آخرالزمان، آیت الله خامنهای و ذهنیت دینی
در مقالهی بلند «سیاست آخرالزمانی، دربارهی عقلانیتِ سیاست در ایران»، مسألهی افکار و منش دینی آیت الله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به تفصیل شرح شده است. پرسشِ ناظران غربی در سالهای اخیر این بوده که آیت الله خامنهای چه نوع عقائد مذهبی دارد و تا چه اندازه عقائد وی در تصمیمگیری سیاسیاش دخیل است.
تفاوت بنیادین خامنهای با خمینی
آیت الله خامنهای وارث حکومتِ آیت الله خمینی و جانشین وی است؛ اما با وی تفاوتهایی بنیادین دارد. اجتهاد، مرجعیت و کاریزما در مورد آیت الله خمینی مناقشهناپذیر ماند، اما در باب اجتهاد و مرجعیت و به طور کلی صلاحیتِ آیت الله خامنهای برای فتوا دادن، مناقشههای فراوانی از جمله از سوی استاد وی – آیت الله منتظری – شده است.
با این همه، تفاوتی بنیادی تر میان آیت الله خمینی و آیت الله خامنهای وجود دارد که شاید کمتر توجه را جلب کرده است. آیت الله خامنهای در شهر مشهد به دنیا آمده و بیشتر تحصیلات حوزوی خود را در این شهر انجام داده و جز برای مدت کوتاهی برای تحصیل به نجف و قم نرفته است. مشهد، قم و نجف، هر سه حوزههای شیعی هستند، اما میان آنها تفاوتهای بارز و تعیینکنندهای هست. مهمترین تفاوت، به نوع نگرش دینی حاکم در هر یک از این حوزهها بازمیگردد. با ظهور رضا شاه پهلوی، حوزه علمیهی قم به دست شیخ عبدالکریم حائری یزدی احیا شد؛ حوزه نجف به سمت غیرسیاسیشدن شتافت و نقش آن در سیاست ایران کاهش یافت. حوزهی مشهد نیز در پی رونق یافتن اقتصادی و مالی آستان قدس رضوی، رونقی دوباره پیدا کرد.
آیت الله خامنهای در کهف الشهدا
حوزهی علمیه مشهد؛ تلاقی دین و اقتصاد رهبر
پس از انقلاب سال 57، قم به زرادخانهی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی بدل شد و کانون مشروعیتبخش نظام سیاسی حاکم گردید. با این همه، مشهد را نیز میتوان پایتخت سوم جمهوری اسلامی قلمداد کرد. پس از درگذشت آیت الله خمینی، آستان قدس رضوی به یکی از مهمترین سازمانهای اقتصادی کشور زیر نظر رهبری بدل شد و گسترشی بیسابقه یافت. این سازمان عظیم، چونان بازویی اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی رهبر جمهوری اسلامی عمل میکند.
اما همهی اهمیت مشهد برای رهبر جمهوری اسلامی در آستان قدس رضوی خلاصه نمیشود. مشهد مهد تربیت دینی آیت الله خامنهای است.
مشهد در سدهی بیستم در چنگ سلطهی «مقدسین»، «ولایتیها» و تندوران مذهبی بوده است. بر خلاف نجف که نگرش فقهی در آن چیرگی داشت و نیز بر خلاف قم که فضای چندگانهای بر آن حاکم بود و اهل فلسفه در آن آزادی بیشتری برای تعلیم فلسفه داشتند، مشهد کمابیش در انحصار عالمانی بود که به هیچ روی با تفسیر عقلانی متون مذهبی کنار نمیآمدند.
«مکتب تفکیک» - نامی که بعدها به مرام فکری عالمانی در مشهد داده شد - «منطق ایمانیان» را در برابر «منطق یونانیان» مینشاند و با فلسفه یا کاربرد روشهای نظری و عقلی در فهم دین مخالفت میکرد. این نگرش که به نوعی هوادار اسلام آیینی، عامیانه و ظاهربینانه است، به نشر انواع خرافیتری از دین کمک کرد. در نگاه اهل مکتب تفکیک، عقائد ضدفلسفهی کسی مانند میرزا مهدی اصفهانی به تأیید مستقیم امام دوازدهم شیعیان رسیده است. از نگاهِ آنان، ورود عقل به مباحث دینی از اقتدار امامان شیعه میکاهد.
