سیگار کشیدن مترادف با سکس

برگردان: ناصر غیاثی

پاول آوستر، نویسنده‌ی ۶۲ساله‌ی آمریکایی در گفت‌وگویی با Zeitonline از سیگار و سیگار کشیدن می‌گوید. ترجمه‌ی این گفت‌وگو را می‌خوانید.

پل آوستر

آقای آوستر شما الان در پاریس، شهر عشق هستید. آیا سیگار رمانتیک است؟

دست‌کم هالیوود مدت‌ها این طور خیال می‌کرد. در دهه‌های سی و چهل زیباها و خوب‌ها توی فیلم سیگار می‌کشیدند، امروزه این غمگین‌ها و بدها هستند که سیگار می‌کشند. دیگر روی پرده‌ی سینما هیچ آدم خوشبختی سیگار نمی‌کشد. قدیم‌ها سیگار کشیدن کم و بیش مترادف با سکس بود.

سیگار کشیدن و بوسیدن با هم جور درمی‌آیند؟

اصلاً. هم‌زمان نمی‌شود. اما من برای بوسه سیگار برگ نازکم را می‌گذارم یک گوشه.

سیگار برگ نازک ِ مارک ِ شیمل پنینک می‌کشید.

بله. وقتی در سفر هستم، مثل الان که در پاریسم، همیشه یک چمدان پر از این قوطی‌های کوچک فلزی با خودم دارم.

در فیلم شما Smoke داستان مردی روایت می‌شود که در یک شهر محاصره شده نشسته و فقط توتون می‌کشد، اما کاغذ سیگار ندارد تا با آن سیگار بپیچد. تنها کاغذ ِ دست‌نوشته‌ای را دارد که ده سال روی آن کار کرده بود.

داستان واقعی است. منتقد ادبی روس میخایل باختین موقع محاصره‌ی لنینگراد کتاب‌اش را می‌کشید. من هم اگر بودم، همین کار را می‌کردم.

پوستر فیلم smoke

آیا آدم‌های خلاق انس بیش‌تری به سیگار کشیدن دارند؟

می‌گویند نیکوتین مغز را تحریک می‌کند. افکارت را تقویت می‌کند. من هم به سختی می‌توانم تصور کنم که بدون کشیدن سیگار بتوانم بنویسم. اما همیشه آدم‌هایی هستند که چنین معجزه‌ای می‌کنند.

هیچ وقت سعی کردید، سیگار را ترک کنید؟

بله. سه روز سیگار نکشیدم و تبدیل به یک هیولا شدم. اما نمی‌خواستم موجودی باشم که یک وقتی می‌زند توی صورت مردم یا داخل ویترین می‌شود. به این ترتیب تصمیم گرفتم، بهتر است زندگی کوتاهی داشته باشم تا آدم بدی باشم. و دوباره شروع کردم به سیگار کشیدن.

آیا روش‌های کارسازی وجود دارد که آدم را وادار کند که اصلاً شروع به سیگار کشیدن نکند؟

با ممنوع کردن و کمپین‌های روشنگری؟ در آمریکا که سفت و سخت این کار را می‌کنند. من فکر می‌کنم سوءتفاهم بزرگی به وجود آمده. چون نوجوانان بیشتر علاقمند به این هستند که اجازه‌ی چه کاری را ندارند. به محض این که کاری را برایشان ممنوع کنی، به هر قیمتی شده همان را می‌خواهند. اگر کمپین‌های ضدسیگار نبودند، جوانان کمتری سیگار می‌کشیدند.

ممنوع نکردن هیچ چیز. آیا این همان آزمایشی است که شما در در منزل با دخترتان کردید؟

بله، اما خیلی موفق نبودم.

هلموت اشمیت همه جا سیگار می‌کشد. اخیراً در یکی از تئاترهای هامبورگ مدیر تئاتر یک زیرسیگاری آورد و گفت: «با این کار شما و همسرتان هم جزو اجرا محسوب می‌شوید.» به دنبال آن یک غیرسیگاری از اشمیت شکایت کرد.

به نظر من اشکالی ندارد که اشمیت این همه کشته و مُرده‌ی سیگار کشیدن است. یکی از نزددیک‌ترین دوستانم در نیویورک آرت سپیگلمن هست...

همان کارتونیست معروف.

آرت یک سیگاری تمام‌عیار است. فقط در مراسمی شرکت می‌کند که اجازه‌ی سیگار کشیدن داشته باشد. به عبارت دیگر تقریباً در هیچ مراسمی شرکت نمی‌کند. وقتی از او پرسیدند چرا این همه سیگار می‌کشد، جمله‌ی بسیار بامزه‌ای گفت: «چون من عاشق سرفه‌های ناشی از سیگار کشیدنم هستم.»

می‌دانید هلموت اشمیت چه سیگاری می‌کشد؟

نه.

سیگار با طعم جوهر نعنا.

چه جالب. سیگارهای جوهر نعنا را که فقط نوجوانان می‌کشند.