رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات جهان > روایتهای سوخته | ||
روایتهای سوختهبرگردان: ونداد زمانیدر بخش اول این مقاله اشارهای داشتیم به مشکلاتی که ادبیات مدرن عرب و بهویژه رماننویسی با آنها درگیر بود، و از تلاشهایی صحبت شد که قادر گشت فضای جدیدی را در بازار بینالمللی برای نویسندگان معاصر عربی ایجاد نماید. شش سال از دریافت جایزهی نوبل نجیب محفوظ نگذشته بود که با حکم فتوایی یک آخوند، نجیب محفوظ در سن ٨٢ سالگی مورد سوءقصد قرار میگیرد و دو سال بعد از حادثه فوق فوت میکند. برای علا الاسوانی هنوز اتفاق مخوفی نیافته است و کتاباش که به همت یک انتشاراتی خصوصی در مصر به چاپ رسیده، در دنیای عربزبان از استقبال بیسابقهای برخوردار گشته است. رمان «مجتمع مسکونی یعقوبی» علا الاسوانی از طرف دولت مصر متن نامطبوع شناخته شده و حتی از آن بهعنوان متنی یاد شده که آبروی کشور مصر را برده است.
علا الاسوانی در رمان خویش بدون هیچ اغماضی از رشوهخواری و فساد دولتی میگوید، روی شکاف طبقاتی موجود در جامعهی مصر انگشت میگذارد، به شکنجه در زندانها اشاره میکند و تلختر از همه اینکه مدعی میشود دولت مصر بیمیل نیست از اینکه جوانان فقیر و معصوم مصری به سمت بنیادگراها کشیده شوند. مجموعهی بزرگی از شخصیتهای عمیق و دوستداشتنی، جذابیتهای ادبی و ماجراهای تفکربرانگیزی که مربوط به شیوهی زندگی یک جامعهی عربی است، به رمان «مجتمع مسکونی یعقوبی» امکان داد تا در برگردان انگلیسیاش نیز با موفقیت روبهرو گردد. دیری نپایید که رمان فوق به ٢٠ زبان دیگر جهانی نیز برگردانده شد. علا الاسوانی معتقد است تنها دلیلی که او را هنوز زنده نگهداشته، شهرت و استقبال جهانیای است که از داستانهایاش شده. بحث و گفتگوهای عمومیای که در یکی از کافههای مرکز شهر و در حضور نویسنده انجام شد، منجر بدان شد که پلیس قاهره کافه را تعطیل کند. اما به رغم همهی این مشکلات، بحث دربارهی رمان فوق همچنان در سایر نقاط شهر داغ است و ادامه دارد.
داستان «دختران ریاض» نوشتهی رجاع السناعی، که نمونهی عربی «سکس و شهر» معروف نیویورکی است، نتوانست در عربستان سعودی اجازهی چاپ بگیرد. به نظر میرسد داستان دختران خانوادههای ثروتمند سعودی که دربهدر به دنبال راهی برای فرار از قفسهای طلایی خویش هستند، به مذاق حکوت خوش نیامده بود. داستان «دختران ریاض» با بهتصویرکشیدن ماجرای دخترانی که در خانههای لوکس و اعیانی تقریبا اسیر نگاه داشته میشوند و به هر قیمتی که شده در روز «والنتاین» شجاعانه روسری قرمز میپوشند و البته با ترجمهی صمیمی و باورکردنی مریلین بوث، نیز جزو کتابهای پرفروش آمریکایی شد.
