رادیو زمانه > خارج از سیاست > همین گفتگوی ساده > استفاده تکبعدی از انرژی در ایران | ||
استفاده تکبعدی از انرژی در ایرانپروفسور سعید ناصری متولد 1324 در زنجان، پس از اتمام تحصیلات متوسطه و هفت سال کار در تاسیسات حرارت مرکزی رادکو، از 25 سالگی به آلمان آمده و در رشته مکانیک تحصیلات خود را آغاز کرده و به عنوان طراح و مهندس مکانیک در رشته مهندسی فیزیک تحقیقات خودش را ادامه داده است. سعید ناصری دکترای خود را در رشته علوم مهندسی فیزیک گرفته و همچنان کار خود را با تحقیقات و انتشار مقالاتی در زمینه فیزیک، مکانیک و آیرودینامیک پی گرفته است. سرانجام در دانشگاههای آلمان به عنوان پروفسور به خدمت درآمده و استاد دانشگاه بوده. او 15 سال است که ریاست دانشکده و ریاست دپارتمان ماشینسازی مدرسه عالی آکادمیهای حرفهای برلین را به عهده دارد. من در کنفرانس انرژی و تغییرات آب و هوا شرکت کردم. کنفرانسی که به همت انجمن مهندسان و متخصصان ایرانی در آلمان برگزار شده بود. و سعید ناصری آغازگر این کنفرانس بود. کنفرانسی که بسیاری از چهرههای برجسته علمی آلمان و ایران درباره انرژی ایران حرف زدند. پس از پایان کنفرانس با پروفسور سعید ناصری در زمینه انرژیهای ایران گفتگویی کردم، که میشنوید.
آقای ناصری، فکر میکنید روی انرژی ایران مطالعه دقیق شده، چه از طرف روشنفکران ایرانی در خود ایران و چه در خارج از ایران، برای اینکه ما میبینیم یک چیزی به عنوان انرژی فسیلی، نفت و گاز، پنج میلیون سال طول کشیده تا تولید شده، و بعد هم یک اتفاقی افتاده که کسانی هم شدند دولتمرد و صاحب آن میراث. شدند میراث خوار آن ثروت ملی و این را دارند میفروشند و جای آن اسلحه میخرند. به عنوان یک روشنفکر، یک آدم تحصیل کرده که این سو هستید و روی این زمینهها، در بحث انرژی کار میکنید، فکر میکنید اصلا این یک کنترلی روی آن دارد و یا اینکه نه، یک دورهای باید غارت کنند و تمام سرمایههای ایران را به باد بدهند برود. عرض شود آقای معروفی، اولا خیلی متشکرم. سوال شما برای من سه جنبه را باز کرد. در درجه اول انرژی و اینکه شما گفتید مطالعه شده در ایران و به باور من در این مورد صد درصد مطالعه شده و این مطالعه منتها از دید امروزی باید یک حالت رفورم داشته باشد. بایستی به اصطلاح تکرار بشود، مطالعه عمیقتر بشود و مطالعه نه تنها عمیقتر بشود بلکه برمبنای دادههایی که امروزه در زمینه انرژی وجود دارد، پایهگذاری بشود. زمینه امروزه انرژی نه تنها دولتمردان و تمام جامعه را دربر گرفته و به قول معروف سورپریز کرده، بلکه بطوری که ما مشاهده میکنیم از یک طرف ازدیاد جمعیت و از طرف دیگر راحت زندگی کردن ما، افرادی که در یک جامعهای مثل اروپا هستیم، سبب میشود که مصرف انرژی روز به روز فراوانتر بشود. در مورد کشورمان ایران شاید این قضیه با یک ضریب بیشتری مورد مطالعه قرار بگیرد و معادلهای که درمورد ایران میشود عنوان کرد این است که نه تنها افراد مملکت ما ایران از نظر جمعیت زیاد میشوند، بلکه خب طبیعتا با ترقی تکنولوژی و اینکه رفاه