از دل مکتب تفکیک، انجمن حجتیه برآمد. شیخ محمود حلبی، شاگرد میرزا مهدی اصفهانی، این سازمان را در اصل برای مبارزه با بهائیت و ترویج نام و آوازهی امام پنهان شیعیان بنیاد نهاد. این انجمن کوشید اولاً طیف گستردهای از دانشآموزان و دانشجویان طبقه متوسط شهری را به خود جذب کند و ثانیاً غیرسیاسی بماند. با این همه، امواج سیاسی در دههی پنجاه خورشیدی، بادبانهای این کشتی را تا اندازهای شکست و این انجمن پس از انقلاب به تعطیلی رسمی خودخواسته تن داد. شمار فراوانی از نیروهای این انجمن با به سازمان مجاهدین خلق پیوستند یا مانند عبدالکریم سروش و کمال خرازی به هواداران آیت الله خمینی.
علوم غریبه و اسلام آیینی
در حوزهی مشهد، زیر تأثیر برداشتِ غیرعقلانی از دین، گرایش به علوم غریبه سخت نیرومند بود. اعتقاد به «نفس» معجزهآمیز «مقدسین» و کرامات آنان و نیز تأثیر «استخاره» و «ذکر» در حل مشکلاتِ این جهانی، در میان روحانیان و مومنان رواج داشت. حتا علی شریعتی، نویسندهی اسلامی و دانشآموختهی فرانسه نیز از جادوی این علوم برکنار نبود و، به گواه زندگینامهنویساناش، سخت به «احضار ارواح» باور و علاقه داشت و حتا در دانشگاه برای دانشجویاناش روح احضار میکرد.
شواهد فراوانی در دست است که آیت الله خامنهای نیز دستکم به «استخاره» و «ذکر» در حل مشکلات دنیوی باور دارد و به «اهل دل» که «دم» معجزهآمیز دارند و کرامت میکنند، پناه میبرد. اکبر هاشمی رفسنجانی، در خاطرات خود داستانی را آورده دربارهی ذکری که آیت الله خامنهای برای درمان گزیدگی زنبور اجازه داشته و میخوانده است.
قرائنی وجود دارد که آیت الله خامنهای گاه برای حل مشکلات سیاسی کشور از کسانی مانند آیت الله بهجت یا عالمانی در مشهد اجازهی ذکر میگیرد یا برای استخاره بدانها رجوع میکند. این منش آیت الله خامنهای مخالف شیوهی آیت الله خمینی است. بنیانگذار جمهوری اسلامی که مشربی فلسفی-عرفانی داشت، ظاهراً هرگز به زیارت مسجد جمکران در قم نرفت و پس از انقلاب نیز هرگز به مشهد برای زیارت سفر نکرد. در حالی که آیت الله خامنهای برای اعتکاف به «کهف الشهدا»، غاری در ولنجک تهران، میرود و سفرهایی رسمی و غیر رسمی به اماکن مقدس دارد. وی هر نوروز به مشهد میرود و در حرم سخنرانی میکند. بسیاری از موضعگیریهای تند سیاسی وی از جمله علیه مخالفان سیاسی داخلی و مطبوعات در مشهد صورت گرفته است.
آیت الله خامنهای، جهاد و بمب هستهای
به رغم اظهارنظرهای رسمی درباره ی حرمت شرعی ساخت و کاربرد بمب هستهای، هیچ دلیل فقهی موجهی علیه ساخت و کاربرد این بمب تا کنون ارائه نشده است. مجلهی حکومت اسلامی، ارگان خبرگان رهبری، در مقالهای به تفصیل عدم حرمت جان کافران، زنان و کودکان و غیرنظامیان را مدلل کرده و کشتن آنان در جنگ و حتا در «عملیات استشهادی» را مجاز دانسته است.
