رادیو زمانه > خارج از سیاست > این سو و آن سوی متن > در انتظار وقت مناسب | ||
در انتظار وقت مناسبحکومتهای خودکامه در تمام دنیا نشان دادهاند که برای تأییدیه گرفتن از چهرههای محبوب و مقبول اجتماع از هیچ کار و اقدامی فروگذار نکرده و نمیکنند. در آمریکای لاتین، در کشورهای بلوک شرق، در شوروی سابق این ترفند نخنما شد و در همین مورد فیلمهای بسیار ساختند و رمانهای بسیار نوشتند.
حکومت جمهوری اسلامی در طول سی سال گذشته یکی از ترفندهایش این بود که صف هنرمندان را بشکند و آنها را ازهم جدا سازد تا برخی از آنها را بهعنوان شاکران خود جلوه دهد، یا این که به دو یا سه گروه تقسیمشان کند. یکی از ابتکارهای مهم اوایل انقلاب جداسازی اعضای کانون نویسندگان و برپا کردن شورای نویسندگان بود که حزب توده ابداع و اجرای این کار را به گردن گرفته بود. بعدها مسئولان فرهنگی از وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات یا نهادهای دیگر تلاش کردند برخی از هنرمندان را از جمع جدا سازند و برای مراسم دیدار با رهبر انقلاب یا یکی از سران جمهوری اسلامی از نام و چهرهیشان استفادههای تبلیغاتی بکنند. با این همه بخشی از هنرمندان هرگز به این دام نیفتادند و حاشیهنشینی را بر بدنامی ترجیح دادند. این روی گریز تا امروز همچنان ادامه دارد، تا جایی که هنرمندان برجسته و مشهور از حضور در جشنوارهی تئاتر فجر نیز سر باز میزنند. در خبرها آمده بود که بهرام بیضایی و محمد چرمشیر انصراف خود را از حضور در جشنوارهی تئاتر فجر اعلام کردند. پیش از این نام بیضایی بهعنوان یکی از شرکتکنندگان اصلی در بیست و هشتمین جشنوارهی تئاتر فجر اعلام شده بود که البته خود بیضایی این خبر را تأیید نکرد. از سوی دیگر محمد چرمشیر درامنویس برجستهی معاصر درخواستی به دبیرخانهی جشنواره فرستاد و از آنها خواست متون او را از جشنواره خارج کنند تا در فرصتی مناسبتر اجرا شود. بهرام بیضایی که پیشتر دلیلی برای حضور یا عدم حضور در جشنوارهی تئاتر اعلام نکرده است، میگوید: «اجرای نمایش سهرابکشی را به شرایط مناسبتری در آینده موکول کردم.». محمد چرمشیر در نامهای از مرکز هنرهای نمایشی خواسته است، متونش را که در بخشهای مختلف پذیرفته شدهاند، از شرکت در جشنواره خارج کنند و این نمایشنامهها در شرایط مناسبی اجرا شوند. او هیچ دلیلی برای این موضوع بیان نکرد. همچنین یکی دیگر از نویسندگان متون نمایشی که در این سالها خوش درخشیده، محمد یعقوبی نیز انصراف خود را از حضور در جشنوارهی تئاتر فجر اعلام کرد. اینروزها از این خبرها بسیار میشنویم… و خبر دیگری حاکی از این است که قباد آذرآیین داستاننویس خواستار حذف نام خود از نامزدی دومین دورهی جایزهی ادبی جلال آلاحمد شد. این داستاننویس که با مجموعه داستان «هجوم آفتاب» نامزد این جایزه شده است، با اعلام این مطلب گفت: «ضمن احترام به نام ارجمند جلال و سپاس از دستاندرکاران و داوران جایزهی جلال آلاحمد، درخواست میکنم نام این جانب را از لیست نامزدهای دریافت دومین دورهی جایزهی یادشده حذف فرمایند.» قباد آذرآیین متولد ۱۳۲۷ است و ازجمله آثارش به مجموعههای داستان «حضور» و «شرارهی بلند» و دو عنوان کتاب «پسری آنسوی پل» و «راه که بیفتیم، ترسمان میریزد» برای نوجوانان میتوان اشاره کرد. جالب است که چندی پیش مصطفی مستور یکی دیگر از نویسندگان مطرح معاصر کنارهگیری خود را از این جایزه اعلام کرده بود. راستش دولت کودتا هر طرفش را که نگاه کنی، برای هنرمند مردمی، جز بدنامی و ننگ به ارمغان نخواهد داشت. دیگر برای هنرمندان ذکر دلیل لزومی ندارد. همین یک جمله که «من در جشنوارهی شما شرکت نمیکنم» یا «نمایشهای خود را به وقت مناسبی موکول خواهم کرد»، کفایت میکند. |
نظرهای خوانندگان
salam aghaye maroofi
-- mansour piry khanghah ، Oct 24, 2009 در ساعت 02:09 PMlotfan befarmaeid jebhe sabz che farghe asasi ba dolate sabze seydan darad.aya mousavi,karoubi va rafsanjani vaghean khastehaye mardom ra be shekli ke shoma va man o baghiyeh montaghedan meyl darim, az sharayete bade eghtesadi,ejtemaei nejat khahand dad?va honarmandan o roshanfekran ra tashvigh o hemayat khahand kard??salah bood jenabe ali be onvane yek roshanfekre roshangar be do tarafe seke negah mikardid va iraniyan ra ba nazarate khod ashna minemoodid.matalebe jenabe al faghat yek taraf az seke zang zadeh ra zir soal bordeh ast.ba tashakor az shoma, piry
-------------------------
سلام آقای منصور پيرخانقاه
من در برنامه ی ادبيات مقاومت قصدم رساندن صداهای گمشده، فريادهای از اعماق و نوع ادبيات مقاومت جهان در زمان زمامداری ديکتاتورهاست، من طرفدار هيچکس نيستم، فقط طرفدار ادبياتم
منو ببخشيد، به اين مسائل تحليلگران سياسی مرتبا مشغولند، که از تخصص من خارج است
نتیجه اش می شود همان هنرمندان سفارشی خودشان جایزه ها را غارت کنند و هنرمندان واقعی بیش از پیش بایکوت شوند. چند سال دیگر هم مردم عادی همان سفارشیها را با همان داستان ها و فیلم های آبدوغ خیاری را می شناسند.
هنرمند باید البته به نظر من از هر فرصتی برای فریاد کردن استفاده کند!
-- نیستان ، Oct 26, 2009 در ساعت 02:09 PM