رادیو زمانه > خارج از سیاست > پرسه در متن > دلبستگی به این دنیا | ||
دلبستگی به این دنیابرگردان: ونداد زمانیv.zamaani@gmail.comجاناتان واینر در کتاب تازهاش «دلبسستگی به این دنیا»، احتمال زندگی بسیار طولانی برای بشر را - حتی تا مرز هزار سال- به لحاظ علمی امکانپذیر میداند. از دید دانشمندان «پیریشناسی»1 این اواخر به ازای هر ده سال، دو سال به طول بشر افزوده میگردد. رادیوی ملی آمریکا به مناسبت چاپ کتاب «دلبسستگی به این دنیا» با جاناتان واینر، نویسنده معروفِ گزارشهای علمی، مصاحبهای ترتیب داده است. جاناتان واینر که در سال ١٩٩٥ جایزه پولیتزر را در بخش آثار غیر داستانی با کتابی درباره تکامل2 نصیب خود کرده است، در حال حاضر استاد دانشکده روزنامهنگاری کلمبیا در آمریکاست. اولین کتاب این نویسنده به نام «سیاره زمین» نیز توسط تلویزیون پی بی اس در یک مجموعه هفت قسمتی به تصویر کشیده شده است. نویسنده معتبر و دقیق که مشغول تدریسِ روزنامهنگاری علمی در یکی از معتبرترین دانشکدههای روزنامهنگاری است، برای تکمیل پروژه کتابش به سراغ گروههای در حال گسترش دانشمندانی میرود که همه تخصص و تحقیقات خود را بر روی افزایش طول عمر بشر متمرکز کردهاند. او در مصاحبهاش با رادیو ملی آمریکا خاطر نشان کرده است که اکثر دانشمندان پیریشناسی احساس خوشایندی نسبت به کلمه «جاودانگی» ندارند.
جاناتان واینر که تحصیلکرده هاروارد است و از تاریخچه تعقیب جاودانگی توسط بشر بهخوبی مطلع است، به این موضوع مهم اشاره میکند که نسلهای جدیدتر دانشمندانی که در پی بهبودبخشی و افزایش طول عمر بشر هستند به هیچوجه در جستوجوی «آب حیات» نیستند و کنکاش اصلی آنها، بر عکس کیمیاگران ثبتشده در تاریخ تمدن بشری، از جادو و ماوراء طبیعت فاصله زیادی دارد. البته از دید نویسنده کتاب، در ذات ماجرا تفاوتی بین تلاشهای خیالی و افسونگرایانه کیمیاگران و تلاشهای واقعاً علمی «پیریشناسان» وجود ندارد و همگی بر طبل آرزوی همیشگی بشر که جاودانگی است میکوبند. نویسنده کتاب «دلبستگی به این دنیا» که برای تحقیقات میدانی، در بسیاری از کنفرانسها و سمینارهای علمی در زمینه افزایش طول عمر شرکت داشته است پی میبرد که طیفهای مختلفی از دانشمندان با توقعات و هدفهای کاملاً متفاوت در این رشته تحقیقاتیِ زیستشناسی به تبادل اطلاعات علمی میپردازند. بخشی از دانشمندان رشته «پیریشناسی» همه امید و دستاوردهای علمی خود را متوجه این هدف ساختهاند که فقط هفت سال به طول بشر اضافه کنند. گروههای بیشماری اصلاً تمایلی به ذکر موضوع افزایش عمر ندارند و همه تحقیقاتشان بر این هدف استوار است که به کیفیت و سلامت بشر در سالهای پیری بیافزایند. در کنار مجموعههای فوق، دانشمندان جاهطلبی نیز هستند که با صراحت تمام کنترل پیری و جلوگیری از مرگ را هدف اصلی فعالیتهای علمی خویش قرار دادهاند. قهرمان اصلی کتاب مستند علمی آقای جاناتان واینر که یک متخصص «پیرشناسی» به نام آوبری دگری است، جزو طیف آخر دانشمندان فوقالذکر است که به نقل قول از کتاب: «دانشمندی است که بیش از هر چیز یادآور متوسلا3 انسان اسطورهای است که ٩٩٦ سال عمر کرده است». به اعتقاد این دانشمند، پیری اژدهای هفتسری است که باید با هرکدام از سرهای آن که سمبل یکی از بیماریهای پیری است، جداگانه برخورد شود.