آیت الله خامنهای دربارهی جهاد، به حرمت جهاد ابتدایی باور ندارد. وی مانند استاد خود، آیت الله حسینعلی منتظری، در درسهای خارج فقه خود گفته است جهاد ابتدایی اصولاً معنا ندارد و همهی جهادها، دفاعی است؛ دفاع از اصل توحید و اسلام. در نتیجه، حاکم اسلامی و ولی فقیه از نظر شرعی مجاز است بدون آنکه کشوری به کشور اسلامی حملهی نظامی کند، ابتدا به ساکن، به آن کشور حمله کند تا اسلام و توحید بسط یابد.
بر پایهی دیدگاهِ فقهیِ آیت الله خامنهای، هیچ امری نمیتواند فقیه مبسوط الید یا ولی فقیه را - در صورت داشتن قدرت کافی - از ساخت و کاربرد بمب هستهای بازدارد و حتا در هنگامی که تهدید خارجی نیست، علیه نامسلمانان بمب هستهای به کار برد یا از هر طریق دیگر بدانها حملهی نظامی کند.
آیا آیت الله خامنهای آخرالزمانی است؟
اعتقاد به ولایت فقیه با آخرالزمانی بودن، شاید در ظاهر ناسازگار نباشد، اما در واقع، آشتیناپذیر است. آخرالزمانی بودن، یعنی ظهور امامِ پنهان شیعیان را نزدیک دیدن و خود را برای آمدن وی آماده کردن، قدرت سیاسی و حتا معنوی روحانیان را به هر روی کاهش میدهد. این نکته تصادفی نیست که در همهی جریانهای آخرالزمانی در ایران – چه پیش چه پس از انقلاب – روحانیان برجسته و بلندپایه نقش چندانی ندارند.
ولایت فقیه، یعنی اعتقاد به ضرورت برپاکردن حکومت اسلامی به معنای نادیده گرفتن یا کماهمیت قلمدادکردن زمان ظهور امام دوازدهم است. تشکیل حکومت در غیاب امام قرنها از نظر شیعیان امری نامشروع به شمار میرفت. در نظریهی ولایت فقیه تشکیل حکومت در غیبت امام نه تنها مشروع که امری ضروری دانسته میشود. بدین ترتیب، شیعیان که روزگار بلندی برای برقراری حکومت اسلامی برای ظهور امام معصوم روزشماری میکردند، دیگر بدین جهت منتظر وی نیستند؛ زیرا فقیه همان کاری را میکند که پیشتر قرار بود تنها امام معصوم انجام دهد؛ یعنی تشکیل حکومت.
در هیچ یک از سخنان منتشرشدهی آیت الله خامنهای نشانهای آشکار بر آخرالزمانی بودن وی یافت نمیشود؛ همانگونه که آیت الله خمینی نیز نمیتواند «آخرالزمانی» خوانده شود.
آیت الله خامنهای و محدودیتهای قدرت سیاسی
آیت الله خامنهای تنها رهبر سیاسی جمهوری اسلامی نیست؛ وی فرماندهی کل قوای مسلح کشور نیز هست و مهمترین نهادهای اطلاعاتی، قضایی و اقتصادی ایران نیز در اختیار وی است. سابقهی تجربهی سیاسی، نظامی و امنیتی وی بسی بیشتر از سابقهی تحصیلاتِ حوزوی اوست. بنابراین تنها نباید برای آرای فقهی و نگرش دینی آیت الله خامنهای وزنی قائل شد، بلکه باید به تربیت و تجربه سیاسی-نظامی و امنیتی وی نیز نگریست.
آیت الله خامنهای اگرچه قدرتمندترین سیاستمدار ایرانِ امروز است؛ همهی قدرت را در دست ندارد. قدرت وی با اقتدار بازار، سیاستپیشهگان کهنهکار و قدیمی جمهوری اسلامی، بوروکراتها و صاحبان و مدیران صنایع و نیز برخی فرماندهان سپاه پاسداران و نیز مأموران امنیتی محدود میشود. تا زمانی که چندگانگی قدرت در جمهوری اسلامی تداوم یابد، آیت الله خامنهای برای تحقق رؤیاهای خود دستی کاملاً گشوده ندارد. اما اگر نظام سیاسی به سمت تمرکز قدرت در شخصِ رهبر پیش بتازد، باید از تأثیر نگرشهای دینی آیت الله خامنهای بر تصمیمگیری سیاسیاش بیشتر نگران بود.
