همین گفتوگوی ساده
پروژهی سناریوهای انرژی چيست؟
سوم ماه جولای در دانشگاه فنی برلین، «TU»، کنفرانس همکاریهای بین ایران و آلمان در زمینهی پروژههای سیاستگذاری فنآوری و راههای پایدار تأمین انرژی برگزار شد. برگزارکنندگان این کنفرانس انجمن مهندسان و متخصصان ایرانی در آلمان، انستیتو ووپرتال برای آب و هوا و انرژی و محیط زیست، و همچنین انجمن انرژی ایران بودند که یک میهمان هم از ایران بهعنوان سخنران در این جلسه شرکت داشت.
یکی از فعالان و برگزارکنندگان این کنفرانس پرفسور محسن مسرت بود که با زمانه گفتگو کرده است:
آقای مسرت میخواستم بپرسم انگیزههای همکاری در این زمینه بین ایران و آلمان چی بوده و هدفتان چه هست؟
ایران و آلمان هردو دو کشور کلیدی هستند. یکی در اروپا و دیگری در خاورمیانه. و این دو کشور نقش مهمی برای همکاریهای درازمدت در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و بخصوص فنآوریهای نو خواهند داشت. هم آلمان میتواند در اروپا چنین همکاریهایی با ایران و کل منطقهی خاورمیانه را وسعت بدهد و به نقش همکاری مشترک و احتمالاً به امنیت مشترک اهمیت بیشتری بدهد. و هم ایران میتواند در منطقه نقش مهمی بازی کند برای همکاری بیشتر کل منطقه با اروپا. و اگر ما از این نقطه حرکت بکنیم که روابط صلحآمیز جهان روی همکاری مشترک در خود منطقهها و بین منطقهها هست، این انگیزه مربوط میشود به آرمان آینده که هر آرمانی معمولاً مبدأیی دارد و این مبدأ الان همکاری مشترک در سطح جامعهی مدنی دو طرف آلمان و ایران است. در این پروژهی و همکاری متخصصین و دانشمندانی از جامعه مدنی میآیند و انگیزههای درازمدت زیستـ محیطی و صلحجویانه دارند.
این اتفاق اخیری که در ایران افتاد، کودتایی که رخ داد، در این ماجرا چه نقشی دارد؟
معمولاً این روابط، روابط اقتصادی و بخصوص همکاریهای علمی و انتقال دانش، روابطی هستند درازمدت و معمولاً بدون رعایت نوسانات و تغییراتی که در سطح جامعه انجام میگیرد لازم هستند، و هر جریانی در ایران در بیست سی سال آینده نقش داشته باشد، احتیاج به کارشناسی و برنامهریزی دارد. و ما در حقیقت هدفمان زمینهی برنامهریزی دقیق در امور انرژی است، بخصوص انرژیهای نو و استفادهی بهتر از انرژی، بهینهسازی انرژی. این ربطی به تغییرات و تحولات و مسایل سیاسی حاد روز ندارد.
یعنی این جور که من فهمیدم درختکاری ربطی به مسایل سیاسی ندارد، مردم باید درختشان را بکارند.
من میخواستم بپرسم پروژههایی که تا بحال انجام شده چه بوده آقای مسرت؟
ما یک مقدار پروژههای مشترک با انجمن متخصصین انرژی در ایران داشتیم، در زمینهی استفاده از انرژی آفتاب برای آبگرمکنهای آفتابی برای استفاده از آب گرم، آب گرم بدون مصرف از انرژیهای فسیلی که در کشوری مثل ایران با فنآوری سادهای میتواند انجام بگیرد. ما مطالعاتی داشتیم راجع به این که در بازاریابی این نوع فنآوریهای جدید که در مثلاً اروپای جنوبی خیلی وسعت پیدا کرده، در ترکیه خیلی وسعت پیدا کرده، چه موانعی وجود دارد برای گسترش انرژی بادی.
ما میدانیم که در آلمان اکنون حدود ۱۴درصد از برقش از طریق انرژیهای نو و بخصوص انرژیهای بادی تولید میشود. ما در تمام آلمان این را میبینیم که دکلهای بادی مشغول کارند. سوال به این ترتیب است که چرا در کشوری مثل ایران چنین پیشرفتی بوجود نیامده است؟ موانع کدام هستند، سیاسی هستند، اقتصادی هستند؟ راجع به این یک مقدار کار کردهایم و این را هم در ایران انتشار دادهایم که دستاندرکاران و مسئولین با اطلاع بشوند از موانع. یکی از موانع مهم بخصوص سیستم یارانههاست و دوم سیستم قیمتهاست و سوم مسایلیست مربوط به عدم تمرکز سیاستگذاری و از قبیل آنها. ما یکی دو پروژهی دیگر هم داشتهایم. ولی آخرین پروژهمان که به عقیدهی من پروژهی بسیار مهمی است برای برنامهریزی و سیاستگذاری انرژی، پروژهی (سناریوهای) انرژی است که این بحث جدید حدود پانزده سال است که در آلمان و اروپا مطرح هست و نقش بسیار مهمی در سیاستگذاری داشته و ما سعی کردهایم برای ایران از تجربهها استفاده کنیم و یک مطالعهی سناریو برای انرژی داشتیم و از طریق این مطالعه نشان دادیم که چه نوع راههای دیگری برای پیاده کردن و برنامهریزی انرژی غیر از راه موجود وجود دارد. و این راهها را سعی کردیم خیلی دقیق با متد و روش جدید بخصوص مدلسازی و استفاده از مدلهای اقتصادی تدوین بکنیم برای بیست و پنج سال آینده و فکر میکنم در این زمینه قدمی مثبت این همکاری ایران و آلمان بوجود آورده است که میتواند زمینهی بحث کارشناسانه، هم درون مجلس، درون احزاب و درون گروهها را بوجود بیاورد، و مانع از این بشود که با ادعاهای غیرکارشناسانه سیاست انرژی ایران تعیین بشود و کمک بکند به دقیقترکردن طرز فکر منطقی و علمی برنامهریزی در زمینهی انرژی.
