در باره‏ی داستان کوتاه گفته است که داستان کوتاه از آغاز با افراد تنها، منزوی و غم‏زده، با چیزی که او آن‏‏ها را جمعیت غریق می‏نامد، سروکار داشته است. اوکانر می‏نویسد:

«در داستان کوتاه همیشه شخصیت‏های رانده شده و محرومی می‏بینیم که در حاشیه‏ی جامعه سرگردانند و گاهی جای شخصیت‏های نمادینی می‏نشینند که خود کاریکاتور یا برگردانی از آنان‏اند؛ شخصیت‏هایی مانند مسیح، سقراط، موسی.»

صفدر تقی‏زاده، منتقد، استاد و کارشناس داستان در باره‏ی شخصیت‏های داستان می‏نویسد:

«این خویشتن منزوی که از خود بیگانه مانده، خشمگین است یا نسبت به خود دل می‏سوزاند، برای داستان کوتاه مهم‏ترین موضوع و درون‏مایه را فراهم می‏‏آورد.»

تقی‏زاده در مورد پیدایش و جایگاه و سیر تطور داستان کوتاه می‏گوید:

«داستان کوتاه به عنوان یک قالب تازه و متشخص ادبی شناخته شد؛ قالبی متفاوت، با قصه‏هایی کوتاه و استدلالی قدیمی و نیز متفاوت با رمان کوتاه کم‏مایه، اما کش‏دار. البته از یک جنبه‏ی مهم، استادان اولیه‏ی داستان کوتاه از اصول و نظرات ادگار آلن‏پو پیروی نکردند. برخلاف پو که با موضوعات غریب و خارق‏العاده سروکار داشت، امور معمولی و روزمر‏ه‏ی زندگی بشری و شخصیت‏ها و مردم عادی و حال و روز واقعی‏شان را کارمایه‏ی داستان‏های خود قرار داده‏اند و به تصویر حالات آنان پرداخته‏اند.

در این زمان داستان هنری در روزنامه‏ها و مجله‏هایی که در قرن نوزدهم در سراسر اروپا و امریکا رشد و رواج فراوان یافته بود، وسیله‏ی انتشار آماده و راحتی پیدا کرد.

این نشریات که در واقع به خاطر ارضای نیاز ادبی بورژوازی رو به توسعه طرح و منتشر می‏شد، نقش بس حیاتی در نگهداری و حمایت و پیشرفت داستان کوتاه جدید ایفا کرد. بسیاری از زیباترین داستان‏های موپاسان نخستین بار در نشریات روزانه‏ی پاریس ظاهر شد و اهمیت مجله‏های ادبی و هنری برای نویسندگان داستان کوتاه امریکایی، طی ۱۰۰ سال گذشته نیز انکارناپذیر است.»

صفدر تقی‏زاده در ادامه می‏نویسد:

«داستان قرن بیستم، چه داستان بلند و چه کوتاه، مسئولیت دردناک و دشوار بازگویی حقیقت وضع و حال انسان امروز و نیز برگردان تصویر روشنی از پیچیدگی زندگی مدرن را بر عهده داشته است.

نویسندگان امروز دیگر آن اعتماد به‏نفس ساده‏دلانه را ندارند که هم‏چون نویسندگان قرن نوزدهم به پرسش‏های کلی و پرطمطراق زندگی بپردازند و ناگزیرند بر اثر وضع و موقعیت زندگی، در اهداف خود بسیار فروتن باشند. آن‏ها امیدوارند که بینش‏های به‏ظاهر جزیی، اما پرمعنی و مهم مربوط به تجربه‏ی بشری را دریابند و به‏نمایش بگذارند. در دنیایی که در آن همه چیز در گردابی جاری و چرخان است، داستان کوتاه ظاهراً قالبی بس درخور و متناسب برای گزینش تکه‏هایی از این تجربه و تعبیر و تفسیر آن‏ها است.»

ویلیام پدن گفته است:

«داستان کوتاه در ادبیات به صورت آیینه‏ای است، منعکس کننده‏ی زمانه‏ای که در آن هر چیز تازه، روز بعد میل به کهنه شدن دارد؛ که در آن فقط دگرگونی پایدار به نظر می‏رسد و تنها واقعیت ویرانی غایی است؛ که در آن ارزش‏های قدیمی، آداب و رسوم قدیمی، اندیشه‏های قدیمی جملگی برحسب عنوان‏های روزنامه‏های هفته‏ی بعد ارزیابی می‏شوند.»