------------------------
متن کامل آنلاین مقاله «سیاست آخرالزمانی؛ درباره عقلانیتِ سیاست در ایران»
مقاله مربوط:
«بینش آخرالزمانی و سیاست در ایران»
|
نظرهای خوانندگان
Tamom neveshteh pour az sherk va kofr ast. Markaz'e tar-bee-at deenee na Ghom ast va na Mash-had. Deen dar "Quran'e Mobeen" sadeh zekr shodeh. Kaw-sh-kee har mow-sal-mown yek bar dar om-rash Quran ra be-kha-nad
-- majid ، Jan 23, 2008 در ساعت 09:53 PMبنده چون خودم مشهدی هستم چند کلمه بر اطلاعات صحیح و مفید جناب خلجی اضافه میکنم: به روایت و تأیید همه کسانی که خامنه ای را از سالهای دهه پنجاه در مشهد می شناخته اند او از مریدها و حواریون سید ابوالحسن حافظیان دعا نویس مشهور مشهد بوده و اتفاقاً خود خامنه ای در تقریظیه ای که بر کتاب "شرح و تفسیر لوح محفوظ" حافظیان چاپ وزارت ارشاد نوشته "مقامات" معنوی آن دعانویس و ارادت خود به وی را ذکر میکند. حافظیان به منظور یادگرفتن علوم غریبه چندین سال به هند رفته و از دیدار خود با مرتاضان آن سرزمین حکایت می کرده است. خامنه ای مدتی هم نزد یک متخصص علم "جفر " که یکی از علوم غریبه سنتی است حضور پیدا می کرده است. البته اینها خیلی مهم نیست مهم این است که باز بنا به نقل اصحاب مشهدی او ، وی معتقدست چنین علوم و قدرتهای خارق العاده را دارد و میگویند هر وقت مدتی غیبش میزند مریض نیست بلکه مشغول چله نشینی و انجام علوم غریبه است. همه یادمان هست که سه چهار ماه پیش مدت طولانی در هیچ برنامه ای ظاهر نمیشد و وقتی پیدایش شد خیلی ضعیف شده بود. همان موقع سایتهای دولتی برای رد گم کردن شایع کردند که بیماری مختصری داشته که به شدت موجب مسرت و خیالبافی مخالفین جمهوری اسلامی شد. اما آشنایانش می گفتند برای دفع خطر حمله امریکا طلسم بسته و چله نشسته بوده که اگر واقعیت داشته باشد معلوم میشود این حرفها احتمالاً چندان بی تأثیر هم نیست چون مدت زمان کمی پس از همان ، گزارش تشکیلات اطلاعاتی امریکا در آمد که کاملاً غیر منتظره بود و عملاً مسأله حمله امریکا را منتفی کرد. کسی چه میداند شاید این علوم غریبه بخشی از دانش قدیم و گمشده بشر برای نفوذ در عوامل پنهان و اسرار آمیز جهان باشد. موضوع کشف و آسیب دیدن جسد مومیائی توتن خامن را در 80 سال پیش و مرگ اسرار آمیز همه اعضاء اکیپ باستانشناسی انگلیس را در عرض همان یک سال که حتماً شنیده و این آخری ها دو باره در سایتهای محترم مثل یاهو و امثالهم خوانده اید؟
-- محمد ولی ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMخلجی: در حالی که آیت الله خامنهای برای اعتکاف به «کهف الشهدا»، غاری در نزدیک ورامین، میرود.
-- بدون نام ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMکهف الشهدا محلی در ولنجک تهران است.