عراق این روزها محل راحتی برای رماننوشتن نیست، حتی برای دختر شجاع نویسندهای که با وبلاگاش «ریوربند» معروف شده است. در سال ٢٠٠٧، این وبلاگنویس ناچار شد از عراق فرار کند و به سوریه پناه ببرد. وی سرانجام در خارج کشور توانست مجموعهی دوقسمتی نوشتههایاش، «بغداد میسوزد»، را به زیر چاپ ببرد. روایت ماجراهای هولناکی که در عراق برای شهروندان اتفاق میافتد در رمان «شهر صدام» هیبتی کافکایی میگیرد. نویسندهی رمان، محمود سعید هفتاد ساله، در این داستان از ششبار زندانیشدناش میگوید. او نیز در تبعید، در سال ٢٠٠٤، توانست ترجمهی رماناش را به بازار انگلیسیزبان بیاورد. جرج اورول زمانی ادعا کرده بود که اگر در دنیای پر از صلح و صفا زندگی میکرد متن سیاسی نمینوشت و به جای آن، دلاش میخواست که نویسندهی کتابهای تزئینی و راهنمای فنی باشد.
ما در آمریکا آنقدر آزاد هستیم که اگر دلمان خواست میتوانیم نویسندهی کتابهای تزئینی و کتابهای سنگین و قطور تکنیکی باشیم، ولی در خاورمیانه که مملو از بحرانهای فاجعهآمیز است سیاسیبودن مثل سنگ بزرگی است که با زنجیر به پای نویسندهها قفل شده است. نکتهی جالب در همین رابطه این است که در میان جو اجتماعی خاورمیانه که انباشته است از تنشهای سیاسی، و در کنار خیل عظیم قلمزنانی که سرشار هستند از انگیزههای سیاسی و اجتماعی، بدون تردید میتوان نویسندگان عربزبانی را یافت که مطالب و موضوعات کتابهایشان بار سیاسی ندارد.
شاید وقتی فستیوال ابوظبی در دو دورهی اولیهاش جایزهی بهترین داستانهای منتشرشده را به کتابهایی اختصاص داد که مضمون سیاسی ندارند، دستاندرکاران میخواستند به فضای تولیدات ادبی غیرسیاسی میدان بیشتری بدهند. افزایش ترجمهی رمانهای عربی نگرانیهایی را با خود به همراه دارد؛ ترس از اینکه نویسندگان عربزبان چشم و ذهن خود را به بازاز خرید و خوانندگان بیرون از سرزمینهای عربی بدوزند و در این میان از خوانندگان عربی خویش غافل شوند. رمان دوم علا الاسوانی با عنوان «شیکاگو» شاید در وهلهی اول دلیلی بر صحت نگرانیهای اشارهشده باشد ولی وقتی به مضمون اصلی رماناش دقت کنیم، پی میبریم که قهرمان داستان «شیکاگو»، یک مهاجر عرب ساکن آمریکاست که میخواهد بفهمد چرا آمریکا با جدیت تمام مشغول پشتیبانی از حکومت فاسد و مخربی چون حکومت مصر است؟ By Claudia Roth Pierpont , Found in Translation, The contemporary Arabic novel بخش نخست • افزایش ترجمهی رمانهای عربی |
نظرهای خوانندگان
عجب دنیای کوچک و مسخره و شبیه به همی داریم
-- بدون نام ، Jan 16, 2010 در ساعت 08:44 PMتشکر از درج منابع انگلیسی
-- فرهاد ، Jan 16, 2010 در ساعت 08:44 PMبدون نام محترم:
من به همراه مقاله، عناوین انگلیسی رمانهای عربی را ضمیمه کرده بودم ولی ب در متن چاپ شده گمجانده نشده است.
Books sited:
1- “The Yacoubian Building,” by Alaa Al Aswany
2-“Girls of Riyadh,” by Rajaa Alsanea
3- “Gate of the Sun,” by Elias Khoury
4- “Saddam City” by Mahmoud Saeed’
-- ونداد زمانی ، Jan 16, 2010 در ساعت 08:44 PMسوال اساسی این است که چرا نهاد افتصادی پایداری در مجموعه سرمایه داری خارج کشور شکل نگرفته است که به تولید نشر در شکل وسیع دامن بزند. شرکت اقتصادی ذاتا لیبرالی که بتواند در مقابل فرقه های روشنفکری که طبیعتا نمی توانند دمکرات باشند به تنوع انتشارات دامن بزنند.
-- میترا ، Jan 17, 2010 در ساعت 08:44 PM