اجتماعی بوجود بیاید، احتیاج به مصرف انرژی بیشتر میشود. حالا در این زمینه اگر ما این مصرف انرژی را به این سه قسمت تقسیم بکنیم، انرژی که به عنوان الکتریسیته و برق ما لازم داریم؛ من تا آنجایی که خاطرم هست احتیاج به انرژی برق در ایران در سالهای اخیر بطور تصاعدی بالا میرود و باید روی آن توان مطالعه بشود و باید دید که این زیاده احتیاج به انرژی الکتریسیته از چه راههایی تامین میشود. بهخصوص در کنار این کنفرانسی که درمورد انرژیهای تجدیدپذیر هست در چه جایگاهی این انرژیهای تجدید پذیر میتوانند قرار بگیرند، و فقط انرژی فسیلی و یا هستهای و یا غیر تجدید پذیر نباشد. روی این حساب در این زمینه باید نه تنها مطالعه بشود بلکه از تکنولوژی و دادههای علمی دنیای خارج از ایران استفاده بشود. درمورد دوم که احتیاج به بنزین و نفت و غیره است، خب کشور ما دارای نفت هست، منتها این نفت همانطور که شما گفتید مال مردم است و به کسی که به عنوان مسئول انتخاب میشود، تعلق ندارد. پول شخصی نیست بلکه ملت ایران باید بتوانند از این منبع انرژی استفاده بکنند. استفاده نه اینکه مصرف بشود بلکه در رابطه با ان صحبتی که قبلا گفتم برای رفاه مردم استفاده بشود. یعنی اگر فرض کنیم از استخراج نفت و از طرف دیگر با ازدیاد فروش نفت میشود ثروتی بدست آورد، این باید طبیعتا برای تمام مردم ایران مورد استفاده قرار بگیرد در برنامههای اجتماعی و غیره اینها پیاده بشود. مطلب سوم اینکه تنها نفت نیست. کشور ایران دارای گاز هست که خوشبختانه خیلی هم فراوان است، ولی این باید در یک مقطع زمانی، بصورت دراز مدت، روی آن مطالعه بشود و من فکر میکنم اگر این سه مطلب، انرژی برق و برای اتومبیل و غیره در یک طرح خیلی مناسبی قرار بگیرد، طبیعتا هم ملت ایران از این ثروت داده شده میتوانند یک سهمی داشته باشند و هم اینکه در درازمدت لااقل ما میتوانیم تامین انرژی را به یک نحوی جور بکنیم که بچهها، نوهها، و نوههای نوههای ما از این موهبتی که به کشور ما داده شده استفاده بکنند. موهبتی که فقط جنبه منابع نفتی را در نظر میگیرد. من کارم اصلا این چیزها نیست. شما رییس یک دانشگاه هستید و فضای شما، فضای مهندسی است و در این زمینهها خیلی راحت با این کلمهها کنار میآیید و با آنها بازی میکنید. من این فرمولها، این آمارها و این چیزها را که دیدم یکباره این سوالها برای من پیش آمد. اینکه احساس کردم همه چیز در قرن گذشته، این قرن و حتی قرن آینده برنامهریزی شده است در دست روشنفکران است و آدمها دارند روی آنها برنامهریزی میکنند، انتقاد میکنند، بحث میکنند؛ ولی یکباره برمیگردم در کشور خودم میبینم مثلا شمال ایران برق نیست، نفت نیست، گاز نیست، بعد یک دفعه ایران دارد این همه نفت تولید میکند، بنزین جیره بندی میشود، یا اینکه مثلا گاز را از ترکمنستان میخرد، بنزین را از ترکمنستان میخرد. من احساس میکنم در ایران برنامهریزی وجود ندارد. با یک نگاه سطحی فکر میکنم چطور ممکن است یک رژیمی این همه ثروت دستش است و دارد اینها را میفروشد و یکباره کردستان ما بیبرق