-----------------------------------
مهدی خلجی: از تذکر شما سپاسگزارم. در متن تصحیح شد
سلام. معمولا برای نوشتن شایعات و دروغها و پندارهای ذهنی نیازی به وجدان و راست و دروغ بودن حرفها نیست. کافیست که از این طرف وآنطرف هر چه شنیده ایم و دیگران شنیده اند را جمع و جور کنیم و به شیوه ای ادیبانه و علمی آنرا منتشر کرد!
-- حسینی ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMاز مقاله خیلی خوبتان ممنون
-- ابوذر آذران ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMاما کاش کمی بیشتر تحقیق می کردید
به نظر می رسد نظر می رسد حلقه های گم شده زیادی این وسط هست نه نیاز به واکاوی دارد...
ممنون
=======================
مهدی خلجی: آقای آذران عزیز! این مقاله نیست؛ گزیده مقاله بلندی است که در آغاز و پایان این مطلب بدان لینک داده ام. در آن مقاله موضوع به تفصیل بیان شده و هم منابع ذکر شده است.
نکته ای را که در مورد دکتر شریعتی گفته اید از چه منبعی است ؟
==========
-- مهدی ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMمهدی خلجی: در مقاله انگلیسی یادشده در متن، منابع به تفصیل آمده است.
درباره نکته ای که گفتید بنگرید به:
رهنما، علی، مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد، زندگی نامه سیاسی علی شریعتی، ترجمه کیومرث قرقلو، انتشارات گام نو، تهران، چاپ دوم، 1381 صص. 267-269
این گونه صغرا و کبری چیدن ها به مانند استدلال هایی است که برخی از دانشجویان فلسفه و منطق برای محکم نشان دادن دلایل خود در تایید یا رد یک مسئله بیان می کنند.
-- امیر علی ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMفکر می کنم که آقای خلجی بیش از اندازه یک چنین موضوع مهمی را به سطح یک مقاله ژورنالیستی و بدون پایه تقلیل داده است... اگر آقای خامنه ای پیشنیه علمی یا سیاسی اش اهمیتی ندارد که در جای جای مقاله به آن اشاره می شود پس چگونه است که از آن باید ترسید و برداشت آخر الزمانی از دیدگاه هایش داشت؟
آقای خلجی، با سپاس و قدردانی از زحمات شما، باید متذکر شوم که نگذاشتن پیام بمعنای بی توجهی نیست. مطالب تدوینی شما با دقت مطالعه می شوند.
-- بدون نام ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMشاد باشید
فریده
It is better if you bring some evidence from Mr. Khamenei's written texts in support of your idea. As far as I know he did not exactly belong to the core of Mashhad's school.
-- Hossein ، Jan 24, 2008 در ساعت 09:53 PMمطلب قابل توجهی بود، حالا چه مقاله یا گزیده ی مقاله. من دیروز خوندمش و امروز هم دوباره به اون سرزدم.
-- علی رضا ، Jan 25, 2008 در ساعت 09:53 PMبه طور کلی اعتقادم اینه که در هر موردی، چه بهتر مطالب با استحکام کافی ارائه بشه، و فرم یک نظر دهی در قالب مقاله نباشه. از زحمتی که برای تهیه ی این مطلب کشیدید قدردانی می کنم.
مقاله خيلي خوبي بود با تشكر
-- www.nourizadeh1386.blogsky.com/ ، Jan 25, 2008 در ساعت 09:53 PMیک سوال : آیا نزدیکی ِ مرزهای مشهد با چین و ماچین و نفوذ فرهنگ ِ افغان و تبت ، در نزدیک شدن ِ درک دینی علماء مشهد به عالم سحر و جادو موثر بوده است ؟ http://www.baba.eparizi.com/biderang/002297.html
-- بابای عرفان ، Jan 26, 2008 در ساعت 09:53 PMحضرت آيت الله بهجت نه مرتاض بلكه عارفيست كه با ادلة محكم شهودي و ديني مقامش از مقام تمام انبياء سلف بالاتر است و اگر لازم باشد حاضرم مستندات آن را به شما ارائه دهم.لذا مناسب نيست نام ايشان را در ميان افراد مرتاض و سالكان غير توحيديبياوريد.چرا كه تمام همّت علمائي همچون ميرزا مهدي اصفهاني و شاگردانش مصروف مبارزه با سلوك توحيدي ايشان و اساتيدش شده است.حال چطور در كنار هم شمرده ميشوند؟
-- بدون نام ، Jan 26, 2008 در ساعت 09:53 PMجناب خلجی سلام
مفید بود.