صحبتی کردید از پروژهی سناریوهای انرژی. این پروژهی مطالعهی سناریوهای انرژی چيست، نقشاش چيست و اصلا از طرف چه کسی طرح شده است؟
میشود گفت در اروپا تا بیست سال پیش معمولاً برنامهریزی انرژی به طور مشخص تکیه داشت به خواستههای سرمایهدارهای بزرگ. این سرمایهدارهای بزرگ بودند که میآمدند تقاضای مثلاً برق را خودشان تعریف میکردند و تعریف آنها تحتالشعاع منافع گروهی بود. مثلا منافع انرژی تولید برق از ذغال سنگ یا تولید برق از صنایع اتمی. و اینها تعریفشان از تقاضا روی استفادهی کاملاً محدود گروهی بود که یکی از موانع بسیار بزرگ برنامهریزی بود و سبب شد سیستم تولید برق و انرژی در اروپا و آلمان در یک راه غلط بیفتد.
به ترتیبی که امروز ما میبینیم کلیه این پیشبینیها برای مصرف برق و انرژی غلط از آب درآمدند. از بیست سال پیش جامعه مدنی شروع کرد به شک کردن به این نوع پیشبینیها برای لزوم بالارفتن مصرف و خود جامعه مدنی اروپا بخصوص آلمان شروع کرد انستیتو تشکیل دادن و بررسی ارزیابی دقیقتر و علمیتری از احتیاج آینده انرژی که (ارزیابی) این احتیاج خارج از منافع مشخص گروهی بود، بلکه روی آرمان و روی احتیاج واقعی و استفادهی پایدار از منابع انرژی متمرکز میگشت. به نحوی که هم احتیاجات واقعی مردم برطرف بشود، و هم این که اثرات سوء تولید برق و سایر منابع انرژی بر محیط زیست محدود بشود.
در حقیقت جامعه مدنی بود که آمد این حالت انحصاری پیشبینی را شکست و نوعی دموکراسی در پیشبینی احتیاجات انرژی بوجود آورد. این رویه و این روش سبب شد که حتا دولت مجبور بشود دوکمیسیون بسیار بزرگ (انکت) دولت آلمان در خود پارلمان پیاده بکند که هرکدام اینها به مدت دو تا سه سال راجع به امکانات و راجع به احتیاجات واقعی جامعه آلمان برای برق و انرژی کار دقیق بکنند و اینها گزارشات چند هزار صفحهای از کارشان دادند. این نشان میدهد که این جهشی که از جامعه مدنی آمد برای پیشبینی آیندهی انرژی یک جهش دموکراسی و تأثیرپذیر در کل سیاست بود.
و امروز سیاست انرژی آلمان براساس اطلاعات دقیق همه جانبه است و ما میبینیم که آلمان هم تصمیم گرفته است که از خط انرژی اتمی بیاید بیرون و هم این که استفاده از منابع طبیعی را گسترش بدهد. آلمان در استفاده از منابع انرژی نو الان در رده اول قرار دارد. این نتیجهی حرکتی است که به اصطلاح از جامعه مدنی بوجود آمده و انعکاس خودش را در همهی سطوح و حتا در صنایع پیدا کرده. بدین ترتیب که امروز صنایع برق بادی جزو صنایع پیشرفته و صنایعی هستند که در آلمان اشتغال بوجود میآورند. در حالی که صنایع اتومبیلسازی، صنایع تولید برق از طریق ذغال سنگ و صنایع اتمی، اینها در حال از بینرفتن هستند و بیکاری بوجود میآورند. این نشان میدهد که ما در حقیقت با سناریوسازی برای ایران در روندی حرکت میکنیم که در اروپا جاافتاده است و لازم است روی (این سناریوها) در کشورهایی مثل ایران هم بحث بشود و روزی زمینهساز برای سیاستهای مشخص انرژی باشد.