به اعتقاد او «به لحاظ علمی ثابت شده که ١٢ سالگی، بهترین حالت و سلامت جسمانی بشر را در خود جمع کرده است و اگر بشر قادر باشد خود را در این موقعیت جسمانی ثابت نگه دارد میتوان درباره امکان افزایش عمر بشر در حد هزاران سال و حتی میلیون سال نیز اندیشید.» سئوالی که نویسنده کتاب در برابر دانشمند زیستشناسی و قهرمان کتابش قرار میدهد این است که چرا ما نمیتوانیم اژدهای هفتسرِ مرگ را در سن ١٢ سالگی مهار کنیم؟ سئوالی که قهرمان اصلی کتابِ مستندِ علمی جواب آن را در زیستشناسی تکاملی جستجو میکند. به نظر میآید رسیدن به یک بدن کامل، آن هم در بهترین سالمترین وضعیت ممکن که بدن یک موجود زنده را آماده موقعیت «تولید مثل» میکند، اصلیترین انگیزه تکامل است. مهمترین برداشت علمیای که کتاب برای از بین بردن یکی از هفت سرِ اژدهای مرگ ارائه میدهد در این ماجرای شگرف نهفته است که مصادف است با تصویر مخوفی که از تکامل جبری ارائه میدهد. از دید زیستشناسان تکاملی، بدن انسان که در ١٢ سالگی به عالیترین وضعیت وجودی خود میرسد، قادر است تا ٢٠ سالگی که بهترین سن تولید مثل است، بر توانمندیهای فیزیکیاش بیافزاید تا بتواند به وظیفه اصلیاش، یعنی انتقال بهترین ژن به نسل آینده، مبادرت ورزد. طبیعت و تکامل بعد از آنکه برای ما امکان تولید مثل در بهترین حالت را مهیا کردند، بعد از اتمام انجام وظیفه طبیعی تولید مثل، ما را به حال خود رها میکنند و ما به عنوان موجودات غیر مفید، از ٢٠ سالگی به بعد مسیر افت فیزیکی را طی میکنیم تا آنکه در نهایت با مرگ، ناچاراً به دگردیسی نهایی و بازگشت به عناصر اولیه در طبیعت تن میدهیم.
از دید متخصصین «پیری شناسی» دانستن حقایق تلخ ولی علمی تکامل، قدم اول برای مبارزه با پیری و افزایش متوسط عمر بشر است. اقدامات ثابتشده و آشکاری وجود دارد که حاکی از تاثیر زندگی امنتر و تغذیه بهتر بر زندگی موشهای آزمایشگاهی است، به نحوی که تدارک زندگی بهتر و کنترلشدهتر، سن موشها را به سه برابر عمر طبیعیشان رسانده؛ پدیدهای که به وضوح در زندگی بشر متمدن نیز تکرار شده است. پیشرفتهای عظیم علمی در زمینه مبارزه با بیماریها و تحول صنعت پزشکی و دارویی، بهویژه در سالهای اخیر، بیش از هر دورهای بشر را به این دغدغه همیشگیاش برای کنترل مرگ نزدیک کرده است. تمرکز و تسریع تحقیقات توسط نسل جدیدی از نخبگان علمی در زمینه «پیری شناسی» موج تازهای است که مهمتر از هر چیز، بازگوکننده این واقعیت است که تلاش برای جاودانگی روز به روز به واقعیتی علمی نزدیکتر میشود. پانوشت: 1. Gerontologists منبع: Long For This World: The Strange Science Of Immortality |
نظرهای خوانندگان
مشکلات بشر غربی کجا و مشکلات و آرزوهای ما کجا!؟
-- مهری ، Jul 19, 2010 در ساعت 11:55 PMبدون خواندن مطلب!
عالی عالی عالی
مانی جاوید
-- بدون نام ، Jul 19, 2010 در ساعت 11:55 PMشراب جاناتان واینر، بعد از نوشیدن تمامی دارد. کوثر نیست که حوریان و قلمان و بوهای دلکش و آهنگهای دلانگیز را هم در خود جای دهد! جادو و یا کیمیا، هویت کوثر در بیمرگی است غم مخور!
جهی خاک بر سر
-- بدون نام ، Jul 19, 2010 در ساعت 11:55 PMسلامت و شادابی جوانی در زمان پیری رویای انسان است اما بی مرگی بنظر چیز جالبی نباشد
-- بدون نام ، Jul 20, 2010 در ساعت 11:55 PMاين كه جاودانگي نشد كه « به ازای هر ده سال، دو سال به طول[عمر] بشر افزوده گردد»؛ يعني پس از هزار سال، آدمي ميتواند دويست سال زنده بماند، و سپس "بميرد"!زهي اميد باطل!
-- هدهد ، Jul 20, 2010 در ساعت 11:55 PMبسیار جالب بود..با این گونه مقالات سطح سایت نه تنها بالا تر میرود بلکه جذاب تر نیز می شود.
-- فریدون ، Jul 20, 2010 در ساعت 11:55 PM