همين گفتگوی ساده
محسن باقرزاده: متأسفانه هيچ!
دو سه روزی به برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مانده، با یکی از ناشران قدیمی و از پیشکسوتان نشر ایران "محسن باقرزاده"، مدیر انتشارات توس گفت و گو کردم. کسی که بنگاه نشر توس را از سال ۱۳۴۰ بنیانگذاری کرده است. چیزی حدود ۵۰ سال عمرش را روی نشر گذاشته، با تب و تابهای کتاب و نشر قلبش تپیده است.
او ۳ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۳ وقتی از مشهد به تهران آمد، و با همراهی و کمک زندهیاد دکتر پرویز ناتل خانلری فعالیت فرهنگی و انتشاراتیاش را وسعت بخشید. سرانجام در سال ۱۳۵۰ کتابفروشی توس را روبهروی دانشگاه تهران تأسیس کرد.
ناشری که در زمینههای ایرانشناسی و تاریخ و فرهنگ سرزمین ما نقش پررنگی دارد؛ مجموعهی ۸ جلدی آثار چخوف با ترجمهی سروژ استپانیان، "هزارههای گمشده" از پرویز رجبی، و "تاریخ فرهنگ ایران" از دکتر ملایری جزو کارهای باارزش انتشارات توس و محسن باقرزاده است.
وقتی تلفنی با او حرف میزدم بیشتر از ضعف جسمیاش گفت که معمولاً خانهنشین است. اما با شنیدن اسم نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گل از گلش شکفت و کمی با هم حرف زدیم و درد دل کردیم.
آقای باقرزاده شما با نزدیک شدن نمایشگاه با چه حسی دارید خودتان را آماده میکنید؟
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یک رویداد بزرگ فرهنگی است که از زمانی که نمایشگاه تمام ميشود تا نمایشگاه بعدی همهی همکاران ما برنامه میریزند که با چه برنامههایی و چه کتابهایی در نمایشگاه بعدی شرکت کنند.
بنده بارها گفتهام، اصولاً این گونه نمایشگاهها که به هر حال میشود گفت یک فروشگاه بزرگ کتاب است، ولی از جایی که مسایل مادی برای همهی ما ناشران بسیار مهم است، این است که میپذیریم و کتاب را عرضه میکنیم. چون ما در طول سال اینگونه نقدینگی نداریم. روش سازمانهای پخش کتاب ما روش سنتی و روابط و ضوابطی که خودشان میریزند نیست.
این فرصت برای تمام دانشگاههای شهرستانها و دانشکدهها به وجود میآید و به قول معروف هم سیاحت است و هم زیارت که به تهران میآیند و کتابهایی را که نتونستهاند در طول سال برای کتابخانهشان تهیه کنند از این طریق، یعنی با حضور یک یا دو روزه در نمایشگاه کتابهای مورد نیازشان را تهیه میکنند.
به عنوان یکی از پیشکسوتان نشر ایران، در سیاستگزاری نمایشگاه کتاب و نشر ایران چه نقشی دارید و چگونه از شما استفاده میکنند؟
متأسفانه هیچ. حمل بر خودستايی نشود که بگويم من، بلکه از قدیمیترینها و پيشکسوتان ديگر بگویم مانند آقای شیرازی که سه دوره رییس اتحادیه بودند که من در خدمتشان بودم، آقای کاشیچی، بنیانگذار کتابفروشی گوتنبرگ که بیش از ۶۰-۷۰ سال سابقهی نشر دارد، و آقای عطایی و خیلی از پیشکسوتان دیگری هستند. مطلقاً ما محلی از اعراب نداریم.
یک کشور يا یک مجموعهی فرهنگی کلاً با چند چهره و یکسری از آدمها ساخته ميشود. میگویند تاریخ را آدمها میسازند و آدمها را تاریخ میسازد.
آیا در طول این سالها هیچ باری نیامدند مثلاً از تجربهی شما و از کارهایی که کردهاید بخواهند استفاده بکنند؟
در دورهی قبل، قبل از دولت نهم اتحادیهی ناشران با دو نمایشگاه همکاری داشت. آنجا هم به عنوان ابزار دست بود. و به گونهای که بتواند سیاستگزاری بکند و خط مشی بدهد نبود و نیست.
وقتی که همهی سازمانها و همهی کارهای دولتی در این جا هست به آن وضع امنیتی داده میشود و متأسفانه ما نمیتوانیم فعال باشیم.
وانگهی ادارهی چنین تشکیلاتی از توان اتحادیه هم برنمیآید. مثل دعوت کردن از تمام ناشران خارجی یا سازمانهای دیگر، به وسعت و هزینه نیاز دارد.
در نتیجه ارشاد آمده است در کنار اینها سازمانهایی به وجود آورده مثل "شرکت تعاونیهای ناشران تهران" و یا "شرکت تعاونی ناشران ایران"، که بعد از طریق خود ارشاد سیاستگزاری میشود. آنها پیاده میکنند و مسوولین ارشاد هم نظارت عالیه دارند.
شما وضعیت مسئلهی سانسور و مجوز کتاب و ادارهی کل کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
در هر حال این ادراهی کتاب مسایل خودش را دارد و ناشران هم گرفتاریهای خودشان را دارند. آنقدر این مسئله تکرار شده که از آن سبک و قاعدهی خودش جلو رفته، اصلاً از آن خارج شده است.
شما امسال در نمایشگاه کتاب به عنوان نشر توس چه چیزی را عرضه میکنید؟
ما کتابهایی داشتیم که متأسفانه دیر اقدام کردیم و امکانات فراهم نشد .
کتابهای تازهی ما چند تایی هست که هنوز مجوز آنها را دریافت نکردهایم. شاید تا دو سه روز آینده به نمایشگاه برسد و شاید هم نرسد. اما امیدواریم که حداقل بعد از نمایشگاه برسد.
تعداد کتابهایمان بد نیست. من آن کتاب عظیم امیر مهدی بدیع را برای سومین بار چاپ کردهام. و قبلاً هم مجوز داشته و گرفته و به بازار عرضه ميشود.
کتاب عظیم دیگری به نام "تاریخ هخامنشیان" است که يک گروهی از نویسندگان و محققین بزرگ دنیا که در زمینهی هخامنشیان تحقیق کردهاند انتشارات بريل هلند گروهی نشستهاند زیر نظر بانو سانوسی و چند محقق دیگر هلندی که ویراستار اینها بودهاند.
این کتاب هم ۱۵ جلد است و امیدوارم بتوانم ۵ جلد از این کتاب را در نمایشگاه عرضه کنم و بقیه هم در طول سال منتشر شود.
شما خودتان امسال در نمایشگاه حضور پیدا میکنید؟
بله من سال گذشته با وجود آنکه اولین بار غرفهی فقیرانه و کوچکی به من داده بودند، تمام روز بودم. و امسال هم سعی میکنم علیرغم توان جسمیام در نمایشگاه حضور داشته باشم. چون در آنجا احساس میکنم که جوان شدهام. و مردمی که مراجعه میکنند،کتابهایی که خواندهاند، کتابهایی که از موسسهی ما گرفتهاند، آنقدر زیبا و انسانی برخورد میکنند که من نمیتوانم لحظات دیدار آنها را از دست بدهم.
چون معلوم نیست که آیا در نمایشگاه بعدی باشم یا نباشم.
|