رادیو زمانه
>
خارج از سیاست
>
این سو و آن سوی متن
>
اندرزهایی به یک نویسندهی جوان - ۱
|
(1) اينسو و آنسوی متن، اندرزهایی به یک نویسندهی جوان
اندرزهایی به یک نویسندهی جوان - ۱
چند روز پيش که دلم برای رضا قاسمی سخت تنگ شده بود گوشی را برداشتم و بهش تلفن زدم. تا گوشی را برداشت شروع کردم به قُرقُر کردن و نق زدن که بابا اين چه وضعيه؟ چرا زنگ نمیزنی؟ اين چه رفاقتيه؟ و همين جور نق زدم.
بيچاره رضا قاسمی فقط سکوت کرده بود و حتماً لبخند میزد. بعد که داد و هوارهام تمام شد با همان آرامش هميشگیاش گفت: چطوری تو؟
و انگار به بالن پر از هوايی سوزن زده باشد، آرام شدم. گفتم: خوبم. دلم برات تنگ شده. کجايی؟ راستی سلام.
من که گاه و بيگاه به پستوی تنهايياش سر میزنم، و هميشه چيزهای خواندنی در دواتش میيابم، امشب هم پاورچين به سراغش رفتم، دواتش را گشودم تا برای شما بخوانم. مطلبی که برگزيدهام نوشتهی دانیلو کیش است ( Danilo Kis نویسندهی یوگسلاو 1989 ـ 1935 ) و با ترجمهی بسيار خوبی از دوست نازنين ديگرم مرتضا ثقفيان. اين مطلب را قبلاً خوانده بودم و هميشه دلم میخواست ترجمهاش کنم، اما میدانم هرگز نمیتوانم به اين خوبی از عهدهاش برآيم. مرتضا روی اين متن زحمت بسيار کشيده. يادم باشد هروقت گذارم به استکهلم افتاد با يک دسته گل بروم سراغ مرتضا.
به هر حال من از دوات رضا قاسمی به «اندرزهایی به يک نويسندهی جوان» سر درآوردم که میخوانمش.
اندرزهایی به یک نویسندهی جوان
دانیلو کیش
Danilo Kis (نویسندهی یوگسلاو 1989 ـ 1935 )
برگردان: مرتضی ثقفیان
به حاکمان و ایدئولوژیهای حاکم شک کن!
از حُکام حذر کن!
مواظب باش تا زبان خود را به زبان ایدئولوژیک آلوده نسازی!
بدان که زور تو بر قدرت ژنرالها میچربد! اما خود را با آنها مسنج!
مپندار که از ژنرالها ضعیفتری، اما خود را با آنها مسنج!
ایمان مدار به طرحهای آرمانی، مگر به آنها که خود خلق میکنی!
همانقدر در برابر حکام مغرور باش که در برابر تودههای ناشناس!
به خاطر امتیازاتی که نویسندگی نصیبت میکند دچار عذاب وجدان مشو!
معضلات کاری را که برگزیدهای با ستم طبقاتی یکی مگیر!
در قید و بند شتاب تاریخی مباش و به استعارهی "قطار تاریخ" هم بها مده!
پس به درون "قطار تاریخ" مَپر، زیرا که این استعارهی ابلهانهای بیش نیست!
همیشه بیاد داشته باش: "آنکه به هدف میزند همه چیز را از کف میدهد."
از سر زمینهایی که سیاحت میکنی گزارش نده؛ اصلا گزارش ننویس، کار تو روزنامهنویسی نیست!
به آمار و ارقام و اظهارات رسمی اعتماد مکن؛ واقعیت چیزی نیست که با چشم غیرمسلح دیده شود!
از کارخانجات، مزارع اشتراکی و کارگاهها بازدید مکن؛ نمیتوان پیشرفت را با چشم غیر مسلح دید!
وقت صرف مکن برای جامعه شناسی، روانکاوی و اقتصاد!
وقت صرف مکن برای فلسفهی شرق، ذن بودایی و چیزهایی مشابه آنها، تو کارهای عاقلانهتری داری!
هُشدار که تخیل خواهر دروغ است و خطرناک مثل آن!
با کسی متحد مشو، نویسنده تنهاست.
حرف آنها را که میگویند: "این جهان بدترین جهانها است" باور مکن!
به پیغمبران اعتماد نکن، زیرا تو خود پیامبری!
پیامبر نباش، زیرا سلاح تو تردید است!
خاطر آسوده دار: حاکمان به تو ربطی ندارند، چرا که تو خود حاکمی!
خاطر آسوده دار: معدنچیان به تو ربطی ندارند، زیرا تو خود معدنچیای!
بدان که آنچه را که به روزنامهها نسپردهای برای همیشه از کف نرفته است: این فقط مادهی کار است.
به نرخ روز قلم مزن!
بر لحظه مایه مگذار، پشیمان خواهی شد.
روی ابدیت نیز حساب باز نکن، پشیمان خواهی شد.
از تقدیر خویش راضی مباش، فقط دیوانگان راضیاند.
از تقدیر خود ناراضی مباش، زیرا تو برگزیدهای.
برای خیانتپیشگان عذر اخلاقی مجوی!
از "پایبندی وحشتناک به اصول" بپرهیز!
از قیاسهای دروغین حذر کن!
آنها را که برای سازش نکردنشان بهایی گزاف پرداختهاند باور کن!
باور مدار به آنها که برای سازش نکردنشان دستمزدی کلان گرفتهاند!
آنجا که حرف بر سرهمهی ارزشهاست، مبلغ نسبیگرایی نباش؛ ارزشها سلسله مراتب دارند.
دوستان عزيز راديو زمانه، برنامهی اينسو و آنسوی متن را با شما ادامه میدهم.
تا برنامهی ديگر خدا نگهدار.
|
نظرهای خوانندگان
آقای معروفی مدتهاست پراکنده یا برنامهی شما رو اینجا میخونم یا تویِ رادیو گوش میدم و لذت میبرم، تازه نه تنها یک لذت صرف، بلکه لذتی که طعمش زیر زبون آدم میمونه. امروز ناگهان احساس کردم دلم میخواد به خاطر برنامهسازی زیبا و گستردگی مطالب اون از تون تشکر کنم. :)
-- آگالیلیان ، Jun 25, 2008 در ساعت 05:43 PMبسیار عالی بود استاد. متشکرم. مدتی بود درس را کنار گذاشته بودید. خوشحالم که باز برگشته اید.
-- محمود مکرم زاده ، Jun 25, 2008 در ساعت 05:43 PM