میماند یا بیبنزین میماند. از این جهت این سوالها برای من پیش آمده. عرض کنم به درستی. شاید امروز برای شما یک حالت غیرآشنا باشد، برای اینکه شما نویسنده و صاحب قلم هستید و صاحبنظر در این مورد هستید. سناریو شما برای آینده، سناریوهایی هستند که در چارچوب ادبی، اجتماعی قرار میگیرد و شما برای آینده میتوانید از این نظر چیزهایی بدهید و همین فکر میکنم برای شما محاسبات معادلات و غیره یک حالت جدیدی باشد. برای ما مهندسان قضیه درست برعکس است. برای اینکه ما به عنوان مهندس باید این چیزها را بدانیم و روی آنها تکیه بکنیم و نقطه عطف و نقطه خوب آن اینست که این دوتا را با هم بتوانیم تلفیق بکنیم. ما مهندسان و شما نویسندگان و هنردوستان و غیره بتوانیم برای ارتقاء جامعه، این دوتا را با هم تلفیق بدهیم. درمورد ایران متاسفانه با وجود داشتن منابع سرشار نفت و گاز و غیره، این تلفیق هنوز صورت نگرفته است. یعنی در ایران مهندسان واقعا خیلی قهاری هستند و میتوانند محاسباتی بکنند که کاملا هم درست هست. ولی چون فرهنگ ما از همان ابتدا این نبوده که این تجارب را به رشته تحریر دربیاوریم و به نسلهای بعد بدهیم، یک مقدار نقصان در اینجا احساس میشود. شما آهنگری را در ایران در نظر بگیرید که یک چیز صنعتی هست، آهنگری سنتی که با آن پتکهای آن چنانی آهنگری میکنند، در مورد آهنگری شما نوشته پیدا نمیکنید، یا خیلی زیاد پیدا نمیکنید. شما فرشبافی را، تمام مینیاتورکاری و غیره و ذالک ما نوشتار نداریم. و شما سخنوران درست این چیز را دارید و مینویسید. چقدر خوب بود که ما مهندسین هم میتوانستیم این چیزها را بنویسیم و ادامه بدهیم که دولت مردان و مسئولان استفاده بکنند و در یک کشوری مثل ایران در شمال آن، یک دفعه مثلا کمبود انرژی پیدا بشود. در صحراهایی که آن چنان از آنها میشود انرژی خورشیدی استفاده بشود، همینطوری بماند. یعنی این چیزهایی هست که باید از صورت برنامهریزی و غیره با همدیگر ترتیب داده بشود. چون انرژی، یک بعدی نمیشود به آن نگاه کرد. انرژی با تمام جوانب دیگر اجتماع، به اصطلاح اجتماع نوین و مترقی، باید در رابطه قرار بگیرد. فرض کنیم اگر مثال عربستان سعودی را بیاوریم، در آنجا خب وفور نفت و غیره هست، ولی میبینیم که در تلفیق این انرژیها واقعا یک بعدی است. یعنی در جوانب دیگر از نظر فرهنگ، آن چنان بازتابی پیدا نمیکند. روی این حساب فکر میکنم اگر ما بتوانیم انرژی و فرهنگ را در ایران با همدیگر تلفیق بدهیم، شاید این کمبودها از نظر ما مهندسان برطرف بشود و کردستان همچنان بتواند نفت و انرژی داشته باشد که فرض کنیم شهر تهران دارد. و کرمان همان را داشته باشد که فرض کنیم تبریز دارد. در همین ماجرا در پایان گفتگو میخواهم خدمت شما بگویم که انجمن مهندسان و متخصصان ایرانی در آلمان که مرکز آن در برلین هست، خیلی کار کرده در این سالها و من شاهد بودم. من همینجا از همکارانم میخواهم که این فضا را فراهم کنند که انجمن مهندسان و متخصصان ایرانی در آلمان بتوانند از این رادیو استفاده بکنند و فضا داشته باشند. |