یکی از چیزهایی که خب خیلی مشهود است در آلمان و ما میبینیم، حرکت روشنفکرانی امثال شما، و انجمن مهندسان ایرانی در آلمان تدوین و سیاستگذاری در زمینهی انرژیهایی مثل بادی و آفتابی است، و بعد زمزمههایی در خلع سلاح اتمی جهانی است. در این زمینه خیلی دلم میخواست کوتاه بگویید که چه توفیقهایی بهدست آوردهاید؟
میشود گفت روشنفکران ایرانی، متخصصان ایرانی که در این زمینه کار میکنند، اول کارشان هستند. شاید هم علتش این باشد که هنوز در ایران یک بحث جدی و آزاد شروع نشده است که همهی امکانات موجود در سطح بینالمللی و ایران به بحث گذاشته شود و بیاید در دیسکورس اجتماعی و ریشهدار بشود در نهادهای مختلف. ولی امید است که با جهش دموکراسی در ایران محیط هم باز بشود برای ارزیابی آزادنه بین متخصصین که به طور طبیعی از تفکر متفاوتی برخودار هستند. یکی خیلی شک دارد به استفاده از منابع جدید انرژی، بخصوص منابع تجدیدپذیر، یکی دیگر کمتر شک دارد و میخواهد از پیشرفتهای جهانی استفاده بکند و این پیشرفتهای جهانی را نشان بدهد در ایران. این بحث بحثی جدی است و باید انجام بشود و باید امیدوار بود که با تغییرات سیاسی در ایران زمینهی بیشتری برای بررسی احتیاجات واقعی ایران از نهادهای مختلف، از جهتهای مختلف بشود که این جریانی که ما در آن کار میکنیم هم یک گوشهای از این حرکت خواهد بود. ولی ما هنوز اول کار هستیم و هنوز پیشرفت آنچنانی نداریم. بجز این مورد سناریو، که قبلا گفتم، یکی از پیشرفتهای نهادی شده است. میشود گفت زمینهای است که همه میتوانند از آن استفاده کنند برای ارزیابی طرز فکر خودشان. از این نظر ما یک قدم آمدهایم جلو.
آیندهی انرژی را چگونه میبینید در ایران و جهان؟
به عقیدهی من این بستگی به خواست سیاسی و تصمیمگیریها و سیاستگزاریهای منطقی در سطح جهان دارد. ما یک مشکل اتمسفر زمین داریم، مشکل آب و هوا داریم. سی سال پیش همه معتقد بودند که باید هرچه زودتر این مشکل را حل کرد، ولی امروز با ارزیابیهایی که آب و هواشناسان کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند که ما دیگر وقت زیادی نداریم برای جلوگیری از بحران جهانی. وقتمان بسیار کمتر است و احتیاج به یک برنامهی وسیع ضربالاجلی داریم.
به این (مسئله) آقای پرفسور هنکه اشارهی خیلی وسیعی کردند که یکی ازمتخصصین بینالمللی هستند و در سمینار ما شرکت کردند. اگر سیاستمداران دنیا بخصوص در کشورهای صنعتی آمریکا و اروپا و در کشورهای اوپک هرچه زودتر به صورت مشترکانه به یک دستاورد جدید برای استفادهی منطقی از منابع فسیلی نرسند، و به این هدف نرسند، قطعاً همهی جهان و ازجمله کشورهای اوپک و ایران ضرر خواهند دید. نه تنها از عدم تعادل آب و هوا و نتایجش برای بسیاری از کشورها، بلکه از بحرانی که بوجود خواهد آمد. بحرانی که با بحران اخیر مالی قابل مقایسه نیست و بحرانیست که اثرات بسیار زیادی روی کل زندگی ما دارد و کلیهی کشورهای فروشنده انرژی را هم در بحران وارد میکند. ما یک بحث در حقیقت بشری داریم و من معتقدم اگر یک جهش عمومی و جهانی انجام بشود، میشود خوشبین بود که بتوان از بحران انرژی و آب و هوا جلوگیری بشود. و اگر چنین جهش و اقدامی انجام نگیرد، قطعاً همهی دنیا متضرر خواهند شد و ازجمله کشور ما ایران.
|
نظرهای خوانندگان
کشور ما بهترین شرایط استفاده از انرژی خورشید و باد را داراست.که محیط زیست را آلوده نمی کند. تا جایی که می دانم فقط یکجا در ایران از انرژی خورشید بهره برداری میشود که برق ایجاد شده از سلولهای خورشیدی را صادر می کنند! ولی اصرار از استفاده از انرژی هستی دارند که از هر جهت که حساب کنیم، مقرون به صرفه نیست. با استفاده مناسب از معماری و استفاده از انرژی خورشیدی، هر خانه ای در ایران می تواند انرژی مورد نیاز خود را تولید کند. ولی نه پول ایران خرج لبنانیها و ... میشود.بجای سرمایه گذاری در کشور خودمان. آیا حماقت از این بیشتر؟؟ کلمه حماقت گنجایش بیان این حمق را ندارد!
-- دوست ، Jul 11, 2009 در ساعت 11:55 AM