ادبیات داستانی امروز ادبیات مقاومت است. کنار مردم می‏ایستد تا انسان‏های محروم و در حاشیه را به‏نمایش درآورد. از محرومیت‏های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی می‏گوید؛ از تنهایی. از بلایی که انسان سر انسان می‏آورد؛ از برادر کشی. از عدالت ناباب که به انسان و انسانیت رکاب نمی‏دهد و در خدمت زر و زور و تزویر درآمده؛ از فریاد آدم‏هایی که در چاه محرومیت‏ها و تنهایی‏ها خاموش می‏شود.

به همین خاطر ادبیات داستانی در طول ۳۰ سال حکومت جمهوری اسلامی بیش از هر کتاب و اثر دیگری مورد کنکاش و بررسی و سانسور قرار گرفته و بیش از هر کتاب دیگری به تیغ و محاق گرفتار آمده است. چه این که ادبیات داستانی بخشی از تاریخ زنده و تپنده و پرخون جامعه است که هم‏چون آیینه‏ای تمام قد، همه‏ چیز را از متن تا حاشیه به نمایش می‏گذارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

از یک نظر هم که به ادبیات داستانی در روزگار جمهوری اسلامی نگاه می کنم- چون خودم نویسندهء این دوران هستم- می بینم که در هیچ دوره ای از تاریخ ادبیات داستانی ایران این همه داستان های کوتاه زیبا، قوی و منحصر بفرد که به قول شما هریک "صداهای خودشان را هم دارند" یکجا ندیده ام. در این دوران، رمان قابل توجه و خیره کننده اصلا نداریم، شعرهایی تا حدی تحسین برانگیز داریم ولی در مورد داستان واقعا شمار بهترین ها، چشمگیر است. این داستان ها در حالی که سانسور شدید و انکارناپذیر وزارت ارشاد ایران را پشت سر گذاشته اند، مثل سایر متون ادبی مدرن فارسی هم دچار سمبولیزم و سوررئالیسم افراطی نشده اند و یکی از بزرگ ترین موفقیت های این داستان ها، کتاب خوان کردن مخاطب ایرانی است با هرسلیقه و طرز فکری و در سطوح مختلف جامعه. 

-- نارسیس زهره نسب ، Feb 17, 2010 در ساعت 01:16 PM

با درود و خسته نباشید به جناب آقای عباس معروفی. برنامه فوق العاده جذاب و هوشمندانه ای بود که نشان از ذکاوت و ذوق بی مانند این استاد ارجمند داشت. امیدوارم این چنین برنامه هایی هم چون گذشته توسط جناب عالی ادامه یابد. موفق، پیروز و سر زنده باشید.

-- هدایت شناسایی ، Feb 17, 2010 در ساعت 01:16 PM

به راستی ادبیات قدرت لطیفی است.
چه مطلب زیبایی و چه بیان دلنشینی.
مرسی

-- شهرزاد ، Feb 17, 2010 در ساعت 01:16 PM

با درود
من از زمانی که در دوره راهنمایی درس می خواندم ( تا حالا )همیشه فکر می کردم که ادبیات مقاومت همان است که فقط باید قلم دست بگیرید و در مورد جنگ ایران و عراق و واقعه عاشورا چند تا دروغ و توهم سر هم کنید و بنویسید همیشه نمره ی ادبیاتم فراتر از 4 یا 5 نمی رفت و فقط معلم ادبیاتمان چون می فهمید من شعر می نویسم به من نمره ی 10 می داد
حال می فهمم که ادبیات مقاومت همان است که باید قلم دست بگیرید و فریاد بر آورید و چهره ظلم وظالم را سیاه و سیاه تر کنید
پس درود بر ادبیات مقاومت
با تشکر از دوستان در رادیو زمانه و آقای عباس معروفی عزیزم
پاینده باشید

-- ع.رنجبر ، Feb 17, 2010 در ساعت 01:16 PM

مخلص عباس آقا پیپ کش عزیز
که هرهفته مارا به جهان قصه ها می برد

-- بدون نام ، Feb 19, 2010 در ساعت 01:16 PM