البته چنان آقای منتظری را استاد آقای خامنهای خواندهاید که گویا روابط سالم و آزادی دارند. بگذریم.
دربارهی جهاد آقای منتظری آراء جدیدی هم دارد.
شاد و موفق باشی
-- محمد علیجانی ، Feb 2, 2008 در ساعت 09:53 PMآزاد و پایدار باد ایران و ایرانی
راستی
با اجازه به این گزیده مقاله تان لینک دادم
www.tnmp.blogfa.com
-- محمد علیجانی ، Feb 2, 2008 در ساعت 09:53 PMخیلی عالی بود
-- محمد ، Feb 6, 2008 در ساعت 09:53 PM.
از این جور چیز ها زیاد بزارید
.
تشکر
.
من از اونهایی هستم که وقتی به چشمای طرف نگاه میکنم می فهمم تو سرش چی میگذره به نظر من کارشکنی و شیطنت تو چشمای اقای خلجی موج میزنه.
-- فریده ، Feb 27, 2008 در ساعت 09:53 PMبه نظر من خیلی از مباحث فقط به گوش نویسنده خورده...به همین دلیل چون دید درستی وجود نداره،اشکالات زیادی به متن وارده!
-- ugd ، Mar 6, 2008 در ساعت 09:53 PMلطفا در مورد انجمن حجتیه بد نگویید.شما علامه حلبی را به مسخره گرفته اید.مجاهدین خلق یعنی چه!عبدالکریم سروش اصلا آدم بدی بود چه میگویید.آقا خجالت بکش.
-- یک یار امام زمان ، Apr 2, 2008 در ساعت 09:53 PMمطالب غیر مستند و احتمالی به درد خود آقای خلجی می خورد
-- بدون نام ، May 28, 2008 در ساعت 09:53 PMخامنه ای در جامعه هیچ کاره است تمام
-- امیر ، Jun 17, 2008 در ساعت 09:53 PMخلجی عزیز
-- بدون نام ، Nov 19, 2008 در ساعت 09:53 PMدوغ و دوشاب را با هم قاطی نکنید. من منتسب به بزرگ فامیلی از آقا سید ابوالحسن حافظیان هستم. ایشان در هیچ جایی نامی از شاگردی به نام خامنه ایی نبرده اند
که ایکاش شاگرد این آدم بود و خود را متصل به ایشان نمی کرد که اگر بود آدم می شد.تنها شاگرد آقا سید ابوالحسن حافظیان استاد قنبری است و اساسا در مکتب تفکیک سیاست
چیزی جز کفش پاره ایی نیست در مکتب تفکیک اصل بر خدمت رسانی تام به خلق الله است. همین. کمی مطالعه برایتان بد نیست.
جالب بود اما پیامبر (ص) هم نتوانست مانع شکست امت در جنگ احد شود علی رقم دعای زیادی که در حق گسترش ایین حق می کرد. بی شک این جور ریاضت ها در صورت حقیقت داشتن مانع از تغییر وضع جهانی به هر اسمی نخواهد شد.
-- پویا ، Mar 10, 2009 در ساعت 09:53 PMسلام خدمت استاد خلجی
۹۹% مقاله شما صحیح بود اگر ۱% مشکل داشت در نظرات خوندم که مردم عادی و حکومتی طاقت شنیدن ۹۹% صحیح نداشتن نه ۱% ناچیزو
شما یک ایرانیه افتخار آفرین هستید
فعالیت شما قابل تحسین برای من ایرانیه زخم خورده است
دوستون داریم
حامد
-- hamed ، Oct 7, 2010 در ساعت 09:53 PM